تصویرسازی توسط آتلانتیک. منبع: گتی.
تصویرسازی توسط آتلانتیک. منبع: گتی.

وظایف ائتلاف ضد ترامپ

پرهیز از تقواهای پیشرو و بازسازی یک اکثریت دموکراتیک موثر

آیا دونالد ترامپ تهدید به الحاق کانادا می کند؟ این یک وضعیت پوچ بود. من به طور خلاصه به بازیافت یک شوخی قدیمی خودم در مورد ادغام همه ایالت های دشت های مرتفع در یک استان واحد ساسکاچوان جنوبی فکر کردم. اما وقتی با آن بازی می کردم، شوخی ترش شد. رئیس جمهور ایالات متحده داشت علیه دموکراسی های همکار پرخاشگری می کرد. این وضعیت همزمان برای روزنامه نگاری جدی بسیار احمقانه و برای شوخی بسیار شرم آور بود.

در این دومین دوره ریاست جمهوری ترامپ، بسیاری از ما سردرگم هستیم که چگونه پاسخ دهیم. استیو بنن، استراتژیست سابق ترامپ، به یاد ماندنی روش ترامپ را "سیل کردن منطقه با آشغال" توصیف کرد. سعی کنید تمام جریان را غربال کنید، و به سرعت خود را خسته می کنید و مخاطبان خود را بی حس می کنید. سیل را نادیده بگیرید، و به زودی تا گردن در این چیزها غرق خواهید شد.

دوره اول ترامپ بسیار متفاوت بود.

بخوانید: دیگر ساعت آماتور نیست

بیش از یک میلیون نفر در 21 ژانویه 2017 علیه او تظاهرات کردند، بسیار بیشتر از کسانی که روز قبل در مراسم تحلیف او شرکت کرده بودند. در 27 ژانویه، ترامپ یک دستور اجرایی صادر کرد که مدعی بود مسلمانان را از ورود به ایالات متحده منع می کند. هزاران نفر در فرودگاه های سراسر کشور برای اعتراض هجوم آوردند. حدود صد نفر دستگیر شدند. به روش های غیررسمی تر، آمریکایی های دارای ذهن مدنی نیز علیه دولت جدید بسیج شدند. آنها اخبار بیشتری را خواندند و دیدند و هزینه آن را نیز در سطوح بی سابقه پرداخت کردند. ترامپ بیش از هر سازمان خبری دیگری از یک سازمان خبری متنفر بود: "نیویورک تایمز شکست خورده." تنها در سال 2017، درآمدهای این شرکت از اشتراک های دیجیتال 46 درصد افزایش یافت و مجموع درآمدهای شرکت را به بالای 1 میلیارد دلار رساند.

در همین حال، دولت از فاجعه ای به فاجعه دیگر سرنگون شد. در عرض هفته اول، گزینه ترامپ برای مشاور امنیت ملی در مورد تماس های خود با دولت روسیه به اف بی آی دروغ گفت، که منجر به استعفای زودهنگام و سپس کیفرخواست کیفری او شد. ترامپ در همان هفته جیمز کومی، مدیر وقت اف بی آی را به شام ​​دعوت کرد تا او را تحت فشار قرار دهد تا تحقیقات دفتر در مورد ارتباطات ترامپ و روسیه را پایان دهد. این تقاضا منجر به اخراج کومی، انتصاب یک مشاور ویژه، و پیگرد قانونی و محکومیت متحدان مهم ترامپ مانند پل مانافورت شد.

ترامپ دوره اول می دانست چه می خواهد: قدرت شخصی نامحدود. اما او نمی دانست چگونه به آن دست یابد و تعداد کافی از اطرافیانش مایل و قادر به کمک به او نبودند. مقامات ارشد دولت که از جاه طلبی های خودکامه ترامپ حمایت می کردند، فاقد شایستگی بوروکراتیک بودند. مقاماتی که دارای شایستگی بوروکراتیک بودند از جاه طلبی های او حمایت نمی کردند. این یکی از دلایلی است که بیش از یک سال طول کشید - تا مارس 2018 - تا ترامپ اولین دور عمده تعرفه هایی را که می خواست اما مشاور ارشد اقتصادی اش با آن مخالفت می کرد، اعمال کند.

ترامپ دوره اول همچنین فاقد شرکای قابل اعتماد در کنگره بود. پل رایان، رئیس وقت مجلس نمایندگان و میچ مک کانل، رهبر وقت اکثریت سنا، برای دستیابی به دستور کارهای خود با ترامپ معامله شیطانی کردند: کاهش مالیات، انتصابات قضایی، تلاش برای لغو اوباماکر. اما آنها مردان او نبودند. آنها فساد او را نادیده گرفتند، اما محدودیت هایی را نیز برای کارهایی که می توانست انجام دهد، وضع کردند. در سال 2019، ترامپ تلاش کرد تا دو وفادار شخصی را به هیئت مدیره فدرال رزرو منصوب کند. سنای مک کانل آنها را رد کرد.

بخوانید: اولین سال ریاست جمهوری دونالد ترامپ: خلاصه ای

ترامپ دوره دوم بسیار متفاوت است. او به سرعت برای تحکیم قدرت اقدام کرده است. حتی قبل از اینکه او روی کار بیاید، وزارت دادگستری به طور پیشگیرانه تمام اقدامات قانونی علیه او را برای تلاش برای تصرف قدرت در 6 ژانویه 2021 متوقف کرد. به محض اینکه ترامپ تحلیف شد، همه کسانی را که به دلیل حمله خشونت آمیز به کنگره محکوم شده بودند، مورد عفو قرار داد یا مجازات های آنها را تخفیف داد. سپس تحقیقات در مورد وکلایی را که برای اجرای قانون علیه او اقدام کرده بودند، اعلام کرد.

ترامپ به سرعت برای برکناری کارمندان دولتی مستقل، با شروع 17 بازرس کل غیر حزبی، اقدام کرده است. او به سرعت برای نصب وفاداران در راس دو آژانس مهم مدیریت فدرال، دفتر مدیریت و بودجه و دفتر مدیریت پرسنل، اقدام کرد. دولت او در ادعای قدرت برای امتناع از صرف وجوهی که قبلاً توسط کنگره تخصیص داده شده است و نادیده گرفتن قوانینی که قدرت مطلق شاخه اجرایی را محدود می کند، متحد است. کل تیم ترامپ، نه تنها شخص رئیس جمهور، در حال آزمایش ابزار مهم دیگری برای قدرت است: توقف کمک های مالی مصوب کنگره به ایالت ها، برای اطمینان از اینکه او از حامیان خود حمایت مالی می کند و مخالفان را مجازات می کند. دولت ترامپ پس از دو روز اعتراض از این آزمایش عقب نشینی کرد - اما چه دائمی، چه کسی می تواند بگوید؟

دولت ترامپ حملات مهاجرتی گسترده ای را در شهرهای دموکراتیک آغاز کرده است و اقدامات قانونی علیه مقامات محلی که مانع می شوند، آغاز کرده است. دولت تمام کمک های بشردوستانه بین المللی را متوقف کرده و اوکراین را قطع کرده است. ترامپ در تهدیدهای خود به تجاوز ارضی علیه گرینلند، پاناما و کانادا توسط مقامات ارشد امنیت ملی حمایت می شود، نه تضعیف می شود. پلتفرم جمهوری خواهان و نویسندگان بودجه کنگره، به تفکرات ترامپ در مورد جایگزینی درآمدهای مالیاتی با سودهای بادآورده ناشی از تعرفه ها، چراغ سبز نشان می دهند. حتی اقدام به ظاهر کودکانه او برای تغییر نام خلیج مکزیک بلافاصله توسط وزارت کشور او تایید شد. این اقدام پوچ یک پیام جدی اساسی را منتقل می کند: دولت ترامپ از بازنویسی خودسرانه قوانین توسط رئیس جمهور خود، حتی تثبیت شده ترین و غیر بحث برانگیزترین قوانین، حمایت می کند.

اقدامات مهم تری برای تحکیم قدرت، از جمله انتصاب مدیر اف بی آی که آمادگی خود را برای استفاده از نیروی پلیس فدرال به عنوان ابزاری برای قدرت شخصی ریاست جمهوری اعلام کرده است، در پیش است.

به نظر می رسد مخالفان ترامپ مبهوت، سردرگم و شکست خورده اند. با وجود اکثریت اندک حزب جمهوری خواه در هر دو مجلس کنگره، و با وجود رتبه پایین ترامپ، کاخ سفید جدید در حال حاضر همه چیز را با خود می برد. هیچ اعتراض گسترده ای صورت نگرفته است. تقاضا برای اخبار و اطلاعات - که در سال 2017 بسیار زیاد بود - کاهش یافته است، اگر نگوییم ناپدید شده است. مخاطبان کاهش یافته اند. سازمان های خبری که زمانی قدرتمند بودند، صدها روزنامه نگار و کارمند را اخراج می کنند.

بخوانید: از قبل متفاوت است

در مقایسه با هشت سال پیش، ترامپ بیشتر پیروز می شود و مخالفانش کمتر مقاومت می کنند.

چه چیزی تغییر کرده است؟

چهار چیز عمده.

اولاً، این بار ترامپ به تنهایی به قدرت نمی رسد. او و جریان اصلی جمهوری خواهان با هم ادغام شده اند، همگرایی که با طرح بسیار دقیق پروژه 2025 که توسط بنیاد هریتج برای ترامپ نوشته شده بود، نمادین شده است. ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی این طرح را انکار کرد. او دروغ می گفت. اکنون نویسندگان آن موثرترین دست نشانده های او هستند و بر خلاف وضعیتی که او در سال 2017 با آن روبرو بود، ترامپ اکنون می تواند تخصص و وفاداری را در یک بدنه از کارکنان ترکیب کند.

دوم، این بار مخالفان ترامپ به گونه ای احساس شکست می کنند که بعد از سال 2016 این احساس را نداشتند. در آن سال، هیلاری کلینتون تقریباً 3 میلیون رای بیشتر از ترامپ دریافت کرد. برتری رای مردمی کلینتون هیچ معنای قانونی نداشت. سمت ریاست جمهوری بر اساس قوانین مبهم کالج انتخاباتی به دست می آید یا از دست می رود، نه با شمارش مستقیم آرا. با این حال، از نظر سیاسی، رای مردمی بسیار مهم است - به همین دلیل است که ترامپ تمام دروغ های احمقانه را در مورد پیروزی به اصطلاح تاریخی خود در سال 2016 و اندازه جمعیت به اصطلاح عظیم خود در مراسم تحلیف 2017 ساخت. در آن زمان، دموکرات ها احساس کردند که مانور داده شده اند، اما نه اینکه رای داده باشند. در مقابل، شکست بی قید و شرط کامالا هریس در سال 2024 روحیه ها را در هم شکسته است. دموکرات ها دچار اختلاف هستند، یکدیگر را به دلیل شکستشان مورد انتقاد قرار می دهند و هنوز برای به صدا درآوردن زنگ خطر در مورد چگونگی استفاده ترامپ از پیروزی خود متحد نشده اند.

سوم، ترامپ بسیاری از موفقیت های اولیه خود را مدیون اشتباهات قبلی دموکرات ها است. در مورد موضوعات مختلف - اجرای مهاجرت، جرم و نظم عمومی، نژاد و جنسیت - دولت های دموکرات در هشت سال گذشته از جریان اصلی افکار عمومی آمریکا فاصله گرفته اند. این انحراف به بهترین وجه با آن پاسخ بدنامی که هریس در سال 2019 به پرسشنامه ای داد که در آن از او پرسیده شده بود که آیا از عملیات تغییر جنسیت با بودجه مالیات دهندگان برای مهاجران غیرقانونی و زندانیان فدرال حمایت می کند یا خیر، نمادین می شود. پاسخ مربوط به او در مصاحبه با یک گروه پیشرو مانند نوعی پازل کلمات زیرکانه بود: چند موضوع داغ غیرمحبوب را می توان در یک جمله جا داد؟ هریس معتقد بود که فشار دادن هر یک از آن دکمه‌ها برای پیشرو بودن در دوره 2019-20 ضروری است. او و آمریکا بهای آن را در سال 2024 پرداختند.

یک معضل واقعی در اینجا به وجود می آید. سازمان‌دهی‌شده‌ترین گروه‌های ذینفع دموکرات می‌خواهند با ترامپ بر سر بدترین مسائل ممکن بجنگند. دموکرات‌هایی که می‌خواهند در مورد مسائل هوشمندانه‌تر بجنگند، تمایل دارند برای جنگیدن کمتر سازمان‌دهی شده باشند. تا زمانی که این معما حل نشود، دموکرات ها ناتوان هستند و ترامپ توانمند است.

بخوانید: چرا دموکرات ها جنگ فرهنگی را می بازند

برنامه های تنوع، برابری و شمول در نیروی کار؟ محبوب نیست.

صدها هزار پناهجو که وارد ایالات متحده می شوند بدون اینکه راهی برای اخراج آنها وجود داشته باشد اگر در نهایت رد شوند (همانطور که تقریباً همه آنها رد خواهند شد)؟ حتی کمتر محبوب است.

ایجاد شکاف بین ایالات متحده و اسرائیل؟ بسیار نامحبوب است.

ورزشکاران ترنس در مسابقات ورزشی دختران و زنان شرکت می کنند؟ به شدت نامحبوب است.

اینها جنگ های بدی برای دموکرات ها برای انجام دادن هستند. به همین دلیل، اینها جنگ هایی هستند که جمهوری خواهان ترامپ می خواهند شروع کنند. متاسفانه و به طور خطرناکی، اینها همچنین جنگ هایی هستند که برخی از فعال ترین جناح های دموکرات به دنبال انجام آن هستند.

چهارمین تفاوت بین سال های 2017 و 2025، تفاوت در فضای اطلاعاتی است که سیاست آمریکا در آن انجام می شود. در سال 2017، آمریکایی‌های دارای ذهن سیاسی از پلتفرم‌هایی مانند فیس‌بوک و توییتر برای به اشتراک گذاشتن لینک‌های منابع خبری استفاده می‌کردند. برخی از این منابع فریبنده یا آشکارا جعلی بودند، اما حتی اخبار جعلی نیز حداقل شکل و سبک اخبار واقعی را تکرار می کردند.

از آن زمان، پلتفرم های جدیدی به سلطه رسیده اند، به ویژه در میان آمریکایی های جوان تر و کسانی که کمتر به سیاست مرتبط هستند. این پلتفرم‌های جدید در تشخیص و دستکاری تعصب، ترس و خشم کاربر بسیار مؤثرتر هستند. آنها مبتنی بر شخصیت هستند و به عنوان اثبات حقیقت، تایید و پیوند ارائه می دهند.

برای جمهوری خواهان طرفدار ترامپ، این فضای اطلاعاتی جدید فوق العاده سازگار است. آنها بر اساس توصیه های شخصی دوست دارند و متنفرند و همانطور که "اینفلوئنسرهای" مورد علاقه خود دستور می دهند از موضوعی به موضوع دیگر می روند. چنین جنبشی که حول محور مشهوریت و رهبری کاریزماتیک متمرکز است، هیچ مشکلی با این واقعیت ندارد که رسانه های مورد علاقه اش اطلاعات نادرست و بی اعتمادی را منتشر می کنند. در واقع، مفید است. ترامپ در واقع شعاری را از موسولینی اقتباس کرده است: "ترامپ همیشه حق دارد." نتیجه آن این است: "فقط ترامپ حق دارد." اگر رسانه های راستگرا کاربران خود را تشویق کنند که از علم، قانون و سایر اشکال تخصص متنفر باشند، از دیدگاه ترامپ چیز مهمی از دست نمی رود.

بخوانید: ترامپ مانند هیتلر، استالین و موسولینی صحبت می کند

با این حال، ائتلاف ضد ترامپ تماماً در مورد نهادها است. این به رسانه هایی متکی است که درک و احترام به کاری که نهادها انجام می دهند را ترویج می کنند. عصر رسانه های جدید ذاتاً برای نهادگرایان نامناسب و برای آنها عمیقاً دلسردکننده است. قبل از اینکه آنها بتوانند برای مقاومت در برابر ترامپ سازماندهی کنند، باید راه های جدیدی برای برقراری ارتباط ایجاد کنند که با فناوری معاصر سازگار باشد اما تسلیم تمایلات مخرب سیاسی آن فناوری نشود.

همه موارد فوق زمان می برد. اما همه اینها قابل انجام است و باید انجام شود.

دومین دولت ترامپ مصمم و قوی آغاز به کار کرده است. مخالفان آن گیج و ضعیف آغاز کرده اند. اما واقعیت وحشیانه امروز می تواند خاطره محو شده فردا باشد.

سنتز ترامپ دوره دوم حتی وانمود نمی کند که دستور کار اقتصادی برای مردم طبقه متوسط ​​دارد. دور بعدی قابل پیش بینی کاهش مالیات به ضرر آنها خواهد بود. کسری بودجه های متعاقب، نرخ های وام مسکن را بالا نگه می دارد. تعرفه ها و سرکوب مهاجرت، قیمت های مصرف کننده را افزایش می دهد. ترامپ هیچ پیشنهادی برای کمک به هزینه های مراقبت های بهداشتی و دانشگاه ارائه نمی دهد.

استفاده ترامپ از آهنگ "It’s a Man’s Man’s Man’s World" جیمز براون به عنوان آهنگ ورودش، استخدام دولت خود با سوء استفاده کنندگان متهم از زنان بر سوء استفاده کنندگان متهم از زنان، و اتکای زیاد به سیاست های جنسیت ضد زن ارتجاعی به عنوان پیام و پیام رسان های سیاسی خود: همه اینها در هفته ها و ماه های آینده بهای سیاسی خواهد داشت.

خود ترامپ رهبری و مظهر دولتی از رباخواری و رشوه خواهد بود. او ممکن است در خراب کردن قوانینی که برای جلوگیری و مجازات فساد در مناصب عالی طراحی شده اند، موفق شود. او قادر نخواهد بود آگاهی از فساد خود را سرکوب کند.

دنیای ترامپ دوره دوم مملو از تهدیداتی برای امنیت ایالات متحده خواهد بود. ترامپ مصمم است با شکستن اتحادهای ما در مناطق یورو-آتلانتیک و هند-اقیانوس آرام، هر یک از آنها را بدتر کند. بدترین تهدید این است که ترامپ بدون همکاری مقامات مکزیکی به اقدام نظامی در داخل مکزیک کشیده شود. پروژه ترامپ برای نامگذاری کارتل های مواد مخدر به عنوان سازمان های تروریستی بین المللی، پیامدهای قانونی دارد که حامیان ترامپ از بررسی آنها امتناع می کنند. در حال حاضر، کارتل ها انگیزه های قدرتمندی برای عدم ارتکاب خشونت علیه شهروندان آمریکایی یا در قلمرو ایالات متحده دارند. با این حال، ترامپ در آستانه اقداماتی است که می تواند محاسبات کارتل ها را تغییر دهد و خشونت جنایتکارانه مکزیک را در مقیاسی بزرگ به شمال مرز وارد کند.

بخوانید: چه چیزی حرکات اولیه ترامپ را هدایت می کند

ترامپ در انتخابات 2024 پیروز شد، اما همچنان نتوانست از 50 درصد آرا عبور کند. کنترل او بر کنگره ممکن است در هر لحظه از دست برود. برنامه های او برای تقویت قوانین شناسایی رای دهندگان و تقسیم بندی مجدد حوزه های انتخاباتی برای محروم کردن دموکرات ها از حق رای، با واقعیت جدید سیاست آمریکایی که این اقدامات بیشتر از مخالفانش به چشم انداز او آسیب می رساند، برخورد خواهد کرد: ترامپ در میان آمریکایی های جدا افتاده بهترین عملکرد را دارد، در حالی که دموکرات ها در میان آن دسته از آمریکایی ها که سیاست را به دقت دنبال می کنند و اغلب رای می دهند، در حال گسترش برتری خود هستند.

فوری ترین وظیفه برای ائتلاف ضد ترامپ در این ماه های اولیه سال 2025، جلوگیری از اشتباهات بیشتر است. رئیس جمهور جو بایدن دوران ریاست جمهوری خود را با گوش دادن به توصیه برای اعطای عفو به هزاران مجرم مواد مخدر، از جمله قاتلان فجیع به پایان رساند. چه کسی این توصیه را ارائه کرد؟ دیگر به آنها گوش ندهید! با ترامپ در جایی که آسیب پذیرتر است مبارزه کنید، نه در جایی که گروه های ذینفع پیشرو منزوی تر و متعصب تر هستند. به جای اینکه به جناح گرایی فوق چپ بپردازید، از مرکز وحدت ایجاد کنید.

بسیاری از آمریکایی ها از ترامپ به این دلیل متنفرند که او فرد بسیار بدی است که به شیوه ای تحقیرآمیز صحبت می کند و کارهای ظالمانه ای انجام می دهد. جنبش برای متوقف کردن او باید خوب به نظر برسد و صدا کند و خوب عمل کند. اگر به دلیل «سیاست های احترام»، مورد توبیخ قرار گرفتید، یا به عنوان «خجالت آور» کاریکاتور شدید، یا به دلیل توسل به «مادران شراب» حومه شهر سرزنش شدید، آن وقت است که می دانید کار را درست انجام می دهید.

نخبگان MAGA وزن دموکراسی آمریکایی را احساس و از آن می ترسند. آنها می دانند که پاسخگویی و اقدام دموکراتیک جاه طلبی های خودکامه و طرح های فاسد آن را از بین خواهد برد. بهترین طرح نخبگان MAGA برای موفقیت این است که اکثریت آمریکایی را متقاعد کنند که امید را کنار بگذارند و تسلیم مبارزه شوند. مفیدترین متحدان آن افراط گرایانی هستند که اغلب مرکز بزرگ آمریکا را به انحراف های چپ گرایانه محکوم به فنا سوق داده اند.

نوامبر 2024 بد بود. ژانویه و فوریه 2025 بدتر هستند. داستان هنوز تمام نشده است - مگر اینکه موافقت کنید در ناامیدی قلمی را که می تواند بقیه داستان را بنویسد، بر زمین بگذارید.