ایزابل فالز، شغل خود را در زمینه تحقیقات طراحی در نیویورک رها کرد و یک سال را با بودجه کوله‌گردی به سفر گذراند، در حالی که در مورد مرحله بعدی زندگی خود فکر می‌کرد. او اکنون در مکزیکو سیتی زندگی و کار می‌کند. اعتبار: ماریان کاراسکوئرو برای نیویورک تایمز
ایزابل فالز، شغل خود را در زمینه تحقیقات طراحی در نیویورک رها کرد و یک سال را با بودجه کوله‌گردی به سفر گذراند، در حالی که در مورد مرحله بعدی زندگی خود فکر می‌کرد. او اکنون در مکزیکو سیتی زندگی و کار می‌کند. اعتبار: ماریان کاراسکوئرو برای نیویورک تایمز

برای فرار از روزمرگی، جوانان به «بازنشستگی‌های کوچک» روی می‌آورند

مارینا کوثر مطمئن نبود که نام استراحت سه ماهه‌ای را که پس از ترک شغلش گرفت، چه بگذارد.

خانم کوثر، ۳۰ ساله، پس از کار در مجموعه‌ای از مشاغل در زمینه مالی و فناوری، احساس استرس و کار بیش از حد می‌کرد. در دسامبر ۲۰۲۳، او با کمی پس‌انداز، بدون اینکه شغل دیگری در نظر داشته باشد، استعفا داد تا روی چیزهایی تمرکز کند که در زمان تمرکز بر کار، به حاشیه رانده شده بودند.

خانم کوثر که در هوستون زندگی می‌کند، گفت: «وقت بیشتری برای ورزش داشتم. بهتر غذا می‌خوردم، بهتر می‌خوابیدم. این مثل یک تنظیم مجدد کامل بود. برای اولین بار در زندگی بزرگسالی‌ام، این ابر شوم "کار" را بالای سرم نداشتم.»

در نهایت، او به اصطلاحی برای دوران فترت خود برخورد که با او همخوانی داشت: «بازنشستگی خرد».

برای اکثر مردم در ایالات متحده، توانایی پس‌انداز کردن پول کافی برای مجبور نبودن به کار، یک آرزوی دور است. این اضطراب، به ویژه برای افرادی که به بازنشستگی نزدیک‌تر هستند، تنها با بی‌ثبات‌تر شدن بازارهای سهام در واکنش به تعرفه‌های جهانی رئیس‌جمهور ترامپ افزایش یافته است.

کارمندانی که ناراضی هستند و توانایی ترک نیروی کار را ندارند، به «استعفای خاموش»، «عمل کردن به اندازه دستمزد» یا صرفاً استفاده از روزهای تعطیلات خود روی آورده‌اند.

اکنون، بسیاری از کارگران جوان‌تر ترجیح می‌دهند تا زمان بازنشستگی صبر نکنند و یک شکاف طولانی بین مشاغل خود ایجاد می‌کنند تا در سایر بخش‌های زندگی خود سرمایه‌گذاری کنند. اما همه نمی‌خواهند آن را مرخصی استعلاجی بنامند: برخی افراد اصطلاح «بازنشستگی کوچک» یا «بازنشستگی خرد» را ترجیح می‌دهند.

کیرا شابرام، استادیار دانشگاه واشنگتن که در حال تحقیق در مورد چنین وقفه‌هایی است، گفت: «مرخصی‌های استعلاجی به عنوان چیزی دیده می‌شوند که یک سازمان برای زمان استراحت با حقوق به شما ارائه می‌دهد و سپس به آن شغل باز می‌گردید. مردم فقط آن را به دست خود می‌گیرند.»

یک «بازنشستگی کوچک» می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد: صرف زمان اضافی پس از اخراج برای در نظر گرفتن مسیرهای دیگر، درخواست مرخصی بدون حقوق (و نه لزوماً با تضمین بازگشت) یا ایجاد یک دوره طولانی پس از ترک داوطلبانه شغل.

البته، بسیاری از مردم نمی‌توانند از عهده بیرون آمدن از نیروی کار برآیند و دکتر شابرام گفت که کسانی که این وقفه‌ها را انجام می‌دهند، معمولاً از نظر مالی بسیار باثبات‌تر هستند.

«من ترس کمتری از تغییر دارم.»

زنی که یک جلیقه پفی بنفش و یک آویز طلایی به شکل پرو پوشیده است، در فضای باز در پس‌زمینه‌ای زمستانی ایستاده است.
ساندرا د لا کروز اعتبار وقفه‌اش در سال ۲۰۱۵ را به دست آوردن اعتماد به نفس برای پیمایش عدم اطمینان در محل کار می‌داند. اعتبار: کریستوفر کاپوزیلو برای نیویورک تایمز
کریستوفر کاپوزیلو برای نیویورک تایمز

ساندرا د لا کروز ۲۵ ساله بود که در سال ۲۰۱۵ حدود چهار ماه از کار مرخصی گرفت. او در آن زمان دستیار مدیر پروژه در صنعت ساخت‌وساز بود و حدود ۱۲۰۰۰ دلار در حالی که با والدینش زندگی می‌کرد، پس‌انداز کرده بود.

والدینش فکر می‌کردند که او می‌تواند آن پول را برای خرید خانه بگذارد، اما خانم د لا کروز که در پرو به دنیا آمده و اکنون در هارتفورد کانتی، کانکتیکات زندگی می‌کند، می‌خواست به جای آن به آمریکای جنوبی سفر کند. او در آن زمان با خود فکر کرد: «این ممکن است تنها دوره‌ای در زندگی من باشد که بتوانم بدون اینکه واقعاً به کسی صدمه بزنم، بلند شوم و بروم.»

پس از پرداخت حدود شش ماه پیش‌پرداخت وام‌های دانشجویی خود، به پرو رفت تا اقوامش را به مدت یک ماه ببیند و سپس در سراسر خوابگاه‌های آمریکای جنوبی چرخید.

خانم د لا کروز، که اکنون ۳۵ سال دارد، گفت: «چند بار در زندگی‌ام بوده‌ام که اینقدر احساس خوشحالی کرده‌ام. شما از بیدار شدن و مجبور شدن به سر کار رفتن نمی‌ترسید. شما فقط بیدار می‌شوید و می‌بینید که روز شما را به کجا می‌برد.»

او مراقب بود که هیچ پل حرفه‌ای را خراب نکند و گفت که والدینش حاضر بودند وام‌های دانشجویی‌اش را به عنوان آخرین راه‌حل بپردازند، اگر در نهایت از تمام پس‌اندازش استفاده کند. او یک ماه پس از بازگشت، شغلی در ساخت‌وساز پیدا کرد.

زنی که دو کت پفی پوشیده است، در حالی که دو سگ را در امتداد پیاده‌رویی با برف روی هم انباشته شده در دو طرف راه می‌برد، قلاده‌ای را در هر دست نگه داشته است.
خانم د لا کروز در مورد وقفه‌اش از نیروی کار گفت: «چند بار در زندگی‌ام بوده‌ام که اینقدر احساس خوشحالی کرده‌ام. شما از بیدار شدن و مجبور شدن به سر کار رفتن نمی‌ترسید. شما فقط بیدار می‌شوید و می‌بینید که روز شما را به کجا می‌برد.» اعتبار: کریستوفر کاپوزیلو برای نیویورک تایمز
کریستوفر کاپوزیلو برای نیویورک تایمز

این روزها، خانم د لا کروز به عنوان تحلیلگر پیمانکاری کار می‌کند. او اعتبار وقفه‌اش در سال ۲۰۱۵ را به دادن اعتماد به نفس برای پیمایش عدم اطمینان در محل کار می‌داند.

او گفت: «من ترس کمتری از تغییر دارم، زیرا می‌دانم که احتمالات بسیار زیاد دیگری وجود دارد. این تعریف‌کننده زندگی بود.»

«من هنوز سعی می‌کنم کاری را انجام دهم که من را خوشحال می‌کند»

در اواخر سال ۲۰۲۲، ایزابل فالز در شهر نیویورک زندگی می‌کرد و احساس سردرگمی می‌کرد.

خانم فالز ۲۷ ساله که در آن زمان به عنوان محقق طراحی کار می‌کرد و دلش برای نزدیک‌تر بودن به طبیعت تنگ شده بود، گفت: «من فقط احساس می‌کردم که قطب‌نمای درونی‌ام را گم کرده‌ام. من می‌خواستم کمی بیشتر احساس کنم که زنده‌ام و زندگی می‌کنم.» او توجه خود را به جمع‌آوری پس‌انداز خود معطوف کرد و در ماه مه ۲۰۲۳ شغل خود را ترک کرد تا یک سال مرخصی بگیرد.

او گفت: «این یک امتیاز بزرگ است که توانسته‌ام این کار را انجام دهم و من واقعاً این را تشخیص می‌دهم.» اما او می‌خواست پس‌اندازش را صرف سفر کند در حالی که از نظر جسمی احساس آمادگی می‌کرد.

زنی با پای برهنه و لبخند بر لب روی یک کاناپه آبی در یک اتاق نشیمن مرتب آپارتمانی نشسته است.
خانم فالز گفت: «من فقط احساس می‌کردم که قطب‌نمای درونی‌ام را گم کرده‌ام. من می‌خواستم کمی بیشتر احساس کنم که زنده‌ام و زندگی می‌کنم.» اعتبار: ماریان کاراسکوئرو برای نیویورک تایمز
ماریان کاراسکوئرو برای نیویورک تایمز

خانم فالز بدهی قابل توجهی نداشت و می‌دانست که اگر پولش تمام شود می‌تواند با والدینش زندگی کند. در حالی که او با بودجه کوله‌گردی سفر می‌کرد، به سایر مسیرهای شغلی خود فکر می‌کرد.

تقریباً دو سال بعد، خانم فالز در مکزیک است - حداقل برای مدتی - و به صورت آزاد برای یک آژانس مسافرتی کار می‌کند. او گفت که انعطاف‌پذیری این شغل وسوسه‌انگیز بود و او هنوز در حال بررسی این است که آینده‌اش چگونه خواهد بود. او گفت که بیشتر وسایلش هنوز در یک سوله در خانه مادرش در ایالت واشنگتن است.

او گفت: «من قطعاً کمتر از قبل درآمد دارم. من در این ذهنیت نیستم که "اجازه دهید تا جایی که می‌توانم سخت کار کنم تا بتوانم در ۵۵ سالگی بازنشسته شوم" یا هر چیز دیگری.» او گاهی اوقات خود را با همسالانش که مسیرهای شغلی سنتی‌تری دارند مقایسه می‌کند و می‌پرسد که آیا از آن‌ها عقب است یا خیر.

اما او گفت که مطمئن است که تصمیم درستی برای خود گرفته است. او گفت: «من می‌توانم کار کنم و می‌توانم پول در بیاورم و می‌توانم پس‌انداز کنم و می‌توانم الان هم زندگی‌ام را بکنم. من هنوز سعی می‌کنم کاری را انجام دهم که من را خوشحال می‌کند، نه اینکه در تمام این کارها غرق شوم.»

بازگشت با وضوح

اگر چنین وقفه‌هایی از کار محبوبیت بیشتری پیدا می‌کنند، ممکن است واکنشی به فرهنگی در ایالات متحده باشد که محققان می‌گویند اغلب کار را بر سایر جنبه‌های زندگی اولویت می‌دهد.

کریستوفر مایرز، دانشیار مدیریت در دانشکده بازرگانی کری جانز هاپکینز گفت: «شوخی این است: اروپایی‌ها هر سال یک "بازنشستگی کوچک" دارند - آن‌ها آن را تعطیلات تابستانی می‌نامند.»

اما به ویژه در پی همه‌گیری ویروس کرونا، آمریکایی‌های جوان‌تر نیز نگرش خود را نسبت به کار تغییر داده‌اند. او گفت که بسیاری از کارگران جوان انگیزه کمتری برای ماندن در یک کارفرما دارند و مردم به طور کلی از مبادله بین کار و رفاه آگاه‌تر هستند.

زنی که شلوار جین آبی و پیراهن سفید پوشیده است، یک دوچرخه اشتراکی شهری را از ایستگاه بارگیری آن زیر نور خالدار بیرون می‌کشد.
ایده یک بازنشستگی کوچک ممکن است واکنشی به فرهنگی در ایالات متحده باشد که محققان می‌گویند کار را در نقش اصلی قرار می‌دهد. اعتبار: ماریان کاراسکوئرو برای نیویورک تایمز
ماریان کاراسکوئرو برای نیویورک تایمز

و بازنشستگان خردی که دکتر شابرام با آن‌ها مصاحبه کرد، گفتند که از وقفه‌های خود مزایایی به دست آورده‌اند، از جمله افزایش اعتماد به نفس، وضوح و مرزهای کاری بهتر. او گفت که تحقیقاتش مورد توجه سازمان‌های غیرانتفاعی و کارفرمایان بخش دولتی قرار گرفته است که در حال بررسی سیاست‌های مرخصی استعلاجی برای جذب بهتر نامزدهای شغلی هستند.

خانم کوثر نیز احساس کرد که بازنشستگی خردش زندگی او را بهبود بخشیده است، اما بدون خطر و اضطراب نبود. اگرچه او حدود ۳۰۰۰۰ دلار به عنوان یک حاشیه مالی پس‌انداز کرده بود، اما گفت: «این ترسناک بود زیرا می‌دانستم ممکن است مدتی طول بکشد تا شغل دیگری پیدا کنم. مقداری اعتماد به جهان وجود داشت که من در آن قرار دادم.»

او در نهایت نیمی از پس‌اندازش را صرف کرد، مقداری از آن را برای سفری برای دیدن پدر و خانواده بزرگش در پاکستان به مدت یک ماه - طولانی‌ترین زمانی که او به عنوان یک فرد بزرگسال در آنجا گذرانده بود - صرف کرد. او در بازگشت به هوستون، یک کسب‌وکار جانبی به عنوان مربی یوگا را رونق بخشید، فضای زندگی‌اش را خلوت کرد و دویدن را شروع کرد. در نهایت، او موقعیتی را پیدا کرد که بیشتر از شغل قبلی‌اش به او دستمزد می‌داد.

او حدود ۱۰ ماه پس از پیوستن مجدد به نیروی کار گفت: «من دیگر آن استرس و غرق شدن را احساس نمی‌کنم. و فکر می‌کنم به این دلیل که به خود این فرصت را دادم که واقعاً ببینم می‌خواهم چه کار کنم، و واقعاً این را برای خودم به ارمغان بیاورم.»