بر اساس اسنادی که گفته میشود دیپلماتهای اسرائیلی در تهران به جا گذاشتهاند، قبل از سقوط شاه در سال 1979، اسرائیل در یک پروژه چند میلیارد دلاری برای اصلاح موشکهای پیشرفته سطح به سطح برای فروش به ایران دست داشته است.
این اسناد نشان میدهند که اسرائیلیها به ایرانیها گفتهاند این موشکها میتوانند به کلاهکهای هستهای مجهز شوند، اگرچه این احتمال دنبال نشد. دو طرف توافق کردند که اگر ایران خواهان توانایی هستهای باشد، این موضوع برای آمریکاییها مشکل ایجاد خواهد کرد.
اسرائیلیها مدت کوتاهی قبل از انقلاب 1979 ایران را ترک کردند. مقالات اسرائیلی به زبان انگلیسی توسط ایرانیهایی که در نوامبر 1979 سفارت آمریکا را تسخیر کردند و بیش از 50 جلد اسناد محرمانه یافت شده در آنجا را منتشر کردهاند، در جلد شومیز منتشر شد.
پروژه اسرائیلی-ایرانی با نام رمز "گل"، یکی از شش قرارداد نفت در برابر تسلیحات بود که در آوریل 1977 در تهران توسط شاه محمد رضا پهلوی و شیمون پرز، وزیر دفاع وقت اسرائیل، امضا شد. دو کشور دارای نمایندگیهای تجاری بودند.
در آن زمان، ایران و اسرائیل روابط دیپلماتیک نداشتند، اما نمایندگیهای تجاری داشتند. علاوه بر این، ایران تنها کشور خاورمیانهای بود که حق موجودیت اسرائیل را به رسمیت میشناخت.
بر اساس رونوشت مکالمات موجود در اسناد، دو کشور قصد داشتند بهبود پیشنهادی موشک را از ایالات متحده مخفی نگه دارند.
به گفته مصاحبه با مقامات سابق وزارت امور خارجه، پنتاگون، سازمان اطلاعات مرکزی و کارکنان شورای امنیت ملی، اگرچه مقامات آمریکایی از تبادل بازدیدهای مخفیانه بین رهبران نظامی اسرائیل و ایران آگاه بودند، اما از ماهیت این گفتگو اطلاعی نداشتند.
داشتن موشکهای سطح به سطح بخشی از برنامه شاه برای تبدیل ایران به قدرتمندترین قدرت نظامی در خاورمیانه بود. برای اسرائیلیها، این معامله یک منبع تضمین شده نفت و همچنین تأمین مالی برای تحقیقات نظامی پیشرفته را ارائه میداد. توقف کار پس از انقلاب
بر اساس اسناد، یک موشک در اسرائیل در حضور یک ژنرال ایرانی آزمایش شد. هدف از این پروژه افزایش برد موشک اسرائیلی بود که در اوایل دهه 1970 توسعه یافته بود و جایگزینی قطعات عرضه شده توسط آمریکا به طوری که اسرائیل بتواند به طور قانونی آن را بدون تأیید آمریکا صادر کند.
اسرائیل هنوز در حال تکمیل موشک بود که آیت الله روح الله خمینی در فوریه 1979 به قدرت رسید و همکاری با اسرائیل را متوقف کرد.
دو مقام ایرانی درگیر در این پروژه، ژنرال حسن طوفانیان، مسئول تهیه تسلیحات، و دریاسالار کمال حبیباللهی، فرمانده نیروی دریایی، در مصاحبههایی گفتند که مکالمات ضبط شده در اسناد معتبر بوده است. این دو اکنون در ایالات متحده زندگی میکنند.
در مصاحبه سوم، عزر وایزمن، که در ماه مه 1977 به عنوان وزیر دفاع اسرائیل جانشین شد و اکنون عضو کابینه تحت رهبری نخست وزیر پرز است، اصالت اسناد را انکار نکرد. وایزمن تماسها را تأیید میکند
او در یک مصاحبه تلفنی از اورشلیم گفت: "بدیهی است که ما با ایران روابط داشتیم و من شخصاً ژنرال طوفانیان را میشناختم." "من مکالمات زیادی با او هم در تل آویو و هم در تهران داشتم. اما فکر نمیکنم مناسب باشد که من، به عنوان وزیر دفاع سابق و به عنوان وزیر در کابینه اسرائیل، در مورد امور دولتی که مربوط به سال 1977 است، اظهار نظر کنم."
سایر مقامات اسرائیلی این اسناد را جعلی خواندند.
آوی پازنر، سخنگوی وزارت امور خارجه اسرائیل، گفت: "این شایعات و اسناد جعلی معمولاً توسط رژیم کنونی در تهران با هدف بیاعتبار کردن رژیم قبلی منتشر میشود."
اوری ساویر، سخنگوی آقای پرز، گفت: "من چیزی برای افزودن به اظهارات آقای پازنر ندارم."
پروژه گل، بر اساس اسناد، شامل تولید موشکهایی با کلاهکهایی به وزن 750 کیلوگرم یا 1650 پوند و با برد تا 300 مایل بود. آنها قرار بود از طریق یک شرکت سوئیسی به مرکز ایران برای مونتاژ و آزمایش حمل شوند. کتابها در کتابخانهها موجود است
کتابهای حاوی اسناد در تهران به فروش میرسد. آنها در کتابخانههای دانشگاه هاروارد، دانشگاه شیکاگو، دانشگاه کلمبیا و در کتابخانه کنگره موجود هستند. جلد مربوط به پروژه موشکی که سه سال پیش منتشر شد، از طریق کتابخانه ایرانی انکینو، کالیفرنیا، در اختیار نیویورک تایمز قرار گرفت.
ریچارد هلمز، مدیر سابق سازمان سیا و سفیر سابق آمریکا در ایران که اکنون مشاور خاورمیانه است، گفت:
من اصلاً تعجب نمیکنم که این اسناد تا به حال علنی نشدهاند. کتابها زمانی که اولین جلدها منتشر شدند، توجه زیادی را به خود جلب کردند، اما از زمان بحران گروگانگیری، علاقه به ایران به شدت کاهش یافته است. حتی اگر جلدهای جدید هنوز به طور منظم منتشر میشوند، اما در محافل اطلاعاتی به عنوان نوعی تاریخ باستان در نظر گرفته میشوند. سفر به اسرائیل در سال 1977
برخی از مقالات مربوط به ژوئیه 1977، دو ماه پس از سقوط دولت کارگری اسرائیل و انتخاب مناخیم بگین به عنوان نخست وزیر است. در آن زمان بود که شاه، نگران از دوام معاملات نظامی که با آقای پرز امضا کرده بود، ژنرال طوفانیان را به اسرائیل اعزام کرد.
بر اساس مکالمهای که در اسناد ثبت شده است، ژنرال وایزمن سعی کرد ژنرال طوفانیان را متقاعد کند که ایران به یک موشک پیشرفته نیاز دارد.
ژنرال وایزمن گفت: "شما باید یک موشک زمین به زمین داشته باشید." "کشوری مانند شما با F-14، با این همه F-4، با مشکلاتی که شما را احاطه کرده است، با یک نیروی موشکی خوب، یک نیروی هوشمند و خردمند."
سپس، شاید به عنوان یک تاکتیک چانهزنی، او تقریباً پروژه موشکی را لغو کرد و به ایرانی گفت که "'گل' برای ما اولویت اصلی نیست."
ژنرال طوفانیان اشاره کرد که چنین پروژهای ممکن است بیش از توان مالی ایران هزینه داشته باشد.
او گفت: "هیچ کشوری پول کافی برای دفاع ندارد، هیچ کشوری." "نه ایران و نه ایالات متحده." "زیبا بود"
توسعه موشک توسط اسرائیل به قدری پیش رفته بود که ژنرال طوفانیان توانست در طول بازدید خود شاهد شلیک یک موشک باشد.
او در مصاحبه به یاد آورد: "زیبا، زیبا بود، یک موشک کاملاً توسعه یافته."
او افزود که مشکلات فنی وجود دارد که قبل از اینکه اسرائیل بتواند آن را تحویل دهد، باید برطرف شود. در میان اجزای آن، تجهیزات ناوبری اینرسیایی ساخت آمریکا و یک سیستم هدایت وجود داشت که اسرائیل از ارائه آن به سایر دولتها منع شده بود.
همچنین مشکل سیاسی جدیتری وجود داشت که چگونه ایالات متحده زمانی که متوجه شود دو متحدش به طور مخفیانه روی موشکی با قابلیت هستهای کار میکنند، واکنش نشان خواهد داد.
در اسناد، ژنرال وایزمن گفت که این موشک میتواند یک کلاهک هستهای حمل کند.
او گفت: "همه موشکها میتوانند کلاهک اتمی حمل کنند، همه موشکها میتوانند کلاهک معمولی حمل کنند."
خلاصهای از یک مکالمه در همان روز بین ژنرال طوفانیان و موشه دایان، وزیر امور خارجه وقت اسرائیل، گفت:
"ژنرال دایان مشکل حساسیت آمریکاییها به معرفی نوع موشکهای پیشبینی شده در پروژه مشترک را مطرح کرد. وی افزود که موشک زمین به زمینی که بخشی از پروژه مشترک است را میتوان به عنوان موشکی با کلاهک هستهای نیز در نظر گرفت، زیرا با کلاهک 750 کیلوگرمی میتواند دو منظوره باشد. سوال در مورد توانایی هستهای
توصیف شده است که ژنرال دایان میگوید که "در مرحلهای، این مشکل باید با آمریکاییها مطرح شود" و او در جلسه بعدی خود با شاه در این مورد بحث خواهد کرد.
ژنرال طوفانیان گفت، اگرچه اسرائیلیها هرگز به صراحت نگفتند که توانایی هستهای دارند یا مایلند چنین قابلیتی را به ایران واگذار کنند، اما در بحثها این موضوع ضمنی بود.
او در مصاحبه گفت: "وقتی این صفحات را میخوانید، هیچ شکی در مورد آن وجود ندارد." او گفت که ایران در آن زمان علاقهای به سلاح هستهای نداشت، اما "این بدان معنا نبود که ما در یک دهه دیگر علاقهمند نخواهیم بود."
ایران پیمان 1968 را که مانع از گسترش سلاحهای هستهای میشد، امضا کرده بود، اما اسرائیل این کار را نکرده بود. رهبران اسرائیلی هرگز اعتراف نکردهاند که سلاح هستهای دارند، اما اسناد سازمان سیا و مقامات اطلاعاتی آمریکا به این نتیجه رسیدهاند که اسرائیل از اوایل سال 1974 سلاح هستهای تولید کرده است.
مقامات آمریکایی گفتند که میدانند اسرائیل در حال توسعه موشکی است که میتواند کلاهک هستهای حمل کند. آنها همچنین میدانستند که ایران در حال ارسال نفت به اسرائیل است. آنچه آنها نمیدانستند این بود که ایران در توسعه تسلیحات اسرائیل دخالت دارد. "من شگفت زده شدم"
گری سیک، متخصص ایران در شورای امنیت ملی تحت رهبری رئیس جمهور جیمی کارتر، گفت:
"من از اسناد شگفت زده شدم، از اینکه فهمیدم دو کشور متحد نزدیک با ایالات متحده در حال انجام عملیات نظامی مشترک بدون صحبت با ما در مورد آنها هستند، شگفت زده شدم."
مقامات سابق گفتند که تعجب آورترین چیز پروژه موشکی مشترک بود.
هارولد ساندرز، معاون سابق وزیر امور خارجه در امور خاور نزدیک، گفت:
"اسرائیل چیزهای زیادی برای ایرانیها ساخت که ما از آن اطلاعی نداشتیم. اما من تعجب میکنم که اسرائیلیها ایرانیها را وارد توسعه موشکی کرده باشند که ممکن است بخشی از برنامه هستهای آنها بوده باشد. اگر اینطور باشد، من تعجب میکنم که ما از آن اطلاعی نداشتیم." پیش پرداخت نفت
ژنرال طوفانیان در مصاحبه گفت که ایران در سال 1978 با حمل 260 میلیون دلار نفت از جزیره خارک، پیش پرداختی برای این موشک پرداخت کرد.
به گفته ژنرال طوفانیان، تیمی از کارشناسان ایرانی کار خود را در محل کارخانه مونتاژ موشک در نزدیکی سیرجان، در مرکز ایران، آغاز کردند. یک میدان آزمایش قرار بود در نزدیکی رفسنجان واقع شود، از آنجا موشک میتوانست 300 مایل به سمت شمال به داخل صحرا و جنوب به داخل دریای عمان شلیک شود.
بر اساس اسناد، عملیات گل تنها یکی از چندین پروژه نظامی مشترک اسرائیل و ایران بود.
خلاصه یک مکالمه در ژوئیه 1978 در تهران بین دریاسالار حبیباللهی و فرمانده نیروی دریایی اسرائیل، دریاسالار مایکل بارکای، احتمالات دیگری را تشریح کرد. این سند فهرستی از اقلامی را که اسرائیل آماده فروش داشت، از سیستمهای راداری پیشرفته گرفته تا سیستمهایی برای تبدیل هواپیماها برای استفاده دریایی، فهرست میکند و به احتمال "تقویت پروژه "گل"" به طوری که موشکها بتوانند از زیردریاییها پرتاب شوند، اشاره میکند.
دریاسالار حبیباللهی، که اکنون در منطقه واشنگتن زندگی میکند، در مصاحبهای گفت: "همیشه علاقهمند بودم که یک نیروی زیردریایی داشته باشم." "و ما موشکهای تاکتیکی غیرهستهای را برای زیردریاییهای خود در نظر داشتیم."