«حفر کن، عزیزم، حفر کن.»
این شعاری بود که بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید را تقویت کرد و وعده احیای صنعت سوختهای فسیلی آمریکا را داد.
با این حال، این تعهد در حال حاضر در معرض خطر فروپاشی قرار دارد، زیرا حملات تعرفهای رئیس جمهور، بزرگترین بحران نفتی از زمان همهگیری را رقم زده است.
در حالی که ترامپ تعرفههای بالاتر بر اکثر کشورها را به مدت 90 روز متوقف کرده است - به استثنای چین - تشدید ترس از رکود جهانی منجر به کاهش قیمت نفت از ابتدای ماه شده است، زیرا اعلامیه "روز آزادی" ترامپ سرمایهگذاران را شوکه کرد.
ترس به حدی است که برخی از برجستهترین نفتیها زنگ خطر را به صدا درآوردهاند، به طوری که برایان شفیلد، مدیرعامل Formentera Partners، هشدار داده است که "خونریزی ... صنعت باید فورا کاهش یابد و برای مقابله با جنگ تعرفهای آماده شود".
قیمت نفت، که در زمان روی کار آمدن ترامپ حدود 80 دلار در هر بشکه بود، روز گذشته به زیر آستانه حیاتی 60 دلار برای هر دو نفت خام وست تگزاس اینترمدیت (WTI) و برنت سقوط کرد. علیرغم برخورداری از یک مهلت کوتاه در شب گذشته، با رسیدن برنت به 65 دلار و WTI به 61 دلار، با اعمال تعرفهها بر چین به میزان 125 درصد، ممکن است دوباره کاهش یابد.
به گفته بانک سرمایهگذاری سیتیگروپ، تولیدکنندگان نفت ایالات متحده احتمالا حداقل 25 دستگاه حفاری را تعطیل خواهند کرد، که هشدار داد اگر قیمتها دوباره کاهش یابد، این تعداد افزایش خواهد یافت.
اسکات گروبر، تحلیلگر سیتی، میگوید: "سقوط به بالای 50 دلار احتمالا تأثیر روانی بزرگتری خواهد داشت و تعداد دستگاههای حفاری احتمالا حدود 75 عدد کاهش مییابد و تولید بیش از 300000 بشکه در روز کاهش مییابد."
هیچ ارزیابی در مورد نحوه عملکرد آخرین اقدام ترامپ انجام نشده است، اما، در بدترین سناریو، گلدمن ساکس پیشبینی کرده است که WTI ممکن است تا دسامبر سال آینده به 51 دلار کاهش یابد. چنین پیشبینیهایی سهام بزرگترین تولیدکنندگان نفت در آمریکا مانند BP و شورون را در ماه گذشته به شدت کاهش داده است.
به گفته سیمون جانسون، رئیس سابق اقتصاددانان صندوق بینالمللی پول (IMF)، تولیدکنندگان نفت "فریاد میزنند که قیمت خیلی پایین است".
همه اینها با آنچه ترامپ به رایدهندگان، از جمله کسانی که در صنعت نفت و گاز هستند، وعده داده بود، بسیار متفاوت است، صنعتی که دهها میلیون دلار به کمپین انتخاب مجدد او کمک مالی کرد.
پیامدهای این بحران اخیر بسیار زیاد است. آمریکا یکی از بزرگترین صادرکنندگان انرژی در جهان است که سالانه 93 میلیون تن گاز طبیعی مایع (LNG) و به طور متوسط 13.2 میلیون بشکه نفت در روز تولید میکند.
پس از پیروزی ترامپ در انتخابات، شرکتهای نفت و گاز میلیاردها دلار برای افزایش بیشتر تولید تعهد کردند. با این حال، بحران نفتی ناشی از تعرفههای رئیس جمهور اکنون این سوال را مطرح میکند که آیا این سرمایهگذاریها هنوز امکانپذیر هستند یا خیر.
هارولد هام، یک سرمایهدار نفتی و اهداکننده به ترامپ، قبل از کاهش تعرفهها در روز چهارشنبه، پیشنهاد کرد که اعداد دیگر با هم جمع نمیشوند. رئیس منابع قارهای اخیراً به بلومبرگ گفت: "وقتی به آن نفت 50 دلاری که در مورد آن صحبت کردید میرسید، آنگاه زیر نقطهای هستید که میخواهید "حفر کن، عزیزم، حفر کن".
همه اینها میتواند به توضیح یکی از جسورانهترین خواستههای ترامپ تا به امروز کمک کند، زیرا او از اتحادیه اروپا خواست 350 میلیارد دلار (275 میلیارد پوند) نفت و گاز آمریکا را برای لغو تعرفهها خریداری کند. ترامپ در یک نشست خبری در اوایل این هفته گفت: «ما با اتحادیه اروپا 350 میلیارد دلار کسری داریم و این به سرعت از بین خواهد رفت. یکی از راههایی که به راحتی و به سرعت میتواند ناپدید شود این است که آنها باید انرژی ما را از ما بخرند ... آنها میتوانند آن را بخرند، ما میتوانیم 350 میلیارد دلار را در یک هفته کم کنیم. آنها باید بخرند و متعهد به خرید مقدار مشابهی از انرژی شوند.»
به گفته منابع داخلی، این اظهارنظری بود که هم سردرگمی و هم وضوح را برای مذاکرهکنندگان اتحادیه اروپا ایجاد کرد. سردرگمی از این جهت که خواستههای ترامپ آنقدر غیرمنطقی بود که اتحادیه اروپا هرگز نمیتوانست با آنها موافقت کند و وضوح از این جهت که نشان میداد چقدر بعید است که بروکسل هرگز در یک توافق تجاری پیروز شود.
اتحادیه اروپا در حال حاضر تعرفههایی را بر 21 میلیارد یورو (18 میلیارد پوند) کالاهای آمریکایی در پاسخ به تعرفههای فلزی ترامپ که ماه گذشته اعلام شد، در نظر گرفته است. دادههای فعلی نشان میدهد که اتحادیه اروپا در سال 2024، 532 میلیارد یورو کالا به ایالات متحده صادر کرده و 333 میلیارد یورو وارد کرده است که یک کسری تجاری 199 میلیارد یورویی ایجاد کرده است.
از این میزان، اتحادیه اروپا 42 میلیارد یورو نفت خام، 10 میلیارد یورو روغنهای تصفیه شده و 16.2 میلیارد یورو LNG وارد کرده است که مجموعاً حدود 70 میلیارد یورو میشود.
این بدان معناست که سال گذشته اتحادیه اروپا حدود 45 درصد از LNG خود را از آمریکا و 10 درصد از نفت خود را دریافت کرده است.
سب کندی، یک تحلیلگر انرژی، میگوید ادعاهای ترامپ غیرمنطقی و مخرب برای صنعتی است که برای پیشرفت به ثبات سیاسی نیاز دارد. او میگوید: «ارزش واردات اتحادیه اروپا از نفت، LNG و زغال سنگ آمریکا در سال 2023، 79.1 میلیارد یورو و در سال 2024، 65 میلیارد یورو بود. این به ما دو چیز میگوید: اولاً، تجارت ایالات متحده و اتحادیه اروپا در یک سال 18 درصد یا 14 میلیارد یورو کاهش یافته است. ثانیاً، تجارت انرژی ایالات متحده تنها 19 درصد از کسری تجاری ایالات متحده و اتحادیه اروپا را تشکیل میدهد، بنابراین باید پنج برابر افزایش یابد تا این شکاف را پر کند.
این به دلایل متعددی غیرممکن است، مهمترین آنها این است که صنعت شیل آمریکا و معدنچیان زغال سنگ به سادگی نمیتوانند تولید خود را افزایش دهند تا حتی در این دهه به این سطح خیالی از تولید بالاتر برسند.»
در مورد پیامدهای ناشی از تعرفهها، تولیدکنندگان به طور فزایندهای در معرض خطر تلافی قرار دارند، به ویژه اگر تنشها بین آمریکا و چین همچنان افزایش یابد. به عنوان مثال، چین در سال 2024، 77 میلیون تن LNG از ایالات متحده وارد کرد، اگرچه بر اساس دادههای بورس اوراق بهادار لندن، پس از آغاز جنگ تجاری ترامپ، این رقم در ماه مارس به صفر رسید. آنها دریافتند که خریداران چینی LNG آمریکایی در عوض به دنبال منابع دیگری در خارج از کشور بودند.
شرکت China Resources Gas اخیراً توافق کرده است که از سال 2027 به مدت 15 سال LNG را از گروه انرژی Woodside استرالیا خریداری کند که اولین قرارداد تامین بلندمدت از این نوع در سالهای اخیر است. همین روند باعث شد که کل صادرات گاز ایالات متحده از 3.3 میلیارد دلار در دسامبر به 2.7 میلیارد دلار در فوریه کاهش یابد که نشان دهنده کاهش نزدیک به 20 درصدی است. تعداد دستگاههای حفاری گاز مشغول به عملیات حفاری - نشانگر تولید آینده - نیز با پنج عدد کاهش به 96 عدد رسید.
کارشناسان اکنون پیشبینی میکنند که تهدید فزاینده برای صنعت نفت آمریکا میتواند رقبای آن را در خارج از کشور تقویت کند. گرگ نیومن، مدیرعامل شرکت مشاورهای تجارت نفت Onyx Capital، گفت: «تعرفههای تلافیجویانه به تولیدکنندگان آمریکایی آسیب میزند. بدتر از آن، این امر به نفع سعودیها و کارتل اوپک خواهد بود.
عربستان سعودی قبلاً با کاهش قیمتهای فروش رسمی خود واکنش نشان داده است، که به نظر ما تلاشی برای تصاحب سهم بازار است.»
به گفته نیومن، شاید به همین دلیل است که ترامپ اتحادیه اروپا را با چنین خواستههای تهاجمی هدف قرار داده است، او اضافه میکند که این بلوک به ویژه آسیبپذیر است زیرا روابط خود را با روسیه قطع کرده است.
او میگوید تنها ایالات متحده میتواند به قاره اروپا کمک کند تا به طور قابل توجهی منابع خود را تقویت کند و پیشنهاد میکند که ترامپ میخواهد اروپاییها را مجبور به یک توافق بلندمدت کند که تولیدکنندگان آمریکایی را برای سالهای آینده مشغول نگه دارد.
نیومن میگوید: «اتحادیه اروپا از نظر مذاکره در بدترین موقعیت قرار دارد. برای صادرکنندگان نفت و گاز ایالات متحده، یک توافق با اتحادیه اروپا به این معنی است که آنها میتوانند عرضه آتی خود را تثبیت کنند و سپس بنشینند تا ترامپ شروع به اجرای سیاستهایی برای کاهش قیمتهای داخلی کند. اگر او این کار را انجام دهد، این یک برد-برد برای همه در ایالات متحده خواهد بود.»
با این حال، آنا ماریا جالر-ماکارویچ، تحلیلگر انرژی، معتقد است که این یک خیال است که فکر کنیم اتحادیه اروپا هرگز خواستههای ترامپ برای ورود به چنین معامله تجاری گسترده انرژی با ایالات متحده را برآورده خواهد کرد. او میگوید نه تنها به این دلیل که اعداد او اشتباه است، بلکه به این دلیل که تقاضای اتحادیه اروپا به شدت کاهش یافته است.
او میگوید: «مهم است که تاکید کنیم انتظار میرود تقاضای گاز اتحادیه اروپا همچنان کاهش یابد و انتظار میرود نیاز این بلوک به واردات LNG در آینده کاهش یابد.»
به گفته آندریاس شرودر در ICIS، تحلیلگران تجارت کالا، این کاهش در تقاضا با یک مازاد بالقوه همزمان خواهد شد.
او میگوید: «ایالات متحده قصد دارد تا سال 2030 تقریباً ظرفیت صادرات LNG خود را دو برابر کند. علاوه بر این، قطر ظرفیتهای زیادی را تا سال 2030 اضافه خواهد کرد. این بدان معناست که موج عظیمی از LNG در سالهای آینده وارد بازار میشود. ما انتظار سالها عرضه بیش از حد پس از سال 2026 را داریم.»
با این حال، برای اتحادیه اروپا و تا حدی بریتانیا، مشکل فوری نحوه برخورد با خواستههای ترامپ برای خرید 350 میلیارد دلار انرژی آمریکا است. نگو زی امهآگی، تحلیلگر گروه بورس اوراق بهادار لندن، اشاره میکند که آمریکا در واقع قادر به تولید این مقدار نفت و گاز نیست.
«ما کل صادرات LNG ایالات متحده را برای سال 2025، 149 میلیارد متر مکعب پیشبینی میکنیم که معادل 60 تا 62 میلیارد دلار است.
اما حتی اگر اروپا 100 درصد صادرات LNG را تضمین کند، حدود 290 میلیارد دلار دیگر برای خرید نفت مورد نیاز خواهد بود. این معادل 90 درصد تولید نفت ایالات متحده خواهد بود. صادرات این مقدار نفت برای ایالات متحده غیرممکن خواهد بود و همچنان نیازهای داخلی را برآورده میکند.»
کندی صریحتر بیان میکند: «اگر به حماقت تجارت انرژی ترامپی، تعرفهها، جنگطلبی دیپلماتیک و نادیده گرفتن عمدی محدودیتهای دنیای واقعی اقتصاد بازار خیره شوید، هم مسحورکننده و هم وحشتناک میشود.»