دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، محافظت‌های کلیدی از بانک‌های منطقه‌ای را کاهش داد. | اندرو هارنیک/گتی ایمیجز
دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، محافظت‌های کلیدی از بانک‌های منطقه‌ای را کاهش داد. | اندرو هارنیک/گتی ایمیجز

برنامه کاهش مقررات ترامپ ثبات مالی جهانی را تهدید می‌کند

افرادی که در دفتر کار می‌کنند.
به عنوان مثال، وقتی بانک‌های آمریکایی با قوانین آسان‌تری روبرو می‌شوند، رقبای جهانی آنها اغلب خواستار همان شرایط می‌شوند. | دیویس ترنر/گتی ایمیجز

تورستن بک، مدیر مدرسه بانکداری و دارایی فلورانس و استاد ثبات مالی در موسسه دانشگاهی اروپا (EUI) است. واسو یوانیدو اقتصاددان مالی در مدرسه کسب و کار بیز در دانشگاه سیتی، دانشگاه لندن است.

دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، در دوره اول ریاست جمهوری خود در کاخ سفید، محافظت‌های کلیدی از بانک‌های منطقه‌ای را کاهش داد. نتیجه چه بود؟ موجی از ورشکستگی‌های بزرگ در سال 2023 — که برجسته‌ترین آن بانک سیلیکون ولی (Silicon Valley Bank) بود.

اکنون، در دوره دوم ریاست جمهوری خود، ترامپ پا را فراتر گذاشته و نه تنها مقررات را تضعیف می‌کند، بلکه در تلاش است ناظران مالی مستقل را تحت کنترل مستقیم کاخ سفید قرار دهد.

پیامدهای این امر گسترده خواهد بود، زیرا سیستم مالی جهانی به شدت به هم مرتبط است. وقتی واشنگتن محافظ‌های مالی خود را تضعیف می‌کند، دیگران نیز برای حفظ "رقابت" تحت فشار قرار می‌گیرند تا از این روند پیروی کنند. این امر باعث ایجاد "مسابقه به سوی قعر" می‌شود که خطر ایجاد بی‌ثباتی مشابه آنچه در سال 2008 دیده شد را به همراه دارد.

اما دنیای امروز بسیار شکننده‌تر است — مشخص شده با درگیری‌های ژئوپلیتیکی، زنجیره‌های تامین آسیب‌پذیر، رشد کند و دولت‌هایی که با سطوح بی‌سابقه‌ای از بدهی دست و پنجه نرم می‌کنند.

بنابراین، این بار، پیامدهای آن می‌تواند بسیار بدتر باشد.

استقلال نظارتی اهمیت زیادی دارد. ناظران مالی مستقل، مانند کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (U.S. Securities and Exchange Commission) یا فدرال رزرو (Federal Reserve)، وجود دارند تا نظارت بلندمدت را از منافع سیاسی کوتاه‌مدت مصون نگه دارند. آنها به روسای جمهور یا نخست وزیران خدمت نمی‌کنند — آنها به مردم خدمت می‌کنند.

اما ترامپ می‌خواهد این تعادل را بازنویسی کند.

بر اساس دستورات اجرایی اخیر، ناظران مالی در ایالات متحده اکنون موظفند برنامه‌های استراتژیک خود را به کاخ سفید ارائه دهند. و با گذشت زمان، ترامپ احتمالاً پا را فراتر گذاشته و این آژانس‌ها را به گونه‌ای تغییر می‌دهد که اهداف سیاسی را برآورده کنند.

این فقط مربوط به سیاست داخلی نیست. ترامپ و متحدانش علاقه خود را به استفاده از سیستم مالی به عنوان ابزاری برای اهرم ژئوپلیتیکی نشان داده‌اند و دسترسی به سرمایه، اجرای تحریم‌ها و جریان‌های مالی را به منظور تحت فشار قرار دادن متحدان و دشمنان به طور یکسان، سیاسی می‌کنند.

اگر ایالات متحده وارد این مسیر شود، سیستم مالی آن نه تنها بی‌ثبات‌تر می‌شود — بلکه به یک سلاح سیاسی تبدیل می‌شود و بی‌ثباتی مالی را به یک چشم‌انداز جهانی خطرناک اضافه می‌کند.

کاهش مقررات در ایالات متحده فقط در ایالات متحده باقی نمی‌ماند — اثرات آن در سراسر جهان گسترش می‌یابد. به عنوان مثال، وقتی بانک‌های آمریکایی با قوانین آسان‌تری روبرو می‌شوند، رقبای جهانی آنها اغلب خواستار همان شرایط می‌شوند. این فشار در حال حاضر قابل مشاهده است، به طوری که بریتانیا "سودهای برگزیت" (Brexit dividends) را به مقررات سبک‌تر مرتبط می‌داند و مقامات اتحادیه اروپا برای "ساده‌سازی" در نظارت مالی تلاش می‌کنند.

ما قبلاً این را دیده‌ایم: در سال 2023، تاخیر در اجرای استانداردهای جهانی بانکی "بازل 3" (Basel 3) در ایالات متحده، اروپا و بریتانیا را مجبور به تعویق اجرای طرح‌های خود کرد. و اگر ترامپ دوباره یک توپ مخرب را به سمت نظارت پرتاب کند، دیگران ممکن است احساس کنند مجبور به پیروی هستند و نمی‌خواهند بانک‌های خود را در موقعیت نامناسب قرار دهند.

نتیجه؟ یک سیستم مالی جهانی تضعیف شده، آسیب‌پذیرتر در برابر حباب‌ها، بحران‌ها و کمک‌های مالی پرهزینه دولتی.

اما این تهدید فراتر از مقررات مالی است، زیرا ترامپ و متحدانش اکنون آشکارا استقلال فدرال رزرو را زیر سوال برده‌اند.

بانک‌های مرکزی باید به سلامت بلندمدت اقتصاد خدمت کنند، نه نیازهای کوتاه‌مدت سیاستمدارانی که به دنبال انتخاب مجدد هستند. اما چالش‌های حقوقی که اکنون در دیوان عالی کشور مطرح است، می‌تواند تا آنجا پیش برود که به کاخ سفید قدرت اخراج اعضای هیئت مدیره بانک مرکزی را بدهد.

این فقط یک مسئله فنی حقوقی نیست. اگر فدرال رزرو استقلال خود را از دست بدهد، ایالات متحده می‌تواند با تورم بالاتر، بی‌ثباتی ارزی و بحران‌های مکررتر روبرو شود — پیامدهایی که برای کشورهایی که بانک‌های مرکزی در آنها سیاسی شده‌اند، آشنا است. و باز هم، اثرات آن فراتر از مرزهای ایالات متحده احساس خواهد شد.

بنابراین، در حالی که ترامپ تهدید می‌کند که محافظت‌های مالی کلیدی را برچیند، اروپا نمی‌تواند دست روی دست بگذارد. اتحادیه اروپا نه تنها باید خطوط قرمز را حفظ کند، بلکه باید خلأ رهبری را که ایالات متحده ممکن است پشت سر بگذارد، پر کند.

دولت‌ها و ناظران اروپایی باید نظارت قوی و مستقل را حفظ کنند. اما استوار ماندن به معنای چسبیدن به قوانین منسوخ شده نیست. این بلوک می‌تواند با ساده‌سازی کاغذبازی‌های غیرضروری و در عین حال ارائه یک محیط پایدار و قابل پیش‌بینی ریشه در حاکمیت قانون، رهبری کند.

در یک دنیای نامطمئن، سرمایه‌گذاران جهانی به دنبال شفافیت، پاسخگویی و انعطاف‌پذیری هستند. در عصر افزایش عدم قطعیت، اروپا این فرصت را دارد که خود را به عنوان یک پناهگاه امن — هم از نظر اقتصادی و هم از نظر سیاسی — معرفی کند.

این یک انتخاب بین ثبات و بحران است. برنامه دوره دوم ترامپ ممکن است به عنوان "آزادی" اقتصادی تبلیغ شود، اما اثرات آن می‌تواند چیزی جز آزادی باشد. و دنیایی که در آن نظارت مالی سیاسی شده و مقررات از بین رفته‌اند، دنیایی است که برای بحران آماده شده است.

بازارهای مالی با اعتماد و قابلیت پیش‌بینی رشد می‌کنند. تضعیف نهادهایی که هر دو را فراهم می‌کنند، دستور العملی برای بی‌ثباتی جهانی است.

بقیه جهان نباید منتظر بمانند تا واکنش نشان دهند. زمان آماده شدن فرا رسیده است.