لیندا مکماهون، وزیر آموزش و پرورش، در حالی که مشغول برچیدن اداره خود بود، هفته گذشته حدود ۹ میلیارد دلار کمک مالی و قرارداد با دانشگاه هاروارد را به دلیل "عدم حمایت این مدرسه از دانشجویان در برابر تبعیض یهودیستیزانه در محوطه دانشگاه" تهدید کرد. این تهدید تکاندهنده، اما چندان هم غیرمنتظره نبود: از زمانی که وزارت دادگستری کارگروه مبارزه با یهودیستیزی را تشکیل داده است، ۶۰ دانشگاه اعلامیه دریافت کردهاند که تحت نظارت یا بازرسی قرار دارند.
با دولتی که ظاهراً مصمم است همه کارها را در همه جا و به یکباره انجام دهد، تشخیص اولویتهای واقعی آن گاهی دشوار است. اما در این یک مورد، دونالد ترامپ هیچ ابهامی نمیخواهد: او در کارزار انتخاباتی گفت: «وعده من به یهودیان آمریکایی این است. با رای شما، من مدافع، حامی و بهترین دوست یهودیان آمریکایی در کاخ سفید خواهم بود.»
به عنوان اولین رئیس جمهور یهودی یک دانشگاه متدیست سابق، من از آغوش دولت ترامپ از قومم، در محوطه دانشگاه یا جاهای دیگر، احساس راحتی نمیکنم. نفرت از یهودیان واقعی است، اما یهودیستیزی امروزی تلاشی مشروع برای مبارزه با آن نیست. این پوششی برای طیف گستردهای از برنامهها است که هیچ ارتباطی با رفاه مردم یهود ندارند.
همه این برنامهها - از برچیدن عملکردهای اساسی دولت گرفته تا درهم شکستن استقلال سازمانهای فرهنگی و آموزشی، جرمانگاری سخنرانیهای سیاسی تا مشروعیت بخشیدن به کینههای حقیر ریاستجمهوری - اصول و نهادهایی را به خطر میاندازند که در واقع این کشور را بزرگ کردهاند. برای یهودیان، تعدادی از این برنامهها کار بیشتری انجام میدهند: آنها تهدیدی مستقیم برای همان افرادی هستند که ادعا میکنند به آنها کمک میکنند. یهودیانی که از سرکوب دولت استقبال میکنند، به زودی متوجه خواهند شد که این کار را با خطر انجام میدهند.
از جمله اولین اهداف برجسته فشار ضد یهودیستیزی، فارغالتحصیل اخیر کلمبیا و دانشجوی فعلی دانشگاه تافتس بودند که یکی مقیم قانونی دائم این کشور و دیگری با ویزای دانشجویی در اینجا حضور داشت و از حقوق فلسطینیان حمایت کرد. هر دو دستبند زده شده، رانده شده و به طور نامحدود بازداشت شدهاند. هیچ یک به جرمی متهم نشدهاند.
ربودن توسط ماموران دولتی؛ بازداشتهای نامعلوم و نامحدود؛ هدف قرار دادن ایدههای به اصطلاح خطرناک؛ فهرست کسانی که تحت نظارت دولت هستند؛ اعلامیههای رسمی مملو از لافزنی و زهر - یهودیان قبلاً اینجا بودهاند، بارها، و برای ما خوب تمام نمیشود. حاکمیت قانون و حق آزادی اندیشه و بیان، محافظتهای اساسی برای همه است، اما به ویژه برای اعضای گروههایی که ایدهها یا اعمالشان همیشه با جریان اصلی همسو نیست. همانطور که ام. گسن اخیراً در این صفحات نوشت: «کشوری که یک گروه را از جامعه سیاسی خود بیرون رانده است، در نهایت دیگران را نیز بیرون خواهد راند.» آنچه دولت ما اکنون انجام میدهد، به خودی خود اشتباه است، اما فراتر از آن، تهدیدی بزرگتر برای امنیت مردم یهود نسبت به تمام اعتراضات دانشگاهی است.
انبوهی از ایمیلها دریافت کردهام که میپرسند آیا یهودیان در وسلیان مورد استقبال قرار میگیرند یا خیر. در (خوشبختانه) هجدهمین سال ریاست جمهوری خود در وسلیان، خوشحالم که به آنها بگویم شامهای شبات به خوبی برگزار میشود، جشنواره فیلم اسرائیلی پیشنهادات فرهنگی عالی ارائه میدهد و دورههای مطالعات یهودی - یکی در مورد نمونه اولیه مادر یهودی، که توسط یک اسرائیلی تدریس میشود - بیش از حد ثبت نام شده است. البته ما اعتراضاتی داشتهایم که یهودیان در هر دو طرف آن بودهاند. برخی از دانشآموزانی که در جوامعی با ذهنیت مشابه بزرگ شدهاند، تعجب میکنند که بیش از یک طرف برای یک موضوع وجود دارد. در برخی موارد، این برای بیدار کردن اضطرابهای آنها کافی است.
وضعیت در کلمبیا متفاوت بود. اعتراضات خشونتآمیز شد (هم در اقدامات شرکتکنندگان و هم در اقدامات پلیسی که برای سرکوب آنها فراخوانده شدند). تنشها بین حامیان فلسطینیان و اسرائیلیها در مواقعی شدید بود. فرانکلین فوئر در صفحات آتلانتیک اخیراً برخی از فعالیتهای جدی یهودیستیزانه را مستند کرده است. همه اینها احتمالاً به همین دلیل است که کلمبیا اولین کسی بود که توسط نیروهای ضد یهودیستیزی مورد توجه قرار گرفت.
اما از جهات دیگر، کلمبیا انتخابی عجیب است. این دانشگاه دومین درصد بالای دانشجویان یهودی در لیگ آیوی را دارد. وزیر مکماهون گفته است که دولت در حال لغو ۴۰۰ میلیون دلار حمایت فدرال از این مدرسه به دلیل عدم حمایت از دانشجویان یهودی است. با این حال، کاهش بودجه فدرال به کلمبیا، به طور نامتناسبی بر دانشجویان یهودی تأثیر خواهد گذاشت.
و هنگامی که کاخ سفید این کاهشها را اعلام کرد، این کار را با توییتی انجام داد که میگفت "شالوم کلمبیا". لازم نیست یهودی باشید تا میزان زیادی کنایه را در این کلمات بشنوید.
این نوع تنش - بین حمایت از یهودیان و تمسخر، تحقیر یا در برخی موارد حتی تهدید آنها - مدتی است که در جناح راست قابل مشاهده است. ابتدا رئیس جمهور را در نظر بگیرید: از یک طرف، دختر، داماد و نوههای او یهودی هستند. (ایوانکا ترامپ هنگام ازدواج با جرد کوشنر به یهودیت گروید.) از طرف دیگر، هنگامی که نئونازیها، اعضای کوکلاکس کلان و دیگران با مشعل در شارلوتزویل، ویرجینیا، راهپیمایی کردند و فریاد زدند "یهودیان جایگزین ما نخواهند شد"، آقای ترامپ شدیدترین عناصر این تجمع را محکوم کرد اما خاطرنشان کرد که "افراد بسیار خوبی در هر دو طرف وجود داشتند".
قطع ارتباط در سطح "Severance" بین تصویری از یهودیان به عنوان هم افراد آسیبپذیری که باید محافظت شوند و هم افراد قدرتمندی که باید شکست داده شوند، اکنون گسترده است. سال گذشته، زمانی که کنگره لایحهای را برای مخالفت با سخنان یهودیستیزانه در محوطه دانشگاه تهیه کرد، بسیاری از قانونگذاران برای ابراز حمایت خود شتاب کردند. اما نه برخی از برجستهترین نمایندگان MAGA، از جمله مت گیتز و مارجوری تیلور گرین، که اعتراضی به مبارزه با یهودیستیزی نداشتند، اما مشاهده کردند که زبان این لایحه با توانایی مسیحیان در متهم کردن یهودیان به قتل مسیح تداخل خواهد داشت. در مواقع دیگر، با موافقت با ولادیمیر پوتین، او گفته است که رئیس جمهور یهودی اوکراین در حال اداره "ارتش نازی" است.
کندیس اوونز، حامی برجسته ترامپ، گفته است که جفری اپستین برای اسرائیل کار میکرده است، کشوری که باجگیری را "به یک علم" تبدیل کرده است. اندرو تیت، قهرمان MAGA (و موضوع اتهامات قاچاق جنسی) مردم را تشویق کرده است تا از انتقاد خود از هیتلر "سوال" کنند - و سلام نازی را بازگردانند، در حالی که در آن هستند - و گفت که "افرادی که داستان رسمی" هولوکاست را نوشتند "از آن برای منحرف کردن آگاهی جمعیتهای غربی به سمت خودکشی ژنتیکی جمعی استفاده کردهاند".
الیز استفانیک، سومین جمهوریخواه مجلس نمایندگان، با قاطعیت از یهودیان در برابر یهودیستیزی در آموزش عالی دفاع کرده و بازجوییهای شدیدی از سه رئیس دانشگاه انجام داده است که دو نفر از آنها اندکی بعد موقعیت خود را از دست دادند. با این حال، در سایر محیطها، او از زبانی مشابه "نظریه جایگزینی بزرگ" استفاده کرده است، همان تئوری توطئه بیگانههراسانه که شرکتکنندگان Unite the Right در شارلوتزویل در مورد آن شعار میدادند.
نیک فوئنتس، که در سال ۲۰۲۲ با آقای ترامپ شام خورد، فهرست "نفوذ یهودیان" را به عنوان یکی از دو مشکل بزرگ جهان قرار میدهد و اعلام کرد که "یهودیان تلمودی" باید کشور را ترک کنند یا تغییر دین دهند. در مورد خود آقای ترامپ، او اعلام کرد که سناتور چاک شومر "دیگر یهودی نیست"، که مرا به یاد کارل لوگر انداخت، یک یهودیستیز خشمگین و شهردار وین در پایان قرن، که اعلام کرد: "من تصمیم میگیرم چه کسی یهودی است." لئو ترل، رئیس کارگروه ضد یهودیستیزی آقای ترامپ، توییتی را به اشتراک گذاشت که توسط یک برتریطلب سفیدپوست برجسته منتشر شده بود و از "توانایی رئیس جمهور در لغو کارت یهودی کسی" تمجید میکرد.
همانطور که اسکار همرشتاین دوم در "پادشاه و من" بیان کرد: "اگر متحدان با قدرت قوی باشند تا از من محافظت کنند/آیا ممکن است از من در برابر تمام داراییهایم محافظت نکنند؟" اینها مدافعان ما هستند؟ شالوم، در واقع.
در شهر لانگ آیلند که من در آن بزرگ شدم، یهودیان یک اقلیت بودند. پدرم به من یاد داد که قبل از اینکه ضربه بخورم، به یهودیستیزها مشت بزنم - وقتی در مدرسه ابتدایی بودم! و او به من تاکید کرد که باید انتظار داشته باشم که چنین افرادی را در هر کجا که میروم، به ویژه زمانی که به محیطهای حرفهای یا اجتماعی ناآشنا وارد میشوم، ملاقات کنم.
امروز من با بسیاری از جوانان یهودی مواجه میشوم که از نگرشهای ضد اسرائیلی شوکه شدهاند (حتی از یهودیان دیگر، بخشی از تاریخ طولانی یهودیستیزی). آنها از اینکه چگونه بسیاری از مترقیان دولتهای قومی را محکوم میکنند، اما به نوعی فقط از اسرائیل نام میبرند، یا اینکه چگونه مردم، وقتی نصف فرصت به آنها داده میشود، به راحتی آنچه را که مورخ دبورا لیپستات بیخبر یهودیستیزی "بیخبر" نامیده است، ابراز میکنند، شوکه شدهاند. به نظر میرسد رویدادهای سیاسی مجوز آنها را برای انجام این کار گسترش میدهد. اگر در مورد ضد استعماری بودن احساس درستکاری میکنید، چرا نگران کمی یهودیستیزی باشید؟ مانند برتریطلبان سفیدپوستی که با زبان ضد D.E.I. جریان اصلی آزاد شدهاند، این یهودیستیزها انتقاد کاملاً مشروع از، مثلاً، دولت اسرائیل را میشنوند و آن را فرصتی برای آشکار کردن میزان واقعی تعصب خود میدانند.
دارا هورن، رماننویس و محقق، حدس زده است که با کمرنگ شدن خاطره نازیها و هولوکاست، "شرم عمومی مرتبط با ابراز یهودیستیزی نیز در حال مرگ بود - به عبارت دیگر، نفرت از یهودیان عادی بود." این بدان معناست که ما باید انتظار داشته باشیم که اوضاع حتی بدتر شود.
با توجه به همه اینها، وسوسه بزرگی برای یهودیان وجود دارد که از هر کسی که یهودیستیزی را محکوم میکند، صرف نظر از تناقضات اخلاقی (یا ارتباط مشکوک بین حمایت از اقلیتهای مذهبی و، مثلاً، کاهش کمکهای مالی برای تحقیقات سرطان)، استقبال کنند. اتحادیه ضد افترا در پاسخ به بازداشت محمود خلیل، مقیم قانونی دائم، گفت: "ما از مجموعه تلاشهای گسترده و جسورانه دولت ترامپ برای مقابله با یهودیستیزی در محوطه دانشگاه قدردانی میکنیم، و این اقدام بیشتر این عزم را با مسئول دانستن عاملان ادعایی برای اقدامات خود نشان میدهد."
همانطور که سام آدلر-بل اخیراً اشاره کرده است، برخی از سازمانهای یهودی آمریکایی، فرسایش حقوق و هنجارها را در ازای حمایت از اسرائیل تشویق کردهاند. هنوز یک روز کامل از دوران ریاست جمهوری نگذشته بود که ADL برای دفاع از ایلان ماسک صحبت کرد، به نظر من شبیه یک سیگ هایل بود. پس از تحمل انتقادات شدید بر سر حمایت خود از ربودن آقای خلیل، مدیر اجرایی این سازمان هفته گذشته بر نیاز به دادرسی قانونی تاکید کرد. چگونه به نقطهای رسیدیم که این موضوع حتی مورد تردید است؟
ADL در سال ۱۹۱۳، پس از پرونده لئو فرانک، مردی یهودی که به قتل یک دختر ۱۳ ساله مسیحی متهم شده بود، تاسیس شد. اکثر مورخان امروزه موافق هستند که فرانک، که در سال ۱۹۱۵ لینچ شد، پس از یک محاکمه نمایشی به اشتباه محکوم شد، اما افراد MAGA در X نمیتوانند از جشن گرفتن لینچ یک یهودی خودداری کنند. لورن ویتزکه، نامزد جمهوریخواه سنا در سال ۲۰۲۰، فریاد زد: «او دقیقاً به آنچه سزاوارش بود رسید و همه افراد حاضر در آن جمعیت باید برای محافظت از جامعه خود مدال دریافت میکردند.»
کینگزلی ویلسون، معاون مطبوعاتی ۲۰ و چند ساله در پنتاگون، با استناد به شعار نازی "Ausländer raus!" ("خارجیها بیرون!") از حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان تمجید کرد. همانطور که محافظهکاران سنتی در Bulwark بیان کردند، "تغییر حال و هوا لزوماً این نیست که افراد بیشتری در جناح راست نسبت به هشت سال پیش یهودیستیز هستند، بلکه به نظر میرسد که اکنون بخش عمدهای از جناح راست این مفهوم اساسی را رد میکند که باید انگاری در برابر حتی پستترین تعصبها وجود داشته باشد."
به همین دلیل است که "ابزارسازی ترس یهودیان" بسیار مخرب است. کسانی که امروز به افرادی مانند محمود خلیل حمله میکنند، فردا با افراد "Ausländer raus!" نان میخورند. آنها به دنبال اهداف جدید خواهند بود. نفر بعدی کیست؟
در قرن دوم و اول قبل از میلاد، پادشاهی یهودی یهودا برای محافظت از خود در برابر تسلط فرهنگ یونانی با روم متحد شد. روم اجابت کرد و یهودا را برای خود فتح کرد. دشمن دشمن ما دوست ما نبود. اگر بتوانیم به آن توجه کنیم، درسی در آن وجود دارد.
در اینجا یکی دیگر از Pirkei Avot، مجموعهای از آموزههای اخلاقی خاخامی، آمده است: «با دولتها محتاط باشید، زیرا آنها فقط برای نیازهای خود فردی را به خود نزدیک میکنند. آنها وقتی به نفعشان است به عنوان دوست ظاهر میشوند، اما در زمان سختی در کنار فرد نمیایستند.» برخی از مردم یهود احساس خرسندی میکنند که میشنوند رئیس جمهور میگوید از ما دفاع خواهد کرد، اما مقامات حاکم امروزی برای یهودیان خوب نخواهند بود.