آمریکا در خطر از دست دادن یک نسل از دانشمندان است. در میان کاهش گسترده بودجه تحقیقات فدرال توسط دولت ترامپ، فرصتهای شغلی برای دانشمندان جوان در حال لغو شدن است، موقعیتهای فوق دکترا حذف میشوند و کمکهزینهها به دلیل تلاش آزمایشگاهها برای تأمین هزینه محققان جدید، کاهش مییابد. با متوقف شدن پروژههای علمی بیشمار، محققانی که بیشترین آسیب را خواهند دید، کسانی هستند که تازه کار خود را شروع کردهاند. بخش دیدگاه تایمز (Times Opinion) از بیش از ۱۰۰ خواننده شنیده است که داستانهایی از چگونگی تأثیرپذیری خود را به اشتراک گذاشتهاند.
کریستن گرام، دانشجوی فارغالتحصیل ۲۲ ساله است که در مورد نوع مواد و سختافزاری تحقیق میکند که ممکن است روزی به کاهش میزان بسیار زیاد انرژی مورد استفاده فناوریهای پردازش کامپیوتری جدید کمک کند. مشاور او اخیراً به او هشدار داده است که کاهش بودجه فدرال، تضمین کمک هزینه مورد نیاز برای اتمام مدرک او را غیرمحتمل میکند.
ملانی رویتر، دانشجوی فارغالتحصیل ۲۹ ساله است که کارش بر چگونگی شکلگیری میکروبیوم روده بر سلامت انسان و بیماریهای مزمن مانند دیابت نوع ۲ متمرکز است. او میخواهد راههای مؤثرتری برای درمان بیماریها با عوارض جانبی کمتر پیدا کند. او امیدوار بود که بودجه فدرال را برای پوشش تحصیلات خود و ارائه کمک هزینه زندگی دریافت کند تا بتواند روی تحقیقات خود تمرکز کند. اما درخواست او برای دریافت کمک هزینه از مؤسسات ملی بهداشت (National Institutes of Health) که برای حمایت از نامزدهای مختلف در نظر گرفته شده بود، بدون توضیح در ماه فوریه، درست چند روز قبل از بررسی برنامهریزی شده، پس گرفته شد.
فرانچسکا والش، ۲۸ ساله، در شش ماه آخر کسب مدرک دکترا در علوم اعصاب و رفتار است. او میخواهد نحوه عملکرد مغز را هنگام تصمیمگیریهای اقتصادی مطالعه کند تا از بازارهای اقتصادی و مصرفکنندگان در برابر آسیبهای مالی محافظت کند. مشاغل فوق دکترا که او قصد داشت برای آنها درخواست دهد، به طور ناگهانی ناپدید شدهاند. او گفت: "احساس کردم درهای یک بخش کامل از مشاغل، از جمله مشاغل تحقیقاتی فدرال، یک شبه بسته شد." "این بسیار دلسرد کننده است و گاهی اوقات آرزو میکنم که فقط یک حسابدار شده بودم."
اکثر دانشمندان آمریکایی میدانستند که دوره دوم ترامپ بعید است برای نوع آنها دوستانه باشد، اما تعداد کمی از آنها چنین تخریب سریعی را پیشبینی میکردند. مؤسسات ملی بهداشت (N.I.H.) - بزرگترین تأمین کننده مالی عمومی تحقیقات زیستپزشکی و رفتاری در جهان - اعلام کرد که بودجه دانشگاهها را برای هزینههای سربار یا غیرمستقیم، که اغلب نیازهای عملیاتی آزمایشگاهها را پوشش میدهد، کاهش میدهد. اگرچه چالشهای حقوقی اجرای آن را متوقف کرده است، اما پول کمک هزینه فدرال در بسیاری از موارد همچنان متوقف شده است. تیم به اصطلاح دپارتمان بهرهوری دولت ایلان ماسک نیز تبر خود را به سوی مؤسسات ملی بهداشت (N.I.H.) چرخانده است. بر اساس گزارش NPR، این آژانس تقریباً یک چهارم از ۱۸۰۰۰ کارمند خود را به دلیل کاهش شغل، خرید خدمت و انتخاب بازنشستگی زودهنگام برخی از کارمندان از دست داده است .
بسیاری از کمکهای مالی تحقیقاتی که توسط N.I.H.، بنیاد ملی علوم (National Science Foundation)، وزارت کشاورزی (Department of Agriculture)، وزارت انرژی (Department of Energy)، وزارت امور کهنه سربازان (Department of Veterans Affairs) و سایر آژانسها نظارت میشوند، مسدود یا لغو شدهاند. هنگامی که پول فدرال برای تحقیقات علمی ناپدید میشود، آزمایشگاههای دانشگاهی که دانشمندان جوان به عنوان سکوی پرتاب آموزش و تجربه ضروری به آنها تکیه میکنند، نیز ناپدید میشوند و میتوانند بعداً آن را برای پروژههای خود به کار گیرند.
این اقدامات میتواند به معنای نابودی آمریکا به عنوان قدرتمندترین نیرو برای نوآوری در علم، بهداشت و فناوری برای قرن بیست و یکم باشد. رقبایی مانند چین قادر خواهند بود این موقعیت را غصب کنند و کشورهای دیگر در حال حاضر تلاشهای هماهنگی برای جذب دانشمندان آمریکایی انجام میدهند.
بسیاری از محققان جوان میگویند که مجبورند بین ماندن در ایالات متحده و ماندن در علم یکی را انتخاب کنند. آمریکا نباید پیشرفت علمی در پزشکی، هوش مصنوعی، انرژی و موارد دیگر را بدیهی بداند. اگر به جوانترین و درخشانترین ذهنها به زودی اطمینان داده نشود که ایالات متحده میتواند از کار آنها حمایت کند - و اینکه تحقیق علمی از دخالتهای سیاسی محافظت خواهد شد - آنها ترک خواهند کرد.
***
علم آمریکایی از پایان جنگ جهانی دوم به عنوان چراغی برای محققان مشتاق بوده است، زمانی که رقابت با اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده را بر آن داشت تا سرمایهگذاریهای هنگفتی در تحقیقات علمی و فناوری انجام دهد و درخشانترین متفکران را از خارج جذب کند. دانشمندان ایالات متحده را به عنوان نوعی آزمایشگاه سراسری برای پیگیری کار در بهترین شرایط ممکن میدیدند - ترکیبی قابل توجه از فشار و رقابت مثبت که آنها را به بهترین کار خود سوق میداد، همراه با حمایتی که زمان، فضا و منابع مورد نیاز برای تحقق پتانسیل کامل آن کار را فراهم میکرد.
این اعتماد مغزی آمریکایی منجر به بیش از ۴۰۰ برنده جایزه نوبل شده است که بیش از هر کشور دیگری در جهان است. تا سال ۲۰۲۳، تخمین زده میشود ۱.۲ میلیون نفر در سراسر جهان دارای مدرک دکترا در رشتههای علوم، مهندسی یا بهداشت از یک مؤسسه آمریکایی بودهاند. ایالات متحده ۲۷ درصد از کل فعالیتهای تحقیق و توسعه جهان را به خود اختصاص میدهد - که بیشترین میزان در بین همه کشورها است - اگرچه چین با ۲۲ درصد در حال نزدیک شدن است. این هنوز بسیار جلوتر از بزرگترین بازیگران بعدی است: ژاپن (۷ درصد)، آلمان (۶ درصد) و کره جنوبی (۴ درصد).
این سرمایهگذاری برای اقتصاد ما ضروری بوده است. بیش از ۴۰۸۰۰۰ شغل توسط کمکهای مالی N.I.H. پشتیبانی میشود. تخمین زده میشود که هر دلار بودجه N.I.H.، ۲.۵۶ دلار فعالیت اقتصادی تولید میکند.
بسیاری از این موفقیت به دلیل تمایل دولت ایالات متحده به حمایت از نوع کار علمی اساسی است که سالها، حتی نسلها طول میکشد تا منجر به پیشرفتهای چشمگیری شود. صدها میلیون دلار فدرال، زمینه را برای پیشرفتهای کلیدی در فناوری mRNA قبل از همهگیری کووید-۱۹ ایجاد کرد که به ایجاد Operation Warp Speed برای موفقیت کمک کرد. اوزمپیک (Ozempic) و سایر داروهای GLP-1 تا حدی با الهام از تحقیقات N.I.H. در مورد زهر هیولای گیلا در دهه ۱۹۸۰ ساخته شدهاند. بدون آن کار، ممکن بود انقلاب کاهش وزن کنونی را نداشته باشیم. پنجاه سال پیش، کمتر از ۶۰ درصد از کودکانی که به سرطان اطفال مبتلا میشدند، پس از پنج سال زنده میماندند. اکنون، به لطف درمانهای تأمین مالی و رهبری شده توسط N.I.H.، این میزان بقا ۸۵ درصد است.
آمریکا همچنین به دلیل حمایت صریح خود از تحقیق آزاد - توانایی محققان برای مطالعه آنچه برای آنها مهم است، حتی اگر مسیر مستقیمی به موفقیت و سود وجود نداشته باشد - به مقصدی جذاب برای علم تبدیل شده بود. به نظر میرسد که این تعهد در حال فروپاشی است. دانیل باومن، دانشجوی ۲۵ ساله دانشگاه استنفورد که در رشته تکامل تحصیل میکند، گفت: "من برای دنیایی سوگواری میکنم که در آن علم باید از طریق محصولات نهایی خود از خود دفاع کند، نه از طریق جستجوی اساسی خود برای حقیقت و زیبایی." "هنگامی که کارایی الزامی میشود، مشاغل فعلی و آینده از دست میروند یا رها میشوند. اگر تأمین مالی علم مشروط به نتایج بلافاصله مفید باشد، چه کسی برای گفتن داستان طبیعت باقی میماند؟ آیا کسی اصلاً گوش خواهد داد؟"
مشاغل دانشمندان جوان به طور جدایی ناپذیری به چرخه درخواست کمک هزینه گره خورده است. کارول لابون، زیست شناس مولکولی در دانشگاه نورث وسترن، اخیراً به پادکست "Odd Lots" گفت که آزمایشگاهها را به عنوان مشاغل کوچک در نظر بگیرید که با حاشیه سود بسیار کمی اداره میشوند. کمک هزینهای که برای مثال برای چهار سال بودجه فراهم میکند، باید در سال سوم تمدید شود. و اگر آنها نتوانند این کار را انجام دهند، باید به سرعت افراد را اخراج کرد - که تقریباً همیشه به معنای اعضای جوان آزمایشگاه است. پیتر جیکوبز، دانشمند ارشد در آزمایشگاه ملی لارنس برکلی (Lawrence Berkeley National Laboratory)، مطمئن نیست که آیا کمکهای مالی وزارت انرژی و بنیاد ملی علوم که به تأمین مالی برنامه او کمک میکنند، تمدید خواهند شد یا خیر. او مطمئن نیست که آیا میتواند سه فوق دکترای خود را حفظ کند یا خیر، که همگی در حال حاضر به دنبال موقعیتهای دیگری از جمله در اروپا یا آسیا هستند.
تأسیس خود به عنوان یک دانشمند جوان به اندازه کافی دشوار است. میانگین سنی محققان برای دریافت اولین کمک هزینه N.I.H. از سال ۱۹۹۵ افزایش یافته است و اکنون بیش از ۴۰ سال است. کسانی که از پیشینههای محروم هستند، اکنون که کمکهای مالی که برای کمک به آنها در نظر گرفته شده بود، در حال منحل شدن است، یافتن شغل در علم برای آنها به ویژه چالش برانگیز خواهد بود.
در کالج فورت لوئیس (Fort Lewis College) در کلرادو، جایی که تقریباً ۴۰ درصد از جمعیت دانشجویی خود را بومی آمریکایی معرفی میکنند، یک محقق گفت که به او و همکارانش گفته شده است که زحمت ارسال درخواست تجدید برای کمک هزینه مرتبط با N.I.H. را که بودجه افزایش نمایندگی در علوم زیستپزشکی را تأمین میکند و به حداقل دوازده بومی آمریکایی کمک کرده است تا در ۱۵ سال گذشته مدرک دکترا بگیرند، ندهند. مرکز فرست برای اوتیسم و نوآوری (Frist Center for Autism and Innovation) در دانشگاه وندربیلت (Vanderbilt University) انتظار داشت ۷ میلیون دلار بودجه از بنیاد ملی علوم (National Science Foundation) برای آموزش دانشمندان و مهندسان مبتلا به اوتیسم دریافت کند، اما این جوایز رد شده یا در حالت تعلیق هستند. کیوان ستاسون، استاد اخترفیزیک و مدیر مؤسس مرکز گفت: "دلخراش است که مجبور باشیم به این دانشآموزان - که در طول زندگی خود با چالشهایی برای فرصت به کارگیری استعدادهای خود برای مشاغل خود و همچنین برای کشورشان پافشاری کردهاند - بگوییم که پس از همه آنقدرها هم ارزشمند نیستند."
***
پاتریک پین، ۲۸ ساله، دانشمند داده در کالج پزشکی لارنر (Larner College of Medicine) دانشگاه ورمونت، گفت: "من نسبت به آینده روشن برای دانشمندان جوان بدبینتر میشوم." او اخیراً تصمیم گرفته است که از پیگیری مدرک دکترا و M.D. صرف نظر کند و منحصراً به دنبال مدرک پزشکی باشد. "این از دست دادن یک نسل و تنوع، من را نسبت به تأمین مالی تحقیقات به طور کلی مردد میکند و من را از پیگیری یک شغل دائمی در تحقیقات دور کرده است."
از ۱۲۰۰ دانشمند آمریکایی که به نظرسنجی انجام شده توسط مجله نیچر پاسخ دادند، ۷۵ درصد گفتند که به فکر ترک کشور هستند. کشورهایی مانند فرانسه، چین و هلند در حال جذب آنها هستند. کسانی که در حال حاضر در خارج از کشور هستند، مانند آتیکوس کامینگز، دانشجوی فارغالتحصیل ۲۴ ساله در بارسلونا که در حال بررسی چگونگی ساخت ساختمانها از مواد کاهش دهنده کربن است، به فکر ماندن در آنجا هستند. او ترجیح میدهد به ایالات متحده بازگردد و مسکن پایدار و مقرون به صرفه در ایالت خود، مونتانا، بسازد، اما تعجب میکند که آیا تا زمان فارغالتحصیلی این کار امکانپذیر خواهد بود یا خیر. او گفت: "قلب من در کوههای خانه است."
دولت ترامپ در حال از دست دادن فرصت واقعی برای بهبود سیستم پیرامون علم با بودجه فدرال است. منتقدان مدتهاست پیشنهاد کردهاند که برخی از آزمایشگاهها، به ویژه در مؤسسات بسیار معتبر، بیش از حد بودجه دریافت میکنند که میتواند به جای دیگری برود و اینکه روند پشت درخواستها و تأییدیههای کمک هزینه میتواند نیاز به سادهسازی و بررسی بیشتری داشته باشد. اما رویکرد بولدوزری چند هفته گذشته به این معنی است که مردم در حال برنامهریزی برای فرار هستند. رفع انسداد روند کمک هزینه و ارائه یک برنامه متفکرانهتر برای بهبود بودجه فدرال برای علم ممکن است ترس جوانان را از اینکه زندگی آنها قرار است برای همیشه زیر و رو شود، تسکین دهد.
دانشمندان اوایل دوران کاری نمیتوانند به سادگی به بخش خصوصی مهاجرت کنند. بسیاری از دانشمندانی که در آزمایشگاههای خصوصی کار میکنند، کار خود را در آزمایشگاههای آکادمیک آغاز کردند که اغلب توسط کمکهای مالی فدرال حمایت میشدند. بعید است که اهداکنندگان خصوصی کمبود بودجه ناشی از کاهش کمکهای مالی فدرال را جبران کنند و بخش خصوصی برای حمایت کامل از نوع تحقیقات اساسی که آموزش و تربیت ضروری را برای دانشمندان جوان فراهم میکند، طراحی نشده است.
***
بسیاری از مردم تحقیقات علمی را به عنوان یک کار معتبر تلقی میکنند - باهوشترین ذهنها در شرایط بکر با منابع ظاهراً نامحدود کار میکنند. در واقع، این یک کار طاقتفرسا است که تقریباً به طور کامل با فداکاری انجام میشود.
وقتی یک ترم را به عنوان یک محقق کارشناسی در یک آزمایشگاه ایمونولوژی در ویرجینیا تک (Virginia Tech) گذراندم، دیدم که دانشجویان فارغالتحصیل و فوق دکترا که در کنارشان کار میکردم، تا ۷۰ ساعت در هفته را صرف تلاش برای پروژهها میکردند. آنها بیشتر روز را سرپا میگذراندند، توجه دقیقی به آزمایشهای خود میکردند و از یک کار وقتگیر به کار دیگری میرفتند - کالیبره کردن ابزارهای ظریف برای اندازهگیری آثار کم رنگ مواد شیمیایی، راهاندازی و اجرای آزمایشهای کشت باکتریایی که توسط پروتکلهای ایمنی سختگیرانه اداره میشوند، تمیز کردن لوازم و حمل تجهیزات سنگین از مکانی به مکان دیگر، تهیه معرفهایی که کل آزمایشگاه به آن نیاز داشت، تجزیه و تحلیل دادهها و به سادگی تمیز و منظم نگه داشتن آزمایشگاه.
آزمایشها همیشه با موانع و شکست مواجه میشوند و محققان باید هفتهها، ماهها یا حتی سالها را صرف تلاش برای عیبیابی آنچه اشتباه رخ داده است، کنند تا بتوانند به مرحله بعدی بروند. آنها نه تنها در برابر ناامیدیهای به ظاهر دائمی، بلکه در برابر آزمایشهای فشاری ایدههای خود توسط مربیان، همسالان و دانشمندان بیرونی نیز تابآوری ایجاد میکنند. موفقیت گاهی اوقات به سختی محتملتر از برنده شدن در بخت آزمایی به نظر میرسد.
به همین دلیل است که مایک گالاگر، که به مدت ۱۷ سال به عنوان دانشمند تحقیق کار کرده است، این کار را با یک کار یدی مقایسه میکند. او گفت: "شما آستینهای خود را بالا میزنید، سعی میکنید چیزی مفید بسازید یا کشف کنید و سپس اجازه میدهید جامعه علمی سعی کند در کار شما سوراخ ایجاد کند تا مطمئن شود که سالم است." دانشمندان جوان به این دلیل به آن پایبند هستند که عمیقاً معتقدند کاری که انجام میدهند میتواند تفاوت مادی در دنیای واقعی ایجاد کند، اگر به آنها اجازه داده شود آن را تا انتها ببینند. و این انگیزه را میتوان پرورش داد، زمانی که آنها رهبری و فرایندهایی داشته باشند که با وجود setbacks تشویق ارائه میدهند.
آقای گالاگر گفت: "دانشمند آکادمیک اوایل دوران کاری بودن، درآمد زیادی ندارد، نیاز به نگرش بسیار سختگیرانهای دارد و به طور کلی فقط برای افرادی ارزش دارد که واقعاً عاشق انجام علم برای درک بهتر جهان و بهبود کیفیت زندگی برای همه مردم هستند." در اواسط ماه فوریه، او برای مصاحبه برای یک پوزیشن شغلی شرکت کرد که به طور ویژهای توسط کاهش بودجه فدرال تهدید میشود - پوزیشنی که میتوانست پایههای تحقیقات آتی در سرطان را بنا نهد. او با این درک از مصاحبه خارج شد که حتی اگر آن موقعیت را دریافت کند، ممکن است بیش از یک یا دو سال طول نکشد. او گفت: "اگر من آن مصاحبه را انجام داده بودم و نگران این نبودم که چگونه علم به طور کلی جهان را به مکانی بهتر تبدیل میکند، مطمئناً این کار را نمیکردم."
هنگامی که نوبت به کار در علم میرسد، عشقورزی کردن سخت است. اگر ایالات متحده به دانشمندان جوان این دلیل را بدهد که تصور کنند به زودی کارشان از آنها گرفته میشود، بسیاری از آنها شغل دیگری پیدا خواهند کرد.