عکس: گتی ایمیجز
عکس: گتی ایمیجز

عقب‌نشینی تلخ فرانسه از غرب آفریقا

خطر این است که اکنون یک خلاء امنیتی ایجاد می‌شود

عقب‌نشینی تلخ فرانسه از غرب آفریقا

در حدود یک دهه، سفارت فرانسه در باماکو، پایتخت مالی، مرکز عصبی سیاسی یک عملیات ضد تروریسم بود که پنج کشور را در بر می‌گرفت. این قلعه وسیع هنوز شبیه یک پایگاه نظامی است. اما برج‌های نگهبانی و دیوارهای آن که با سیم خاردار پوشیده شده‌اند، به همان اندازه یادگار دوران گذشته هستند که خیابان‌های استعماری ساخته شده توسط فرانسوی‌ها که آن را احاطه کرده‌اند.

پس از پایان شرم‌آور عملیات چند کشوری ضد تروریسم بارخان که فرانسه در سال 2013 به درخواست مالی آغاز کرد، فرانسه با سرعتی شگفت‌آور بیشتر حضور نظامی خود را در سراسر غرب آفریقا رها کرده است. تا پایان سال، تنها پایگاه فرانسوی باقی‌مانده در آفریقا در جیبوتی خواهد بود. خروج ناگهانی که تحت فشار دیکتاتوری‌های نظامی که در سراسر ساحل به قدرت رسیده‌اند و احساسات ضد فرانسوی در کشورهای همسایه صورت گرفته است، نشان‌دهنده یک تغییر اساسی در رابطه منحصر به فرد فرانسه با مستعمرات سابق خود است. همچنین این سوال را مطرح می‌کند که چه چیزی، اگر اصلاً چیزی، جای خالی حضور فرانسه را پر خواهد کرد.

برخلاف دیگر قدرت‌های استعماری سابق، فرانسه برای دهه‌ها پس از استقلال کشورهای این قاره، پایگاه‌های نظامی دائمی در آفریقا حفظ کرد. در برخی مواقع به عنوان یک ژاندارم منطقه‌ای عمل می‌کرد، از رهبران مشکل‌دار حمایت می‌کرد و جهادی‌ها را عقب می‌راند. دیگر نه. حکومت‌های نظامی نیروهای فرانسوی را از مالی، نیجر و بورکینافاسو بیرون رانده‌اند (به نقشه نگاه کنید). در نوامبر، چاد پیمان دفاعی خود را با فرانسه لغو کرد؛ آخرین نیروهای فرانسوی در ژانویه خارج شدند. در دسامبر، ساحل عاج و فرانسه به طور مشترک بر سر خروج نیروهای فرانسوی توافق کردند. در همان ماه، سنگال اعلام کرد که سربازان فرانسوی در سال 2025 خارج خواهند شد.

فرانسه خروج منظم‌تری را پیش‌بینی کرده بود. امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه در سخنرانی در پاریس در 6 ژانویه، از آنچه «ناسپاسی» در ساحل برای تلاش‌های فرانسه در مبارزه با جهادی‌ها در آنجا نامید، ابراز تاسف کرد. اظهارات آقای ماکرون که به طور گسترده در منطقه مورد انتقاد قرار گرفت، چرخش ناخوشایندی در وعده او پس از به قدرت رسیدن در سال 2017 برای توسعه یک مشارکت برابرتر با مستعمرات سابق فرانسه بود.

با این حال، سوال مهم‌تر این است که خروج فرانسه برای امنیت در سراسر منطقه چه معنایی خواهد داشت، منطقه‌ای که توسط جهادگرایی، جدایی‌طلبی و اخیراً حکومت نظامی تهدید می‌شود. برای مدتی به نظر می‌رسید که نسخه بازسازی شده آقای ماکرون از بارخان، به همراه یک گروه جدید از نیروهای ویژه اروپایی، در حال کسب دستاوردهای تاکتیکی علیه گروه‌های جهادی بود و به بهبود سطح وحشتناک ناامنی برای غیرنظامیان در برخی مناطق ساحل کمک می‌کرد. پس از اینکه حکومت نظامی جدید مالی که در کودتای سال 2020 به قدرت رسید، تصمیم گرفت مزدورانی را از گروه واگنر روسیه استخدام کند، روابط رو به وخامت گذاشت. در سال 2022 فرانسوی‌ها مالی را ترک کردند و بارخان را که در مقطعی شامل 5100 سرباز بود، تعطیل کردند و اثر دومینویی منطقه‌ای آغاز شد.

رهبران نظامی در ساحل، که از زمان به قدرت رسیدن در یک سری کودتا در طول پنج سال گذشته، به طور فزاینده‌ای به مزدوران تحت حمایت روسیه برای کمک به مبارزه با جدایی‌طلبان و جهادی‌ها روی آورده‌اند، خروج فرانسه را به عنوان پایان خماری نئواستعماری جشن گرفته‌اند. سال گذشته مالی، بورکینافاسو و نیجر اتحاد کشورهای ساحلی (AES) را تشکیل دادند، یک کنفدراسیون فرضی برای رقابت با جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا (ECOWAS)، بلوک اصلی منطقه‌ای. منتقدان در منطقه ادعا می‌کنند که فرانسه و ECOWAS برای سال‌ها به جای کمک به کارزار ضد تروریسم خود، آن را تضعیف کرده‌اند. سه حکومت نظامی ساحلی با حمایت ارتشی از فعالان آنلاین، AES را به عنوان ابزاری برای بازگرداندن "حاکمیت" خود (و کم‌تر آشکارا برای فرار از فشار برای برگزاری انتخابات) ترویج کرده‌اند. دکتر دریسا ممینتا، یک کارشناس با نفوذ مالی، ادعا می‌کند: «قبلاً همه چیز توسط فرانسه کنترل می‌شد. اکنون می‌توانیم برای مبارزه با تروریسم متحد شویم».

در عمل، این بدان معنا بوده است که کشورهای AES تلاش‌ها برای مذاکره با شورشیان از هر نوع را به نفع نظامی‌گری کامل کنار گذاشته‌اند. با این حال، این رویکرد کمی بهتر از عملیات فرانسه عمل کرده است. در مالی، ارتش، با حمایت مزدوران گروه واگنر روسیه و پهپادهای بایراکتار ترکیه، دستاوردهای مهمی در شمال کشور به دست آورد. در سال 2023، کیدال، سنگر نمادین جدایی‌طلبان طوارق را تصرف کرد، که نیروهای فرانسوی یک دهه قبل نیروهای مالی را از ورود به آن بازداشته بودند.

اما نتوانسته است مانع از تثبیت دولت اسلامی در شمال شود یا از تشدید خشونت در سایر نقاط کشور جلوگیری کند. مناطق شهری که مدت‌ها امن تلقی می‌شدند، اخیراً شاهد حملاتی بوده‌اند. در سپتامبر، جماعت نصرت الاسلام و المسلمین (JNIM)، یک گروه جهادی مرتبط با القاعده، حملات مرگباری را به یک آکادمی پلیس و یک فرودگاه در باماکو انجام داد، اولین حادثه تروریستی بزرگ در پایتخت مالی برای تقریباً یک دهه. یک تاجر محلی شکایت می کند: «می گویند از زمانی که کیدال را تصرف کرده اند، اوضاع بهتر شده است. خوب، اما چرا این مانع از بمب گذاری تروریست ها در شهر نشده است؟»

در سایر نقاط منطقه نیز اوضاع چندان بهتر نیست. یک ماه پس از حمله در باماکو، JNIM مسئولیت حمله به یک ایست بازرسی نظامی در حومه نیامی، پایتخت نیجر را بر عهده گرفت. در بورکینافاسو، ارتش ملی اکنون به سختی یک سوم خاک این کشور را کنترل می کند.

برخلاف نیروهای فرانسوی و حافظان صلح سازمان ملل که آنها را اخراج کردند، ارتش های محلی و مزدوران حامی آنها نیز اهمیتی به حفاظت از غیرنظامیان نمی دهند. بر اساس گزارش ACLED، یک ناظر درگیری، در شش ماه اول سال 2024، 3064 غیرنظامی به طور عمدی مورد هدف قرار گرفته و در ساحل کشته شدند، که نسبت به نیمه دوم سال قبل، 2520 نفر افزایش یافته است. در سال 2022، ارتش مالی و نیروهای واگنر بیش از 500 غیرنظامی را که بیشتر آنها زن و کودک بودند، در یک عملیات واحد کشتند. به گفته محققان سازمان ملل. فاتوما هاربر، روزنامه‌نگار مالی، می‌گوید: «قبلاً مردم از تروریست‌ها می‌ترسیدند، اکنون از ارتش مالی و واگنر می‌ترسند».

با این حال، به نظر می‌رسد که در سراسر ساحل حمایت گسترده‌ای از خروج نیروهای فرانسوی وجود دارد. هر چقدر هم که اوضاع از زمان خروج آنها در سال 2022 بدتر شده باشد، بسیاری از مالیایی‌ها خاطرنشان می‌کنند که امنیت از زمان ورود آنها در یک دهه قبل به طور پیوسته رو به وخامت گذاشته بود. یک سرمایه‌گذار محلی می‌پرسد: «با تمام امکاناتی که در اختیار داشتند، چه چیزی به دست آوردند؟» این سرخوردگی باعث شده است که حکومت های نظامی منطقه به راحتی از فرانسه به عنوان یک سپر بلا استفاده کنند و مستعمره گر سابق را به انزوای دیپلماتیک AES و توطئه با شبه نظامیان برای بی ثبات کردن آن متهم کنند. هر چقدر هم که جنبش ضد فرانسوی در ساحل توسط تبلیغات سایبری و عملیات نفوذ روسیه دامن زده شده باشد، که به گفته مقامات فرانسوی، آنها به طور کامل مستند کرده اند، فرانسه ثابت کرد که برای مقابله با قدرت آن مجهز نیست. حتی در سنگرهای سنتی فرانک‌آفریق، سنگال و ساحل عاج، احساسات ضد فرانسوی رو به افزایش بوده است.

بازگشت نیز در دستور کار نخواهد بود. به گفته منابع نظامی، تا پایان سال، فرانسه تمام پایگاه های دائمی خود در این قاره را به جز جیبوتی در شاخ آفریقا خواهد بست. میانگین گردشی حدود 100 سرباز در هر زمان در آنچه که به یک پایگاه ساحل عاجی در آبیجان و یک پایگاه گابنی مشترک در لیبرویل تبدیل خواهد شد، مستقر خواهند شد، عمدتاً برای اهداف آموزشی. آنها به یک فرماندهی جدید آفریقا مستقر در پاریس گزارش خواهند داد.

به گفته یک مشاور ریاست جمهوری، این توافق جدید نشان دهنده «غیرنظامی سازی» و «عادی سازی» رابطه فرانسه با آفریقا است. امید است که سال 2025 پایان یک ردپای نامتعارف و بسیار مشهود باشد که فرانسه را در معرض اتهامات نئواستعمار قرار داد، بدون اینکه مانع از شکل مدرن شده کمک دفاعی شود. تمرینات کامل آموزشی یا عملیات مربوط به اعزام هواپیما یا سرباز از فرانسه ممکن است فقط در صورت درخواست شرکای آفریقایی تحت فرماندهی پاریس انجام شود.

این موضوع ساحل را در کجا قرار می دهد؟ ناظران منطقه‌ای می‌گویند نشانه‌هایی وجود دارد مبنی بر اینکه حکومت‌های نظامی درک می‌کنند که نمی‌توانند شورشیان را تنها با زور سرکوب کنند. حکومت نظامی نیجر اخیراً فرستادگانی را نزد رهبران جهادی فرستاد. مذاکرات منطقه‌ای عاری از نفوذ خارجی می‌تواند در نهایت به توافق‌هایی منجر شود که خشونت را کاهش دهد. به احتمال زیاد، در حال حاضر، اتحاد سمی جدید حاکمان نظامی و مزدوران روسی به ایجاد بدبختی برای غیرنظامیان تحت ستم ادامه خواهد داد.¦