هنگامی که شاکر محمد و شریک مردش در لندن تصمیم گرفتند خانواده تشکیل دهند، به دنبال به سرپرستی گرفتن کودکی بودند. اما با مواجه شدن با روند دشوار و زمانهای انتظار طولانی، به جای آن به رحم اجارهای روی آوردند. سال گذشته، پسرشان نیکو از زنی در آمریکا متولد شد که موافقت کرد در ازای دریافت هزینه، فرزند آنها را حمل کند و هنوز هم با آنها در ارتباط است.
اعمال مهربانی، مانند کار او، باید جشن گرفته شود؛ هر کدام به سهم خود با پرورش کودک برای خانوادههایی که به دلایل مختلف نمیتوانند خودشان این کار را انجام دهند، بر میزان شادی در جهان میافزایند. در سراسر جهان، این شادی به اندازه یک شهر کوچک با ۳۰,۰۰۰ تولد از طریق رحم اجارهای در سال است.
با این حال، رحم اجارهای به جای اینکه به طور جهانی جشن گرفته شود، با واکنش فزایندهای از سوی محافظهکاران مذهبی، که آن را نقض نظم طبیعی میدانند، و از سوی برخی فمینیستها، که نگران سوءاستفاده از زنان هستند، بهویژه زمانی که برای مادر جانشین بودن پول میگیرند، روبرو است. در ماه اکتبر، ایتالیا، که از سال ۲۰۰۴ رحم اجارهای را ممنوع کرده است، با اعلام آن به عنوان یک "جرم جهانی"، شاید سختگیرانهترین محدودیتهای جهان را اعمال کرد. دافنی لیما از دانشکده حقوق دانشگاه دورهام خاطرنشان کرد که این عبارت "رحم اجارهای را همتراز با نسلکشی و جنایات علیه بشریت قرار میدهد". این قانون داشتن نوزادان حاصل از رحم اجارهای در خارج از کشور برای ایتالیاییها را جرم میداند، حتی در کشورهایی که انجام این کار قانونی است، که مجازات آن تا دو سال زندان و جریمه تا ۱ میلیون یورو (۱.۰۴ میلیون دلار) است. در ماه دسامبر، دادگاه عالی اسپانیا، که رحم اجارهای را نیز ممنوع کرده است، علیه این عمل در خارج از کشور حکم داد و استدلال کرد که این کار "تمامیت اخلاقی زن باردار و کودک را نقض میکند".
نتیجه این واکنشها، درهمریختگی پیچیدهای از قوانین ملی است که والدین آینده را در معرض خطر تعقیب قضایی و نوزادان را در معرض بیسرپرستی و بیتابعیتی قرار میدهد. این محدودیتها همچنین رحم اجارهای را به صورت زیرزمینی، یا به کشورهای فاقد قانون، و به دست مجرمان و قاچاقچیان انسان سوق میدهد، جایی که احتمال سوءاستفاده و آزار مادران جایگزین بسیار بیشتر است.
اگرچه تاریخچه رحم اجارهای حداقل به دوران کتاب مقدس برمیگردد - کتاب پیدایش داستان آبراهام را روایت میکند که خدمتکار همسرش، هاجر را باردار کرد تا برای این زوج فرزندی به دنیا آورد - اما تنها در اواسط دهه ۱۹۸۰ بود که IVF امکان رحم اجارهای "بارداری" را فراهم کرد، به موجب آن زنی میتوانست کودکی را حمل کند که با او نسبت نداشته باشد. پیش از آن، زوجهای بدون فرزند که خواهان تشکیل خانواده بودند، عموماً چارهای جز درخواست فرزندخواندگی نداشتند. با این حال، تقاضا مدتهاست که از عرضه پیشی گرفته است. بر اساس مطالعهای که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد، حدود ۱ میلیون والدین در آمریکا وجود داشتند که میخواستند کودکی را به فرزندی قبول کنند، اما تنها ۵۱۰۰۰ کودک در هر سال به آژانسها برای فرزندخواندگی سپرده میشدند.

پاسخ برای بسیاری، جستجو در خارج از کشور بود. در سال ۲۰۰۴، فرزندخواندگیهای بینالمللی به ۴۵۰۰۰ مورد رسید که عمدتاً از کشورهای فقیر یا جنگزده بودند. با این حال، یک سری رسواییها در زمینه قاچاق کودک، آدمربایی و مزرعههای کودک، منجر به مقررات سختگیرانهتر و/یا ممنوعیتهای صریح شد، مانند ممنوعیتی که چین سال گذشته اعمال کرد. نتیجه، فروپاشی فرزندخواندگیهای فرامرزی بوده است - در سال ۲۰۲۲ تنها ۳۷۰۰ مورد در سراسر جهان وجود داشت - که صدها هزار کودک را در یتیمخانهها سرگردان کرده است (به نمودار مراجعه کنید). پیتر سلما، استاد دانشگاه نیوکاسل و یک مرجع در این زمینه، میگوید این یک کاهش است که معکوس نخواهد شد.
فرزندخواندگیهای داخلی در دهههای اخیر در تعدادی از کشورهای ثروتمند کاهش یافته است، تا حدی به دلیل معرفی قوانین بیمورد سختگیرانه در مورد مناسب بودن والدین. به عنوان مثال، در بخشهایی از بریتانیا، مقامات محلی اصرار دارند که هر کودک باید اتاق خواب جداگانه داشته باشد. علاوه بر این، مدت زمانی که کودکان قبل از اینکه در خانوادهای قرار گیرند، تحت مراقبت هستند، از ماهها به سالها افزایش یافته است، و بسیاری از آنها آسیب دیده و نهادینه شدهاند. آقای محمد و شریکش نگران بودند که آیا برای ارائه حمایتی که چنین کودکانی نیاز دارند، آمادگی لازم را دارند یا خیر.
عزیزم مال من باش
همزمان با کاهش فرزندخواندگی در کشورهای ثروتمند، تقاضا برای رحم اجارهای افزایش یافته است. این امر همچنین ناشی از افزایش ناباروری، افزایش پذیرش افراد مجرد و زوجهای همجنسگرا برای بچهدار شدن، و انتشار اطلاعات در اینترنت بوده است.
در بریتانیا، تعداد تولدهای حاصل از رحم اجارهای که توسط دادگاهها به رسمیت شناخته شده است، در طی یک دهه تقریباً چهار برابر افزایش یافته و از ۱۱۷ مورد در سال ۲۰۱۱ به ۴۴۹ مورد در سال ۲۰۲۲ رسیده است. رحم اجارهای به طور فزایندهای جهانی نیز میشود. در آمریکا، جایی که برخی از ایالتها به زنان اجازه میدهند برای حمل کودک پول دریافت کنند (که به عنوان رحم اجارهای تجاری شناخته میشود)، تقریباً یک سوم از این بارداریها برای والدین خارجی است. بسیاری از آنها از کشورهایی مانند چین یا فرانسه هستند که تمام اشکال رحم اجارهای را ممنوع کردهاند. برخی دیگر از کشورهایی مانند بریتانیا هستند که فقط رحم اجارهای "نوعدوستانه" را مجاز میدانند، به موجب آن مادران ممکن است بیش از هزینههای اضافی معقول خود پرداخت نکنند. مانند نیکو، حدود نیمی از تولدهای حاصل از رحم اجارهای که در سالهای اخیر در بریتانیا به رسمیت شناخته شدهاند، در خارج از کشور رخ داده است.
هیچ آمار موثق جهانی وجود ندارد. سام اورینگهام، که سازمان غیرانتفاعی "خانوادههای در حال رشد" را در استرالیا تأسیس کرد و به مردم در پیمایش رحم اجارهای بینالمللی کمک میکند، تخمین میزند که سالانه حدود ۳۰,۰۰۰ نوزاد از طریق رحم اجارهای بینالمللی متولد میشوند. تخمینهای دیگر بالاتر است. شرکت داده "Global Market Insights" تخمین میزند که ارزش این بازار در سال ۲۰۲۲ بیش از ۱۴ میلیارد دلار بوده و پیشبینی میکند که ارزش آن تا سال ۲۰۳۲ به ۱۲۹ میلیارد دلار افزایش یابد.
این رشد سریع، معضلات حقوقی و اخلاقی را که مشابه معضلاتی است که فرزندخواندگی بینالمللی را آزار میداد و سپس تا حد زیادی از بین برد، برجسته میکند: احتمال سوءاستفاده زمانی که تقاضای بالا در کشورهای ثروتمند، عرضه را در کشورهای فقیر و بدون قانون پیدا میکند. اینکه آیا پرداخت پول برای کودکان اخلاقی است یا خیر؛ و اینکه رحم اجارهای، تجاری یا نوعدوستانه، چگونه بر استقلال زنان بر بدن خودشان و هویت و رفاه کودکانی که به دنیا میآورند، تأثیر میگذارد.
برخی، مانند جورجیا ملونی، نخست وزیر ایتالیا، با ایده اینکه یک زن تحت هیچ شرایطی برای شخص دیگری نوزادی را حمل کند، به شدت مخالف هستند. او پس از اعلام رحم اجارهای به عنوان یک جرم جهانی توسط ایتالیا، در توییتی نوشت: "زندگی انسان بیقیمت است و کالا نیست."
منتقدان همچنین استدلال میکنند که این کار به مادران جایگزین و فرزندانشان آسیب میرساند. یک مطالعه نشان داد که مادران جایگزین بیشتر از مادرانی که از IVF استفاده میکنند یا به طور طبیعی باردار میشوند، دچار عوارض بارداری میشوند. آنها همچنین بیشتر احتمال دارد زودرس زایمان کنند. اولیویا مورل، که در آمریکا از طریق رحم اجارهای به دنیا آمده است، اما اکنون علیه آن کمپین میکند، میگوید: "ما نمیتوانیم برای تمایل برخی از زوجها به داشتن فرزند، حقوق کودکان و زنان را زیر پا بگذاریم."
با این حال، بدنه تحقیقات گستردهتر، از جمله بررسی سیستماتیک ۴۷ مطالعه در ۱۲ کشور، این ادعا را که ایفای نقش به عنوان یک مادر جایگزین تأثیر منفی بر زنان دارد، تأیید نمیکند، بر اساس مقالهای که در سال ۲۰۲۴ در BMJ، یک مجله تحقیقات پزشکی بریتانیایی منتشر شد. در عوض، شواهد نشان میدهد که بیشتر مادران جایگزین در کشورهایی مانند آمریکا، که به خوبی تنظیم شده است، این تجربه را ارزشمند یافتهاند. علاوه بر این، ممنوعیتهای کلی تمایل دارند رحم اجارهای را به مکانهایی سوق دهند که هیچ قانونی وجود ندارد و بنابراین احتمال سوءاستفاده بیشتر است. ناتالی گمبل، وکیل بریتانیایی، میگوید: "امیدوار بودن به اینکه این موضوع از بین برود، اتفاق نخواهد افتاد."
استدلال مرتبط این است که آیا پرداخت پول به مادران جایگزین غیراخلاقی یا استثمارگرانه است یا خیر. تعدادی از کشورها علاوه بر بریتانیا، فقط رحم اجارهای نوعدوستانه را مجاز میدانند. این کشورها شامل کانادا، دانمارک و نیوزیلند است. سارا جونز، مدیرعامل سازمان غیرانتفاعی "Surrogacy UK" میگوید این ترتیبات این تصور را به چالش میکشد که همه مادران جایگزین زنان فقیر و تحصیل نکردهای هستند که برای پول مورد استثمار قرار میگیرند. خانم جونز باید بداند: او پنج بار مادر جایگزین بوده است. اما تعداد کمی از زنان به اندازه او نوعدوست هستند، که یکی از دلایلی است که نیمی از نوزادان حاصل از رحم اجارهای بریتانیا در خارج از کشور متولد میشوند.
آمریکا، مکزیک، کلمبیا و گرجستان از جمله کشورهایی هستند که صنایع تجاری رحم اجارهای پررونقی دارند. در آمریکا، جایی که قوانین توسط هر ایالت تعیین میشود، این یک کسب و کار بسیار حرفهای با حمایت از مادران و والدین مورد نظر است. کالیفرنیا، یک ایالت لیبرال طرفدار رحم اجارهای، از دستوراتی استفاده میکند که قبل از تولد، والدین مورد نظر را به عنوان والدین قانونی تعیین میکند. این امر آن را به یک مقصد محبوب، اما همچنین یک مقصد گران تبدیل کرده است، با هزینههایی تا ۲۰۰,۰۰۰ دلار. این امر تقاضا را برای مقاصد ارزانتر - و اغلب بدون قانون - مانند مکزیک و کلمبیا، با هزینههایی در حدود ۹۰,۰۰۰ و ۶۵,۰۰۰ دلار افزایش میدهد.
مسابقه به سوی قعر
با این حال، این میتواند به یک مارپیچ نزولی به سمت بازارهای غیرقانونی و زیرزمینی بیشتر منجر شود. کرستی هورسی، استاد حقوق دانشگاه کنت، خاطرنشان میکند: "زمانی که یک مقصد "جدید" محبوب میشود، اغلب تحت تأثیر تقاضا قرار میگیرد، که منجر به طولانیتر شدن زمان انتظار و افزایش هزینهها میشود - به این معنی که پس از آن احتمالاً مقصد جدید دیگری ظاهر میشود."
آلخاندرا ورا، وکیل و مدیر یک سازمان غیردولتی که برای حمایت از حقوق زنان در کوکوتا، کلمبیا کار میکند، میگوید که مادران جایگزین گاهی اوقات زنان آسیبپذیری هستند که از ونزوئلا از طریق قاچاق مرزی عبور داده میشوند. در آنجا، هزینه رحم اجارهای حدود ۶۵۰۰۰ دلار است، اما تنها بخش کوچکی از این مبلغ به خود مادر جایگزین پرداخت میشود. بقیه به آژانسها، وکلا و واسطهها میرسد. قراردادها میتوانند زن را مجبور به انصراف از حق خود برای خاتمه دادن به بارداری کنند. کلینیکهای زایمان درهای خود را با تبلیغات این خدمات باز کردهاند. او میگوید: "آنها میدانند که میتوانند زنان مستأصل را در آنجا پیدا کنند."
عدم وجود قانون، جمعیت جوان فقیر، و کلینیکهای باروری فراوان به این معنی است که کشورهای آفریقایی مانند نیجریه، اوگاندا و کنیا نیز به مراکز محبوبی تبدیل میشوند. اولارونکه تادئوس، بنیانگذار کلینیک "Meet Surrogate Mothers" در لاگوس، نیجریه، میگوید زمانی که در سال ۲۰۱۳ این مرکز را افتتاح کرد، در کل آن سال فقط یک زوج از آن بازدید کردند. اکنون او سالانه پذیرای ۲۰۰ تا ۳۰۰ والدین احتمالی است که بیشتر آنها از آمریکا، بریتانیا، کانادا و اروپای قارهای میآیند. او از بیان میزان هزینه یا میزان پرداختی خود به مادران جایگزین خودداری میکند و اصرار دارد که خدمات او "بیقیمت" است. این کلینیک محرمانه بودن را به شدت رعایت میکند، به طوری که والدین مورد نظر هرگز مادر جایگزین را ملاقات نمیکنند - حتی در هنگام تولد.
برخی استدلال میکنند که تنها راه جلوگیری از سوءاستفاده، از طریق یک معاهده بینالمللی، در راستای کنوانسیون لاهه در سال ۱۹۹۳ است که فرزندخواندگیهای بینالمللی را تنظیم میکرد. قانونی کردن جهانی، ایمن و پولی کردن رحم اجارهای میتواند شادی ناشی از آن را به حداکثر برساند و خطر آسیب رساندن به آن را به حداقل برساند. به نظر خیالی میرسد. سالها کار بر روی یک کنوانسیون توسط یک گروه بین دولتی متوقف شده است: کشورها هنوز بر سر اینکه آیا رحم اجارهای باید قانونی شود یا غیرقانونی، اختلاف نظر بسیار زیادی دارند، حتی نمیتوانند به طور منطقی آن را تنظیم کنند. ¦