از ۲۸ مارس که زلزلهای قدرتمند مناطق مرکزی میانمار را لرزاند، حکومت نظامی بیرحم این کشور سعی کرده است چهرهای ملایمتر از خود به جهان نشان دهد. مین آنگ هلینگ، رهبر آن، از بازماندگان در بیمارستان عیادت کرده و از خارجیها درخواست کمک کرده است. با این حال، ژنرالهایی که چهار سال پیش قدرت را از یک دولت منتخب دموکراتیک گرفتند - و کشور را به جنگ داخلیای کشاندند که میلیونها نفر را آواره کرده است - همچنین به دنبال بهرهبرداری از این فاجعه هستند.
پنج روز پس از زلزله ۷.۷ ریشتری، آمار رسمی کشتهشدگان در میانمار به حدود ۳۰۰۰ نفر افزایش یافته است، هرچند که تعداد واقعی بدون شک بسیار بیشتر است. اطلاعات دقیق کمیاب است، هم به دلیل اینکه زلزله شبکههای ارتباطی را ویران کرده و هم به دلیل اینکه حکومت نظامی مدتهاست خدمات داده را مختل کرده تا آنچه مردم میبینند را کنترل کند. روزنامهنگاران محلی تحت نظارت شدید کار میکنند؛ حکومت نظامی اعلام کرده است که روزنامهنگاران خارجی باید دور بمانند. مدلسازی توسط دولت آمریکا، با استفاده از اطلاعاتی مانند بزرگی زلزله و اندازه جمعیتی که تحت تأثیر قرار گرفته، نشان میدهد که آمار تلفات ممکن است در نهایت از ۱۰,۰۰۰ نفر فراتر رود.
ویرانی در ماندالای، دومین شهر بزرگ میانمار، گسترده است. بر اساس تجزیه و تحلیل تصاویر ماهوارهای توسط آزمایشگاه هوش مصنوعی برای خیر مایکروسافت (Microsoft’s AI for Good Lab)، بیش از ۵۰۰ ساختمان به طور کامل (یا تقریباً کامل) ویران شدهاند. در سراسر منطقه آسیبدیده، تأثیرات ثانویه زلزله در حال نمایان شدن است. آب آشامیدنی، سوخت و سایر نیازهای اولیه کمیاب هستند؛ آژانسهای سازمان ملل متحد درباره خطر فزاینده وبا هشدار میدهند. تیمهای امدادی بینالمللی در حال دسترسی یافتن هستند، هرچند که روند کند است. سفر در جاده اصلی از یانگون (بزرگترین شهر و مرکز تجاری میانمار) به ماندالای حدود ۱۳ ساعت طول میکشد، در حالی که پیش از این هشت ساعت بود.
اندکی پس از زلزله، گروههای شورشی که با حکومت نظامی میجنگیدند، اعلام کردند که حملات خود را متوقف میکنند تا تلاشهای نجات بتواند آغاز شود. در مقابل، حکومت نظامی تا ۲ آوریل صبر کرد تا اعلام کند که آن نیز جنگ خود را به مدت ۲۰ روز متوقف خواهد کرد. این رژیم از دوره میانی برای ضربه زدن شدید به نیروهای شورشی استفاده کرد. ارتش استقلال کاچین، یک گروه مسلح که در شمال میانمار با ژنرالها میجنگد، میگوید حداقل ۳۰ نفر از سربازان جوانی که در حال آموزش بودند، در حمله هوایی در ۱ آوریل کشته شدند. ساکنان یک شهرک در منطقه ساگاینگ، منطقهای آسیبدیده از زلزله که در غرب ماندالای قرار دارد، میگویند روز قبل از آن بمباران شدهاند. یک جنگجوی شورشی محلی میگوید: «بیشتر جوانان اینجا میخواهند در امدادرسانی زلزله کمک کنند اما از حمله ارتش میترسند.»
سازمان ملل متحد حکومت نظامی را متهم کرده است که از عبور کمکها از برخی ایستهای بازرسی که به مناطق تحت کنترل گروههای شورشی منتهی میشود، جلوگیری میکند. طبق گفته ارتش آزادیبخش ملی تاانگ، یک گروه شورشی که در آن زمان کاروان را همراهی میکرد، در ۱ آوریل سربازان رژیم به سمت کاروانی که توسط صلیب سرخ چین اداره میشد و حامل تدارکات امدادی به ماندالای از طریق منطقهای بود که تحت کنترل حکومت نظامی نبود، تیراندازی کردند. واکنش منفی ناشی از آن حادثه ممکن است توضیح دهد که چرا ژنرالها سرانجام احساس کردند مجبور به وعده آتشبس کوتاهمدت خودشان هستند.

با این حال، درگیری آشکار تنها چیزی نیست که خطر رها کردن افراد آسیبپذیر بدون کمک را به همراه دارد. اگرچه ماندالای و شهر ساگاینگ، هر دو بسیار نزدیک به مرکز زلزله، تحت کنترل حکومت نظامی هستند، مناطق اطراف آنها قلمرو شورشیان است. در ۳۰ مارس، کو زاو زاو، مکانیکی که از ابزار و مهارتهای خود برای کمک به نجات مردم استفاده میکند، از شهری همسایه به ساگاینگ رانندگی کرد تا دو نفر را از خانهای فروریخته بیرون بکشد. او میگوید سربازان و پلیس گروه او را بازگرداندند. آنها گروه نجات او را به جنایتکاری، دزدی یا عضویت در مقاومت متهم کردند. افرادی که او سعی در کمک به آنها داشت، جان باختند.
تحلیلگران احساس میکنند که حکومت نظامی بخش نامتناسبی از کمکهای بینالمللی را به سمت پایتخت خود، نایپیداو، هدایت میکند که از زلزله آسیب دیده است اما به نظر نمیرسد نیازهای آن به اندازه جوامع نزدیکتر به مرکز زلزله باشد. در حالت ایدهآل، دولتها باید بیشتر تلاش کنند تا کمکها را از طریق مرزهای میانمار با چین، هند و تایلند، که به مناطق وسیعی از کشور که تحت کنترل حکومت نظامی نیستند، میرسند، هدایت کنند. کیم جولیف، تحلیلگری که در سیاست قومیتی میانمار تخصص دارد، میگوید: «حکومت نظامی نباید شریک خودکار باشد.» نیانتا لین از آناگات اینیشیتیوز (Anagat Initiatives)، یک اندیشکده، میگوید: «سازمانهای مسلح قومیتی فقط گروههای شورشی نیستند. آنها فقط شورشی نیستند. برخی در ارائه آموزش، مراقبتهای بهداشتی و حمایت کشاورزی در قلمرویی که کنترل میکنند، عالی عمل کردهاند.»
پیش از زلزله، حکومت نظامی در حال از دست دادن قلمرو بود – و با این حال، به طرز عجیبی، رهبران آن فرصتهای بیشتری برای معاشرت در صحنه بینالمللی پیدا میکردند. مین آنگ هلینگ اخیراً سفرهای رسمی به روسیه و بلاروس داشته است، پس از آنکه سال گذشته به چین سفر کرده بود. در ۴ آوریل، او قرار است در اجلاس سطح بالایی در تایلند برای کشورهای واقع در امتداد خلیج بنگال شرکت کند؛ این اولین حضور او در یک نشست بزرگ چندجانبه از زمان کودتا خواهد بود. در بهترین حالت، این فاجعه میتواند به جهان یادآوری کند که میانمار پیش از این نیز از یک بحران عمیق بشردوستانه رنج میبرد – و تلاشهای تازهای را برای حل آن برانگیزد. اما احتمال بیشتری وجود دارد که توجه بینالمللی در نهایت به تقویت حکومت بیرحم حکومت نظامی منجر شود. ¦