پرزیدنت ترامپ در اصرار خود مبنی بر اینکه ایالات متحده به هر طریقی گرینلند را «به دست خواهد آورد» صراحت کمتری به خرج داده و روز جمعه تکرار کرد که ایالات متحده نمیتواند «بدون آن زندگی کند».
زمانی که او این کلمات را در دفتر بیضی کاخ سفید به زبان آورد، بلندپایهترین نیروی اعزامی سیاسی آمریکا که تا به حال قدم بر این سرزمین پهناور گذاشته بود، پیشتر برای بررسی چشماندازهای املاک فرود آمده بود. اما آنها درون حصار یک پایگاه هوایی دورافتاده و یخزده آمریکایی محصور بودند؛ تنها جایی که معترضان نمیتوانستند حاضر شوند.
بازدیدکنندگان آمریکایی به رهبری جیدی ونس، معاون رئیسجمهور، به سرعت دریافتند آنچه دولتهای پیشین از دهه ۱۸۶۰ آموخته بودند: شرایط هواشناسی به همان اندازه سیاست، ناخوشایند است. وقتی هواپیمای آقای ونس در آفتاب نیمروز، ۷۵۰ مایل شمال دایره قطب شمال، به زمین نشست، دمای بیرون منفی ۳ درجه بود.
آقای ونس که شلوار جین و یک کاپشن پارکای بدون کلاه یا دستکش پوشیده بود، با عبارتی شوخطبعانه و کمی عامیانه دما را توصیف کرد. او هنگام ورود به سالن غذاخوری نیروها در پایگاه فضایی پیتوفیک برای صرف ناهار گفت: «کسی به من نگفته بود». نگهبانان نیروی فضایی ایالات متحده که پایگاهی را اداره میکنند که زمانی پس از جنگ جهانی دوم به عنوان پایگاه نیروی هوایی توله شناخته میشد، به خنده افتادند.
اما علیرغم همه شوخیها، این سفر همزمان یک مأموریت شناسایی و یادآوری منفعلانه-تهاجمی از عزم آقای ترامپ برای تحقق جاهطلبیهای ارضیاش، فارغ از موانع بود. گویی برای تأکید بر این نکته، آقای ترامپ روز جمعه در دفتر بیضی به خبرنگاران گفت: «ما باید گرینلند را داشته باشیم. مسئله این نیست که 'فکر میکنید میتوانیم بدون آن سر کنیم یا نه'. ما نمیتوانیم.»

در واقع، از میان چهار سرزمینی که آقای ترامپ درباره تصاحب آنها صحبت کرده است – گرینلند، کانال پاناما، کانادا و غزه – به نظر میرسد او بیش از همه مصمم به گرفتن گرینلند است. شاید به دلیل وسعت پهناور این سرزمین باشد که بسیار بزرگتر از مکزیک است. شاید به خاطر موقعیت استراتژیک آن، یا عزم او برای داشتن یک «حوزه نفوذ» آمریکایی؛ دیدگاهی بسیار قرن نوزدهمی درباره نحوه تعامل قدرتهای بزرگ با یکدیگر.
با این حال، یکی از رازهای معلق بر سفر ونس این است که آقای ترامپ تا چه حد حاضر است برای رسیدن به هدف خود پیش برود. این سوال از اوایل ژانویه مطرح بوده است، زمانی که از آقای ترامپ که منتظر مراسم تحلیف خود بود، پرسیده شد آیا استفاده از اجبار اقتصادی یا نظامی برای رسیدن به خواستهاش را رد میکند یا خیر. او گفت: «من به آن متعهد نخواهم شد. ممکن است مجبور شوید کاری انجام دهید.»
از زمان ویلیام مککینلی که در اواخر قرن نوزدهم درگیر جنگ اسپانیا و آمریکا شد و در نهایت کنترل فیلیپین، گوام و پورتوریکو را به دست آورد، هیچ رئیسجمهور منتخب آمریکایی به این صراحت تهدید به استفاده از زور برای گسترش مرزهای ارضی کشور نکرده بود. و به نظر میرسد بازدید روز جمعه طوری طراحی شده بود که این موضوع را روشن کند، بدون آنکه دقیقاً تهدید را تکرار کند.
آقای ونس اولین معاون رئیسجمهور در حال خدمت است که از سرزمینی بازدید میکند که آمریکاییها بیش از یک قرن و نیم خواهان آن بودهاند. این واقعیت که مایکل والتز، مشاور امنیت ملی جنجالی، و کریس رایت، وزیر انرژی، او را همراهی میکردند، به وضوح برای تأکید بر منطق استراتژیکی طراحی شده بود که آقای ترامپ به عنوان توجیهی برای جاهطلبیهای ارضی خود ذکر میکند.
پیش از این دیدار، رهبر گرینلند اظهار داشت که حضور آقای والتز را به ویژه، نمایشی از قصد تهاجمی آقای ترامپ میداند.
موته بوراپ اگده، نخستوزیر ۳۸ ساله گرینلند، روز یکشنبه به روزنامه محلی «سرمیتسیاک» گفت: «مشاور امنیت ملی در گرینلند چه میکند؟ تنها هدف، نمایش قدرت بر ماست.»
آقای اگده و دیگر مقامات گرینلندی روشن ساختند که از آمریکاییها برای بازدید استقبال نمیشود. کاخ سفید مجبور شد سفر حسن نیت اوشا ونس، همسر معاون رئیسجمهور را که قصد داشت در یک مسابقه سورتمهسواری با سگ شرکت کند و با مردم عادی گرینلند گفتگو کند، لغو کند. وقتی مشخص شد که جادههای اطراف نوک، پایتخت، مملو از معترضان خواهد بود، بازدید فقط به پایگاه نیروی فضایی منتقل شد، جایی که فاصله از هر مرکز جمعیتی و حصارهای بلند تضمین میکرد که هیچ مخالفت آشکاری وجود نخواهد داشت.
ادعای آقای ترامپ مبنی بر وجود مزایای استراتژیک در تصاحب این سرزمین، اشتباه نیست.
ویلیام سوارد، وزیر امور خارجه در دولتهای آبراهام لینکلن و اندرو جانسون، درست پس از خرید آلاسکا، در سال ۱۸۶۸ در حال مذاکره برای خرید این سرزمین به مبلغی کمی بیش از ۵ میلیون دلار – به همراه ایسلند – بود. اما این معامله هرگز به نتیجه نرسید.
هری ترومن پس از جنگ جهانی دوم خواهان این سرزمین بود، زیرا تشخیص میداد که عدم کنترل آن به شوروی برتری میدهد و ایالات متحده را در برابر زیردریاییهای شوروی آسیبپذیرتر میکند.
امروزه گرینلند صحنه رقابت سطحی و زیرسطحی با چین و روسیه برای دسترسی به قطب شمال است؛ سرزمینی با اهمیت نظامی و تجاری بسیار افزایش یافته از زمانی که گرمایش جهانی عبور از مسیرهای قطبی را آسانتر کرده است.
و آقای ترامپ به صراحت اعلام کرده است که به ذخایر معدنی دستنخورده و عناصر خاکی کمیاب گرینلند علاقهمند است، همانطور که به اوکراین، روسیه و کانادا علاقه دارد.
داگ بندو، عضو ارشد مؤسسه لیبرترین کیتو در واشنگتن گفت: «اگر به کره زمین نگاه کنید، میفهمید چرا ترجیح میدهیم روسها و چینیها اینجا را کنترل نکنند. اما برای محافظت از آن و جلوگیری از کنترل آنها، نیازی به مالکیت آن نداریم.»
او گفت، آقای ترامپ «منابع گرینلند را میخواهد، اما در دنیای امروز میتوان منابع را خرید.» و با گسترش حضور آمریکا، او میتوانست بدون تصرف زمین، در برابر نفوذ فزاینده چین یا روسیه دفاع کند.
اما آقای ترامپ از دریچه چشم یک توسعهدهنده املاک به جهان مینگرد و آشکارا کنترل ارضی را گرامی میدارد. او در سخنرانی مراسم تحلیف خود از «سرنوشت ملی» (تقدیر آشکار) صحبت کرد و از آقای مککینلی تمجید کرد. پرتره جیمز کی. پولک، همراه با مجموعهای از رؤسای جمهور پیشین دیگر، بر دیوار دفتر بیضی آویخته شده است؛ او رئیسجمهوری بود که بر بخش عمدهای از گسترش آمریکا به سمت سواحل غربی نظارت داشت.

مخاطبان آقای ونس، پس از تبدیل سفر همسرش به یک مأموریت معاونت ریاستجمهوری، نیروهای آمریکایی بودند، نه گرینلندیها. اما او آشکارا با مخاطبان گستردهتری صحبت میکرد، زمانی که پیش از بازگشت با هواپیما به آب و هوای گرمتر واشنگتن، این استدلال را مطرح کرد که ایالات متحده قیم بسیار بهتری برای گرینلند نسبت به دانمارک در چند صد سال گذشته خواهد بود.
او گفت: «بیایید صادق باشیم. این پایگاه، منطقه اطراف، امنیت کمتری نسبت به ۳۰، ۴۰ سال پیش دارد، زیرا برخی از متحدان ما همگام نبودهاند در حالی که چین و روسیه علاقه بیشتر و بیشتری به گرینلند، به این پایگاه، به فعالیتهای آمریکاییهای شجاع همینجا نشان دادهاند.»
او دانمارک و بخش زیادی از اروپا را متهم کرد که «با هزینههای نظامی همگام نبودهاند و دانمارک در تخصیص منابع لازم برای حفظ این پایگاه، حفظ نیروهای ما، و به نظر من، حفظ امنیت مردم گرینلند در برابر بسیاری از تهاجمات بسیار تهاجمی از سوی روسیه، چین و سایر کشورها، همگام نبوده است.»
این انتقاد عمومی قابل توجهی از یک متحد ناتو بود، اما ملایمتر از آنچه آقای ونس به همکاران امنیت ملی خود درباره شرکای اروپایی در چت سیگنال که اوایل هفته عمومی شد، گفته بود.
آقای ونس، در حالی که تقریباً گرینلندیها را به اعلام استقلال از دانمارک تحریک میکرد، گفت: «پیام ما به دانمارک بسیار ساده است، شما برای مردم گرینلند کار خوبی انجام ندادهاید. شما در مردم گرینلند کم سرمایهگذاری کردهاید و در معماری امنیتی این سرزمین باورنکردنی و زیبا، پر از مردم باورنکردنی، کم سرمایهگذاری کردهاید.»
در گفتگو با خبرنگاران، به نظر میرسید آقای ونس اذعان دارد که انگیزه تصاحب این سرزمین به همان اندازه که به تهدید امنیت ملی مربوط است، به آقای ترامپ نیز مربوط میشود.
او در یک مقطع گفت: «ما نمیتوانیم این مکان را نادیده بگیریم. ما نمیتوانیم تمایلات رئیسجمهور را نادیده بگیریم. اما مهمتر از همه، نمیتوانیم آنچه قبلاً گفتم، یعنی دستاندازی روسیه و چین در گرینلند را نادیده بگیریم.»
او گفت: «وقتی رئیسجمهور میگوید ما باید گرینلند را داشته باشیم، منظورش این است که این جزیره امن نیست. افراد زیادی به آن علاقهمند هستند. افراد زیادی در حال تلاش برای آن هستند.» اما او مراقب بود که بگوید تصمیم درباره اینکه با چه کسی شریک شوند، با گرینلند است. (خود آقای ترامپ آن را با چنین عبارات داوطلبانهای بیان نکرده است.)
درست پیش از رفتن، از آقای ونس پرسیده شد آیا طرحهای نظامی برای تصرف گرینلند در صورت امتناع از تبدیل شدن به تحتالحمایه آمریکا تدوین شده است یا خیر.
او گفت: «ما فکر نمیکنیم که نیروی نظامی هرگز ضروری باشد. ما فکر میکنیم مردم گرینلند منطقی و خوب هستند، و فکر میکنیم قادر خواهیم بود به سبک دونالد ترامپ معاملهای انجام دهیم تا امنیت این سرزمین، و همچنین ایالات متحده آمریکا را تضمین کنیم.»