۲۵ مارس (رویترز) - فسیلهایی که هنگام ساخت یک خط لوله آب در صحرای گُبی مغولستان کشف شدهاند، یکی از عجیبترین اعضای یک گروه نسبتاً عجیب از دایناسورها را آشکار کردهاند؛ موجودی که دستهای دو انگشتیاش به یک جفت پنجهی منحنی تهدیدآمیز مجهز بودهاند.
پژوهشگران گفتند این دایناسور که دونیخوس سوگتباتاری (Duonychus tsogtbaatari) نامگذاری شده است، حدود ۱۰ فوت (۳ متر) طول، تقریباً ۵۷۵ پوند (۲۶۰ کیلوگرم) وزن داشته و حدود ۹۰ تا ۹۵ میلیون سال پیش در دوره کرتاسه زندگی میکرده است. طول پنجههای آن حدود یک فوت (۳۰ سانتیمتر) بوده است.
دونیخوس عضوی با اندازه متوسط از گروهی از دایناسورهای با ظاهر نامتعارف به نام تریزینوسورها (therizinosaurs) بود که به داشتن تنه گرد، گردن بلند، سر کوچک، حالت دوپا، پر روی بدن و پنجههای عظیم روی دستها شهرت داشتند. اگرچه آنها بخشی از کلاد (شاخه) دایناسورها به نام تروپودها (theropods) بودند که شامل تمام گوشتخواران مانند تیرانوسوروس (Tyrannosaurus) و اسپینوسوروس (Spinosaurus) میشد، اما تریزینوسورها گیاهان را در منوی غذایی خود ترجیح میدادند.
تریزینوسورها که در آسیا و آمریکای شمالی سکونت داشتند، با پنجههای بزرگشان متمایز میشوند. تا کنون، هر تریزینوسور شناخته شده دارای سه انگشت پنجهدار بود. اما دونیخوس یک انگشت کمتر داشت، که باعث میشود نام آن به معنی «دو پنجه» مناسب باشد.
یوشیتسوگو کوبایاشی، دیرینهشناس موزه دانشگاه هوکایدو در ژاپن و نویسنده اصلی پژوهشی که روز سهشنبه در ژورنال iScience منتشر شد، گفت: «تریزینوسورها برخی از عجیبترین دایناسورهای تاریخ هستند. آنها تروپود بودند - یعنی با گوشتخواران مرتبط بودند - اما شبیه تنبلهای غولپیکر پردار به نظر میرسیدند.»
کوبایاشی افزود: «دونیخوس این عجیب بودن را حتی فراتر میبرد. این موجود دست کوتاه و دو انگشتی با پنجههایی شبیه رپتور (دایناسورهای گوشتخوار سریع) داشت، اما از آنها برای خوردن گیاهان استفاده میکرد. انگار تکامل گفته باشد: 'بیایید چیزی کاملاً جدید را امتحان کنیم.' و این کار جواب داد.»
پژوهشگران گفتند که این نمونهی دونیخوس کاملاً رشد نکرده بود. این دایناسور در یک محیط نیمهخشک با کانالهای رودخانهای در کنار دیگر تریزینوسورها، دایناسورهای زرهدار، دایناسورهای شاخدار، دایناسورهای نوکاردکی و یک پیشگام کوچکتر تیرانوسوروس به نام آلکتروسوروس (Alectrosaurus) پرسه میزد.
در حالی که اسکلت بازیابی شده ناقص بود - به عنوان مثال، جمجمه و پاهایش گم شده بودند - بازوها و دستها به خوبی حفظ شده بودند.
یکی از پنجهها پوشش بیرونی خود - غلافی از کراتین، همان مادهای که در ناخنهای ما وجود دارد - را به جای فقط استخوان زیرین حفظ کرده بود. غلاف کراتین بیش از ۴۰ درصد به طول پنجه اضافه کرده بود.
دارلا زلنیتسکی، دیرینهشناس و همکار نویسنده مطالعه از دانشگاه کلگری در کانادا، گفت: «اینها پنجههای بزرگ، تیز و بدی بودند.»
کوبایاشی در مورد فسیل شدن کراتین گفت: «این فوقالعاده نادر است و پنجرهای خارقالعاده به سوی نحوه استفاده واقعی این دایناسورها از دستهایشان در زندگی به ما میدهد. دستها به زیبایی حفظ شدهاند و جزئیات زیادی را نشان میدهند، از جمله استخوانهای مچ دست جوشخورده، مفاصل سفت و دو پنجه عظیم.»
این پنجهها ممکن است عملکردهای متعددی داشته باشند، اگرچه عمدتاً برای گرفتن و کشیدن شاخهها به پایین برای تغذیه از برگها استفاده میشدند.
زلنیتسکی گفت: «آنها میتوانستند از پنجهها برای اهداف دیگری نیز استفاده کنند، شاید برای درگیری، دفاع، حفاری و حتی شاید برای تشخیص گونه خود - 'هی، به من نگاه کن. من هم فقط دو انگشت دارم.'»
دونیخوس نمونهای از کاهش انگشتان - از دست دادن انگشتان دست یا پا از طریق تکامل - است. اولین مهرهداران خشکی هشت انگشت داشتند. اولین دایناسورها دستهایی با پنج انگشت داشتند، درست مانند انسانها، اما بسیاری از دودمانهای دایناسورها در طول زمان کاهش انگشتان را تجربه کردند.
کشف دونیخوس به این معنی است که اکنون حداقل پنج دودمان از تروپودها شناخته شدهاند که به طور مستقل تنها دو انگشت روی هر دست تکامل دادهاند. مشهورترین آنها تیرکس (T. rex) بود، عضوی از گروهی به نام تیرانوسورها که بازوهای کوچکشان به هیچ وجه با سر و تنه عظیمشان تناسب نداشت.
پس چرا انگشتان کمتر میتوانست مفید باشد؟
زلنیتسکی گفت: «در مورد دایناسورهایی که هنگام جستجوی غذا پوشش گیاهی را میگرفتند، آدم فکر میکند انگشتان بیشتر بهتر است. بدیهی است که در مورد دونیخوس اینطور نبود، زیرا ساختار دست آن با دو انگشت به نظر میرسید برایش کاملاً مناسب بود. من گمان میکنم ممکن است رفتار تغذیهای یا منبع غذایی تخصصی داشته است.»
زلنیتسکی افزود: «تیرانوسورها جانوران فرانخعی (hypercarnivorous) با جمجمهها و آروارههای عظیمی بودند که برای گرفتن و کشتن طعمه طراحی شده بودند. برای آنها، انگشتان و بازوها احتمالاً کاهش یافته بودند زیرا در مقایسه با جمجمهشان بسیار بیفایده بودند.»