پاریس - دو هفته پس از تهاجم گسترده روسیه به اوکراین، امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه، 20 طبقه زیر پاریس فرود آمد تا پیامی را به مسکو ارسال کند.
او وارد پناهگاه هستهای فرانسه در اعماق کاخ ریاست جمهوری مجلل خود شد تا تمرینی با نام پوکر را رهبری کند. مقامات آن شب، در مارس 2022، را به دلیل آسمان صاف آن انتخاب کرده بودند. آنها میخواستند به ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، پاسخ دهند، که روزهای قبل با قرار دادن نیروهای هستهای کشورش در حالت آماده باش، تهدیدی پنهانی به غرب کرده بود.
به گفته مقامات فرانسوی، فرماندهان منتظر ماندند تا یک ماهواره جاسوسی روسیه از بالای فرودگاه دورافتاده آنها عبور کند و رزمایشهایی را آغاز کردند که مطمئن بودند کرملین تماشا خواهد کرد. جتهای جنگنده رافال با حمل سلاحهای ساختگی به پرواز درآمدند تا حملاتی را به یک کشور نامشخص شبیهسازی کنند - بخشی از یک پانتومیم پرمخاطره که استراتژیستها آن را سیگنال دهی هستهای مینامند.
فرانسه از نظر توانایی ارسال چنین سیگنالهایی غیرمعمول است. از بین هشت قدرت هستهای اعلام شده در جهان، فرانسه و بریتانیا تنها کشورهای اروپایی هستند. بزرگترین قدرت هستهای در منطقه، ایالات متحده است - آلمان، ایتالیا، هلند، بلژیک و ترکیه، متحدان سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (NATO)، میزبان سلاحهای هستهای آمریکا در پایگاههای داخل مرزهای خود هستند.
اکنون، حفاظت ایالات متحده پس از گشایش دیپلماتیک پرزیدنت ترامپ به روی روسیه، توقف موقت کمک به اوکراین و خصومت با اروپا، به طور فزایندهای متزلزل به نظر میرسد. این امر منجر به افزایش درخواستها برای ایجاد یک چتر هستهای اروپایی با بهرهگیری از زرادخانههای فرانسه و بریتانیا، مستقل از ایالات متحده شده است.
فریدریش مرز، صدراعظم منتخب آلمان، اخیراً با اشاره به سایر کشورهای اروپایی گفت: «به اشتراک گذاشتن سلاحهای هستهای موضوعی است که باید در مورد آن صحبت کنیم.» مرز و مکرون از زمان پیروزی مرز در انتخابات در ماه نوامبر، حداقل سه بار با یکدیگر دیدار کردهاند، اگرچه هیچ یک از طرفین نگفتهاند که آیا در مورد سلاحهای هستهای بحث کردهاند یا خیر.
ایجاد یک قابلیت هستهای اروپایی، سیستمها و رویههای دهها ساله ایجاد شده توسط ایالات متحده در ناتو در طول جنگ سرد را برهم میزند. این کار پرهزینه، از نظر فنی دشوار خواهد بود، سالها طول میکشد تا به طور کامل اجرا شود و نیاز به هدایت دقیق پیمانهای جهانی منع گسترش سلاحهای هستهای دارد که در حال حاضر توسط قدرتهای نوظهوری از جمله کره شمالی و ایران آسیب دیدهاند. همچنین کشورهای اروپایی را مجبور میکند تا انتخابهای سختی در مورد به اشتراک گذاشتن حاکمیت داشته باشند.
دولت ترامپ هیچ نشانهای از تمایل به چشم پوشی از سلطه خود بر موضع هستهای اروپا نشان نمیدهد. پیت هگست، وزیر دفاع، اوایل سال جاری در مقر ناتو گفت که اروپا باید «مالکیت امنیت متعارف در این قاره را بر عهده بگیرد» - منظور از «امنیت متعارف» سلاحهای غیر هستهای است.
همزمان با بازدید هگست از بروکسل، دو فروند بمب افکن سنگین B-52 Stratofortress ایالات متحده - نمادینترین حامل بمب هیدروژنی آمریکا - وارد یک فرودگاه بریتانیایی شدند تا با جتهای جنگنده متحد تا ترکیه رزمایش انجام دهند.
مینا آلاندر، همکار پژوهشی در اندیشکده بریتانیایی Chatham House، گفت: «دیدن پرواز B-52 ها بر فراز استکهلم خوب است، اما این به تنهایی بازدارندگی هستهای نیست. بازدارندگی به تعهد سیاسی رئیس جمهور ایالات متحده بستگی دارد.» آلاندر، یک فنلاندی که در استکهلم زندگی میکند، به افزایش صحبتها در مورد بازدارندگی هستهای و حتی مفهوم بمب اتمی نوردیک اشاره کرد.
سالها تحقیر
آندژی دودا، رئیسجمهور لهستان، در نشست اخیر در مقر ناتو گفت که «هر چتر هستهای برای امنیت لهستان سودمند خواهد بود.» وی گفت همکاری با فرانسه، متحد ناتو، در این زمینه «کاملاً آشکار و طبیعی» است. مته فردریکسن، نخست وزیر دانمارک نیز وقتی خبرنگاران از او در این باره سوال کردند، از همکاری اروپایی در زمینه تسلیحات هستهای امتناع کرد.
آلمان از دهه 1950 به ایالات متحده اجازه داده است تا سلاحهای هستهای را در خاک خود مستقر کند و مقامات آلمانی گفتهاند که میخواهند تا حد امکان این حفاظت را حفظ کنند، حتی اگر توافقات مشابهی با فرانسه یا بریتانیا انجام شود.
سلاحهای هستهای آمریکایی در اروپا تحت کنترل ایالات متحده باقی میمانند و توسط هواپیماهای آمریکایی توسط خدمه آمریکایی تحت فرماندهی ایالات متحده حمل میشوند، اگرچه ممکن است در زمان جنگ تحت نظارت ناتو در اختیار متحدان غیر هستهای قرار گیرند.
برای مکرون و هموطنانش، که مدتهاست از اروپا میخواهند گزینههای امنیتی مستقل از ایالات متحده ایجاد کند، این تغییر پس از سالها تحقیر، نوعی اثبات حقانیت است.
ژان لوئی لوزیه، افسر سابق نیروی دریایی فرانسه که فرماندهی دو زیردریایی موشکهای بالستیک را بر عهده داشت و ریاست بخش نیروهای هستهای ارتش را بر عهده داشت، گفت: «تاکنون، پیشنهادات فرانسه با پاسخ کمی مواجه میشد، به جز آهی از سر تفریح که میگفت: باز هم این فرانسویها هستند، احساس میکنند ضروری هستند.»
عوض کردن کشورهای محافظ هستهای آسان نخواهد بود، حتی در داخل ناتو. بریتانیا فقط میتواند سلاحهای هستهای را از زیردریاییها پرتاب کند. متخصصان میگویند برای اینکه سلاحهای هستهای فرانسه از هواپیماها یا زیردریاییهای غیر فرانسوی پرتاب شوند، نیاز به طراحی مجدد گسترده دارد - اگر فرانسه اصلاً چنین ترتیبی را مجاز بداند. مکرون گفته است که تصمیم برای حمله همیشه در دست رئیس جمهور فرانسه خواهد بود.
برای مطابقت با توافقات بینالمللی، از جمله پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) در سال 1970 - که از طریق آن 191 کشور متعهد شدهاند از گسترش سلاحهای هستهای جلوگیری کنند - فرماندهی و کنترل بر سلاحهای هستهای فرانسه یا بریتانیا باید با پاریس یا لندن باقی بماند، حتی در قلمرو متحدان. پذیرش کنترل هستهای واشنگتن در طول جنگ سرد برای اروپاییها یک چیز بود، اما واگذاری درجهای از حاکمیت به یک همتای اروپایی همسایه امروز میتواند از نظر سیاسی دشوار باشد.
و همه این پیچیدگیها فرض میکنند که فرانسه و بریتانیا سلاح هستهای برای یدک دارند - که ندارند.
آزمایشهای ناموفق
بریتانیا در طول جنگ جهانی دوم به آغاز پروژه منهتن کمک کرد، که بمب اتمی را در سال 1945 اختراع کرد. بعداً بمب خود را توسعه داد و پس از ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی، سومین کشور دارای سلاح اتمی شد. از آن زمان، اقبال تسلیحات هستهای آن کم شده است.
بریتانیا امروز منحصراً به چهار زیردریایی برای حمل کلاهکهای هستهای خود متکی است. این کشور کوچکترین زرادخانه هستهای را در میان کشورهای بزرگ هستهای دارد که حدود 250 کلاهک دارد. دولت بریتانیا میگوید هدفش حفظ «حداقل بازدارندگی هستهای مستقل و معتبر» است. با این حال، لندن برای مدیریت نیروی هستهای خود تلاش میکند.
سال گذشته، مقامات نظامی ارشد بریتانیا در یک زیردریایی جمع شدند تا شاهد شلیک آزمایشی موشک هستهای باشند. قرار بود ترایدنت چند هزار مایل به وسط اقیانوس اطلس اوج بگیرد. در عوض، از کار افتاد و مستقیماً به دریا پاشید.
آزمایش قبل از آن بهتر پیش نرفت. در سال 2016، یک موشک غیرمسلح از سواحل فلوریدا پرتاب شد و برای پرواز به سمت آفریقا برنامهریزی شده بود، اما در عوض به سمت ایالات متحده رفت و به قدری خطرناک از مسیر خود منحرف شد که فرماندهان مکانیسم خود تخریبی آن را فعال کردند.
یک اتحاد نزدیک با ایالات متحده به بریتانیا اجازه داده است تا بازدارندگی هستهای خود را تا حد امکان ارزان اداره کند. بریتانیا موشکهای بالستیکی را که کلاهکهای هستهای خود را حمل میکنند، از ایالات متحده اجاره میکند. این موشکهای ترایدنت از زیردریاییهای بریتانیایی در نزدیکی کیپ کاناورال تحت نظارت آمریکا آزمایش میشوند و در یک پایگاه در جورجیا سرویس میشوند. بسیاری از قطعات داخل زیردریاییهای هستهای بریتانیا که بمبهای خود را حمل میکنند، از فروشندگان آمریکایی خریداری میشوند. کلاهک هستهای خود بریتانیا بر اساس طراحی کلاهک W76 ایالات متحده ساخته شده است که زمانی که جیمی کارتر رئیس جمهور بود، معرفی شد. ایالات متحده اطلاعات هدفگیری هستهای را با بریتانیا برای کل روسیه به اشتراک میگذارد.
لندن اکنون در حال پیگیری یک ارتقاء پرهزینه و به تاخیر افتاده است که برچسب قیمت آن خطر تضعیف بقیه ارتش آن را دارد. این کشور در حال جایگزینی زیردریاییهای کلاس Vanguard خود است که به دهه 1990 بازمیگردند و کلاهکهای هستهای خود را ارتقا میدهند، که برای آن حدود 100 میلیارد پوند (حدود 129 میلیارد دلار) بین سالهای 2023 و 2033 اختصاص داده است. هزینهها در سالهای اخیر به شدت افزایش یافته است و اکنون سیاستمداران باید بین نیروهای هستهای و متعارف یکی را انتخاب کنند.
این بحث به ماهیت دلیل داشتن سلاح هستهای توسط کشورها میپردازد.
واشنگتن و مسکو در دهه 1950 وارد مسابقه تسلیحات هستهای جنگ سرد شدند، زیرا هر کدام سلاحهایی را توسعه دادند که از نظر برد، دقت و تعداد از دیگری پیشی میگرفت. هر دو گزینههایی را برای استفاده از سلاحهای هستهای در آغاز یک جنگ بررسی کردند - به ویژه در مورد ایالات متحده برای جبران مزیت بلوک شوروی در نیروهای متعارف - و به عنوان مجازات برای یک حمله. ساخت سیستمهایی که بتوانند ضربه دوم را وارد کنند، به پلتفرمهای مقاومتر و غیرقابل شناساییتری از جمله موشکها، زیردریاییها و هواپیماهای رادارگریز نیاز داشت.
کشورهای اروپایی قابلیت ضربه اول را نمیخواهند. آنچه آنها از سلاحهای هستهای میخواهند، بازدارندگی است که از این آگاهی کرملین ناشی میشود که اگر روسیه حمله هستهای اول را انجام دهد، اروپاییها میتوانند خسارات وحشتناکی وارد کنند. هنگامی که فرانسه سلاحهای هستهای خود را در دهه 1950 توسعه داد - در مخالفت با ایالات متحده - به نقل از شارل دوگل، رئیس جمهور فرانسه گفته شد که بمبها فقط باید «بازوی خرس روسی را پاره کنند»، نه اینکه آن را نابود کنند.
فرانسه به سرمایهگذاری میلیاردها دلار در سال برای حفظ زرادخانه هستهای تخمین زده شده به 290 کلاهک ادامه داده است که به طور مستقل از ایالات متحده اداره میشود. فرانسه تمام قطعات لازم را در داخل تولید میکند.
مانند بریتانیا، تنها بخشی از نیروی هستهای مستقر در دریا در فرانسه در هر زمان معین مستقر میشود، زیرا بقیه ناوگان زیردریایی تحت تعمیر و نگهداری یا آموزش قرار میگیرند.
فرانسه با انجام تمرینات هستهای پوکر خود هر چند ماه یکبار، با اعزام جتهای رافال با بمبهای هیدروژنی ساختگی که زیر بالهایشان بسته شده است، قدرت خود را به روسیه یادآوری میکند.
با این حال، بریتانیا نمیتواند مانند فرانسه درگیر سیگنالدهی هستهای شود، زیرا هر بار که یکی از زیردریاییهایش به سطح میآید، موقعیت مکانی آن فاش میشود و آن را به یک هدف بالقوه تبدیل میکند. با این وجود، روسیه میداند که زیردریاییهای فرانسه و بریتانیا در دریا کمین کردهاند و تهدیدی به شمار میروند.
پشتیبانی ایالات متحده
برخلاف زرادخانههای هستهای عظیمی که واشنگتن و مسکو توسعه دادند، زرادخانههای فرانسه و بریتانیا مکمل چتر هستهای آمریکا بر فراز اروپا بودند. آنها یک لایه امنیتی و جایگاه اضافی برای دو کشوری فراهم کردند که کرسیهای دائمی در شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز دارند - و عدم اطمینان برای روسیه.
پرنای وادی، که به عنوان کارشناس ارشد هستهای در شورای امنیت ملی رئیس جمهور سابق جو بایدن خدمت میکرد، گفت: «استراتژی هستهای بریتانیا و فرانسه همیشه مبتنی بر پشتیبانی هستهای ایالات متحده بوده است. آنها نیروهایی را با این فرض ساختهاند که زرادخانه استراتژیک ایالات متحده به دفاع از آنها نیز متعهد است و نیروهای متعارف و هستهای ایالات متحده در اروپا در دفاع از ناتو در برابر حمله روسیه درگیر خواهند شد.»
برخی از مقامات سابق پنتاگون میگویند که اگر هدف اروپاییها مطابقت با انعطافپذیری زرادخانه هستهای ایالات متحده باشد، زرادخانههای هستهای فرانسه و بریتانیا باید تحت یک ارتقاء چند میلیارد دلاری گسترده قرار گیرند. به گفته آنها، یک نگرانی خاص این است که نیروهای هستهای بریتانیا و فرانسه در حال حاضر سلاحهای کم بازده کمی دارند یا اصلاً ندارند که بتوان از آنها برای بازدارندگی یا پاسخ به یک حمله هستهای کوچک روسیه به امید جلوگیری از تشدید بیشتر استفاده کرد.
سایر کارشناسان میگویند که نیروهای فعلی آنها ممکن است کافی باشد، به خصوص اگر فرانسه و بریتانیا به صراحت اعلام کنند که به دفاع از ناتو متعهد شدهاند و در برنامهریزی نظامی این ائتلاف ادغام شدهاند.
جان وولفستال از فدراسیون دانشمندان آمریکایی، که به عنوان یک مقام ارشد در شورای امنیت ملی رئیس جمهور سابق باراک اوباما خدمت میکرد، گفت: «چند صد سلاح هستهای نیروی مخرب بیشتری نسبت به آنچه سیاره تا به حال دیده است، دارد.»
جیمز دیویس، رئیس روابط بینالملل در دانشگاه سنت گالن در سوئیس، گفت اینکه آیا ایالات متحده در پاسخ به حمله هستهای روسیه به اروپا سلاحهای هستهای پرتاب میکند یا خیر، همیشه یک مجهول بوده است، زیرا میتواند مسکو را برانگیزد تا به آمریکا حمله کند.
آیا ایالات متحده خطر قربانی کردن نیویورک را به عنوان انتقام برای بمباران لندن یا پاریس به جان میخرد؟ شاید نه، اروپاییها به آرامی نگران شدهاند.
با اشتراکگذاری هستهای اروپا، این سؤال مطرح میشود: آیا فرانسه پاریس را به عنوان انتقام برای حمله روسیه به پراگ قربانی میکند؟
دیویس گفت: «به نوعی برای اروپاییها آسانتر است»، زیرا حمله هستهای به یک هدف اروپایی میتواند بیشتر قاره را مسموم کند.
اینکه یک بازدارنده هستهای صرفاً اروپایی چگونه ممکن است به نظر برسد، اکنون در حال بحث است. اینکه آیا ایالات متحده آن را میپذیرد یا خیر، نامشخص است. بحثها به سرعت پیش نخواهند رفت.
سدریک پرین، سناتور فرانسوی که ریاست کمیته امور خارجه و دفاع مجلس را بر عهده دارد، گفت که کشورهای اروپایی میتوانند به پرداخت هزینه نیروی هستهای فرانسه کمک کنند، که سال گذشته حدود 6.6 میلیارد دلار هزینه نگهداری داشت.
پرین گفت، حمایت هستهای فرانسه «هزینهای دارد.»
با دانیل مایکلز در Dan.Michaels@wsj.com، نوئمی بیسرب در noemie.bisserbe@wsj.com و مایکل آر. گوردون در michael.gordon@wsj.com بنویسید