
شیبا سوبدی، که در جلجلا، یک روستای دورافتاده در غرب نپال بزرگ شد، دانشآموزی باهوش و علاقهمند به فعالیتهای فوقبرنامه بود. او در مناظرهها، مسابقات مقالهنویسی و شعر سرآمد بود، اما یک علاقه بیش از همه خودنمایی میکرد: شیفتگی عمیق به ملودیهای محلی نپال.
سوبدی پس از اتمام دوره متوسطه، یک دوره دو ساله علوم را در پردیس پریثوی نارایان در پوخارا، یک شهر شلوغ در غرب نپال، دنبال کرد. او علاوه بر رشد تحصیلی، جذب دنیای پرجنبوجوش موسیقی محلی در بارهای محلی شد.
با این حال، پدرش فکر میکرد که دنبال کردن موسیقی، شانس سوبدی را برای داشتن یک شغل جدی از بین میبرد. او مصمم بود ذهن پسرش را تغییر دهد، به مدت پنج ساعت با اتوبوس به پوخارا سفر کرد. سوبدی به یاد میآورد: «او چهار روز ماند و سعی کرد مرا متقاعد کند که موسیقی را رها کنم. اما من مصمم بودم.»
سوبدی با رد نگرانیهای پدرش، به سفر موسیقیایی خود در کنار تحصیلاتش ادامه داد. در سال 2009، او آهنگهایی نوشت که برایش شناخت ملی و موفقیت تجاری به ارمغان آورد و تقریباً 200000 روپیه نپالی به دست آورد - مبلغی که در آن زمان تقریباً معادل 2700 دلار آمریکا بود و بیشتر از درآمد متوسط سالانه طبقه متوسط در نپال بود. او میافزاید: «پدرم بعد از آن هرگز در مورد دنبال کردن موسیقی من سوالی نکرد.»
با این حال، پس از سال 2015، زمانی که یک زلزله فاجعهبار نپال را لرزاند، دو شغل سوبدی در هم تنیده شدند. در آن زمان، او در حال گذراندن مدرک کارشناسی ارشد فیزیک در دانشگاه تریبهوان در کاتماندو بود، اما پیامدهای این فاجعه، تمرکز و بقیه مطالعات او را به سمت ژئوفیزیک تغییر داد. سوبدی که اکنون متخصص ژئوفیزیک در آکادمی علوم و فناوری نپال در لالیتپور است، اشتیاق ترانهسرایی خود را با تخصص در نظارت و تحلیل زلزله ترکیب میکند. او از مدارس بازدید میکند، دانشآموزان و معلمان را در مورد آمادگی در برابر زلزله آموزش میدهد و از ملودیهای خود برای دستیابی به مخاطبان گستردهتری استفاده میکند.
سوبدی برای تلاشهایش در ماه نوامبر گذشته، به دلیل دفاع از علم و شواهد معتبر، مفتخر به دریافت جایزه تقدیر داوران در جایزه جان مدوکس شد. این جایزه یک ابتکار مشترک از سوی سازمان خیریه مستقر در لندن، Sense about Science و Nature است.
زلزلهای که باعث شروع یک حرفه شد
در آوریل 2015، زمانی که زلزله عظیم 7.8 ریشتری گورخا نپال را لرزاند، سوبدی در محوطه دانشگاه تریبهوان بود و شاهد مرگ یک نفر بود که دروازه دانشگاه روی ماشینش فروریخت. او میگوید: «صحنه دلخراشی بود.»
نزدیک به 9000 نفر کشته شدند. سوبدی در مورد مرگهای غمانگیز اما قابل پیشگیری شنید، مانند مرگ یک دختر نوجوان در ملامچی: احتمالاً با پیروی از توصیههای بد، دختری نوجوان که در باغ ایستاده بود، در طول زلزله به خانه خود دوید تا به جای ماندن در فضای باز، زیر یک میز پناه بگیرد. سوبدی شروع به جستجوی راههایی برای آمادگی بهتر جامعه نپال برای زلزلههای آینده کرد.
این امر باعث شد تا او مدرک کارشناسی ارشد دوم خود را، این بار در ژئوفیزیک اکتشافی در موسسه فیزیک سیارهای پاریس در سال 2016، کسب کند. سرپرست کارشناسی ارشد سوبدی، او را با گیورگی هتنیی، متخصص ژئوفیزیک در دانشگاه لوزان در سوئیس، مرتبط کرد تا در مورد پیگیری دکترا در گروه هتنیی بحث کند. با این حال، هتنیی مردد بود. او به یاد میآورد که در آن زمان فکر میکرد: «اگر او در یک حوزه تحقیقاتی کلاسیک دکترا بگیرد و به نپال برگردد، ابزار یا منابع کافی نخواهد داشت.» در عوض، هتنیی از سوبدی دعوت کرد تا در گروه او کار کند و در عین حال در رشته لرزهشناسی آموزشی دکترا بگیرد و بر اطلاعرسانی به دانشآموزان و معلمان برای افزایش آگاهی در مورد زلزله تمرکز کند.
هنگامی که سوبدی در سال 2018 در مقطع دکترا ثبتنام کرد، مدارس ابتدایی و متوسطه نپال منابع کمی برای آموزش علم زلزله داشتند. هتنیی و سوبدی کمپین لرزهشناسی در مدارس نپال را بنیانگذاری کردند و به معلمان و دانشآموزان نحوه استفاده از حسگرهای زلزله را نشان دادند و اصول اولیه امواج زلزله، سطوح انرژی و فعالیت لرزهای را آموزش دادند. او توضیح میدهد: «اگر دانشآموزان بتوانند حتی زلزلههای کوچک را اندازهگیری کنند، میتواند علاقه آنها را برانگیزد و دانشمندان آینده را الهام بخشد.»
برخی از مزایای شغل جانبی سوبدی در موسیقی محلی محبوب وجود داشت. اول اینکه، ارتباطات رسانههای اجتماعی او به او کمک کرد تا به سرعت مدارسی را برای شرکت در این کمپین شناسایی کند. دوم، او میافزاید: «مردم افراد مشهور را دوست دارند. وقتی مردم را با آهنگهایی که نوشتهام آشنا میکنم و سپس علایق آکادمیک خود را توضیح میدهم، آنها بسیار پذیرای پیام من هستند.»
شریدهار داکال، معلم علوم در دبیرستان شری شیوا در کاواسوتی در جنوب نپال، در کارگاههای آگاهیبخشی معلمان شرکت کرده است. او به یاد میآورد زمانی که برای اولین بار شروع به آموزش مانورهای ایمنی زلزله به دانشآموزان کرد - مانورهای کلاسیک مانند "خم شوید، بپوشانید و نگه دارید"، به این معنی که روی زمین بیفتید، زیر یک میز پناه بگیرید یا سر خود را با بازوهای خود بپوشانید و موقعیت خود را تا زمانی که تکانها متوقف شوند، حفظ کنید - والدین شکایت کردند. داکال میگوید: «آنها فکر میکردند این کار غیرضروری است.» اما او میگوید، با گذشت زمان، آنها از این تلاشها قدردانی کردند.
ساخت یک آهنگ آگاهیبخش
سوبدی تا قبل از کار اطلاعرسانی به مدارس، هرگز حرفه موسیقیایی خود را برای هتنیی فاش نکرده بود. او میگوید: «فکر میکردم مهم است که فعالیتهای آکادمیک و موسیقیایی خود را جدا نگه دارم. در غیر این صورت، مردم ممکن است فکر کنند من در همه چیز سررشته دارم و در مورد اعتبار من سوال کنند.»
اما در یکی از کارگاههای معلمان، که هتنیی در آن شرکت کرد، سوبدی از یک دوست خواننده دعوت کرد تا سرگرمی ایجاد کند و یکی دیگر از شرکتکنندگان به طور اتفاقی موفقیت موسیقیایی سوبدی را به هتنیی گفت.
هتنیی به یاد میآورد: «من خیلی تعجب کردم.» اما او بلافاصله با یک درخواست پیگیری کرد: «چرا یک آهنگ در مورد آگاهی از زلزله نمیسازی؟»
سوبدی در ابتدا بیاعتنا بود. هتنیی به یاد میآورد که او میگفت: «نه. زلزله موضوعی برای یک آهنگ نیست. تمام.»
هتنیی میگوید که معمولاً کسی نیست که اصرار کند، اما پس از شرکت در چندین کارگاه معلمان در نپال، متوجه شد که شرکتکنندگان چقدر عمیقاً با سرگرمیسازان موسیقی محلی درگیر میشوند. او متوجه شد که آهنگها، با اختصار و ملودیهای دلپذیرشان، میتوانند قویتر از مقالات یا سخنرانیهای علمی در برخی افراد طنینانداز شوند. سوبدی پس از کمی اصرار ملایم، موافقت کرد که آن را امتحان کند.
با این حال، ترجمه اصطلاحات پیچیده آکادمیک به عبارات جذاب و قابل ارتباط که بتوانند با ضربات ریتمیک و تکراری موسیقی هماهنگ شوند، کار آسانی نبود. سوبدی میپرسد: «به عنوان مثال، چگونه تکتونیک صفحهای را برای افرادی که تحصیلات رسمی ندارند توضیح میدهید؟» هیچ ترجمه مستقیمی برای چنین اصطلاحاتی در زبان روزمره نپالی وجود ندارد. او میافزاید: «اگر از اصطلاحات تخصصی استفاده کنم، کسی مانند مادربزرگم با آن ارتباط برقرار نمیکند.»
آهنگ سوبدی به جای استفاده از اصطلاحات فنی، توضیح میدهد که چگونه حرکت سنگها در زیر زمین باعث ایجاد زلزله میشود. او سادگی را در آغوش میگیرد و اشعاری را مینویسد که به راحتی قابل درک و همخوانی هستند - رویکردی که در نهایت توجه گستردهای را به خود جلب کرد. به عنوان مثال، یک بیت میگوید: «تا به امروز، علم تعیین نکرده است که یک زلزله چه زمانی یا چقدر بزرگ خواهد بود یا دقیقاً در کجا رخ خواهد داد.» ترجیعبند جذاب این آهنگ این پیام را تقویت میکند: «همانطور که A-B-C را یاد میگیرید، همه میتوانند یاد بگیرند که چگونه برای زنده ماندن از زلزله آماده شوند.»
تیم سوبدی میخواست یک موزیک ویدیو برای این آهنگ بسازد و از یک محیط مدرسه برای جذب دانشآموزان و ایجاد یک اثر موجدار استفاده کند: ایده این بود که کودکان و نوجوانان ویدیو را تماشا کنند و در مورد پیام آن با والدین و پدربزرگ و مادربزرگ خود بحث کنند و آگاهی را در سراسر جوامع خود گسترش دهند. موزیک ویدیو موضوعات ساده اما حیاتی را برجسته میکند، از جمله اینکه زلزلهها چگونه منشاء میگیرند، ساخت خانههای مقاوم در برابر زلزله، نحوه آماده شدن برای زلزله و نحوه رفتار در طول زلزله.