دیزنی میدانست که بازسازی «سفید برفی و هفت کوتوله» به صورت یک موزیکال لایو اکشن، کاری پرمخاطره خواهد بود.
اما استودیو احساس خودشیفتگی میکرد.
سال ۲۰۱۹ بود و دیزنی با «بازآفرینی» کلاسیکهای انیمیشنی مانند «علاءالدین»، «دیو و دلبر» و «کتاب جنگل» به عنوان فیلمهایی با بازیگران واقعی، در گیشه پول چاپ میکرد. این بازسازیها همچنین شخصیتهای اصلی مانند سیندرلا را دوباره مطرح کردند. قهرمانانی که با ایدههایی از دوران دیگر تعریف میشدند - زیبا باشید و اوضاع درست میشود! - توانمند شدند. در انتخاب بازیگران بر تنوع قومیتی تاکید شد.
چرا به سراغ سفید برفی نرویم؟
در طول دههها، دیزنی تلاش کرده بود تا داستان او را مدرن کند - تا او را چیزی فراتر از یک دوشیزه درمانده نشان دهد، کسی که به دلیل پوست «سفید چون برفش» به عنوان «زیباترینِ همه» مورد ستایش قرار میگرفت. دو بار، از اوایل دهه ۲۰۰۰، فیلمنامهنویسان نتوانسته بودند آن را به سرانجام برسانند، حداقل نه به شکلی که رضایت دیزنیِ حساس به تصویر را جلب کند.
«سفید برفی و هفت کوتوله» که در سال ۱۹۳۷ به نمایش درآمد، چالشهای دیگری را برای بازسازی مطرح کرد، از جمله نحوه برخورد حساس با هپی (Happy)، اسنیزی (Sneezy)، اسلیپی (Sleepy)، دوپی (Dopey)، بشفول (Bashful)، گرامپی (Grumpy) و داک (Doc). (یکی از تلاشهای متوقفشده دیزنی برای بازسازی، کوتولهها را به عنوان مبارزان کونگ فو در چین به تصویر کشیده بود.)
با این حال، مدیران دیزنی مصمم بودند که آن را حل کنند. آنها ایدههای جدیدی داشتند. مهمتر از آن، قطار سودآوری بازسازی باید به حرکت خود ادامه میداد.
باب چاپک، مدیرعامل وقت دیزنی، در یک کنوانسیون طرفداران در سال ۲۰۲۲ در مورد لایو اکشن «سفید برفی و هفت کوتوله» گفت: «این فیلم شگفتانگیز خواهد بود، یک برد بزرگ دیگر.»

«سفید برفی» با بازی ریچل زگلر، روز جمعه در سینماها اکران میشود و یکی از پردردسرترین پروژههای تاریخ ۱۰۲ ساله دیزنی است. این فیلم به یک داستان هشداردهنده درباره اهمیت به روز بودن تبدیل شد - اینکه تلاش برای نواختن آهنگ فرهنگی مناسب در لحظه مناسب میتواند یک فیلم به ظاهر بیضرر را به یک نبرد نیابتی برای منافع خاص تبدیل کند. و تقریباً هر چیزی که میتوانست اشتباه پیش برود، اتفاق افتاد و منجر به یک مطالعه موردی از خطرات فیلمسازی پرهزینه در دنیایی بیثبات و پرشتاب و خطرات تلاش برای استخراج بیپایان از مالکیت معنوی موجود شد.
برای دیزنی و هالیوود به طور کلی، این آخر هفته یک آزمایش خواهد بود: آیا هیاهوی قبل از اکران اصلاً این روزها مهم است؟ آیا خریداران بلیط خانوادگی از آن دوری میکنند؟ یا اینکه به صحبتهای منفی بیتوجهی میکنند و به یک برند سرگرمی معتبر اعتماد میکنند تا کمی تفریح فراموششدنی ارائه دهد؟
این مقاله بر اساس مصاحبه با بیش از دوازده نفر از دستاندرکاران فیلم تهیه شده است. در مجموع، گزارشهای آنها نشان میدهد که چگونه «سفید برفی» از یک ایده امیدوارکننده به یک سیب مسموم تبدیل شد و چگونه این غول سرگرمی و تیم خلاق فیلم برای نجات آن تلاش کردند.
برخی از چالشهای «سفید برفی» ناشی از بدشانسی بود. موارد ابتلا به کووید-۱۹ همهگیر درست زمانی که تولید در لندن آغاز شد، شعلهور شد و دیزنی را مجبور کرد تا پروتکلهای ایمنی سختگیرانهای را اتخاذ کند و میلیونها دلار به بودجه اضافه کند. یکی از صحنهها، یک کلبه با سقف کاهگلی، در یک استودیو آتش گرفت. اعتصاب بازیگران در سال ۲۰۲۳ دیزنی را مجبور به توقف فیلمبرداری مجدد کرد. گال گادوت، که به عنوان ملکه شیطانی انتخاب شده بود، از عوارض ناشی از بارداری رنج میبرد و باعث تاخیر در فیلمبرداری مجدد و کارهای جلوههای ویژه شد.

مشکلات دیگر خودساخته بودند. دیزنی پاسخ خود را به عکسهای فاش شده از پشت صحنه شخصیتهای جدید (گروهی از هفت ساکن جنگلی معروف به راهزن) که در فیلم جدید در کنار هفت کوتوله ظاهر میشوند، خراب کرد، اما این باعث شد طرفداران نگران شوند که کوتولهها به طور کامل به دلیل درستی سیاسی حذف شدهاند. و خانم زگلر در مصاحبهها و در رسانههای اجتماعی سرکش شد و یک جنجال پس از دیگری را به راه انداخت.
شاید بزرگترین چالش این فیلم، تغییر فرهنگی باشد که در طول چند سال گذشته رخ داده است.
در سال ۲۰۲۱، ترولهای آنلاین به دلیل انتخاب خانم زگلر، یک بازیگر لاتین، به عنوان سفید برفی به دیزنی حمله کردند. «سفید بیدار» (Snow Woke) به طور خلاصه ترند شد. اما این واکنشها فروکش کرد و دیزنی آن را نادیده گرفت. در داخل استودیو، مدیران به انتخاب بازیگران افتخار میکردند. آنها تحت تأثیر صدا و حضور خانم زگلر در صفحه نمایش قرار گرفته بودند. آنها قومیت او را یک امتیاز میدانستند. قتل جورج فلوید یک سال قبل توسط یک افسر پلیس، هر حوزه از زندگی آمریکایی را متزلزل کرده بود و موسسات و افراد در سراسر کشور را بر آن داشت تا با نژادپرستی و نابرابری مقابله کنند. در هالیوود به طور کلی و دیزنی به طور خاص، عبارت «ما باید بهتر عمل کنیم» در هر راهرو طنینانداز بود.
با این حال، همانطور که «سفید برفی» سرانجام به بازار میآید، دیزنی خود را در فضایی بسیار متفاوت مییابد. شرکتها، از جمله دیزنی، در بحبوحه واکنش گستردهتر به سیاستهای D.E.I. توسط رئیس جمهور ترامپ، برای فاصله گرفتن از ابتکارات تنوع، برابری و شمول شتافتهاند. آنچه مثبت بود - یک لاتین در نقشی مرتبط با سفیدی (این در عنوان وجود دارد) - به یک مسئولیت بالقوه تبدیل شد و تحریککنندگان راستگرا (بسیاری از آنها مردان بالغی بودند که احتمالاً اصلاً فیلم را نمیدیدند) دیزنی و خانم زگلر را مورد انتقاد قرار دادند.
برخی از رسانههای خبری نیز از این موضوع پیروی کردند. نیویورک پست تنها در هفته گذشته ۲۰ مقاله درباره «سفید برفی» منتشر کرده است. «گرامپی، دوپی و بیدار - فاجعه "سفید برفی" دیزنی» عنوان یکی از آنها بود.
آشفتگی پیرامون «سفید برفی» تا حدی شدید شده بود که دیزنی در نمایش افتتاحیه فیلم در لس آنجلس در آخر هفته گذشته، امنیت را افزایش داد و مصاحبههای فرش قرمز را محدود کرد. ورودی تئاتر از دید عموم با پرچینهای بلند روی سکوهای متحرک پنهان شده بود. (اشتیاق برای دیدن سقوط «سفید برفی» به حدی بود که برخی از متنفران آنلاین شروع به اصرار کردند، به طور نادرست، که نمایش افتتاحیه لغو شده است.)
پس از نمایش، چند تن از مدیران دیزنی و افرادی که روی این فیلم کار کرده بودند، در لابی ایستاده بودند و به دنبال واکنش در چهره مردم بودند و امیدوار بودند که یک پیچش داستانی در لحظه آخر رخ دهد - اینکه نقدها مثبت باشند و تلاش آنها برای حفظ مسیر «سفید برفی» با فروش قوی بلیط جبران شود. شاید، در پایان، این فیلم در کتابهای تاریخ هالیوود به عنوان یک داستان هشداردهنده ثبت نشود. شاید I.P. واقعاً بتواند برای هر نسل دوباره تصور شود، همانطور که هر مدیر استودیو دوست دارد آرزو کند.
مارک پلات، تهیهکننده اصلی فیلم، پس از نمایش افتتاحیه به نیویورک تایمز گفت: «وظیفه ما لذت بخشیدن است. من امیدوارم که وقتی مخاطبان واقعاً فیلم را تجربه کنند، تمام سروصداهای اطراف آن از بین برود و مردم یک سرگرمی خانوادگی را کشف کنند که شاد، الهامبخش و لذتبخش باشد.»
دیگر خبری از شاهزاده خانم سادهلوح نیست
«سفید برفی و هفت کوتوله» به عنوان اولین فیلم بلند انیمیشنی روایی، یک فرم هنری جدید را تعریف کرد. این فیلم «های-هو» (Heigh-Ho)، «در حین کار سوت بزن» (Whistle While You Work) و «روزی شاهزاده من خواهد آمد» (Someday My Prince Will Come) را به مجموعه آهنگهای بزرگ آمریکایی اضافه کرد.
ساخت این فیلم حدود ۱.۵ میلیون دلار هزینه داشت (حدود ۳۴ میلیون دلار امروز) و ۱۸۴ میلیون دلار (تقریباً ۴ میلیارد دلار) در ایالات متحده و کانادا جمعآوری کرد. والت دیزنی با بخشی از سود این فیلم، زمینهای مقر دیزنی را خرید. تا به امروز، رهبران دیزنی در ساختمانی کار میکنند که با مجسمههای یادبود هفت کوتوله تزئین شده است. دفاتر انیمیشن دیزنی در نزدیکی آن، در امتداد خیابان دوپی (Dopey Drive) قرار دارند.
هر تلاشی برای بازسازی این فیلم، وزن بیشتری خواهد داشت.

با دانستن این موضوع، مدیران فیلم دیزنی یک تیم خلاق درجه یک را جمع آوری کردند. آقای پلات، که اکنون چهار بار نامزد جایزه اسکار برای «شرور»، «لا لا لند» (La La Land)، «پل جاسوسها» (Bridge of Spies) و «دادگاه شیکاگو ۷» (The Trial of the Chicago 7) است، در صندلی تهیهکننده قرار گرفت. مارک وب، که تجربه کار با فیلمهای پرهزینه، از جمله دو فیلم «مرد عنکبوتی» (Spider-Man) را داشت، به عنوان کارگردان به این پروژه پیوست. بنج پاسک و جاستین پاول، شرکای ترانهسرای برنده EGOT («ایوان هانسن عزیز» (Dear Evan Hansen)، «بزرگترین شومن» (The Greatest Showman))، آهنگهای جدیدی را ارائه خواهند داد.
خانم زگلر برای بازی در نقش ماریا در فیلم «داستان وست ساید» (West Side Story) استیون اسپیلبرگ، مورد تحسین قرار گرفت. خانم گادوت به معنای واقعی کلمه «زن شگفتانگیز» (Wonder Woman) بود.
تولید این فیلم عظیم خواهد بود و در ۱۰ استودیو در حومه لندن گسترده خواهد شد. هشت شرکت جلوههای ویژه در سه کشور کوتولهها، آینه جادویی و تعداد زیادی حیوانات بامزه (جغدها، خرگوشها، پرندگان، لاک پشتها، سنجابها) را به صورت دیجیتالی ایجاد میکنند. برای گوزنها، از عروسکگردانها استفاده خواهد شد.
مهمتر از همه، فیلمنامهنویس ارین کرسیدا ویلسون («دختری در قطار» (The Girl on the Train)) با آقای پاسک و آقای پاول برای مدرن کردن داستان همکاری کرده بود. سفید برفی، که اکنون به نام یک طوفان زمستانی نامگذاری شده است، دیگر یک شاهزاده خانم سادهلوح که با ظاهرش تعریف میشود نیست. او یک رهبر در حال آموزش است، کسی که ملکه شیطانی به این دلیل از او متنفر است که زیباست، بله، اما همچنین به این دلیل که او عدالت را به عنوان یک کیفیت رهبری ارزش میداند. شاهزاده حذف شد. آن علاقه عاشقانه به یک قانونشکن شبیه رابین هود تبدیل شد. و کوتولهها، به ویژه دوپی، قوسهای شخصیتی خود را دریافت کردند - عمق احساسی بیشتر، کمدی فیزیکی دست و پا چلفتی کمتر.
گرتا گرویگ («باربی» (Barbie)) و پنج نویسنده دیگر تغییراتی را انجام دادند. آلن اف. هورن، رئیس وقت استودیو والت دیزنی، با رضایت از کار آنها، این پروژه را با بودجه ۲۱۰ میلیون دلاری به جلو برد.
«من برای بازی در نقش دوپی به دنیا آمدهام»
دیزنی از همان ابتدا میدانست که هفت کوتوله میتواند به یک کابوس روابط عمومی تبدیل شود. طرفداران دیزنی از آنها لذت میبرند. با این حال، جامعه کوتولهها تمایل دارد این شخصیتها را کودکانه، غیرانسانی و آسیبزا ببیند.
این استودیو سه کوتوله را به عنوان مشاور استخدام کرد تا به آنها در عبور از مشکلات احتمالی کمک کنند.
اولین واکنش واقعی در ژانویه ۲۰۲۲ رخ داد، زمانی که پیتر دینکلیج بازیگر («بازی تاج و تخت» (Game of Thrones)) در یک حضور در پادکست «WTF» مارک مارون، از دیزنی به دلیل بازسازی «سفید برفی» انتقاد کرد. آقای دینکلیج گفت: «وقتی آنها مفتخر بودند که یک بازیگر لاتین را به عنوان سفید برفی انتخاب کردهاند، کمی جا خوردم. شما از یک طرف مترقی هستید، و هنوز آن داستان عقب مانده درباره هفت کوتوله که در یک غار زندگی میکنند را میسازید؟ آیا من هیچ کاری برای پیشبرد این هدف از تریبون خود انجام ندادهام؟»

دیزنی به سرعت بیانیهای منتشر کرد: «برای جلوگیری از تقویت کلیشهها از فیلم انیمیشن اصلی، ما رویکرد متفاوتی را با این هفت شخصیت در پیش گرفتهایم و با اعضای جامعه کوتولهها مشورت کردهایم.»
با این حال، از آنجایی که دیزنی «رویکرد متفاوت» خود را توضیح نداد، نظریههای آسیبزا شروع به گسترش در سراسر اینترنت کردند. آیا استودیو تصمیم گرفته بود که کوتولهها را از بین ببرد؟ به هر حال، آنها از عنوان فیلم ناپدید شده بودند.
سپس یک عکس فاش شده از پشت صحنه، آنچه را که یک آتشسوزی کوچک آنلاین بود، به یک جهنم تبدیل کرد. در ژوئیه ۲۰۲۳، دیلی میل تصاویری را منتشر کرد که به نظر میرسید هفت کوتوله توسط بازیگران زن و مرد از نژادها و قومیتهای مختلف بازی میشوند. تنها یکی از آنها کوتوله بود. عنوان این بود: «سفید برفی و هفت... همراه سیاسی درست؟»
در ابتدا، یک تبلیغنویس دیزنی گفت که این عکس جعلی است. سپس این شرکت موضع خود را تغییر داد. اما دیزنی که نگران اسپویلر بود، یک اطلاعات حیاتی را ارائه نکرد: آنها کوتولهها نبودند. این فیلم دو گروه هفتنفره را به نمایش میگذارد - یک گروه راهزن (که در عکس به تصویر کشیده شده است) و یک گروه جداگانه از کوتولههای CGI که در مرحله پس از تولید اضافه میشوند.
همانطور که تاریخ اکران اولیه مارس ۲۰۲۴ به عقب رانده شد - دیزنی از برش اول ناامید شده بود و دستور فیلمبرداری مجدد را داد - استودیو خود را در حال بازی کردن Whac-a-Mole با یک جنجال کوتوله پس از دیگری یافت. هنگامی که سرانجام مشخص شد که دیزنی تصمیم گرفته است از CGI برای ارائه داک، اسلیپی، بشفول و باند استفاده کند، این شرکت به دلیل «حذف» افراد دارای کوتولگی مورد حمله قرار گرفت.
دیگران از دیزنی به دلیل محروم کردن آنها از مشاغل انتقاد کردند. مت مک کارتی، یک بازیگر مبتلا به کوتولگی، روز دوشنبه به خبرنگاران گفت، «من برای بازی در نقش دوپی به دنیا آمدهام» زیرا او و همسرش، یک بازیگر مبتلا به کوتولگی، قصد داشتند در مقابل مقر دیزنی در بربنک، کالیفرنیا تظاهرات کنند. او گفت: «وقتی شما یک فرد کوچک هستید، فرصتها کم و انگشت شمار هستند.»
ستاره سرکش میشود
در ۹ اوت ۲۰۲۴، کمپین بازاریابی دیزنی برای «سفید برفی» با انتشار یک تریلر تیزر وارد مرحله بالاتری شد. این کار به خوبی پیش نرفت.

بسیاری از بینندگان ویدیوی تبلیغاتی گفتند که رنگ و ظاهر کلی این فیلم ارزان و بیالهام به نظر میرسد - «شرور» (Wicked) در مقابل یک فیلم کوچک مستقل. چند نفر نوشتند که جلوههای بصری آن را «برهنه» کرده است.
بزرگترین مشکل انتقاد، خود سفید برفی بود.
در چند سال گذشته، خانم زگلر به طور منظم در رسانههای اجتماعی یا مصاحبهها ظاهر شده است تا دیدگاه خود را در مورد شخصیت بازگو کند. او گفت: «این [کارتون] که ۸۵ سال پیش منتشر شد، برای [داستان] ما بسیار عزیز است.» و او از یک جنبه از فیلم که مشتاقانه منتظر آن بود تعریف کرد: «شما این بار یک شاهزاده را نجات نمیدهید.»
برای شروع، خانم زگلر گفته بود که او علاقه زیادی به فیلم اصلی دیزنی ندارد - او فقط در دوران کودکی یک بار آن را دیده است. «منظورم این است که به تماشای آن نشستم و فکر میکنم شاید سه بار بعد از آن دیدم,» او در یک پنل کامیک کان گفت. (تایم در سپتامبر مقاله ای را منتشر کرد که در آن عنوان شده بود: «ریچل زگلر در "سفید برفی" از این متنفر است، مثل همه چیزهایی که "ترک بیدار" اکنون بر روی آن شرطبندی میکند.»)
به طور جدیتر، از نظر تماشاگران، او میگفت که سفید برفیِ او در یک فیلم زنگرا زندگی خواهد کرد که از رمانتیسم اجتناب میکند. این در آن زمان برای برخی طنینانداز بود. اما با انتشار تریلر، به نظر میرسید برای دیگران متکبرانه است - ادعایی مبنی بر اینکه خانم زگلر و دیزنی میدانند چه چیزی برای مخاطبان بهتر است و داستان اصلی باید به دلیل «عقب ماندگی» آن کنار گذاشته شود. با این حال، با این تفاوت که آن ادعا توسط کسی مطرح میشد که به نظر نمیرسد اصلا به آن احترام بگذارد.
نارضایتیهای زیادی انباشته شده بود. توییتر منفجر شد. ویدیوهای «واکنش» در یوتیوب سربرآوردند. مقالاتی با عنوان «ریچل زگلر: ملکه سرکش» در رسانههای اجتماعی چرخیدند. و برای چند روز متوالی، در تمام سطوح اینترنت، بحث در مورد این بود که آیا خانم زگلر به یک ستاره سرکش تبدیل شده است یا خیر، یا فقط دیزنی تصمیم به ایجاد یک قهرمان زن که نمیتواند هیچ کاری درست انجام دهد گرفته است.