
اگر قرار باشد پروفسور گویتیان پرینس و جان کانستبل اعضای یک گروه نظریهپردازان توطئه سرسخت باشند که قصد دارند دستگاه دولتی را مختل کنند، دقیقاً شبیه آن نیستند.
کانستبل میگوید: «به یک معنا، همه ما چهرههای کلاسیک نهادینه هستیم... اما کمی در یک طرف آن». پرینس با شدت سر تکان میدهد. این دو مرد که در یک میخانه در نزدیکی میدان ترافالگار (جایی که وایتهال با کلابلند ملاقات میکند و بازدیدکنندگان کشور با افرادی که آن را اداره میکنند، معاشرت میکنند) حاضر میشوند، بهطور بیعیب و نقصی آراسته و تا حدودی ناراحت هستند.
صندلیهای راحتی چرمی پیدا میشوند؛ یک قوری چای سفارش داده میشود. پرینس، 74 ساله، در میان فهرستی از موارد دیگر، استاد تحقیقات بازنشسته در دانشکده اقتصاد لندن است. کانستبل، 61 ساله، یک دانشگاهی، تحلیلگر و بنیانگذار بنیاد انرژیهای تجدیدپذیر است. آنها اصرار دارند که به طور طبیعی علاقه ای به کانون توجه ندارند، اما آمده اند زیرا، به گفته پرینس، "این یک داستان بسیار مهم است که باید شنیده شود".
این مربوط به یک توالی خاص از رویدادها در اولین روزهای همهگیری کروناویروس است، اما در واقع، در مورد نحوه عملکرد دولت بریتانیا و خدمات کشوری در این روزها است. یا بهتر است بگوییم، چگونه کار نمیکند. پرینس میگوید: «اما به آن خواهیم رسید».
این یکشنبه پنج سال از زمانی میگذرد که بوریس جانسون از خیابان داونینگ به طور زنده در تلویزیون ظاهر شد تا قرنطینه سراسری را به منظور جلوگیری از شیوع کروناویروس اعلام کند. این مهمترین مجموعه محدودیتها در زندگی بریتانیاییها در حافظه زنده بود و بیشتر کشور را در حالت سکون قرار داد.
با این حال، در حالی که بیشتر افراد خارج از دولت و خدمات حیاتی مجبور شدند زندگی خود را متوقف کنند، دیگران انرژی گرفتند تا استعدادها و تخصص خود را برای یافتن اطلاعات در مورد ویروس به کار گیرند. پرینس، که حرفه طولانیاش در درجه اول بر تاریخ و ژئوپلیتیک، از جمله اپیدمیولوژی اجتماعی متمرکز بوده است، یکی از آنها بود. سر ریچارد دیرلاو، رئیس سابق سرویس اطلاعات مخفی (SIS)، نیز همینطور بود، کسی که پرینس در حین انجام کار برای وزارت دفاع، جایی که پرینس در یک پانل مشورتی به رئیس ستاد دفاعی نشسته بود، ملاقات کرده بود. پروفسور آنگوس دالگلیش، ایمونولوژیست، و بیرگر سورنسن، ویروس شناس نروژی نیز بخشی از این گروه بودند.
در واقع، آنها از اوایل ژانویه 2020 در ارتباط بودند، زمانی که زمزمهها در مورد SARS-CoV-2 (ویروسی که باعث کووید-19 میشود) تقریباً به سرعت خود ویروس در حال گسترش بود. پرینس میگوید: «مدت کوتاهی پس از شروع اعلامیهها، گاس دالگلیش با من تماس گرفت و گفت همکارش، سورنسن، واضحترین کار ممکن را انجام داده است». در حالی که بیشتر اروپا بر چگونگی مهار گسترش کووید تمرکز داشت، سورنسن شروع به تجزیه و تحلیل خود ویروس کرد.
تحقیقات اولیه سورنسن در نهایت منجر به این نتیجه شد که SARS-CoV-2 در طول آزمایشهای «افزایش عملکرد» انجام شده در موسسه ویروسشناسی ووهان مهندسی شده است. به نوعی، باید فرار کرده باشد. این اساساً "نظریه نشت آزمایشگاهی" بود، که بلافاصله پس از شروع همهگیری مطرح شد و به همان سرعت به عنوان یک تئوری توطئه رد شد. در عوض، روایت تثبیت شده اعلام کرد که نقطه شروع احتمالی تماس بین موجودات وحشی و انسانها در بازار مرطوب ووهان است که در آن موارد اولیه کووید شناسایی شدند.
پرینس میگوید: «نگرانیهای دیرینهای در جامعه ویروسشناسی در مورد سهلانگاری نسبی در استانداردهای آزمایشگاههای چینی وجود داشته است». حوادث میتوانند اتفاق بیفتند. این اتفاقات میافتد. در این کشور در پیربرایت با اپیدمی تب برفکی رخ داد. خطای انسانی.»
پرینس با توجه به آنچه که در مورد علاقه چین به سلاحهای بیولوژیکی میدانست، نظریه آزمایشگاه را "به اندازه کافی جالب" یافت تا با سر ریچارد دیرلاو تماس بگیرد، که این تیم در حال رشد را گرد هم آورد. کانستبل بعداً به همراه یک کارمند دولت ناشناس به آن پیوست.
در این مرحله، اوایل ماه مارس بود و این نظریه که بازار مرطوب نقطه صفر در همهگیری در حال ظهور است، درک عمومی را تثبیت میکرد. دولتها شروع به تعطیلی کشورهای خود کردند، سیاستها را در حال حرکت ایجاد کردند و تلاش کردند تا با یکدیگر زیاد مخالف نباشند.
تیم دیرلاو و پرینس که نگران بودند، احساس کردند که باید "رسمیتر" از صرفاً بررسی ویروس و امید به اینکه دولت به همان نتیجه برسد، انجام دهند، به خصوص که معتقد بودند یافتههایشان برای تصمیمگیری در مورد بهترین راه برای محافظت از مردم و چگونگی توسعه سریع واکسن ایمن مرتبط خواهد بود.
بنابراین در مارس 2020، آنها دو سند فوقمحرمانه با عنوان اطلاعیه فوری برای نخستوزیر و مشاورانش به خیابان داونینگ ارسال کردند که باور خود را مبنی بر مهندسی شدن SARS-CoV-2 در موسسه ووهان تشریح میکرد و بسیاری از نظرات متخصصان در مورد عناصر مختلف داستان کووید را رد میکرد.
پرینس میگوید، اولین خلاصه، صرفاً در مورد ترکیب ویروس و پیشنهاد یک «واکسن نروژی» بر اساس تحقیقات سورنسن، «به شماره 10 به عنوان فرصتی برای گفتن «همه چیز دیگر را رها کنید» ارائه نشد، بلکه فقط برای گفتن «شما واقعاً باید این واکسن را در مجموعه خود قرار دهید». و این اتفاق نیفتاد.»
گفته میشود که دومین خلاصه، که 10 روز پس از اولی ارسال شد و چهار روز پس از اعلام قرنطینه دریافت شد، توسط بوریس جانسون دیده و باور شده است. پرینس میگوید: «ما این را میدانیم». «اما او اکنون میگوید، «من نمیتوانستم در برابر مشاورانم مقاومت کنم». خوب، برای من این پاسخ قانعکنندهای نیست. شما نخستوزیر بریتانیا هستید، حکومت کردن انتخاب کردن است، شما آنجا هستید تا تصمیم بگیرید چه کار کنید.»
پرینس میگوید که از آن زمان متوجه شده است که جانسون «خواستار تلاشهای مضاعف برای کشف این موضوع شد که آیا آنچه ما میگوییم درست است یا خیر – و نتیجه این تحقیقات این بود که ما را تحقیر کنند و بگویند که ما همه تئوریپردازان توطئه یا چیزی شبیه به آن هستیم».

مهمترین سهم کانستبل در کار تیم، کشف یک مورد شاخص بالقوه متفاوت در بریتانیا، یا "بیمار صفر" بود، که میتوانست ثابت کند که ویروس بیش از شش هفته زودتر از خط رسمی به این سواحل رسیده است.
در واقع تلگراف را درگیر کرد. او روزی با اسکن نظرات زیر مقالهای که توسط دالگلیش نوشته شده بود، مشترکی را یافت که ادعا میکرد او و منشیاش از اوایل اکتبر یا نوامبر 2019 علائم مشابه کووید داشتهاند.
این مرد، که او با کمک یک روزنامهنگار تلگراف او را ردیابی کرد، سپس او را با افرادی که فکر میکرد او را آلوده کردهاند، در تماس قرار داد، کانستبل میگوید: «[که] معلوم شد یک خانواده از تاجران بینالمللی هستند که مرتباً از خاور دور به بریتانیا سفر میکنند». «آنها برای یک مهمانی تیراندازی در ویلتشر آمده بودند، و بسیاری از افراد در این مهمانی علائمی را تجربه کردند که بعداً تشخیص دادند احتمالاً کروناویروس است.»
کانستبل خانواده را متقاعد کرد که به نام منافع عمومی آزمایش شوند، همه اینها را بسته بندی کرد - نام آنها، مخاطبین، داستان آنها، این واقعیت که آنها مایل به کمک بودند - و آن را به شماره 10 منتقل کرد. «و آنها مطلقاً هیچ کاری نکردند. بنابراین از آنجایی که آزمایشات هرگز انجام نشد، هرگز به طور قطع نخواهیم دانست.»
کانستبل ممکن است کاملاً اشتباه کرده باشد، اما این موضوع او را نگران میکند که او دست رد به سینه زده شده است. «هر تصویر کلی که وجود داشته باشد، شما یک سری اطلاعات جدید را دارید که توسط یک گروه تحقیقاتی با دیدگاهی متفاوت ارائه میشود، نکاتی را ارائه میدهد که جدید و مرتبط خواهد بود و در صورت در نظر گرفتن آنها مهم میبود، و همه آنها نادیده گرفته شدند». او میگوید.

هیچ یک از اینها عمومی نخواهد بود - به هر حال "فوق محرمانه" علامت گذاری شده بود - اگر حساب ایمیل ظاهراً رمزگذاری شده پرینس در سال 2022 توسط یک گروه روسی که برای سرویس امنیتی FSB کار می کردند، هک نشده بود. او در ارتباطات خود "بسیار مراقب" است و ترجیح می دهد از Signal، یک برنامه پیام رسانی و تماس رمزگذاری شده، و Proton Mail، یک سرویس ایمیل رمزگذاری شده، استفاده کند، اما این امر هکرها را متوقف نکرد.
مجموعه ای از ایمیل های پرینس، از جمله "مخلوطی از چیزهایی که درست بودند، مانند این گزارش، و بسیاری از چیزهایی که ساخته شده بودند"، علنی شد. این منجر به انبوهی از پوشش، در برونمرزهای سایهدار اینترنت، از فعالیتهای گروه شد.
پرینس میگوید: «اگر آنها را باور کنید، من یک عنکبوت سیاه در مرکز یک نظریه توطئه جناح راست هستم تا کل دنیای غرب را کنترل کنم».
کانستبل یک مکث میکند. «ای کاش این درست بود…» پرینس سر تکان میدهد.
بنابراین تیم اکنون هشدارهای خود را به عنوان اسناد عمومی در نظر می گیرد و در پنجمین سالگرد، تصمیم گرفته است در مورد آن صحبت کند، نه به این دلیل که، پرینس میگوید، همه چیز «که در پنج سال گذشته اتفاق افتاده است، من و بقیه تیم را به طور فزایندهای خشمگین کرده است، زیرا توصیههای ما مورد توجه قرار نگرفت».

نظریه نشت آزمایشگاهی تنها یکی از عناصر این اطلاعات است که در طول چند سال گذشته در معرض تغییر قابل توجهی در درک عمومی (و رسمی) قرار گرفته است. زمانی که به عنوان محافظهکاران دیده میشد، به آرامی به نظریه بازارهای مرطوب رسید و اکنون از آن به عنوان توضیح غالب برای منشأ ویروس پیشی گرفته است.
نیویورک تایمز اخیراً موضع خود را در این مورد تغییر داده است. و سیا روز شنبه گفت که ویروس کرونای Sars-Cov-2 "به احتمال زیاد" منشأ "مرتبط با تحقیقات" دارد تا منشأ طبیعی، حتی اگر "اعتماد کمی" به نتیجه گیری خود داشته باشد.
قرنطینه های تمام عیار، شکست PPE، بحران خانه های سالمندان و تقریباً هر جنبه دیگری از واکنش دولت به کووید از زمان پایان همه گیری محل بحث بوده است. تحقیق در مورد کووید جاری به ندرت برای هر کسی که در پاسخ به همه گیری در سطح دولتی دخیل بوده است، نمایشی راحت را ارائه می دهد.
به طور معمول، تیم دیرلاو و پرینس را تبرئه می کند - نه به این دلیل که نوری بر "تفکر گروهی نادرست" می تاباند که دومینیک کامینگز، مشاور ارشد سابق بوریس جانسون، بعداً آن را به عنوان فلج کردن خیابان داونینگ در ماه های اولیه همه گیری شناسایی کرد.
پرینس و کانستبل اینجا نیستند تا وزرا یا حتی دانشمندان فردی را نام ببرند و شرمسار کنند - اگرچه آنها می گویند سر پاتریک والانس، به عنوان مشاور ارشد علمی دولت در آن زمان، باید "مسئولیت" نقاط کور را بر عهده بگیرد - اما در عوض اینجا هستند تا به یک مشکل سیستمی اشاره کنند.
پرینس میگوید: «این در مورد اتفاقی است که برای کشور ما، برای مردم ما، برای فرزندان ما افتاده است.»
کانستبل اضافه می کند: «و ما نمی خواهیم دوباره این اتفاق بیفتد.»
تیمی که آنها گرد هم آوردند همه دانشمند نبودند. کانستبل میگوید: «تنها چیزی که ما مشترک داریم IQ بالایی است، فکر میکنم.»
پرینس موافق است: «فکر میکنم اساساً همین است». «همه ما مشتریان دست و پا چلفتی و بسیار باهوش هستیم. این چیزی است که اگر قرار است سیاست ایمن داشته باشید به آن نیاز دارید. این در هر زمینه ای صادق است، اما به ویژه در بهداشت.»
آنچه آنها را واقعاً ناراحت می کند این است که احساس می کنند مکانیسم دولتی به سادگی قادر به هضم اطلاعات درگیری و متغیر نیست.
پرینس می گوید: «این در مورد تمایل به پذیرش طیف وسیع تری از اطلاعات است.» «به نظر من یکی از مهم ترین دلایلی که دولتها برای تصمیمگیریهای بد به آن میرسند این است که به ندرت میتوانند چیزی را که درک قبلی خود را به چالش میکشد، بپذیرند.»
کانستبل موافق است: «[سرویس خدمات کشوری] در یک نقطه خاص از مسیر، با یک دیدگاه خاص، یک واقعیت اجماع خاص، قفل می شود.» «و سپس هر کسی که متفاوت فکر می کند، در نظر گرفته نمی شود. حتی اگر می تواند بسیار با تجربه و واجد شرایط باشد.
کانستبل میگوید که این یک مشکل خاص با مدل بریتانیایی از کارمندان خدمات کشوری است که در آن تعداد کمی از فارغالتحصیلان از دانشگاههای نخبه «در آنجا میمانند و با چرخش دولت میچرخند».
کانستبل میگوید: «آنها میتوانند یک تأثیر تعدیل کننده ناامیدکننده داشته باشند. زیرا این اساساً یک نخبگان است که در مورد آنچه باید انجام شود تصمیم می گیرند.»
به نظر می رسد به نظر می رسد که این مشکل تنها به نحوه تعامل با دانش متفاوت در آن دوره اولیه مرتبط نیست.
پرینس می گوید: «من به شدت مشکوک هستم که برخی از تصمیمات بسیار مبهم واقعاً بر اساس واقعیت پولی بودند.» «بهطور شگفتانگیزی آسان به نظر میرسید، پولی که به سمت این گروه از افراد خاص میرفت که PPE را تولید میکردند.»
کانستبل اشاره می کند که هر مشکلی که به نظر می رسد رخ داده است، با مشکل اصلی تمایل به پذیرش دیدگاه های متناقض در حال ریشه یابی است. «به نظر من، این بزرگترین داستان کل ماجرا است.» او می گوید. «این واقعیت که، به دلایلی، یک دسته از بسیار بسیار با تجربه و واجد شرایط وجود داشتند که تلاش می کردند برای افرادی که بسیار با تجربه و واجد شرایط بودند برای انجام کارها هشدار ارسال کنند - و آنها نادیده گرفته شدند. آن است.
پرینس سر تکان می دهد. «و این یک فرمول برای فاجعه است.»