نگهبانان نامهایی مانند «هیتلر» و «شیطان» روی لباسهایشان داشتند و صورتهایشان را با نقابهای اسکی پوشانده بودند. آمریکاییها در زندان ونزوئلا در سلولهای سیمانی محبوس شده، مورد ضرب و شتم قرار گرفته، با اسپری فلفل مورد حمله قرار میگرفتند و به گفته یکی از زندانیان، تحت «شکنجه روانی» قرار داشتند.
سه ماه پس از اسارت، آمریکاییها آنقدر پر از خشم بودند که شورش کردند. به گفته آنها، آنها به دیوارهای سلول کوبیدند و به درها لگد زدند و سایر زندانیان نیز به آنها پیوستند و صدها نفر برای آزادی فریاد زدند تا اینکه بتن شروع به ترک خوردن کرد.
یکی از زندانیان، گرگوری دیوید وبر، به یاد میآورد که یکی از همبندیهایش فریاد زد: «آیا با من هستید، ونزوئلاییهای من؟»
آنها پاسخ دادند: «ما با تو هستیم، گرینگو!»
شش زندانی آمریکایی در اواخر ژانویه از ونزوئلا به خانه بازگشتند، آزادی آنها پس از بازدید غیرمعمول و بسیار علنی یک مقام دولت ترامپ از کاراکاس، پایتخت، تضمین شد. منتقدان گفتند که این دیدار بین ریچارد گرنل، فرستاده ویژه، و نیکلاس مادورو، خودکامه ونزوئلا، به رهبری که متهم به نقض گسترده حقوق بشر و سرقت یک انتخابات اخیر است، مشروعیت میبخشد.
دیگران اشاره کردند که این دیدار باعث شد آمریکاییها به خانه بازگردند.
اکنون که آزاد شدهاند و با زندگی جدید خود سازگار میشوند، سه تن از زندانیان سابق با جزئیات با نیویورک تایمز درباره بازداشت خود صحبت کردند و دقیقترین نگاه را به تجربیات خود ارائه دادند.
برخی توصیف کردند که چگونه پس از تلاش برای ورود به عنوان گردشگر، در گذرگاههای مرزی قانونی، سرپوشیده، دستبند زده و ربوده شدند. همه آنها یک دیدگاه داخلی نادر از استراتژی در حال گسترش آقای مادورو برای تحت فشار قرار دادن رهبران جهانی برای انجام آنچه او میخواهد ارائه دادند: او دهها زندانی از سراسر جهان را جمعآوری کرده است تا از آنها به عنوان اهرم فشار در مذاکرات استفاده کند.

به گفته وزارت امور خارجه، 9 شهروند یا مقیم دائم قانونی دیگر ایالات متحده در بازداشت ونزوئلا به سر میبرند. به طور کلی، بر اساس گزارش یک گروه دیدهبان، Foro Penal، حداقل 68 دارنده گذرنامه خارجی به ناحق در ونزوئلا زندانی هستند، این تعداد بیشتر از تعدادی است که آقای مادورو تاکنون نگهداری کرده است.
آنها در کنار تقریباً 900 زندانی سیاسی ونزوئلایی بازداشت شدهاند.
خارجیها اهل اسپانیا، آلمان، آرژانتین، کلمبیا، اروگوئه و جاهای دیگر هستند. تقریباً همه آنها در سال گذشته دستگیر شدهاند.
گسترش این استراتژی در حالی صورت میگیرد که آقای مادورو حمایت خود را در داخل و خارج از کشور از دست میدهد و به دنبال راههایی برای اعمال نفوذ است. اهداف او شامل لغو تحریمهای ایالات متحده و به رسمیت شناخته شدن از سوی رهبرانی مانند رئیس جمهور ترامپ است.
به گفته تحلیلگران، دستگیری خارجیها همچنین در بحبوحه یک کشمکش در داخل دولت ترامپ بر سر نحوه برخورد با آقای مادورو صورت میگیرد. مشاورانی مانند آقای گرنل تمایل خود را برای مشارکت در معاملات سریع و گذرا نشان دادهاند - یک بازدید عمومی برای آزادی زندانیان.
دیگران، مانند وزیر امور خارجه، مارکو روبیو، یک رویکرد انزواطلبانه تر را پیش میبرند که هدف آن تحت فشار قرار دادن آقای مادورو از قدرت، در عین حمایت از آزادی بازداشتشدگان است.
سخنگوی وزارت امور خارجه گفت که دولت ایالات متحده در تلاش است تا آزادی همه آمریکاییهایی را که به ناحق در ونزوئلا بازداشت شدهاند، تضمین کند.
آقای گرنل به درخواست برای اظهار نظر پاسخ نداد، همچنین فردی نیانیز، وزیر ارتباطات ونزوئلا نیز پاسخی نداد.
دولت ونزوئلا برخی از آمریکاییهای بازداشتی را به تروریسم و توطئه برای کشتن آقای مادورو متهم کرده است.
به گفته مردان بازگشته، آمریکاییهایی که هنوز در بازداشت هستند عبارتند از جاناتان پاگان، که به همراه همسر ونزوئلایی خود یک نانوایی در ونزوئلا را اداره میکرد.
آنها همچنین شامل خورخه وارگاس، مرد مسنتری با مشکلات سلامتی است که به گفته بازگشتگان، آنقدر تحلیل رفته که برای بیرون آمدن از رختخواب به کمک نیاز دارد.
آمریکایی سوم جوزف سنت کلر، یک جانباز نیروی هوایی است که چهار دوره در افغانستان خدمت کرده و به گفته پدرش برای درمان اختلال استرس پس از سانحه به منطقه سفر کرده بود.

پدرش، اسکات سنت کلر، گفت: "او به کشورش خدمت کرد." آقای سنت کلر نگران این بود که چگونه PTSD پسرش بر او در زندان تأثیر میگذارد. او از دولت ترامپ خواست تا هر کاری که میتواند برای بیرون آوردن او انجام دهد.
پدر گفت: «من در یک اتاق بسیار تاریک هستم و به دنبال روزنهای از نور هستم.»
دستگیری
ونزوئلا - کوهها، سواحل و مردمش - آنها را صدا میکردند.
سپتامبر گذشته بود. آقای وبر، 62 ساله، که خود را یک توسعهدهنده نرمافزار توصیف میکند، گفت که در یک سفر سیاهه آرزوها در آمریکای لاتین به سر میبرد.
دیوید گیوم، 30 ساله، یک پرستار سیار اهل فلوریدا بود که وقت آزاد داشت. او فکر کرد: "من سه هفته فرصت دارم. من واقعاً میخواهم کار متفاوتی انجام دهم."
دیوید استرلا، 64 ساله، پدر پنج فرزند اهل نیوجرسی بود که به طور نیمهوقت در اکوادور زندگی میکرد. او گفت که فقط میخواست دوستانش را ببیند.
آنها توضیح دادند که همه مسافرانی جسور بودند، بیخبر از اینکه به سمت یک تله سیاسی شتاب میگیرند.

آقای وبر ویزا گرفت و در کشور سفر کرد - در امتداد خط ساحلی ونزوئلا رانندگی کرد، در کوه رورایما پیادهروی کرد - قبل از اینکه مقامات در فرودگاه او را در 19 سپتامبر به یک سو کشیدند، به گفته او، او را در یک پایگاه نظامی حبس کردند، با هواپیما به کاراکاس بردند و در یک زندان با امنیت بالا به نام Rodeo One رها کردند.
دوست دخترش، یک شهروند ونزوئلایی، نیز در کنار او بازداشت شد.
آقای گیوم، که در همان روز بازداشت شد، و آقای استرلا، که در 9 سپتامبر بازداشت شد، حتی قبل از دستگیری خود وارد کشور نشدند. هر دو به کوکوتا، در مرز کلمبیا و ونزوئلا رسیدند و به دنبال اجازه ورود به عنوان گردشگر بودند.
آقای استرلا گفت که پس از ارائه گذرنامه خود به مقامات ونزوئلا، به سمت یک وسیله نقلیه هدایت شد، دستبند زده شد، سرپوشیده شد و سوار هواپیما به کاراکاس شد.
آقای گیوم و نامزدش، جارالمی باراداس، یک شهروند ونزوئلایی، با ماشین به پایتخت فرستاده شدند.
آقای استرلا به یاد میآورد که در کاراکاس پنج روز را روی صندلی در یک مرکز متعلق به آژانس ضد جاسوسی نظامی کشور گذرانده است. دستبندهایی با سنبلههای داخلی مچ دست او را پاره کردند.
مقامات تلفن او را جستجو کردند و از او بازجویی کردند، همیشه با دوربینهای در حال فیلمبرداری.
او گفت: "مشخص بود که آنها نمیدانند من کی هستم یا هیچ تصوری ندارند که چرا من را گرفتهاند، جز اینکه من آمریکایی هستم."
هر دو مرد گفتند که به Rodeo One نیز برده شدهاند، تا لباس زیر برهنه شدهاند، عکس گرفته شدهاند، تراشیده شدهاند و سلولهایی در طبقهای پر از خارجیها به آنها داده شده است.
دهها و دهها خارجی.


مردی به نام Shark زندان را اداره میکرد. نگهبانان فقط نامهای مستعار خود را میدادند - Bronco، Lucifer - که روی یقههای خود میزدند.
به گفته آقای استرلا، سلولها، دو و نیم قدم در پنج و نیم قدم، بتنی با درهای فلزی بودند. آمریکاییها در Rodeo One به گفته خودشان تمام روز در این جعبهها محبوس بودند.
زندانیان ونزوئلایی، از جمله اعضای مخالف ارتش، در طبقه بالایی نگهداری میشدند. برخی از آنها برای هفتهها در یک اتاق کوچک به نام "منطقه تنبیه" نگهداری میشدند، جایی که برهنه شده و غذای کمی به آنها داده میشد. آقای گیوم پس از یک بازدید کوتاه این موضوع را کشف کرد.
آنها گفتند که Shark درخواستهای آمریکاییها برای دیدن وکلا و مقامات آمریکایی را نادیده گرفت.
از بین همه بازداشتشدگان آمریکایی، آقای وبر شاید باتجربهترین فرد در این وضعیت بود. او دو سال قبل پس از محکوم شدن به پولشویی برای یک کارتل مواد مخدر از زندان ایالات متحده آزاد شده بود.
مقامات فدرال گفتند که او سوابق قبلی در زمینه کلاهبرداری با کارت اعتباری، قاچاق، سرقت بزرگ و فرار از قانون داشته است - در دهه 1980، او از زندانی در کالیفرنیا فرار کرد. طبق گزارشهای خبری در آن زمان، در حادثهای جداگانه در دهه 1990، او پس از یک تعقیب و گریز با سرعت بالا دستگیر شد و متهم به استفاده از چکهای تقلبی برای خرید جت اسکی و پورشه شد.
آقای وبر گفت که همه اینها "بخش گذشته" زندگی او بوده است، و او به عنوان توریست - و برای بررسی صنعت بیت کوین - بدون هیچ برنامهای برای ارتکاب جرم به ونزوئلا رفته است.
او گفت: "من کارهایی انجام دادهام که غیرقابل بخشش هستند. اما این چیزی نیست که من اکنون هستم."
در Rodeo One، او به نوعی رهبر تبدیل شد، که دیگران او را "کاپیتان" و "خشمگین G" مینامیدند. و یک صبح، او شکست.
او به یاد میآورد که فریاد زد: "ما همه بیگناه هستیم!" و به در سلولش کوبید. "اجازه دهید برویم!"
به گفته مردان، دیگران نیز به او پیوستند. خشم گسترش یافت. جوشهای فلزی شروع به ترکیدن کردند. بلوکهای بتنی شل شدند.
آقای وبر گفت که دو زندانی از بلوکهای شل به عنوان چکش استفاده کردند و درهای سلولشان باز شد.
اما احساس پیروزی دیری نپایید.
آقای گیوم گفت که نگهبانان تجهیزات ضد شورش را برداشتند، به زندانیان اسپری فلفل زدند، کیسههایی را روی سرشان انداختند و شروع به کتک زدن آنها کردند.
آقای گیوم ادامه داد: "یکی از رهبران هنگ، آمد و پایش را روی سر من گذاشت. او گفت: "به ونزوئلا خوش آمدید. به جهنم خوش آمدید."

در واشنگتن، آقای ترامپ تازه رئیس جمهور شده بود و در کاراکاس، آقای مادورو خواستار آغاز جدیدی در روابط دوجانبه بود. در 31 ژانویه، آقای ترامپ، آقای گرنل را به ونزوئلا فرستاده بود.
این دیدار یک پیروزی بزرگ برای رهبر ونزوئلا بود که سالها بود که از سوی یک مقام آمریکایی مورد بازدید عمومی قرار نگرفته بود.
این خودکامه، با لبخند برای عکاسان، نه تنها موافقت کرد که زندانیان آمریکایی را آزاد کند، بلکه موافقت کرد که ونزوئلاییهایی را که از ایالات متحده اخراج شدهاند، بپذیرد. این کلید جاهطلبیهای آقای ترامپ برای اخراج میلیونها مهاجر بود.
نگهبانان آقای وبر، آقای گیوم، آقای استرلا و سه نفر دیگر را به سمت یک ماشین هدایت کردند. آقای گیوم میتوانست خط ساحلی کارائیب را هنگام فرود به سمت فرودگاه ببیند.
او گفت که تا زمانی که سوار هواپیما نشده بود، باور نکرد که به خانه میرود.
در هوا مردان تماسی از آقای ترامپ دریافت کردند.
پس از آن، آقای استرلا رئیس جمهور را "فوق العاده" خواند و گفت که سپاسگزار است که دولت آزادی آنها را در اولویت قرار داده است. اما او از کمک محدودی که پس از ورود دریافت کرد، گیج شده بود - او گفت که 40 پوند در دوران بازداشت از دست داده است و با مشکلات جدی عصبی و کمر به خانه بازگشته است.
او گفت که شب آزادی آنها، مردان در یک هتل رها شدند "و تمام". هیچ معاینه پزشکی فراتر از بررسی علائم حیاتی. هیچ ملاقاتی از طرف یک روانشناس. هیچ دعوتی به یک برنامه توانبخشی دولتی - چیزی که معمولاً به زندانیان بازگشته ارائه میشود.
آنها گفتند که تا ماه مارس مردان از وزارت امور خارجه تماسهایی دریافت کردند و به آنها گفتند که آقای روبیو آنها را "به ناحق بازداشت شده" اعلام کرده است، برچسبی که سالها دسترسی به کمک را فعال میکند.
سخنگوی وزارت امور خارجه گفت که دولت با بازگشتگان در تماس است و در تلاش است تا حمایت بیشتری از آنها ارائه دهد.
شش هفته پس از آزادی، آقای گیوم در کلمبیا زندگی میکند و با خانواده نامزدش، خانم باراداس، در حالی که او در زندان است، میماند.
او در میان حداقل دوازده ونزوئلایی است که در کنار آمریکاییها دستگیر شدهاند - دوست دختران، همسران و بستگان آنها. بازگشتگان آمریکایی معتقدند که همه آنها هنوز در زندان هستند.
آقای گیوم گفت که بازداشت دوست دخترش او را تسخیر میکند و باعث میشود احساس "بیشرفی" کند.
او آزاد است اما او نیست، او گفت، و بنابراین قلب و شادی او هنوز در ونزوئلا به دام افتاده است.

آقای وبر گفت که به PTSD، اضطراب و افسردگی مبتلا است. او و دوست دخترش در یک آپارتمان یک خوابه در تمپه، آریزونا، در انتظار محاکمه به سر میبرند.
هر دو متهم به ورود غیرقانونی به ایالات متحده هستند - آنها در حالی که سوار هواپیما در فرودگاه هستند دستگیر شدند، به گفته آقای وبر.
او میترسد که در آمریکا به زندان برود.
همانطور که او گفت: "من نمیتوانم زندان بیشتری را تحمل کنم. اگر من را برگردانند، نمیدانم چه کاری انجام خواهم داد."
برای آقای استرلا، بزرگترین چالش او این است که چگونه به زندگی "عادی" خود بازگردد.
او در حال حاضر با یک مشاور در نیوجرسی صحبت میکند و در دوران بازداشت در ونزوئلا، با وحشت به یاد آورد، هر چند ساعت یک بار از خواب بیدار میشد تا اطمینان حاصل کند که آزادیاش "یک رویا نیست".
او به این فکر میکند که اگر میدانست چه اتفاقی میافتد، آیا هرگز این سفر را انجام میداد یا نه. و او پاسخ میدهد: "من این کار را نمیکردم."