با نزدیک شدن به پایان فصل دوم سریال «جداسازی» (Severance)، این نمایش یک «لحظه فرهنگی» ایجاد کرده است که نحوه بحث مردم درباره تعادل کار و زندگی را تغییر میدهد.
توماس لانز (Thomas Lanese) در شغل خود در یک فروشگاه پوشاک در سوهو، از عباراتی استفاده میکند که هرگز در خارج از محیط کار به زبان نمیآورد، مانند: «این ایمیل را تا پایان روز برای شما ارسال خواهم کرد.» او میگوید، گاهی اوقات احساس میکند که دو زندگی جداگانه را تجربه میکند.
این موضوعی است که ممکن است طرفداران سریال «جداسازی» (Severance) با آن ارتباط برقرار کنند. در این نمایش پرطرفدار که فصل دوم آن هفته آینده در اپل تیوی پلاس (Apple TV+) به پایان میرسد، شخصیتها به معنای واقعی کلمه دو زندگی متمایز دارند.
«درونها» (innies) (بدون ارتباط با ناف) خودِ کاری آنها هستند. «برونها» (outies) در هر جایی خارج از محل کار وجود دارند. آنها تصمیم گرفتهاند برای شرکت لومن اینداستریز (Lumon Industries)، یک شرکت بیوتکنولوژی کار کنند، جایی که آنها از زندگی شخصی خود «جدا شدهاند» و درونها و برونهای آنها هیچ ایدهای از آنچه در دنیای یکدیگر میگذرد، ندارند.
این اصطلاحات اکنون در خارج از نمایش نیز کاربرد پیدا کردهاند، به طوری که از innie به عنوان مخفف حضور در محل کار استفاده میشود. درون شما نمیتواند خوردن آبنبات رایگان در دفتر را متوقف کند، حتی اگر بیرون شما سعی دارد مصرف قند را کاهش دهد. درون شما لباسهای غیرجذابی مانند دامنهای مدادی تا زانو میپوشد، حتی اگر بیرون شما تاپهای کوتاه و دامنهای کوتاه میپوشد. و بیرون شما تا دیروقت مهمانی میگیرد زیرا درون شما باید با خماریها کنار بیاید.
آقای لانز (Lanese)، یک فروشنده ۲۶ ساله و طراح بازی، میگوید: «وقتی در محل کار هستید، نوعی ظاهر متفاوت از آنچه در خانه یا با دوستان خود دارید، به خود میگیرید.» او در ماه ژانویه، یک ویدیوی طنزآمیز در TikTok بازسازی صحنهای از فصل اول سریال «جداسازی» (Severance) منتشر کرد که تقریباً سه میلیون بازدید داشته است. در آن، درون او به وضوح منزجر میشود زیرا ویژگیهای ناخوشایندی را در مورد بیرون خود کشف میکند. به عنوان مثال، بیرون او سه بار در مسابقات ۵ کیلومتر دیزنی به عنوان میکی ماوس شرکت کرده است. او زیر آن نوشت: «درک اینکه درون شما با بیرون شما دوست نخواهد بود.»
آقای لانز میگوید: «این تقریباً نوعی جدایی است.»
تمایل به جدا کردن زندگی کاری از زندگی خانوادگی مدتهاست که موضوع بحث بوده است، به طوری که برخی مانند آقای لانز تلاش میکنند این دو را از هم جدا کنند. این نمایش این احساس را به حدی افراطی میرساند: لومن (Lumon) جداسازی را به عنوان راهی برای رهایی از احساسات یا تجربیات دشوار ارائه میدهد و ظاهراً به کارمندان یک تعادل واقعی بین کار و زندگی میدهد. به عنوان مثال، مارک (با بازی آدام اسکات (Adam Scott)) تصمیم میگیرد جدا شود تا بتواند از درد مرگ همسرش در محل کار فرار کند. (در نهایت، درون و بیرون او حقایق اصلی را به اشتراک میگذارند و درد به طرز غیرمنتظرهای به درونشان نفوذ میکند.)
اما حتی فراتر از استفاده از این اصطلاح به عنوان مخفف حضور در محل کار، جداسازی میتواند برای هر نوع جداسازی خود از خود نیز اعمال شود.
آدام آلکسیچ (Adam Aleksic)، زبانشناس و نویسنده کتابی به نام «الگواسپیک: چگونه رسانههای اجتماعی آینده زبان را متحول میکنند» میگوید: «این هر نوع جدایی خود از چیزی ناراحتکننده در مقابل چیزی است که ناراحتکننده نیست.»
آقای آلکسیچ (Aleksic) میگوید: «من در یک قایق سواری بسیار ناراحتکننده و متلاطم با چند دوست بودم و آنها شوخی میکردند که نسخه درونی ما باید این قایق سواری را تجربه کند تا نسخه بیرونی ما بتواند بعداً از جزیره لذت ببرد.» «این راهی برای کنار آمدن است.»
به گفته آقای آلکسیچ (Aleksic)، فصل دوم درام محبوب علمی تخیلی «یک لحظه فرهنگی ایجاد کرده است که مدتهاست نداشتهایم» و innie و outie به لیستی از اصطلاحات فرهنگ عامه پیوستهاند که از اشکال مختلف سرگرمی میآیند. به عنوان مثال، اصطلاح «منطقه دوستی» (friend zone) از نمایش «دوستان» (Friends) گرفته شده است. «Debbie Downer» از «Saturday Night Live» آمده است. «Gaslight» از فیلم «Gaslight» محصول سال 1944 آمده است. حتی با بازگشت به شکسپیر (Shakespeare)، عباراتی مانند «تعقیب غاز وحشی» (wild goose chase) و «در مخمصه» (in a pickle) از این شاعر آمدهاند و در واژگان ما ریشه دواندهاند.
آقای آلکسیچ (Aleksic) با اشاره به نقش رسانهها در شکل دادن به زبان ما میگوید: «زبان ما واقعاً بر اساس این مجموعه گسترده از ارتباطات بین متنی ساخته شده است که از شکسپیر (Shakespeare) تا نمایش "دوستان" (Friends) را شامل میشود.»
او افزود: «این بسیار بسیار محتمل است که ما عبارات "درون" (innie) و "بیرون" (outie) را در نقطهای درونی کنیم که صد سال دیگر، مردم هنوز از آن استفاده میکنند و از این مرجع رسانهای که در یک زمان از نظر فرهنگی مهم بود، استفاده میکنند.»
او گفت که فکر میکند این عبارات قدرت ماندگاری دارند زیرا خودهای جدا شده را به روشی محاورهای توصیف میکنند که قبلاً وجود نداشته است. اگرچه زبانهایی مانند «خود واقعی» (true self) و «تغییر کد» (code switch) وجود دارد، اما این عبارات بالینیتر به نظر میرسند.
او گفت: «معمولاً در زبانشناسی، وقتی چیزی به خوبی در مورد ایدهای که قبلاً نداشتهایم اعمال میشود، احتمال بیشتری وجود دارد که آن کلمات باقی بمانند.» «من احساس میکنم این بهترین راهی است که برای توصیف نسخههای جدا شده خود داریم، که در جامعهای که از کسی که هستیم ناراضی هستیم، اهمیت بیشتری پیدا میکنند.»
زوئی رز برایانت (Zoë Rose Bryant)، نویسندهای از الک هورن، نبراسکا (Elkhorn, Neb.)، گفت که اکنون بیش از هر زمان دیگری، جدایی ذاتی در پویایی درون و بیرون جذاب است «زیرا به نظر میرسد که جهان بیشتر روزها در آتش میسوزد، و قطعاً تمایلی برای خاموش کردن و نادیده گرفتن کامل همه اینها وجود دارد.»
خانم برایانت (Bryant)، ۲۵ ساله، پستی را در X به اشتراک گذاشته بود درباره داشتن حسابهای رسانههای اجتماعی جداگانه برای عموم و برای دوستان که میخواند: «جابجایی بین اصلی و خصوصی تا حدودی شبیه این است که من در حال انتقال از درون خود به بیرون خود هستم.»
برخی از شرکتها نیز قبلاً این زبان را در رسانههای اجتماعی به کار گرفتهاند.
در X، فرودگاه بینالمللی دنور (Denver International Airport) عکسی از یک هواپیما در حال بلند شدن با پیامی منتشر کرد که میخواند: «این علامتی است برای درون شما تا برای بیرون شما یک تعطیلات رزرو کند. هر دو سزاوار آن هستید.»
و در صفحه TikTok هیلتون (Hilton)، پستی منتشر شد: «درون من در حال انجام شغل احمقانه خود است تا بیرون من بتواند یک تعطیلات در مکزیک رزرو کند.»
آقای آلکسیچ (Aleksic) گفت که سوار شدن برندها بر هر روند رسانههای اجتماعی این روزها اجتناب ناپذیر است.
او گفت: «گاهی اوقات در نهایت آن را از بین میبرد.» «پیش بینی اینکه آیا چیزی باقی خواهد ماند یا خیر، دشوار است.»