الی شوپ استادیار فلسفه و مدیر مشترک علوم انسانی پزشکی و اخلاق زیستی در دانشگاه تگزاس در آرلینگتون است.
هر ساله دهها هزار آمریکایی فوت میکنند در حالی که کسی قادر یا مایل به مطالبه بقایای آنها نیست. برخی بدون بستگان زنده فوت میکنند، در حالی که برخی دیگر از خانواده جدا شدهاند. بسیاری از آنها توسط عزیزانشان که با کمال میل آنها را به خاک می سپردند زنده میمانند، اما توانایی پرداخت هزینههای سوزاندن یا دفن را نداشتند.
در ماه سپتامبر، مرکز علوم بهداشتی دانشگاه شمال تگزاس در فورت ورث به دلیل تشریح بقایای بی ادعای صدها نفر بدون رضایت آنها یا اجازه نزدیکترین بستگانشان، خبرساز شد. این اجساد توسط مقامات شهرستانی به مرکز علوم بهداشتی فرستاده شد تا از پرداخت هزینه سوزاندن برخی از فقیرترین ساکنان خود اجتناب کنند. این کار نه غیرقانونی بود و نه مختص تگزاس. در واقع، استفاده از اجساد بیادعا یکی از قدیمیترین رازهای کثیف در پزشکی است.
یک قرن پیش، اجساد بیادعا و همچنین اجساد زندانیان اعدام شده، منبع پیشفرض نمونههای آموزشی برای دانشکدههای پزشکی ایالات متحده بود. اگر تعداد آنها برای پاسخگویی به تقاضای رو به رشد کافی نبود، آناتومیستها از کمک سارقان قبر و آدمربایان بدن کمک میگرفتند، که تجارت غیرقانونی خود را در جوامعی که برای مبارزه با آنها بسیار ناتوان بودند، انجام میدادند.
به نظر میرسد که عادتهای قدیمی به سختی از بین میروند.
آشنایی من با راز بی ادعا در سال 2021 در حالی که به صورت داوطلبانه در یک مرکز نگهداری سالمندان در فورت ورث کار می کردم، رخ داد. یک روحانی بی مقدمه اظهار داشت که یکی از بیماران ما، که گیرنده مدیکید و بدون بستگان نزدیک است، به زودی "به دانشکده پزشکی خواهد رفت". وقتی توضیح داد منظورش چیست - اینکه او بدون توجه به خواسته هایش پس از مرگ به میز اتاق تشریح منتقل می شود - شوکه شدم. من به عنوان یک متخصص اخلاق و محقق پزشکی، تصمیم گرفتم بیشتر بیاموزم.
در سال 2023، تیم من در دانشگاه تگزاس در آرلینگتون متوجه شد که حدود 14 درصد از اجساد مورد استفاده برای آموزش پزشکی در تگزاس از بقایای بی ادعا نشأت گرفته است و انتشار یافتههای ما در JAMA باعث یک تحقیق NBC شد که دانشگاه شمال تگزاس را به عنوان محرک اصلی این روندها معرفی کرد.
این دانشگاه در پاسخ به اعتراض عمومی متعاقب آن، مقاماتی را که این برنامه را رهبری میکردند اخراج کرد و روز دوشنبه اعلام کرد که رئیس مرکز علوم بهداشتی آن استعفا داده است. و اگرچه دانشگاه برنامه هدایای آناتومیک خود را به حالت تعلیق درآورد، آنچه در آنجا اتفاق افتاد در دانشگاههای سراسر کشور در حال وقوع است. بر اساس نظرسنجی منتشر شده در سال 2019، 12 درصد از دانشکدههای پزشکی ایالات متحده همچنان اجساد فقیران بی ادعا را در کنار اجساد اهداکنندگان داوطلب پذیرفتند.
اکثر مردم نمی خواهند پس از مرگ تشریح شوند، حتی برای یک هدف نجیب. برخی از باورهای مذهبی آن را منع می کنند. یکی از ارکان اخلاق پزشکی امروزی، اصل خودمختاری است که متخصصان پزشکی را ملزم می کند به ارزش ها و ترجیحات افراد تحت مراقبت خود احترام بگذارند. آیا این تعهد با مرگ یک فرد پایان می یابد؟ اگر چنین است، چرا وقتی افراد ثروتمند نیز بدون وصیت نامه یا بستگان نزدیک می میرند، اجساد آنها را نیز مانند فقرا جمع آوری نمی کنیم؟ چرا فقط ثروتمندان باید برای اهدای بدن فرم رضایت را امضا کنند؟
شاید فکر کنید این یک مسئله ضروری است. شکی نیست که دانشجویان پزشکی به اجسادی نیاز دارند تا حرفه خود را تمرین کنند. اما به لطف قانون یکنواخت اهدای آناتومیک سال 1968، آمریکایی ها حق دارند بدن خود را به علم اهدا کنند - و بسیاری این کار را می کنند. امروزه، اکثریت اجساد مورد استفاده در دانشکده های پزشکی توسط فرد متوفی یا بستگان نزدیک اهدا شده است. نظرسنجی منتشر شده در سال گذشته از برنامه های اهدای بدن آکادمیک در ایالات متحده نشان داد که 70 درصد معمولاً به اندازه کافی برای برآوردن نیازهای مؤسسات خود دریافت می کنند، 17 درصد مازاد دریافت می کنند و تنها 13 درصد بسیار کم دریافت می کنند.
واقعیت غم انگیز این است که استفاده از بی ادعاها کمتر مربوط به آموزش پزشکان برای نجات جان افراد است و بیشتر مربوط به صرفه جویی در هزینه ها است - و گاهی اوقات حتی کسب درآمد. عرضه مداوم اجساد بی ادعا که توسط دانشگاه شمال تگزاس دریافت می شد، بسیار فراتر از نیازهای دانشجویان خود بود، تا حدی که توانست میلیون ها دلار با اجاره دادن مازاد به گروه های خارجی و تولیدکنندگان تجهیزات پزشکی به دست آورد.
دولت فدرال باید مقرراتی را وضع کند که رضایت کتبی متوفی یا بستگان نزدیک وی را برای اهدای کل بدن الزامی کند. در غیاب چنین قانونی، دولتهای ایالتی و محلی میتوانند وارد عمل شوند. نیویورک، هاوایی و ورمونت قوانینی را تصویب کردهاند که استفاده از اجساد بی ادعا را در آموزش و تحقیقات ممنوع میکند و میتواند به عنوان مدلی برای ایالتهایی باشد که هنوز این کار را نکردهاند. در سطح محلی، شهرستانها عمدتاً کنترل میکنند که چه اتفاقی برای اجساد بی ادعای ساکنانشان میافتد و میتوانند سیاستهایی را اتخاذ و بودجههایی را برای تضمین اینکه بی ادعاها به جای تشریح، سوزانده یا دفن شوند، تخصیص دهند.
در بسیاری از مکانهایی که استفاده از اجساد بیادعا هنوز قانونی است، دانشکدههای پزشکی ایالات متحده باید با اعلام صریح این موضوع که فقط بقایای کسانی را که داوطلبانه بدن خود را به علم واگذار کردهاند میپذیرند، اعتماد عمومی را بازسازی کنند.
بسیاری از کسانی که تنها و در فقر می میرند، زندگی سختی را در حاشیه جامعه گذرانده اند. برخی از آنها توسط همان سیستم مراقبت های بهداشتی که مشتاقانه بقایای آنها را تجاری می کند، ناکام مانده اند. بیمار ما در آسایشگاه، که بدون توجه به اینکه دوست داشت یا نه، محکوم به تشریح بود، سزاوار بهتر از این بود، و بسیاری دیگر که بقایای آنها بدون رضایت آنها مورد استفاده قرار گرفت، نیز سزاوار بودند.
اگر نمی توانیم مشکلات اجتماعی را که باعث می شود اجساد آمریکایی ها بی ادعا بمانند حل کنیم، حداقل در توان ماست که مطمئن شویم بقایای آنها با احترام رفتار می شود.