جمهوری تکنولوژیک. نوشته الکساندر کارپ و نیکلاس زامیسکا. Crown Currency; ۳۲۰ صفحه؛ ۳۰ دلار. Bodley Head; ۲۵ پوند
الکس کارپ، بنیانگذار و رئیس پالانتیر، تامین کننده نرم افزار برای ارتش ها و سازمان های جاسوسی غربی، می گوید: «SILICON VALLEY راه خود را گم کرده است.» او نگران است که صنعت فناوری آمریکا نقش ارتش را در ایجاد آن فراموش کرده است. او میگوید این صنعت از کار در زمینه دفاعی دوری میکند و ترجیح میدهد محصولات مصرفی بیاهمیتی مانند برنامههای تحویل غذا و پلتفرمهای اشتراکگذاری ویدیو بسازد. به گفته او هیچ رئیس فناوری جرات نمیکند مواضع اصولی و نامحبوبی مانند کار بر روی فناوری نظامی اتخاذ کند (البته به جز خود نویسنده).
اما اکنون AI (هوش مصنوعی) از راه رسیده است و دشمنان آمریکا در تلاشند تا از آن در امور نظامی استفاده کنند. بنابراین، همانند سلاحهای هستهای در دهه ۱۹۴۰، زمانی که متخصصان فناوری دست در دست دولت کار میکردند (و در نتیجه سیلیکون ولی به وجود آمد)، همتایان امروزی آنها نیز باید برای دفاع از آمریکا دوباره همین کار را انجام دهند. افسوس که وطنپرستی و حس وظیفه مدنی در میان نسلی از متخصصان فناوری که به دولت بیاعتماد هستند و از صلحطلبی سادهلوحانه حمایت میکنند، از مد افتاده است. آقای کارپ اظهار تاسف میکند که ای کاش یک متخصص فناوری شجاع قدم پیش میگذاشت و راه را نشان میداد: اینکه متخصصان فناوری وطنپرستتر شوند و تمایل بیشتری به توسعه فناوری نظامی داشته باشند و دولتها بیشتر شبیه صنعت فناوری نوآور و سریعالسیر شوند.
این استدلال در کتاب "جمهوری تکنولوژیک" مطرح شده است که به طور مشترک توسط آقای کارپ و نیکلاس زامیسکا، همکارش در پالانتیر، نوشته شده است. این کتاب که قبل از انتخابات آمریکا در نوامبر ۲۰۲۴ نوشته شده بود، پس از آن منتشر شده است. برخلاف بسیاری از همتایانش، آقای کارپ از کامالا هریس حمایت کرد. با این حال، با پیروزی دونالد ترامپ، بسیاری از چیزهایی که آقای کارپ خواستار آن است، اکنون اتفاق افتاده است—اما نه به آن شکلی که او ممکن است آرزو کرده باشد.
آقای کارپ درست میگوید که متخصصان فناوری آمریکایی میتوانند استعدادهای خود را در زمینههای بهتری نسبت به برنامههای مصرفی بیاهمیت به کار گیرند. اما ادعای او مبنی بر اینکه آنها کار نظامی انجام نخواهند داد، دور از واقعیت است. نگرشها پس از حمله روسیه به اوکراین تغییر کرد و این تغییر پس از انتخاب آقای ترامپ سرعت گرفت. گوگل ممنوعیت استفاده نظامی از فناوری AI خود را در ماه فوریه لغو کرد. سرمایهگذاران در حال سرازیر شدن به استارتآپهای فناوری دفاعی هستند. قیمت سهام خود پالانتیر ماه گذشته به بالاترین حد خود رسید. امروزه ارزش بازار این شرکت حدود ۱۷۴ میلیارد دلار است که حدود سه برابر بیشتر از یک سال پیش است.
در مورد این ایده که روسای فناوری تصمیمات نامحبوب اتخاذ نخواهند کرد، چه؟ آنها اخیراً این کار را انجام دادهاند، ظاهراً برای راضی کردن آقای ترامپ. (تقریباً همه بزرگان سیلیکون ولی در مراسم تحلیف آقای ترامپ حضور داشتند.) جف بزوس از آمازون دیدگاههای محافظهکارانه را در واشنگتن پست، روزنامهای که مالک آن است، ترویج کرده است که باعث خروج مشترکان شده است. مارک زاکربرگ از متا به دلیل کاهش بررسی صحت اطلاعات و درخواست «انرژی مردانه» بیشتر در محل کار مورد انتقاد قرار گرفته است. در مورد این تصور که واشنگتن میتواند از نگرش «سریع حرکت کن و چیزها را خراب کن» صنعت فناوری استفاده کند، این نیز به وقوع پیوسته است، زیرا ایلان ماسک به طور آشفته در حال اعمال شوکدرمانی به دولت فدرال است.
گفتن اینکه زمانبندی آقای کارپ عالی است یا وحشتناک، دشوار است. کتاب او درست زمانی از راه رسیده است که بسیاری از چیزهایی که او از آنها دفاع میکند محقق شدهاند، اما به روشهای غیرمنتظره—مانند یک افسانه که در آن برآورده شدن یک آرزو دارای معایب غیرمنتظره است. این استدلال با تاریخچهای مختصر از صنعت فناوری آمریکا، نقل قولهایی از چهرههای برجسته، مقدار زیادی تسویه حساب و گشت و گذارهای غیرواقعی در مورد آنچه مدیران میتوانند از زنبورهای عسل و تئاتر بداهه بیاموزند، پر شده است. التقاط فکری کتاب به وضوح بر اساس التقاط فکری یووال نوح هراری، مورخ مورد علاقه سیلیکون ولی، الگوبرداری شده است. اما «جمهوری تکنولوژیک» بسیار کمتر قانعکننده است. آقای کارپ به آنچه آرزویش را داشت رسیده است، اما ممکن است از نتیجه آن خوشش نیاید. ¦