پسر من دانشجوی سال آخر کالج است. بهترین دوست و هماتاقیاش در چهار سال گذشته، اخیراً چیزی را از او برداشته که در مخفیگاهی بوده که هیچکس جز پسرم و این دوست از آن خبر نداشته است. وقتی پسرم با او روبرو شد، دوستش انکار کرد و تنها پس از اعتراف یکی دیگر از پسرها به مشارکت در دزدی، اعتراف کرد که آن را برداشته است. دوستش هرگز به طور جدی به این موضوع نپرداخت، جز اینکه عذرخواهی مختصری کرد. پسرم ویران و شوکه شده بود که کسی که او را «به نزدیکی یک برادر» میدانست، به او دروغ بگوید و از او دزدی کند. برای افزودن توهین به جراحت، این فرد از یک خانواده ثروتمند میآید.
چند ماه قبل از این حادثه، اتفاق دیگری افتاد. پسرم اشاره کرد که ودیعه امنیتی آپارتمان قبلی که با هم شریک بودند، هرگز برگردانده نشده است. قرار بود چک به نام یکی از چهار هماتاقی نوشته شود و سپس به طور عادلانه بین بقیه تقسیم شود. من با شرکت تماس گرفتم و آنها کپی پشت و روی چک را برای من فرستادند که توسط همان هماتاقی دروغگو امضا و واریز شده بود.
دوستی پسرم با او از سر گرفته شده است و افشای این اطلاعات جدید نه تنها رابطه او با این فرد، بلکه با سایر هماتاقیهایی که هنوز با هم زندگی میکنند را نیز از بین میبرد. آیا من تعهد اخلاقی دارم که به پسرم بگویم، یا باید اجازه دهم او آخرین سال تحصیلیاش را با این گروه صمیمی از پسرها به خوبی و خوشی ادامه دهد؟ — نام محفوظ
از طرف اخلاقدان:
آنت بایر، فیلسوف، زمانی اظهار داشت: «ما در فضایی از اعتماد زندگی میکنیم، همانطور که در جو زندگی میکنیم و تنها زمانی متوجه آن میشویم که کمیاب یا آلوده شود.» در حالی که روشهای اعتماد پسرتان اغلب به او کمک میکند، اما رها کردن او در جهل، او را در برابر کسی آسیبپذیر میکند که ممکن است از سوء استفاده از او رضایت انحرافی پیدا کند. (آیا واقعاً ممکن است دو اپیزودی که شما از آن اطلاع دارید، تمام خیانتهای هماتاقیاش را نشان دهد؟) موضوع فقط ابزاری نیست. داشتن درکی از یک واقعیت مستقل - توانایی پیمایش روابط پیچیده در پرتو حقیقت - برای عاملیت ما و امکان وجود انسانی اصیل، ضروری است. این واقعیت که پسرتان در کالج است، زمانی برای توسعه استقلال و قضاوت بزرگسالان، وضعیت را بیش از پیش پرمخاطره میکند.
در «نمایش ترومن»، شخصیت اصلی از نوعی زندگی شاد و آرام برخوردار است که شما برای پسرتان میخواهید، اما وقتی واقعیت برای او آشکار میشود که در دنیایی صحنهسازی شده، در میان روابط صحنهسازی شده زندگی میکند، نمیتواند با کسانی که او را فریب دادهاند، هر چقدر هم که نیتشان خیرخواهانه باشد، در آرامش باشد. اگرچه پسرتان میتواند از دانستن آنچه که باید به او بگویید پشیمان شود، اما نمیتواند واقعاً فریب را ترجیح دهد. توانایی انتخاب کردن، مستلزم دانستن حقیقتی است که او آن را رد میکند. حالا، فرض کنید پسرتان نه تنها متوجه شود که دوست فرضیاش او را فریب داده، بلکه شما هم این موضوع را از او پنهان کردهاید. آیا او دلیلی برای احساس خیانت مضاعف نخواهد داشت؟
بنابراین آنچه را که آموختهاید با پسرتان در میان بگذارید. نیازی نیست در مورد دوست دروغین قضاوتی بکنید - اینکه پسرتان چگونه میخواهد پاسخ دهد، به خودش مربوط است. فقط فضای اعتماد بین خود و پسرتان را آلوده نکنید. به نظر من، بهبودی از فریبکاریهای یک تبهکار آسانتر از کشف این است که کسی که باید به شما کمک میکرد واضح ببینید، در عوض، انتخاب کرده است که شما را در مه فریب آسوده رها کند.
یک سوال اضافی
ما برای تعطیلات بهاری به پاریس میرویم، اما از سیاستهای راست افراطی آمریکا خجالت میکشیم. همسرم قصد دارد یک سنجاق سینه برگ افرا بپوشد تا خود را کانادایی جا بزند و از من و بچهها هم میخواهد که این کار را انجام دهیم. من نگرانم که این کار صداقت ما را به خطر بیندازد و به پاریسیهایی که حقیقت را کشف میکنند توهین کند. اما این فریب میتواند سفر ما را دلپذیرتر کند. نظر شما چیست؟ — نام محفوظ
از طرف اخلاقدان:
لطفاً آن سنجاقها را زمین بگذارید. در غیر این صورت، شما هر تعاملی را با یک دروغ شروع میکنید، در حالی که با پرچم کانادا – که برای بسیاری از کاناداییها معنایی دارد – به عنوان وسیلهای برای راحتی خود رفتار میکنید. علاوه بر این، پاریسیها با بازدیدکنندگانی از همه جا سر و کار دارند و مطمئناً میدانند که شهروندان همیشه با دولتهای خود همسو نیستند. برای مثال، مارین لوپن، سیاستمدار راست افراطی، پایگاه حمایتی قوی در فرانسه دارد و انتظار میرود نخست وزیر بعدی کانادا فردی بسیار محافظه کار باشد. خود را از تظاهر به دانستن کلمات سرود "O Canada" خلاص کنید. میهنپرستی اخلاقی به معنای توانایی تجربه غرور و شرم در مورد اقدامات ملتتان است، نه پنهان شدن پشت یک برگ افرا.
پاسخ خوانندگان
سوال ستون قبل از طرف آلن بود که نگران پذیرش تخفیفهای سالمندی بود که به آنها نیاز نداشت. او نوشت: «من اوایل سال آینده 65 ساله میشوم و واجد شرایط دریافت طیف وسیعی از تخفیفهای سالمندی هستم. من مدتهاست که معتقدم این تخفیفها یادگاری از نسلهای قبلی است، زمانی که سالمندان بالاترین نرخ فقر را در بین هر گروه سنی داشتند. ... آیا من برای پذیرش یارانههایی که مدتها با آنها مخالف بودهام، ریاکار هستم؟ یا آیا یارانهها را میپذیرم، زیرا آنها در حال حاضر سیاست دولت هستند، صرف نظر از دیدگاههای شخصی من؟»
اخلاقدان در پاسخ خود خاطرنشان کرد: «ما آموزش ابتدایی و متوسطه رایگان ارائه میدهیم، اما فقط به جوانان. ... این محدودیت سنی کمک میکند تا نشان دهیم چرا تخفیفهای سالمندی ذاتاً ناعادلانه نیستند. هر دو مزایایی هستند که به جایگاه ما در زندگی مربوط میشوند، نه به نیاز مالی ما. برخی از کودکانی که آموزش رایگان دریافت میکنند، از خانوادههای ثروتمند هستند، درست مانند برخی از سالمندانی که تخفیف دریافت میکنند، پسانداز کافی دارند. ... بنابراین، نگرانیهای شما در مورد ریاکاری، بر اساس دیدگاههایی است که من شما را تشویق میکنم تا در مورد آنها تجدید نظر کنید. مانند آموزش رایگان با محدودیت سنی، تخفیفهای سالمندی واقعاً برنامههای کاهش فقر نیستند. آنها مزایایی هستند که به مراحل خاصی از زندگی مرتبط هستند و برای همه کسانی که به آنها میرسند در دسترس هستند.» (سوال و پاسخ کامل را دوباره بخوانید اینجا.)
من و شوهرم بیش از 45 سال سخت کار کردیم، اما هرگز پول زیادی به دست نیاوردیم. ما با تامین اجتماعی و یک I.R.A بازنشستگی کوچک زندگی میکنیم. تخفیفهای سالمندی به ما این امکان را میدهد که از چیزهای اضافی کوچک در زندگی لذت ببریم که در غیر این صورت قادر به پرداخت آنها نبودیم. برای بسیاری از مردم، تخفیفهای سالمندی چیزی را که میتوانست یک زندگی تاریک باشد، غنیتر و لذتبخشتر میکند. — بلا
من مجبور شدم بازنشسته شوم و درآمدم دو سوم کاهش یافت. با این حال، هزینه نگهداری آپارتمان، مواد غذایی، خدمات و نیازهای پزشکی من همچنان با نرخی افزایش مییابد که به درصد افزایش مزایای تامین اجتماعی من نزدیک نیست. آیا این منصفانه است؟ تخفیفهای سالمندی تفاوت قابل توجهی در کیفیت زندگی من ایجاد میکند. — شریل
تعیین تخفیفهای مبتنی بر درآمد دشوار خواهد بود زیرا به محل زندگی فرد، هزینه زندگی، بدهی، سبک زندگی و البته درآمد بستگی دارد. یک فرد 65 ساله ممکن است فرزندانی در کالج داشته باشد، دیگری ممکن است بدهیهای پزشکی داشته باشد، دیگری ممکن است در شغلی با حقوق کمتر باشد، در حالی که دیگری ممکن است به عنوان یک بازنشسته در سراسر جهان سفر کند. — آرلین
طبق یک نظرسنجی در سال 2024 توسط لیگ شهروندان سالمند، 27 درصد از کل سالمندان برای 100 درصد درآمد خود به تامین اجتماعی متکی هستند. تخفیفها (به ویژه برای حمل و نقل عمومی و رویدادها) اغلب به معنای تفاوت بین معاشرت سالمند با دوستان و خانواده - یا ماندن در خانه است. همانطور که به خوبی مستند شده است، حفظ ارتباط بخش اساسی هم شادی و هم طول عمر است. — استفانی
تخفیفهای همگانی سالمندی خوب هستند زیرا از بدنام کردن افراد کمبضاعت جلوگیری میکنند. نویسنده نامه خوششانس است که احساس میکند در حال حاضر به تخفیف نیاز ندارد، اما ممکن است وضعیت او در سالهای آینده متفاوت باشد. در این بین، چرا یادداشتی از تخفیفهایی که دریافت میکند برندارد و آنها را به خیریههای مورد نظر خود اهدا نکند؟ — دنیس