آمریکا با مشکل مرغ و تخممرغ مواجه است، اگرچه در این مورد، مشخص است که کدام یک اول بوده است. ماههاست که مردم از فروشگاههای مواد غذایی که تخممرغهایشان تمام شده یا تعداد کارتنهای هر نفر را محدود کردهاند، ناامید شدهاند. در پاسخ، برخی کمبود جدیدی ایجاد کردهاند: اکنون نه تنها تخممرغ، بلکه جوجههایی که روزی این تخممرغها را خواهند گذاشت نیز به سختی پیدا میشوند. فروشگاهها و مراکز پرورش دام، جوجههای کوچک خود را برای بهار میفروشند - بهویژه نژادهای تولیدی که تعداد زیادی تخم میگذارند.
تهدید آنفولانزای پرندگان ইতিমধ্যেই به این معنی بوده است که از زمان شروع شیوع این بیماری در سال 2022، بیش از 166 میلیون مرغ تخمگذار از بین رفتهاند. در نتیجه، پیشبینی میشود که قیمت تخممرغ در سال جاری 41 درصد افزایش یابد. در حال حاضر، در ژانویه، قیمت هر دوجین تخممرغ درجه A به رکورد 4.95 دلار رسید. بنابراین برخی از آمریکاییها به دنبال راهحلی ساده هستند: پرورش مرغ توسط خودشان. تالارهای گفتگوی مرغهای خانگی درباره کمبود جوجه در فروشگاههای محلی و مراکز پرورش دام صحبت میکنند. و روز شنبه، بروک رولینز، وزیر جدید کشاورزی، در مصاحبهای با فاکس اند فرندز گفت که پرورش مرغهای خانگی راهحلی «عالی» برای قیمت بالای تخممرغ است. (او گفت که خودش مرغ دارد.)
هر کسی که به دلیل اینکه رویای داشتن مرغهای خانگی را در سر میپروراند، گلهای را شروع کند، احتمالاً از انتخاب خود راضی خواهد بود. کسانی که این کار را برای صرفهجویی در هزینه انجام میدهند، احتمالاً پشیمان خواهند شد. نگهداری مرغهای خانگی فوقالعاده است، اما آنها گرانترین تخممرغهایی را که تا به حال خواهید خرید، تولید میکنند.
من اولین گله خود را از سه جوجه، در سال 2018، تهیه کردم، زیرا این ایده را دوست داشتم که تخممرغهایی با رنگهای متنوع از مرغهایی داشته باشم که به خوبی از آنها مراقبت میشود. من یک لانه مرغ سدر محکم خریدم که مرغها را از راکونها و سایر شکارچیان محافظت میکرد. قیمت آن 1200 دلار بود. خود جوجهها 73 دلار قیمت داشتند - البته به این دلیل که من نژادهای زیباتری میخریدم که جنسیت آنها مشخص شده بود تا مطمئن شوم که مرغ هستند - به اضافه 36 دلار دیگر برای حمل و نقل. سپس 150 دلار برای غذای جوجه و یک صفحه گرمایشی برای گرم کردن پرندگان تا زمانی که به اندازه کافی بزرگ شوند تا به بیرون منتقل شوند، خرج کردم و برای آنها خوراکیهای کرمدار خریدم تا با آنها دوست شوند. هفت ماه منتظر ماندم تا اولین تخممرغم را بگیرم. شروع پرورش مرغ میتواند کمهزینهتر از آنچه من خرج کردم باشد، اما حتی ارزانترین راهاندازی مرغ خانگی هم هزینه ناچیزی نیست.
در طول سالهایی که گلهام را داشتم، از آن سه جوجه اول رشد کرد. هنگامی که مرغها شروع به تخمگذاری منظم کردند، روزانه جعبههای لانه را بررسی میکردم. وقتی گلهام هشت مرغ داشت، اغلب بین سه تا شش تخممرغ در روز میگرفتم.
اما این پراکنده بود. تخممرغها به طور طبیعی فصلی هستند و در حدود نوامبر، مرغها تخمگذاری را کند کرده و سپس متوقف میکنند تا تقریباً ماه مارس، زمانی که روزها دوباره طولانیتر میشوند. سپس، پس از چند ماه تخمگذاری در بهار، برخی از مرغها کرچ میشدند - آنها آماده بودند تا جوجهها را از تخم بیرون بیاورند - و ترجیح میدادند بالای تخمهای گذاشته شده گله بنشینند، مانند کرههای عصبانی پف کرده. گاهی اوقات، مرغها تخمهای خود را زیر بوتهها پنهان میکردند، جایی که من آنها را تا چند روز یا چند هفته بعد پیدا نمیکردم - دستهای تا 15 عدد، پنهان شده بودند. من یک یخچال کوچک جداگانه فقط برای تخممرغ خریدم: تا به اندازه کافی ذخیره کنم که حداقل، وقتی مرغها به تعطیلات میرفتند، یک منبع منظم داشته باشم.
اما من همچنین به اندازه کافی مازاد نامنظم داشتم که به دوستان و همسایگان تخممرغ میدادم. گاهی اوقات، مردم میپرسیدند که آیا میتوانند برای تخممرغها به من پول بدهند. من گفتم نه، زیرا میدانستم قیمتی که باید برای جبران هزینههایم دریافت کنم، بیش از 1 دلار برای هر تخممرغ خواهد بود، شاید بیشتر. بهتر بود تخممرغهای اضافی را هدیه بدهم (و در ازای آن محصولات تابستانی دریافت کنم) تا اینکه از افرادی که به طور چشمگیری کمتر از آنها پول میگرفتم، دلخور شوم. من بیشتر به مرغها مانند سگهایم فکر میکردم، که هرگز حتی به من کمک نکردند در قبض خواربار صرفهجویی کنم.
این واقعیت که تخممرغهای مرغهای خانگی گرانتر از تخممرغهای مرغهایی است که در انبارها توسط صدها هزار نفر پرورش داده میشوند، باید برای هر کسی که اصطلاح صرفهجویی در مقیاس را شنیده باشد، واضح باشد. هشتاد و پنج درصد تخممرغهای خوراکی در این کشور از مرغهایی میآیند که در خانههای صنعتی نگهداری میشوند که هر کدام بین 50000 تا 350000 مرغ دارند. برخی از این مزارع منفرد میتوانند تا 6 میلیون مرغ داشته باشند. وزارت کشاورزی هر مزرعهای را که کمتر از 10000 مرغ داشته باشد، «کوچکتر» مینامد. یک گله خانگی سه تا 20 مرغی؟ بینهایت کوچک. با این حال، هر چقدر هم که وزیر کشاورزی در مصاحبه خود با فاکس، سؤال مربوط به مرغهای خانگی و کشاورزی در مقیاس کوچک را کماهمیت جلوه داد، بخشی از استراتژی وزارت کشاورزی برای مبارزه با اثرات آنفولانزای پرندگان شامل «به حداقل رساندن بار بر دوش کشاورزان و مصرفکنندگان منفردی است که تخممرغهای خانگی خود را برداشت میکنند.»
در اوایل دهه 1900، بیشتر تخممرغها از گلههای کوچکتری میآمدند که توسط زنان مزرعهدار پرورش داده میشدند و آنها مازاد آن را به مردم شهر میفروختند. مادربزرگ من، یک کشاورز در داکوتای شمالی، این کار را برای پرداخت هزینههای خانه انجام میداد. میانگین قیمت یک دوجین تخممرغ در دهه 1940 تقریباً 42 سنت بود. با احتساب تورم، امروزه 7.50 دلار میشود.
حتی با قیمتهای بیسابقه بالا، امروزه تخممرغ ارزانتر است زیرا کشاورزان هم مرغها و هم شرایطی را که در آن پرورش مییابند، تغییر دادهاند. مرغها برای تخمگذاری 300 تخممرغ در سال به جای 150 تخممرغ اصلاح نژاد شدهاند. نور مصنوعی آنها را وادار میکند تا در تمام طول سال تخمگذاری کنند. مردم دیگر مرغها را به عنوان بخشی از یک مزرعه متنوع پرورش نمیدهند و شروع به تخصصگرایی کردند. تا دهه 1960، اکثر تخممرغها از مرغهایی میآمدند که در قفسهایی داخل سازههای عظیم بدون پنجره پرورش مییافتند. تخممرغهای بدون قفس از پرندگانی میآیند که معمولاً هنوز در داخل چنین سازههایی نگهداری میشوند اما اجازه حرکت در اطراف را دارند. این سیستم عرضه به ظاهر بیپایانی از تخممرغ ارزان ایجاد کرده است، اما هنوز از موجودات زنده تشکیل شده است. تخممرغ گران است زیرا مرغهای تخمگذاری که پس از قرار گرفتن در معرض آنفولانزای پرندگان کشته میشوند، نمیتوانند به سرعت جایگزین شوند. آنها باید تا سن تخمگذاری پرورش یابند.
گلههای خانگی نیز پس از قرار گرفتن در معرض آنفولانزای پرندگان کشته شدهاند. تنها فردی در ایالات متحده که بر اثر آنفولانزای پرندگان جان خود را از دست داد، در معرض آن هم توسط پرندگان وحشی و هم یک گله خانگی قرار گرفته بود. آوردن مرغ به خانه، خطری را که این آشفتگی را آغاز کرد، از بین نمیبرد. فقط فرصتهای بیشتری برای انتشار ویروس فراهم میکند.
زمانی که مادربزرگم مرغ پرورش میداد، 44 درصد از آمریکاییها هنوز در مناطق روستایی زندگی میکردند و 25 درصد در مزارع زندگی میکردند. امروزه، بیشتر ما از کشاورزی دور هستیم و به قدری به دریافت تخممرغ در هر زمان که بخواهیم عادت کردهایم که به راحتی باور میکنیم مرغها باید ماشینهای تخمگذاری خودکار باشند - یکی را در حیاط بگذارید و منتظر باشید تا صبحانه آماده شود. اما مانند گربهها و سگها، مرغها نیز برای زنده ماندن و رشد کردن، الزامات خاصی دارند. گاهی اوقات یک مرغ توسط دیگران مورد آزار و اذیت قرار میگیرد و باید دوباره به گله بازگردانده شود. گاهی اوقات، مرغها دچار آسیبهایی میشوند که نیاز به درمان دارند. هر روز، آنها به غذا، آب تازه و محل اقامت تمیز نیاز دارند.
همانطور که در کتابم، زیر نفوذ مرغ، نوشتم، وقتی به مادربزرگم گفتم که میخواهم یک گله مرغ خانگی فقط با سه مرغ راه بیندازم، پوزخند زد. این برای یک گله کافی نبود. او به من گفت: «تو حداقل به 25 تا نیاز داری.» در مزرعهای که او در آن بزرگ شده بود، مادرش گلهای چند صدتایی داشت. و این به پول واقعی تبدیل میشد. آن مرغها پول کتابهای مدرسه و درسهای پیانو او را میدادند و خانواده را با تخممرغ تامین میکردند.
او میدانست که من قصد فروش تخممرغهای مرغهایم را ندارم، اما پیام روشن بود: برای کسب درآمد از پرورش مرغ، به تعداد بیشتری از آنها نیاز دارید. این نوعی توصیه اقتصادی است که آمریکاییها باید در ذهن داشته باشند.