فلسطینی ها سوار بر گاری در مقابل آینه ای به شکل نقشه فلسطین در رفح، جنوب نوار غزه در 7 فوریه 2024 در بحبوحه درگیری های مداوم بین اسرائیل و گروه حماس. محمد عابد / خبرگزاری فرانسه
فلسطینی ها سوار بر گاری در مقابل آینه ای به شکل نقشه فلسطین در رفح، جنوب نوار غزه در 7 فوریه 2024 در بحبوحه درگیری های مداوم بین اسرائیل و گروه حماس. محمد عابد / خبرگزاری فرانسه

اسرائیلی ها و فلسطینی ها هر دو آینده خود را از دست دادند

با فروکش کردن دود جنگ، هر دو جامعه در حال عقبگرد هستند.

هنگامی که آتش بس در غزه در اوایل این هفته به اجرا درآمد، شادی در سراسر خط درگیری از 6000 مایلی دورتر ملموس بود. اگرچه بعید است که این توافق پیچیده سه مرحله ای به طور کامل اجرا شود، اما جان ها را نجات می دهد، گروگان ها را به خانه باز می گرداند و کمک های بشردوستانه بسیار مورد نیاز را برای فلسطینی ها در غزه فراهم می کند. آزادی اولیه گروگان ها و زندانیان نیز فرصتی را برای تأمل در مورد پیامدهای گسترده تر جنگ فراهم می کند. از جمله مهمترین آنها این است که چگونه این درگیری نه تنها مسیر جوامع اسرائیلی و فلسطینی را تغییر داده است، بلکه از جنبه های مهمی آنها را مجبور به عقب نشینی کرده است.

بدون شک، حماس از زمان آغاز حمله ای که آن را عملیات طوفان الاقصی در 7 اکتبر 2023 نامید، به تعدادی از دستاوردهای قابل توجه دست یافته است. این گروه ارتش اسرائیل را به یک نبرد شدید در نوار غزه کشاند که مشروعیت بین المللی ارتش اسرائیل و دولتی را که از آن دفاع می کند، به خطر انداخته است. و از زمان اعلام پارامترهای کلینتون و تلاش برای نجات روند اسلو در شهر تفریحی تابا در مصر در اوایل سال 2001، مسئله فلسطین در مرکز سیاست خاورمیانه و بین المللی قرار نگرفته است.

در عین حال، هنگامی که حماس جنگجویان خود را از روی حصاری که اسرائیل را از نوار غزه جدا می کند، فرستاد، جستجوی فلسطینی ها برای عدالت را حداقل یک نسل، اگر نگوییم بیشتر، به عقب راند. زمانی بود که مردم می توانستند تصور کنند که یک دولت فلسطینی در کرانه باختری و نوار غزه وجود دارد. در سال‌های پس از ناکامی جبران‌ناپذیر روند صلح، برخی از ناظران به این باور رسیده بودند که «واقعیت یک دولتی» فعلی، که مناطق فلسطینی به همراه اسرائیل را در بر می گیرد، احتمالاً منجر به «راه حل یک دولتی» خواهد شد که در آن فلسطینی ها و اسرائیلی ها با هم زندگی می کنند. صرف نظر از چشم اندازهای واقعی هر یک از این دو نتیجه، «خیال پردازی نسل کشی» حماس برای آزادسازی فلسطین - از متولا تا ایلات و از رود اردن تا دریای مدیترانه - که این گروه 15 ماه پیش به دنبال تحقق آن بود، راه حل های یک دولتی و دو دولتی را غیرممکن کرده است.

علاوه بر خونخواری حماس، اعتراض بین‌المللی نسبت به آنچه اسرائیلی‌ها دفاع از خود می‌دانند، باعث شده است که کمتر و کمتر آنها حاضر به باور این باشند که ناسیونالیسم فلسطینی و صهیونیسم قابل آشتی هستند. فلسطینی ها ممکن است حق تشکیل دولت داشته باشند، اما با توجه به عدم تقارن های قدرت موجود، اسرائیلی ها این توانایی را دارند که از تحقق آن جلوگیری کنند. پس از 7 اکتبر، این امر محتمل تر از همیشه به نظر می رسد.

حتی در حالی که فلسطینی ها در کرانه باختری و غزه از آتش بس خوشحال هستند، همچنان سرگردان هستند و با دو انتخاب سیاسی ناخوشایند روبرو هستند: تشکیلات خودگردان فلسطین (PA) - یک نهاد فاسد، سرکوبگر و نامشروع از دوره ای دیگر که به گرفتاری های کنونی مردم که قرار است نماینده آنها باشد، بی ربط است - یا حماس. به نظر می رسد رهبران تشکیلات خودگردان فلسطین حتی با اختیارات محدود خود، قادر به انجام کاری جز حفظ قدرت نیستند. حماس یک گزینه نامطلوب است. محبوبیت آن در زمان درگیری با اسرائیل افزایش می یابد و زمانی که واقعیت زندگی تحت سلطه کادرهای گروه برای فلسطینی هایی که باید آن را تحمل کنند، آشکار می شود، کاهش می یابد. از دو دهه گذشته نمی توان نتیجه گرفت که ادعاهای مقدس حماس مبنی بر مقاومت، چیزی جز درد و اندوه بیشتر برای فلسطینی ها به ارمغان نیاورده است. بله، همدردی بین المللی با آرمان فلسطین تجدید شده است، اما جهان مدت هاست که اهمیت عدالت برای فلسطینی ها را با چیز کمی که بتوان به طور ملموس نشان داد، تشخیص داده است.

ممکن است در واقع گزینه های بهتری برای فلسطینی ها وجود داشته باشد. در تضاد آشکار با تشکیلات خودگردان فلسطین و حماس، جنبش پر جنب و جوش مردمی از فلسطینی ها وجود دارد که به دنبال ابزارهای جدیدی برای نمایندگی و استفاده از 15 ماه گذشته خونریزی برای تعمیق ارتباط بین مبارزه فلسطین و شبکه های بین المللی ترقی خواهان، سازمان های غیردولتی، بشردوستان و دانشگاهیان است. این یک پدیده جالب است، و شاید جایگزینی برای تشکیلات خودگردان فلسطین و حماس از این فعالیت ها ظهور کند. اما به نظر می رسد انرژی قابل توجهی از این گروه ها بیشتر صرف مشروعیت زدایی از اسرائیل می شود تا هر گونه تلاش واقعی برای ایجاد یک واقعیت سیاسی جدید فلسطینی. این همچنین یک بازی نخبگان است. فلسطینی های معمولی چنین امتیازی یا انتخابی ندارند. آنها بین دو جناح مجبور هستند که ادعا می کنند بیانگر ناسیونالیسم فلسطینی هستند، اما کار کمی برای پیشبرد آرمان خود انجام داده اند، و گاهی اوقات حتی از رنج مردم خود سود می برند.

با توجه به تخریب غزه و ماهیت وجودی درگیری بین اسرائیلی ها و فلسطینی ها که حمله حماس و واکنش اسرائیل به آن برجسته کرد، دستاورد ماندگار و ملموس این حمله ممکن است بی دولتی دائمی مردم فلسطین باشد.

برای اسرائیلی ها، روزهای "اسرائیل بورژوا" به پایان رسیده است. اسرائیل فروشگاه نایکی، استودیوهای دوچرخه سواری فانتزی، مازراتی هایی که در بزرگراه آیالون پرسه می زنند و برج های شیشه ای که بر اساس قدرت IPO های سیلیکون وادی ساخته شده اند، البته باقی خواهند ماند، اما در میان شهروندان یهودی اسرائیل تغییراتی در فضا ایجاد شده است. حملات به کیبوتص های جنوبی و شهرهای 15 ماه پیش اسرائیل را به زمان دیگری - زمان آسیب پذیری و عدم اطمینان - بازگرداند. خصومت غیرقابل درک دنیای اطراف اسرائیلی ها و فراتر از آن، به ویژه در میان دولت ها و افکار عمومی در غرب، به شوک جمعی افزوده است.

اسرائیلی ها بر این باور بودند که بر انزوای گذشته خود غلبه کرده اند. با این حال، احساسات منفی نخبگان جهانی نسبت به اسرائیل زخمی چنان قوی و چشمگیر بود که انگار قطعنامه 3379 سازمان ملل متحد، که صهیونیسم را نوعی نژادپرستی می دانست، هرگز لغو نشده است. در سال‌های آینده، اسرائیل با خصومت‌های بیشتری از سوی بازیگران با نفوذ – اما نه لزوماً قدرتمند – در سیستم سازمان ملل و دنیای سازمان‌های غیردولتی مواجه خواهد شد که خود را بخشی از جبهه گسترده ضد صهیونیستی نشان داده‌اند. حتی با وجود اینکه اسرائیل از روابط دیپلماتیک با اکثر جهان برخوردار است، جنگ در غزه این سؤال را در مورد پذیرش و مشروعیت جهانی آن باز کرده است.

هرچند ممکن است ناخوشایند باشد، اما پیامدهای ملموس تری از جنگ نسبت به خصومت بوروکرات های سازمان ملل، عفو بین الملل، دیده بان حقوق بشر و دولت ها از ایرلند تا اسپانیا وجود دارد. به نظر می رسد که اسرائیل بیش از حد در اقتصاد جهانی - به ویژه بخش های فناوری پیشرفته و بهداشت و درمان - ادغام شده است تا فراخوان تحریم، عدم سرمایه گذاری و تحریم موفق شود. اما اسرائیلی ها که امنیت آنها تضمین شده است و توسعه اقتصادی با کمک یارانه های ایالات متحده تقویت شده است، باید با بودجه های دفاعی بالاتر و خصومت بخش قابل توجهی از حزب دموکرات که از قانونگذاران آن خواسته می شود به کمک های امنیتی به اسرائیل ادامه دهند، دست و پنجه نرم کنند. وقتی جمهوری خواهان قوه مجریه و کنگره را کنترل می کنند، این مهم نیست، اما دموکرات ها برای همیشه در بیابان نخواهند بود و عملیات ارتش اسرائیل در غزه که در 15 ماه گذشته بیش از 47000 فلسطینی را (به گفته مقامات بهداشتی فلسطینی در غزه) کشته است، بر روی تپه کاپیتول تاثیر گذاشته است. اجماع دو حزبی در مورد حمایت از امنیت اسرائیل در زمان حمله حماس در حال تضعیف بود. واکنش شدید اسرائیل به 7 اکتبر ممکن است آن را به طور کامل از بین برده باشد.

این در مورد آینده اسرائیلی ها و فلسطینی ها چه می گوید؟ تقریبا هیچ. بیش از چند حکیم در آغاز جنگ اعلام کردند که "از بحران فرصت به وجود می آید." این خوب به نظر می رسد، اما این فقط کلمات است. محتمل ترین نتیجه جنگ همیشه چیزی نزدیک تر به وضعیت موجود در 6 اکتبر 2023 بود تا برخی تغییرات امیدوارکننده که چشم انداز صلح را بهبود می بخشد. همانطور که آزادی گونن، داماری و اشتاینبرکر به وضوح نشان داد، حماس همچنان در غزه بسیار قدرتمند است که نوید یک محاصره سخت تر اسرائیل بر این منطقه و اسپاسم های دوره ای خشونت بزرگ را می دهد. در این میان، فلسطینی ها و اسرائیلی ها نسبت به دهه های گذشته از اهداف ملی خود دورتر خواهند بود.