تصویرسازی: بن هیکی
تصویرسازی: بن هیکی

سکس، مواد مخدر یا عفت؟

پاپ فرانسیس اولین خاطرات خود را توسط یک پاپ در مسند قدرت نوشته است. خدا به ما کمک کند

امید. نوشته پاپ فرانسیس با کارلو موسو. ترجمه ریچارد دیکسون. رندوم هاوس؛ 320 صفحه؛ 32 دلار. وایکینگ؛ 25 پوند

اعلیحضرت پاپ فرانسیس—دویست و شصت و ششمین اسقف اعظم رم، پاپ اعظم کلیسای جهانی، حاکم دولت شهر واتیکان—مردی با عناوین مجلل، روحی ساده و نثری ساده تر است. او وقت شناسی را دوست دارد ("من وقت شناسی را دوست دارم")., احساس شایستگی نمی کند ("من احساس شایستگی نمی کنم") و فکر می کند جنگ احمقانه است ("جنگ احمقانه است").

او تواضع، مادربزرگش، فوتبال، خدا و پیتزا را می پرستد، احتمالاً نه به این ترتیب. غم بزرگ او در پاپ شدن این بود که دیگر نمی توانست برای پیتزا بیرون برود، بلکه باید آن را به واتیکان سفارش دهد ("طعم کاملاً متفاوتی دارد"). او بسیار مهربان، بسیار دلنشین و بسیار، بسیار خسته کننده است.

پاپ فرانسیس مرد خوبی است که کتاب بدی نوشته است. این به سختی مهم است. این اولین زندگینامه توسط یک پاپ در مسند قدرت است و احتمالاً میلیون ها نسخه فروش خواهد داشت. خاطرات معنوی اغلب موفقیت های بزرگی هستند: "اعترافات" سنت آگوستین، که در قرن چهارم نوشته شده است، هنوز هم خریداران وفادار را جذب می کند.

زندگینامه های افراد بسیار مشهور حتی بهتر فروش می روند: کتاب "یدکی" پرنس هری پرفروش ترین زندگینامه سال 2023 در آمریکا بود و کتاب ملانیا ترامپ در سال 2024 در صدر جدول ها قرار گرفت. در همین حال، در بریتانیا یکی از محبوب ترین کتاب ها در کریسمس "یک زندگینامه سگی"، خاطرات یک سگ مشهور به نام تد بود (که البته توسط یک انسان نوشته شده است). این کتاب شامل عباراتی مانند "همه ما عاشق تیر چراغ برق هستیم" است.

پاپ قصد داشت "امید" پس از مرگ منتشر شود—شاید حتی پاپ ها هم از منتقدان می ترسند—اما به دلیل "نیازهای زمان ما" آن را جلو انداخته است. این کتاب بیشتر یک موعظه است تا "داستان زندگی" که در پشت جلد وعده داده شده است، هدف آشکار آن این است که خوانندگان در مورد مسائلی مانند نابرابری، فقر و جنگ سوال کنند. اما "امید" سوالات دیگری را نیز مطرح می کند، مانند: مطمئناً پاپ می تواند راهی برای بیرون رفتن برای پیتزا پیدا کند؟ آیا ایده خوبی است که عنوان کتابی داشته باشید که با عنوان خودتان هم قافیه باشد؟ و مهمتر از همه، چه چیزی یک زندگینامه خوب را می سازد؟

فهرست های پرفروش برخی پاسخ ها را ارائه می دهند. آنها تمایل دارند زندگی هایی را نشان دهند که بسیار خوب یا به طرز وحشتناکی بد پیش رفته اند (در چند سال گذشته دو خاطره از بازماندگان هولوکاست، الی ویزل و ویکتور فرانکل، در بین ده نفر برتر آمریکا بوده اند). یا، بهتر از آن، هر دو: خاطرات متیو پری، بازیگری که بر اثر مصرف بیش از حد مواد مخدر درگذشت، در سال های 2023 و 2024 به خوبی فروش رفت. جانی گلر، یک نماینده ادبی که نماینده جان لو کاره و نلسون ماندلا بود، می گوید: صرف مشهور بودن کافی نیست، "باید یک داستان خوب باشد."

این برای یک پاپ دشوار است. تقریباً به طور قطع، اگر شما یک نامزد خوب برای پاپ شدن باشید، برای زندگینامه نامزد بدی هستید. رابرت هریس، رمان‌نویسی که با الهام از پاپ فرانسیس رمان خود "مجمع سری" (که اکنون فیلمی از آن ساخته شده است) را نوشته است، می گوید: "مطمئن نیستم که در آن موقعیت بتوان یک کتاب صریح نوشت." یک خاطره خوب باید "صمیمی، واقعی و روشنگر" باشد و این "به سختی با این شغل سازگار خواهد بود."

زندگینامه های سرگرم کننده ای از پاپ ها وجود داشته است. بیشتر آنها در کتابی به نام "پاپ های بد" جمع آوری شده اند. این کتاب مملو از گناه، پاشیدن بورجیاها و مقدار زیادی از پاپ بندیکت نهم است که در حدود سال 1050 درگذشت و "شیطانی از جهنم، در لباس یک کشیش" بود، متهم به تجاوز، قتل، سیمونی و میزبانی اورژی. پاپ فرانسیس، که پس از دیدن یک "صحنه کثیف" (که متاسفانه مشخص نشده) تماشای تلویزیون را به مدت 35 سال متوقف کرد، نمی تواند رقابت کند.

فصل ها و آیات

او حتی سعی نمی کند. بخشی از مشکل این است که پاپ از یک نویسنده شبح استفاده نکرد، کسی که می توانست کنترل بیشتری را در دست بگیرد. (در عوض او با یک نویسنده همکار، کارلو موسو، یک نویسنده ایتالیایی، کار کرد.) این یک اشتباه بود. پدران مقدس با ارواح مقدس بهتر هستند. آقای گلر می گوید: "افراد می توانند در زمینه های خاصی استثنایی باشند، سپس نثر بسیار چوبی بنویسند." همه از ارواح استفاده نمی کنند—اما بسیاری این کار را می کنند. هم روح و هم نویسنده اغلب توسط این تجربه تسخیر می شوند. اندرو اوهاگان، یک رمان نویس، گزارشی دردناک از کار شبح وار برای جولیان آسانژ (از شهرت ویکی لیکس) نوشت، که او گفت "طوری صحبت می کرد که انگار دنیا به او نیاز دارد که صحبت کند و هرگز متوقف نشود".

"امید" هنوز لحظات خوبی را ارائه می دهد. پیتزا یکی از آنهاست؛ امتناع پاپ فرانسیس از پوشیدن شلوارهای سفید معمولی پاپ ("من نمی خواهم بستنی فروش باشم") یکی دیگر از آنهاست. اما بخش بسیار زیادی از این کتاب بسیار انتزاعی است و جذاب نیست. صفحه فهرست مطالب را در نظر بگیرید. در یک زندگینامه خوب این می تواند—و باید—گویا باشد. خاطرات روپرت اورت، یک بازیگر انگلیسی، عناوینی مانند "یک اسکورت به نام جو" و "یکشنبه برهنه در برلین" را ارائه می دهد. خوانندگان بلافاصله می دانند که قرار است با چه چیزی روبرو شوند.

صفحات اول خاطرات بانوان اول نیز روشنگر است—اگرچه کمتر هیجان انگیز است. یکی از کتاب های هیلاری کلینتون عناوینی مانند "آفریقا: اسلحه یا رشد؟" دارد؛ میشل اوباما تقریباً به همان اندازه جدی عنوان "شدن من" را ارائه می دهد؛ و خانم ترامپ به دنبال عناوینی کمتر فلسفی و بیشتر کاربردی است، مانند: "نور، دوربین، مدل"، "همسرم، رئیس جمهور" و "چرا سخنرانی بررسی نشد؟".

حتی فیلسوفان نیز می توانند واضح باشند: زندگینامه نیچه دارای فصل هایی به نام "چرا من اینقدر عاقل هستم"، "چرا اینقدر باهوش هستم" و "چرا کتاب های خوبی می نویسم" است. اما فصل های پاپ فرانسیس مبهم تر است. مقدمه او با عنوان "همه چیز برای شکوفا شدن متولد می شود" یک شروع شوم است. اوضاع از آنجا کمی بهتر می شود. یک فصل با عنوان "زندگی و هنر مواجهه" است؛ فصل دیگر "من فقط یک قدم هستم" است. بیشتر آنها مانند نقل قول هایی از پائولو کوئیلو، یک رمان نویس غیرقابل درک برزیلی، هستند که توسط چتجی پی تی ترجمه شده اند. برخی گیج کننده هستند؛ برخی کتاب مقدس هستند؛ بسیاری هر دو هستند. فصل اول به طور مبهم با عنوان "زبانم به کامم بچسبد" نامگذاری شده است—آرزویی که بیش از آنکه پاسخ دهد، سوالاتی را ایجاد می کند.

یکی از دلایلی که زندگینامه نویسی بسیار دشوار است این است که مردم تصور می کنند آسان است: هر کسی فکر می کند که در مورد زندگی خودش متخصص است. اما همانطور که رابرت داگلاس-فرهورست، استاد زبان انگلیسی در دانشگاه آکسفورد و نویسنده خاطرات خود، "دگردیسی"، اشاره می کند، شما اینطور نیستید. "تنها کسی که نمی توانید تماشا کنید خودتان هستید." شما "نقطه کور بزرگ" خود هستید.

همچنین همه آنچه می بینید قابل استفاده نیست. بخش زیادی از زندگی چیزی است که ویرجینیا وولف آن را "پشم پنبه" می نامید: فقط پرکننده، لحظات غیر توصیفی و غیر مهم که تقریباً ناخودآگاه، یک زندگی را پر می کنند (مسواک زدن، اظهارنامه مالیاتی، سه شنبه ها). آقای داگلاس-فرهورست می گوید: داستانی را بگویید که واقعاً شبیه زندگی باشد، و این "فقط یک چیز لعنتی پس از دیگری" خواهد بود.

بهترین زندگینامه ها کار بیشتری انجام می دهند: آنها جزئیات روزمره پیش پا افتاده زندگی را می گیرند، آنها را صاف می کنند، شکل می دهند و به این ترتیب، آقای داگلاس-فرهورست می گوید، "تمام آن هرج و مرج را بازخرید می کنند". زندگینامه پاپ این کار را نمی کند. این کتاب انبوهی از جزئیات را به خواننده می دهد: شلوارها، پیتزا، اولین آدرس والدینش. اما هیچ کاری با اینها انجام نمی دهد. در نتیجه، این زندگینامه یک پاپ، به طور طعنه آمیزی، هیچ رستگاری و حس کمی از خود مرد ارائه نمی دهد. شیطان، مثل همیشه، در جزئیات است. متاسفانه پاپ اینگونه نیست.

برای اطلاعات بیشتر در مورد جدیدترین کتاب‌ها، فیلم‌ها، برنامه‌های تلویزیونی، آلبوم‌ها و بحث‌ها، در Plot Twist، خبرنامه هفتگی مخصوص مشترکین ما، ثبت‌نام کنید