در ۱۹ ژانویه، مرحله اول توافق آتشبس بین اسرائیل و حماس آغاز شد. پس از ۱۵ ماه، جنگ اسرائیل در غزه، ظاهراً، متوقف شده است. این همه به لطف توافقی است که بنا بر گزارشها از دسامبر ۲۰۲۳ روی میز بوده است، اما سرانجام هفته گذشته پس از مداخله دونالد ترامپ، درست قبل از مراسم تحلیف او، امضا شد. سوال این است: آیا این واقعاً یک آتشبس است یا صرفاً یک آتشبس موقت است که در چند هفته آینده از هم میپاشد؟
آتشبس معمولاً به عنوان دائمی در نظر گرفته میشود، با نیت روشن و اعلام شده عدم بازگشت به خصومتها. آتشبس موقت کاملاً برعکس است.
برای حماس، وضعیت نسبتاً ساده است. این سازمان به آتشبس نیاز دارد و اعلام کرده است که قصد دارد به هر سه مرحله توافق پایبند باشد. چشمانداز حماس به عنوان سازمانی با آتشبس هنوز کاملاً نامطمئن است، اما گزینههای بدون آتشبس حتی بدتر هستند. حماس کاملاً از جهان خارج جدا شده است و گزارشها حاکی از آن است که مردم غزه از آن ناراضی هستند، با توجه به بحران عظیمی که نوار غزه در واکنش مستقیم به حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در آن فرو رفته است.
برای اسرائیل، وضعیت کاملاً متفاوت است. هیچ خروج نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) برای مرحله اول توافق مشخص نشده است. و حتی اگر هر سرباز اسرائیلی غزه را ترک کند، اسرائیل همچنان قدرت اشغالگر در آنجا خواهد بود، همانطور که دیوان بینالمللی دادگستری مشخص کرده است. اما سوال اینجا در مورد قصد توقف جنگ است. و در اینجا، نشانههای روشنی بر خلاف آن وجود دارد.
ترامپ چند ساعت پس از ریاست جمهوری خود ابراز عدم اعتماد شدید کرد که این آتشبس ادامه خواهد داشت و مقامات کلیدی ترامپ، مانند مشاور امنیت ملی و وزیر دفاع او، از اهداف اسرائیل حمایت کردهاند که طبق تعریف، آتشبس را به طور کامل نفی میکند.
بیانیههای عمومی وزرای مختلف اسرائیلی در چند روز گذشته کاملاً واضح بوده است. به عنوان مثال، بتزالل اسموتریچ، وزیر دارایی اسرائیل، اعلام کرده است که او و حزبش به دلیل تضمینهایی که ادعا میکنند از بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، دریافت کردهاند مبنی بر ادامه جنگ در غزه، در دولت اسرائیل باقی خواهند ماند. در واقع، اسموتریچ ادعا کرده است که اسرائیل قصد دارد «غزه را تصرف کند و آن را [برای فلسطینیها] غیرقابل سکونت کند»، «محدودیتهای اعمالشده توسط دولت بایدن لغو خواهد شد» و «غزه ویران و غیرقابل سکونت است و همینطور خواهد ماند.»
اسموتریچ به وضوح معتقد است که مرحله دوم توافق، چه رسد به مرحله سوم آن (زمانی که قرار است بازسازی غزه انجام شود) هرگز اتفاق نخواهد افتاد. به گفته اسموتریچ، این تعهد فرضی نتانیاهو بود که او را از ترک دولت باز داشت. از نظر اسموتریچ، نابودی کامل حماس در غزه یک هدف جنگی ضروری است و این هدف محقق نشده است.
در مورد خود نخستوزیر، نتانیاهو مستقیماً با مطبوعات اسرائیلی و غربی صحبت کرده و روشن کرده است که آتشبس «موقت» است و اسرائیل «حمایت کامل» برای از سرگیری جنگ در غزه با «نیروی عظیم» دارد.
علاوه بر این، نتانیاهو پیش از این شروع به نقض توافق کرده است. پس از آغاز آتشبس، چندین فلسطینی در ۲۰ ژانویه کشته شدند. یکی از عناصر توافق که در نشتهای مختلف ذکر شد، جابجایی مجدد نیروهای اسرائیلی از کریدور فیلادلفیا در امتداد مرز با مصر در مرحله اول و انتقال آنها به جای دیگری در نوار غزه بود.
با این حال، نتانیاهو شب قبل از آغاز توافق تایید کرد که اسرائیل نیروهای خود را در کریدور فیلادلفیا کاهش نخواهد داد و در عوض حضور ارتش اسرائیل را در آنجا افزایش خواهد داد - نقضی نهتنها از این چارچوب پیشنهادی، بلکه از توافقات کمپ دیوید با مصر.
نتانیاهو به وضوح در تلاش است تا بین ارضای تمایل دولت ترامپ برای نشان دادن اینکه توافقی حاصل شده است و محاسبات خود در مورد اینکه چرا جنگ باید ادامه یابد، حرکت کند.
همانطور که روزنامه اسرائیلی هاآرتص گفته است، اظهارات ایتامار بن گویر، وزیر امنیت ملی سابق، که پس از تصویب آتشبس توسط کابینه اسرائیل استعفا داد، «این سوء ظن را تأیید کرد که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر، بازگشت گروگانها را به تعویق انداخته است - حتی به قیمت جان آنها - و جنگ را بر اساس منافع شخصی خود طولانی میکند: بقای سیاسی او.»
در واقع، رئیس ستاد خود نتانیاهو روز چهارشنبه نوشت که این توافق «شامل این گزینه است که در صورت عدم پیشرفت مذاکرات بر سر فاز ۲ به شیوهای که نویدبخش تحقق اهداف جنگ باشد، جنگ را در پایان فاز ۱ از سر بگیرند: نابودی نظامی و غیرنظامی حماس و آزادی همه گروگانها.»
رسانههای اسرائیلی همچنین گزارش دادهاند که نتانیاهو به وزرای کابینه خود گفته است که نامهای از جو بایدن، رئیسجمهور سابق آمریکا، و متنی از ترامپ دارد که حق اسرائیل را برای بازگشت به جنگ پس از مرحله اول توافق یا در صورت نقض توافق توسط حماس تضمین میکند. اسرائیل هیوم، یک رسانه طرفدار نتانیاهو، تقریباً همین موضوع را در مورد ترامپ و بایدن خاطرنشان کرد و گزارش داد که اگر نتانیاهو چنین تضمینهایی را دریافت نمیکرد، این توافقنامه را امضا نمیکرد.
دولت ترامپ نیز دلیل زیادی برای اشتیاق نداده است. نتانیاهو ادعا میکند که ترامپ «تأکید کرده است» که آتشبس موقت است و ترامپ تصمیم گرفته است «تمام محدودیتهای باقیمانده» بر مهمات ایالات متحده را لغو کند. مایک والتز، مشاور امنیت ملی، در پاسخ به این سوال که آیا جنگ تمام شده است، گفت: «حماس باید تا جایی نابود شود که نتواند دوباره خود را بازسازی کند.» پیت هگست، نامزد ترامپ برای وزارت دفاع، گفته است که از کشتن «تک تک اعضای حماس» توسط اسرائیل حمایت میکند.
این پیام را نمیرساند که اسرائیل از سوی ایالات متحده تحت فشار قرار خواهد گرفت تا از تکمیل کامل توافق آتشبس اطمینان حاصل کند. در واقع، یکی دیگر از مقامات ترامپ استدلال کرد که به عنوان بخشی از توافق، فلسطینیها میتوانند در حین بازسازی به اندونزی منتقل شوند - چیزی که احتمالاً به طور کلی غیرممکن خواهد بود.
خود ترامپ در اظهارنظری که اندکی پس از مراسم تحلیف خود در ۲۰ ژانویه بیان کرد، گفت که «مطمئن نیست» که آتشبس ادامه یابد و «این جنگ ما نیست، جنگ آنهاست.»
جنگ علیه غزه بخشی از یک درگیری بسیار گستردهتر است که اشغال بیتالمقدس شرقی و کرانه باختری بخش جداییناپذیر آن است. در آنجا، چشماندازها همچنان تیره و تار است. اسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل، در ۱۷ ژانویه اعلام کرد که بازداشتهای اداری شهرکنشینان یهودی را که در حال حاضر در بازداشت اسرائیل هستند - به دلیل ارتکاب و برنامهریزی حملات تروریستی علیه فلسطینیها در کرانه باختری اشغالی - لغو میکند. یک مقام اسرائیلی گفت که تصمیم کاتز به دلایل سیاسی داخلی بوده است.
به همین ترتیب، احتمال افزایش ناآرامیها در کرانه باختری تقریباً قطعی است و کاملاً واضح است که دولت ترامپ از اقدامات اسرائیل که باعث تسریع آن میشود، حمایت میکند. اخیراً، الیز استفانیک، نامزد ترامپ برای سفیر ایالات متحده در سازمان ملل، اعلام کرد که با این دیدگاه موافق است که «اسرائیل حق کتاب مقدسی بر کل کرانه باختری دارد.»
در حال حاضر، این یک معامله یا توافق نیست - این یک «طرح کلی» یا یک «چارچوب» است، همانطور که دفتر نتانیاهو به اعضای کابینه خود دستور داده است که به آن اشاره کنند. این تنها در صورتی به یک توافق واقعی و آتشبس تبدیل میشود که ایالات متحده از فشار و نفوذ عظیم خود بر اسرائیل برای وادار کردن آن به رعایت واقعی شرایط استفاده کند. متأسفانه، نشانههای کمی وجود دارد که دولت ترامپ چنین کاری انجام دهد.
در عوض، پتانسیل بیثباتی افزایش مییابد، بهویژه اگر احتمال تشکیل دولت فلسطین برای همیشه منتفی شود، الحاق سرزمینهای کرانه باختری توسط اسرائیل اجرا شود و شهرکسازیهای جدید اسرائیل در غزه ایجاد شود. هر یک از این تحولات پیامدهای جدی برای کل منطقه خواهد داشت.
ترامپ گفت که انتظار دارد توافقات ابراهیم با عربستان سعودی به عنوان کشور عربی بعدی برای عادیسازی روابط با اسرائیل گسترش یابد. اما دولت عربستان سعودی روشن کرده است که ریاض پیشنیازهای متفاوتی برای عادیسازی دارد. رهبران آن بر تشکیل دولت فلسطین قبل از عادیسازی روابط اصرار دارند - موضعی که ریشه در طرح صلح اعراب دارد که دهها سال قدمت دارد.
اگر ترامپ واقعاً میخواهد عادیسازی کامل اسرائیل را در منطقه ببیند، موفقیت پایدار این آتشبس اولین گام اساسی است.