من در اوایل سال آینده 65 ساله میشوم و واجد شرایط دریافت طیف وسیعی از تخفیفهای سالمندان خواهم بود. من مدتهاست بر این باورم که این تخفیفها یادگاری از نسلهای قبلی است، زمانی که سالمندان بالاترین نرخ فقر را در بین گروههای سنی داشتند. اما در حالی که بیش از 60 سال برنامههای دولتی فقر شدید در میان سالمندان را به طور چشمگیری کاهش داده است، این تخفیفها همچنان پابرجاست.
البته هنوز سالمندان نیازمندی وجود دارند، اما من معتقدم که هر گونه تخفیف باید بر اساس درآمد باشد، نه سن. اگر سازمانهای خصوصی مانند موزهها بخواهند تخفیف سالمندان ارائه دهند، من مشکلی ندارم. اما من بیشتر از پذیرش تخفیفهای سالمندان مانند کرایههای حمل و نقل نیم بها از نهادهای دولتی ناراحت هستم، زیرا خوشبختانه در موقعیتی هستیم که این یارانهها غیرضروری هستند. و من ترجیح میدهم هر گونه مزایایی که واجد شرایط دریافت آن هستم، به افراد نیازمندتر برسد.
اکنون، من دلیلی ندارم که باور کنم هر گونه تخفیفی که رد کنم، به نیازمندان هدایت میشود، اما همچنان از پذیرش آنها ناراحتم. آیا من ریاکار هستم که یارانههایی را میپذیرم که مدتها با آن مخالف بودهام؟ یا یارانهها را میپذیرم، زیرا در حال حاضر سیاست دولت است، صرف نظر از دیدگاههای شخصی من؟ — آلن، نیویورک
از اخلاقدان:
ما آموزش ابتدایی و متوسطه رایگان ارائه میدهیم، اما فقط به جوانان. بزرگسالانی که میخواهند جبر، انگلیسی یا زبانهای خارجی یاد بگیرند، حق تحصیل رایگان ندارند، هرچند که بتوانند از آن استفاده کنند. این محدودیت سنی کمک میکند تا نشان دهیم چرا تخفیفهای سالمندان ذاتاً ناعادلانه نیستند. هر دو مزایایی هستند که به موقعیت ما در زندگی مرتبط هستند، نه به نیاز مالی ما. برخی از کودکانی که آموزش رایگان دریافت میکنند، از خانوادههای ثروتمند هستند، همانطور که برخی از سالمندان که تخفیف دریافت میکنند، پساندازهای زیادی دارند. با این حال، ما تحصیل رایگان از کودکستان تا کلاس دوازدهم را ناعادلانه نمیدانیم، زیرا کودکان ثروتمند میتوانند به آن دسترسی داشته باشند، پس چرا با تخفیفهای سالمندان متفاوت رفتار کنیم؟
برای ارزیابی عدالت، باید به نحوه توزیع منابع در درازمدت نگاه کنیم. تخفیفهای کودکان و تخفیفهای سالمندان برای همه ما در دسترس است، فقط نه در هر بخش از وجود ما. مطمئناً این چشمانداز گهواره تا گور، همه چیزهایی را که برای عدالت بین نسلی مهم است، در بر نمیگیرد، به گونهای که همکارم جولیانا بیدادانور آن را بررسی کرده است. پیر و جوان باید بتوانند به عنوان برابر با هم ارتباط برقرار کنند. تبعیض سنی خوب نمیشود اگر همه افراد مسن در معرض آن قرار گیرند. ما احتمالاً باید نگران این باشیم که سنای ما شبیه یک پیرسالاری است. اما پراکندگی نرخهای ویژه به سختی تهدیدی برای ایجاد چنین شکافهایی است.
علاوه بر این، این تخفیفها اغلب اهداف عملی را دنبال میکنند که همه ما از آن سود میبریم. سیستمهای حمل و نقل مانند راه آهن لانگ آیلند و مترو-شمال تخفیفهای سالمندان را با محدودیتهای خاصی در مورد زمان استفاده از آنها ارائه میدهند، که به گسترش جمعیت با تشویق افراد بازنشسته به سفر در زمانی که مسافران رفت و آمد نمیکنند، کمک میکند. برخی از سالنهای سینما از تخفیفهای سالمندان برای پر کردن صندلیهای خالی در سینماهای ماتینه یا اواسط هفته استفاده میکنند. این شیوهها نه تنها به کسب و کارها کمک میکند، بلکه به سالمندانی که با درآمد ثابت زندگی میکنند نیز کمک میکند - افرادی که ممکن است فقیر نباشند، اما منابعشان به راحتی نمیتواند با افزایش قیمتها سازگار شود. چنین ترتیبی حتی میتواند بازنشستگی را تشویق کند و به طور بالقوه فرصتهایی را برای کارگران جوانتر باز کند.
نگرانیهای شما در مورد ریاکاری، مبتنی بر دیدگاههایی است که من شما را تشویق میکنم در آنها تجدید نظر کنید. مانند آموزش رایگان محدود به سن، تخفیفهای سالمندان واقعاً برنامههای کاهش فقر نیستند. آنها مزایایی هستند که به مراحل خاصی از زندگی مرتبط هستند و برای همه کسانی که به آنها میرسند در دسترس هستند. و همانطور که به یک حسابدار 40 ساله اجازه نمیدهیم دروس فرانسوی دبیرستان را به صورت رایگان دریافت کند، شاید نباید نگران این باشیم که او هنوز نمیتواند تخفیف سالمندان را در L.I.R.R دریافت کند. زمان او فرا خواهد رسید.