احزاب راست افراطی اکنون محبوب‌ترین در اروپا هستند

مبارزه بر سر دیوار آتش

در 23 فوریه بیش از یک نفر از هر پنج رأی‌دهنده آلمانی از حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان (AfD) حمایت کردند. این حزب که تحت نظر سرویس‌های اطلاعاتی داخلی به دلیل مشکوک بودن به افراط‌گرایی قرار دارد، میزان آرای خود را نسبت به انتخابات قبلی دو برابر کرد و بیش از هر گروه راست افراطی دیگری در این کشور از سال 1933 رأی به دست آورد. چندی پیش این موضوع در یک دموکراسی باثبات، ثروتمند و میانه‌رو در قلب اروپا غیرقابل تصور بود. اما در طول 15 سال گذشته، احزاب راست افراطی دستاوردهای چشمگیری در سراسر منطقه داشته‌اند. تحلیل ما نشان می‌دهد که آنها اکنون با اختلاف، محبوب‌ترین خانواده احزاب سیاسی اروپا بر اساس سهم آرا هستند و برای اولین بار در تاریخ مدرن اروپا از بلوک‌های محافظه‌کار و سوسیال‌دموکرات پیشی گرفته‌اند (نمودار 1 را ببینید).

منشأ افزایش اخیر راست افراطی در اروپا را به سختی می‌توان مشخص کرد. برخی نظریه پردازی می‌کنند که از زمان سقوط مالی در سال‌های 2008-2009، رأی‌دهندگان به دلیل اضطراب اقتصادی از جریان اصلی دور شده و به سمت افراط گرایش پیدا کردند. اما شواهد برای این موضوع متفاوت است. اروپا ثروتمندتر از همیشه است و احزاب راست افراطی اغلب از افراد مرفه حمایت قابل توجهی دریافت می‌کنند. به سختی می‌توان به هلند - یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان از نظر سرانه - نگاه کرد و برای توضیح دولت تحت رهبری راست افراطی آن، به اضطراب اقتصادی استناد کرد.

استدلال دیگری که اغلب شنیده می‌شود این است که راست افراطی نشان دهنده واکنش منفی به بحران مهاجرتی است که در سال 2015 به اوج خود رسید. مهاجرت غیرقانونی به برخی از کشورهای اروپایی بسیار زیاد باقی مانده است. باز هم، این نظریه ناقص است. در آلمان، مانند بسیاری از کشورهای دیگر، حمایت از راست افراطی غالباً از مناطقی با مهاجرت کم ناشی می‌شود. در واقع، ارتباط بین نرخ مهاجرت و حمایت از راست افراطی ضعیف‌تر از آن چیزی است که انتظار دارید. برای مثال، ایرلند یکی از بزرگترین جمعیت‌های متولد خارج در اروپا را دارد، اما هیچ حزب راست افراطی عمده‌ای ندارد. عکس این موضوع در مورد لهستان صادق است (نمودار 2 را ببینید).

در عوض، ظهور راست افراطی احتمالاً نتیجه ترکیبی از عوامل است. مجموعه‌ای از بحران‌ها از سال 2008 به بعد، اعتماد به رهبران اروپایی را تضعیف کرده است و اگرچه اروپایی‌ها ثروتمندتر می‌شوند، اما بسیاری از آنها در مورد امنیت اقتصادی و جایگاه اجتماعی خود احساس نگرانی می‌کنند. این امر آنها را نسبت به تغییرات فرهنگی مانند مهاجرت حساس‌تر می‌کند - حتی زمانی که این تغییرات در دوردست رخ می‌دهند. این روندها با تغییرات در چشم‌انداز رسانه‌ها، به ویژه ظهور رسانه‌های اجتماعی تشدید می‌شوند. حمایت رو به رشد از راست افراطی نیز اثر اهرمی دارد: هر بار که احزاب میزان نمایندگی خود را افزایش می‌دهند، در نظر رأی‌دهندگان جریان اصلی عادی‌تر می‌شوند.

با این حال، علی‌رغم محبوبیت روزافزون آنها، تحلیل ما نشان می‌دهد که آنها همچنان در دولت کمتر از حد نمایندگی می‌شوند. دسته‌بندی راست افراطی به عنوان یک ایدئولوژی واحد در کشورهای مختلف دشوار است. ما برای تهیه این فهرست، از تحقیقات دانشگاه برمن و PopuList، مجموعه داده‌های سراسری اروپا از احزاب سیاسی پوپولیست استفاده کردیم. سپس نمایندگی آنها را از سال 1920 پیگیری کردیم. بر اساس فهرست خود، دریافتیم که احزاب راست افراطی اروپا در انتخابات ملی اخیر 24 درصد آرا را به دست آورده‌اند و 23 درصد کرسی‌های پارلمانی را به خود اختصاص داده‌اند. اما آنها تنها 14 درصد از کرسی‌های احزاب حاکم را تشکیل می‌دهند. تنها دو رئیس دولت - جورجیا ملونی از ایتالیا و ویکتور اوربان از مجارستان - از احزاب راست افراطی در فهرست ما هستند (نمودار 3 را ببینید).

این امر باعث محکومیت پوپولیست‌های راست افراطی در سراسر جهان شده است. جی.دی. ونس، معاون رئیس‌جمهور آمریکا، از رهبران اروپایی به دلیل "محروم کردن مردم از روند سیاسی" انتقاد کرده است. در واقع، در برخی از کشورها، راست افراطی از قدرت محروم است. برای مثال، در آلمان، حزب AfD توسط "دیوار آتش" که سایر احزاب در اطراف آن حفظ می‌کنند، از ائتلاف‌ها کنار گذاشته می‌شود. این امر تأثیر کمی در دلسرد کردن رأی‌دهندگان داشته است. اما این به هیچ وجه غیر دموکراتیک نیست: بیش از سه چهارم آلمانی‌ها می‌گویند که مخالف تشکیل ائتلاف بین بزرگترین حزب کشور - اتحادیه دموکرات مسیحی - با AfD هستند. به عبارت دیگر، دیوار آتش یک توطئه از سوی نخبگان لیبرال نیست.

حتی با حمایت اقلیت، راست افراطی در حال برهم زدن سیاست در سراسر اروپا است و این سوال را مطرح می‌کند که سایر احزاب چگونه باید پاسخ دهند. بسیاری از احزاب جریان اصلی تصمیم گرفته‌اند که راست افراطی به سادگی بزرگتر از آن است که بتوان آن را نادیده گرفت. با این حال، در حالی که دیوار آتش آلمان از ظهور AfD جلوگیری نکرده است، شواهد از جاهای دیگر نشان می‌دهد که برداشتن دیوارهای آتش به آنها مشروعیت می‌بخشد. در سوئد، جایی که احزاب جریان اصلی دیوار آتش علیه دموکرات‌های سوئد (SD) را کنار گذاشته‌اند، راست افراطی از یک دولت اقلیت حمایت می‌کند. تحقیقات نشان می‌دهد که رأی‌دهندگان اکنون دیدگاه مطلوب‌تری نسبت به SD دارند.

استوارت ترنبول-دوگارته، دانشمند علوم سیاسی در دانشگاه ساوتهمپتون می‌گوید: «وارد کردن راست افراطی به دولت همان چیزی است که ممکن است به دلیل سیگنال‌های مشروعیتی که ارسال می‌کند، رأی آنها را تثبیت و گسترش دهد.» علاوه بر این، شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد همکاری با احزاب راست افراطی آنها را تشویق می‌کند تا پیشنهادات سیاستی افراطی‌تر خود را تعدیل کنند.

رویکرد دیگر برای احزاب جریان اصلی، جذب رأی‌دهندگان راست افراطی با اتخاذ برخی از سیاست‌های مورد نظر آنها است. مجموعه‌ای از رهبران اروپایی - در کشورهایی از بریتانیا گرفته تا دانمارک - این مسیر را طی کرده‌اند، مهاجرت را محکوم کرده و از اهداف آب و هوایی عقب‌نشینی کرده‌اند. تحقیقات طارق ابوشادی از دانشگاه آکسفورد نشان می‌دهد که وقتی سیاستمداران جریان اصلی مواضع ضد مهاجرتی اتخاذ می‌کنند، فقط به رأی‌دهندگان یادآوری می‌کند که چرا ممکن است به احزاب راست افراطی رأی دهند. همانطور که آقای ابوشادی می‌گوید، "هیچ فرمول جادویی وجود ندارد که باعث ناپدید شدن راست افراطی شود."

اگر راست افراطی به همان اندازه که سهم آرا نشان می‌دهد قدرت به دست آورد، اروپا کمتر از نظر اقتصادی متحد، کمتر برای اقلیت‌های نژادی و جنسی پذیرنده و کمتر به مبارزه با تغییرات آب و هوایی متعهد خواهد شد.¦