نخست وزیر بریتانیا، کی‌یر استارمر، در 27 فوریه در کاخ سفید در واشنگتن، دعوت‌نامه‌ای از سوی پادشاه چارلز سوم را به رئیس جمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، تحویل می‌دهد. کارل کورت/گتی ایمیجز
نخست وزیر بریتانیا، کی‌یر استارمر، در 27 فوریه در کاخ سفید در واشنگتن، دعوت‌نامه‌ای از سوی پادشاه چارلز سوم را به رئیس جمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، تحویل می‌دهد. کارل کورت/گتی ایمیجز

متحدان در حال ارزیابی میزان اطلاعاتی که هنوز می‌توانند با ترامپ به اشتراک بگذارند

دهن‌لقی‌های واشنگتن و روابط نزدیک‌تر با مسکو می‌تواند همکاری‌های غرب را از بین ببرد.

نخست‌وزیر بریتانیا، کی‌یر استارمر، با تحویل دعوت‌نامه شخصی از سوی پادشاه چارلز سوم به دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، برای لذت بردن از تمام شکوه و عظمتی که کشورش ارائه می‌دهد، آشکارا تلاش می‌کند تا آنچه را که بسیاری از سیاستمداران بریتانیایی مشتاقانه تصور می‌کردند یک رابطه ویژه با ایالات متحده است، نجات دهد. این یک حرکت هوشمندانه است، اما بوی یک اقدام تدافعی ناامیدانه را نیز می‌دهد.

از آنجایی که ایلان ماسک، غول رسانه‌های اجتماعی، ساختارهای دولت فدرال را که ایالات متحده را سرپا نگه می‌دارد، از بین می‌برد، روابط بین‌المللی که امنیت و رفاه آمریکایی‌ها را حفظ می‌کند نیز دچار جداسازی سریع و برنامه‌ریزی نشده شده است. راه انداختن دعواهای بی‌معنی با همسایگان آمریکای شمالی، تلاش برای "همکاری" با روسیه، و رها کردن متحدان اروپایی تنها آشکارترین نشانه‌های از هم گسیختگی روابط خارجی واشنگتن، از جمله روابط ایالات متحده و بریتانیا است.

در زیر سطح، سایر نشانه‌های فروپاشی ممکن است کمتر دیده شوند، اما به همان اندازه برای قدرت و امنیت ایالات متحده زیان‌آور هستند. آخرین نشانه از آنچه ممکن است دور از چشم عموم رخ دهد، گزارش این هفته بود - که به سرعت تکذیب شد - مبنی بر اینکه پیتر ناوارو، مشاور ارشد کاخ سفید، برای اخراج کانادا از مشارکت اطلاعاتی "پنج چشم" فشار می‌آورد.

ترتیبات تبادل اطلاعاتی مانند "پنج چشم" بخشی از شبکه همکاری بین واشنگتن و دوستانش است که مدت‌هاست امنیت ایالات متحده و غرب را تضمین می‌کند. توافق "پنج چشم" با کشورهای انگلیسی زبان استرالیا، بریتانیا، کانادا و نیوزیلند تنها شناخته‌شده‌ترین این موارد است. ایالات متحده همچنین دارای توافقات دوجانبه و چندجانبه‌ای است که بسیار کم‌رنگ‌تر هستند. این مشارکت‌ها همراه با ناتو و سایر اتحادهای امنیتی، بنیان مدیریت امنیتی مشترک برای حفظ نظم بین‌المللی و محافظت از سرزمین اصلی ایالات متحده را تشکیل داده‌اند. اما درست مانند ناتو، ارزش آنها ممکن است با اقدامات اولیه دولت ترامپ زیر سوال برود.

شرکای تبادل اطلاعاتی واشنگتن احتمالاً از مدت‌ها قبل از آغاز به کار ترامپ در 20 ژانویه، ارزیابی نیاز به احتیاط بیشتر در مورد اینکه چه چیزی را می‌توانند با شرکای آمریکایی به اشتراک بگذارند - و چه چیزی را نگه دارند - آغاز کردند. شرکا با وحشت مشاهده خواهند کرد که ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود سرویس‌های اطلاعاتی خود را به چالش کشید، یک عکس طبقه‌بندی شده از محل پرتاب موشک ایرانی را منتشر کرد، و مشتاقانه اطلاعات مخفی را با مقامات روسی به اشتراک گذاشت. ترس از به اشتراک گذاشتن اطلاعات حساس با واشنگتن پس از مذاکرات ایالات متحده و روسیه در ریاض به شدت افزایش خواهد یافت، زمانی که مشخص شد که ایالات متحده اکنون ارزش بیشتری برای مشارکت با کرملین نسبت به نگرانی‌های متحدان اروپایی خود قائل است.

رابطه "پنج چشم" ریشه در توافقنامه UKUSA دارد، یک معاهده تبادل اطلاعات بین بریتانیا و ایالات متحده که اندکی پس از جنگ جهانی دوم امضا شد. بریتانیا بعداً ورود استرالیا، کانادا و نیوزیلند به این توافقنامه را حمایت کرد. از آن زمان تاکنون، همه چیز کمی تغییر کرده است، به ویژه وزن نسبی دو شریک اصلی در آنچه زمانی یک رابطه بسیار برابرتر بود. اما هنوز این درک وجود دارد که به عنوان یک اصل کلی، اعضای گروه‌های تبادل اطلاعاتی شکاف‌های یکدیگر را پر می‌کنند - چه به دلیل دسترسی فیزیکی، روابط برقرار شده، ارزیابی متفاوت از ریسک، یا هر عامل دیگری. به عنوان مثال، افسران اطلاعاتی بریتانیا و کانادا می‌توانند به مکان‌هایی دسترسی پیدا کنند که همتایان آمریکایی آنها نمی‌توانند، و استرالیا از نظر جغرافیایی برای تکمیل قابلیت‌های اطلاعات سیگنالی ایالات متحده در منطقه هند و اقیانوس آرام مناسب است.

این نشان می‌دهد که چگونه کشورهای مختلف در جمع‌آوری اطلاعات به نقاط قوت مختلف خود تکیه می‌کنند. کلیشه سنتی این است که ایالات متحده پول را به سمت یک مشکل پرتاب می‌کند، در حالی که شرکای آن با بودجه‌های محدودتر باید بیشتر فکر کنند که چگونه نیازهای خود را برآورده کنند. رابطه "پنج چشم" در درجه اول به اطلاعات سیگنالی مربوط می‌شود، اما سایر روابط ممکن است انواع دیگری از تخصص را منعکس کنند.

درجه‌ای از تنوع ضروری است زیرا منابع مختلف اطلاعاتی با هم کار می‌کنند تا یک تصویر را ایجاد کنند. این موضوع در اواخر سال 2021 و اوایل سال 2022 در طول تجمع نظامی روسیه برای تهاجم تمام عیار به اوکراین به طور عمومی آشکار شد، زمانی که تدارکات آشکار برای یک حمله در مقیاس بزرگ - اما با تعداد و منابع بسیار کم برای هر طرح تهاجمی منطقی - بدون اطلاعات مخفیانه که تأیید می‌کرد روسیه مصمم است کاری غیرمنطقی انجام دهد، منطقی نبود.

تبادل اطلاعات به معنای دسترسی همگانی به اسرار اعطا شده به یک کشور شریک نیست. در عوض، عناصر منفرد تصویر اطلاعاتی ارزیابی می‌شوند که آیا می‌توان آنها را منتشر کرد - و به چه کسی. ناگزیر این امر درجاتی از خطر را به همراه دارد، زیرا هر گروهی تنها به اندازه کمترین عضو قابل اعتماد خود امن خواهد بود. در طول جنگ سرد، این لطیفه رایج بود که علامت‌گذاری یک گزارش با عنوان "NATO SECRET" به معنای ارسال یک نسخه به مسکو بود.

در داخل جامعه اطلاعاتی ایالات متحده، روابط ارتباط بین‌المللی با سیا هماهنگ می‌شود، اگرچه این موضوع در گذشته موضوع جنگ‌های تلخ بر سر قلمرو بوده است. مایکل فلین، مشاور امنیت ملی سابق، در دوران تصدی خود به عنوان رئیس آژانس اطلاعات دفاعی، برای تصاحب رابطه با آژانس اطلاعات نظامی روسیه، GRU، جنگید.

سیا از روابط ارتباطی با شرکا در سراسر جهان نتایج مثبتی به دست می‌آورد. این روابط به نوبه خود بر پایه اعتماد و اعتبار استوار است - دقیقاً همان دو چیزی که ترامپ و ماسک تهدید می‌کنند. دولتی که توسط رئیس‌جمهوری رهبری می‌شود که سابقه نگهداری جعبه‌های اسناد محرمانه در حمام مار-ئه-لاگو و انتشار اطلاعات طبقه‌بندی شده در رسانه‌های اجتماعی را دارد، ناگزیر با احتیاط توسط شرکا رفتار خواهد شد. انتصاب تولسی گابارد، که توسط متخصصان امنیت ملی ایالات متحده به دلیل همسویی نزدیک گذشته‌اش با دیدگاه‌های کرملین با بی‌اعتمادی عمیقی نگریسته می‌شود، به عنوان ناظر جامعه اطلاعاتی تنها احتیاط شرکا را افزایش می‌دهد.

عدم به اشتراک گذاری اطلاعات سیگنالی به منظور محافظت از آن در برابر ترامپ و ماسک، با توجه به ادغام نزدیک بین سیستم‌ها و سازمان‌ها در میان گروه "پنج چشم"، دشوار خواهد بود. اما در سایر زمینه‌ها، شرکا ناگزیر تمایل کمتری به سپردن اسرار خود به ایالات متحده خواهند داشت. "استقلال" از ایالات متحده که صدراعظم احتمالی بعدی آلمان، فریدریش مرز، آرزوی آن را دارد، مستلزم جدا شدن از رابطه اطلاعاتی با واشنگتن نیز خواهد بود.

جاسوسی یک تجارت ذاتاً پرخطر و گاهی مرگ و زندگی است و ماموران استخدام شده توسط یک سرویس اطلاعاتی همیشه گروگان امنیت داخلی آن سرویس هستند. در طول جنگ سرد، جاسوسان شوروی در غرب - مانند پنج کمبریج در بریتانیا و آلدریچ ایمز در ایالات متحده - تأثیر مخرب خیانت را در زندگی ماموران فریب خورده نشان دادند. با این حال، زمانی که یک دولت ایالات متحده روسای اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی را منصوب می‌کند که قبلاً به طور آشکارا با آژانس‌هایی که اکنون رهبری خواهند کرد، خصومت داشته‌اند، یک تهدید کاملاً جدید و سیستماتیک‌تر را ایجاد می‌کند.

خطر آشکار باعث می‌شود که استخدام، دسترسی و محافظت از منابع انسانی مورد نیاز برای یک تصویر اطلاعاتی کامل برای ایالات متحده به طور قابل توجهی دشوارتر شود. هر مامور سیا در سراسر جهان در حال حاضر باید وحشت زده باشد، زیرا اکنون نه تنها با خطر افشای بی‌ملاحظه اطلاعات ارائه شده توسط ترامپ روبرو هستند، بلکه با احتمال افشا شدن، عمدی یا غیرعمدی، توسط مزدوران ماسک که در میان سوابق طبقه‌بندی شده به تاخت و تاز مشغولند، نیز مواجه هستند.

علاوه بر این، یک نکته فروش کلیدی برای همکاری با سرویس‌های اطلاعاتی ایالات متحده اکنون به طور مرگباری تضعیف شده است. ایالات متحده با وجود تمام نقص‌هایش، به طور سنتی همواره به عنوان نیرویی برای خیر در برابر خودکامگی‌ها، دیکتاتوری‌ها، متجاوزان و دولت‌های فاسد ایستاده است. اکنون که ریاست جمهوری ترامپ-ماسک به سرعت ایالات متحده را به یک الیگارشی ناکارآمد تبدیل می‌کند که با دولت‌های یاغی مانند روسیه مشارکت می‌کند، منطق اخلاقی کمک به ایالات متحده تا حد زیادی از بین خواهد رفت.

نتیجه ممکن است این باشد که شرکای واشنگتن در روابطی مانند "پنج چشم" مهم‌تر شوند، نه کمتر - حداقل وقتی صحبت از اطلاعات انسانی به میان می‌آید. با این حال، در عین حال، این شرکا تمایل بسیار بیشتری به اشتراک گذاری با ایالات متحده خواهند داشت زیرا باید از منابع و خود محافظت کنند.

با وجود تمام نمایش‌های عمومی، مانند اظهارات ناوارو در مورد وضعیت "پنج چشم" کانادا، ممکن است شاهد هیچ گونه رد علنی ترتیبات تبادل اطلاعاتی موجود نباشیم، حداقل نه به طور علنی. اما درست همانطور که ایالات متحده مجبور نیست برای بی‌فایده کردن ناتو، آن را ترک کند، یک ترتیب به اشتراک گذاری اسمی می‌تواند حتی در حالی که هر دو طرف می‌دانند که دیگر به آن احترام نمی‌گذارند، سر جای خود باقی بماند.

مانند زوجی که هنوز در انظار عمومی با هم ظاهر می‌شوند در حالی که منتظر تشریفات طلاق هستند، افسران سیا در خارج از کشور همچنان دیدارهای دوستانه‌ای با شرکای رابط خود خواهند داشت، اما خواهند دانست که اساس رابطه در اعتماد از بین رفته است. در برخی موارد، ایالات متحده منابع دیگری برای گفتن آنچه شرکایش پنهان می‌کنند، خواهد داشت. در موارد دیگر، واشنگتن هرگز نخواهد دانست که چه چیزی را نمی‌داند. در نتیجه، ایالات متحده و شهروندانش امنیت کمتری دارند.