بیسمارک سیاستمداری را به انتظار شنیدن صدای قدمهای خدا که از خلال رویدادها به گوش میرسد و گرفتن گوشهای از ردای او هنگام عبور تشبیه میکرد. کییر استارمر آن قدمها را شنیده است. او اعلام میکند که ریاست جمهوری ترامپ یک "لحظه نسلی" برای بریتانیا و اروپا ایجاد کرده است.
سخنان قهرمانانه فراوان است. پس، با تعجب، نخستوزیر ما سبک کهنه خود را کنار میگذارد و خود را به عنوان یک رهبر واقعی نشان میدهد که در برابر چالشهای جهانی قد علم میکند و جایگاه خود را در بین مردم بریتانیا نجات میدهد. اما جسارت به سبک استارمر چیست؟
با وجود تمام تأکیدی که ما بر رهبران فردی میگذاریم، آنها همچنان به وسیله واقعیتهای اقتصادی و دیپلماتیک محدود شدهاند. یک استارمر جسور نه بریتانیا را ثروتمندتر میکند و نه قادر است ناگهان در برابر یک آمریکای دمدمی مزاج بایستد. زندگی واقعی فیلم ریچارد کرتیس نیست.
او خوب شروع کرده است. استارمر با اقدامی برای افزایش هزینههای دفاعی از ۲.۳ به ۲.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی با کاهش بودجه کمکهای خارجی، حتی کابینه خود را نیز غافلگیر کرد و آمادگی خود را برای اقدام قاطعانه نشان داد. اما این نمیتواند پایان پاسخ او باشد. این اقدام هرچند خوشایند بود، اما برای یک لحظه نسلی، به شدت تدریجی است.
استارمر از رسیدن به ۳ درصد از تولید ناخالص داخلی در پارلمان بعدی صحبت کرده است، اما حتی این مقدار نیز ممکن است کافی نباشد. سرعت تسلیح مجدد توسط وضعیت مالی عمومی تعیین میشود. محدودیتها باعث شده است که صحبت از بانک تسلیح مجدد اروپا به عنوان مسیری برای استقراض بیشتر مطرح شود.
بنابراین، چگونه یک رهبر که صدای گامهای تاریخ را میشنود، میتواند دستور کار را تغییر دهد؟ دو گام مهم خودنمایی میکنند. اولی در مورد مالیات و دومی در مورد تعامل با اتحادیه اروپا است. او میتواند از این فرصت برای رهایی از محدودیتهای تعهدات مالیاتی حزب کارگر استفاده کند. نظم نوین جهانی پوچ بودن تعهدات الزامآور مبنی بر عدم افزایش مالیاتهایی که تقریباً ۷۵ درصد درآمد را تأمین میکنند، آشکار کرده است. دولتها نمیتوانند آینده را پیشبینی کنند. هزینه این محدودیتها انتخابهای ناخوشایندی مانند زیر پا گذاشتن وعدهها یا افزایش مالیاتهای دیگر با اثرات مخرب است.
این بحران فرصتی است برای رهایی از آن وعده احمقانه و صادقانه با رای دهندگان در مورد مالیات لازم برای تأمین مالی خدمات و دفاع از کشور صحبت کرد. رای دهندگان ممکن است نیاز را ببینند و به صداقت پاسخ دهند.
اقدام دیگر استفاده از انزجار بریتانیا از ترامپ برای ایجاد یک تغییر اساسی در تعامل مجدد با اتحادیه اروپا است. این در ابتدا بیشتر در مورد دفاع و امنیت خواهد بود تا بازنگری در برگزیت. اما یک رهبر جسور میتواند از این لحظه برای بازسازی استدلال برای جایی که سرنوشت (و جغرافیا) بریتانیا در آن قرار دارد، استفاده کند. از دل بحران، او میتواند مسیری هموار برای بازگشت به مدار اقتصادی اروپا ایجاد کند. اگر رئیس جمهور آمریکا تهدیدات خود را برای مجازات بریتانیا به دلیل وضع مالیات بر ارزش افزوده یا قوانینی برای محدود کردن مطالب مضر آنلاین عملی کند، این موضوع ممکن است بیشتر تقویت شود.
اینها همه مطالب وسوسهانگیزی هستند، اما کسانی که منتظر چنین پاسخی جسورانه هستند ممکن است ناامید شوند. ما قطعاً شاهد تلاش بریتانیا برای ایفای نقش رهبری فعالتر در دفاع اروپا خواهیم بود - اگرچه انسجام اتحادیه اروپا به هیچ وجه قطعی نیست. اما استارمر همچنان متقاعد شده است که بریتانیا باید از انتخاب بین آمریکا و اروپا اجتناب کند. سیاست او همچنان تلاش برای حفظ رابطه آتلانتیک با هر تحقیر است، اما ممکن است این انتخاب برای او انجام شود.
با این حال، در مورد مالیات، تمایل کمتری به جسارت وجود دارد. از یک طرف، هر دو استدلال مالیاتی و اتحادیه اروپا یک دیدگاه لیبرال از جسارت هستند. وقتی استارمر از یک لحظه نسلی صحبت میکند، فقط به ترامپ فکر نمیکند. او در مورد چیزی صحبت میکند که استراتژیستهای حزب کارگر آن را "افراد فراموش شده" مینامند که به سمت ناسیونالیسم پوپولیستی کشیده شدهاند. برای آنها، امنیت فقط دفاع نیست، بلکه هزینه زندگی، شغل، مرزهای مستحکم و یک NHS قابل اعتماد است.
جسارت برای استارمر شکل متفاوتی به خود خواهد گرفت، شکلی که با کاهش کمکهای خارجی او پیشبینی میشود. حزب کارگر از بحران برای مخالفت با اعضای خود در مورد اولویتهای سیاسی جدید برای یک اقتصاد تسلیحاتی استفاده خواهد کرد. از قدرت نرم به قدرت سخت؛ از انتخابهای نرم به سخت. متحدان استارمر استدلال میکنند که کارگران مالیاتها را تحمل نخواهند کرد در حالی که شاهد چیزی هستند که به نظر آنها هزینههای بیهوده برای کمکهای خارجی، بوروکراسی بیش از حد خدمات عمومی و رفاه است.
پاسخ مالی او به این وضعیت اضطراری امنیتی، شاید به غیر از انجماد مداوم آستانههای مالیات بر درآمد که قبلاً مورد بحث قرار گرفته بود، در عوض در یافتن بودجه برای دفاع در دو اصلاحات خدمات عمومی که از قبل برای بهار امسال برنامهریزی شده است، نهفته خواهد بود. طرح NHS شاهد حذف قابل توجهی از مقامات بهداشتی خواهد بود که به خدمات خط مقدم وابسته نیستند. اصلاحات رفاهی بر معیارهای واجد شرایط بودن سختتر و کاهش مشوقهای مالی انحرافی متمرکز خواهد بود که به افزایش چشمگیر کسانی که ادعای مزایای بیماری میکنند، دامن زده است.
استارمر در یک کابینه سیاسی اخیر تاکید کرد که شهروندان میخواهند دولتی را ببینند که دوران جدیدی را شکل میدهد نه "دفاع از نهادهایی که از هم پاشیدهاند". لحظه نسلی او یک ادعای اصلی را تقویت خواهد کرد: اینکه یک دولت بریتانیایی در حال مبارزه باید خود را با دنیای تغییر یافته سازگار کند تا برای آن مناسب باشد.
آیا این واقعاً همان چیزی است که برای برخاستن از این مناسبت لازم است؟ دلایل خوبی برای تردید وجود دارد. اگر اصلاحات خدمات عمومی آسان بود، ما هنوز در مورد آن صحبت نمیکردیم. محدودیتهای مالی بریتانیا همچنان شدید است و هیچکس حتی در مورد کاهش بدهی صحبت نمیکند. برای بسیاری، رویکرد او بیشتر شبیه باج دادن به تهدید انتخاباتی Reform UK است تا رهبری قاطع.
رویدادها ممکن است در نهایت تغییرات سیاستی جسورانهتری را تحمیل کنند. اولین اقدامات استارمر قوی بوده است، اما کسانی که امیدوار به حرکت نمایشی بلر یا ماکرون هستند ممکن است ناامید شوند. او هدف جدی برای زمانهای جدی نشان داده است. اما این راهپیمایی تاریخ کمتر احتمال دارد که او را به مسیری جدید و شجاعانه هدایت کند تا اینکه سریعتر در مسیر قدیمی حرکت کند.