افرادی از جمله پژوهشگران در پردیس دانشگاه ایلینوی شیکاگو گرد هم آمده‌اند تا نگرانی‌های خود را در مورد از دست دادن احتمالی بودجه فدرال برای تحقیقات پزشکی در 19 فوریه 2025 در شیکاگو ابراز کنند. (Scott Olson/Getty Images)
افرادی از جمله پژوهشگران در پردیس دانشگاه ایلینوی شیکاگو گرد هم آمده‌اند تا نگرانی‌های خود را در مورد از دست دادن احتمالی بودجه فدرال برای تحقیقات پزشکی در 19 فوریه 2025 در شیکاگو ابراز کنند. (Scott Olson/Getty Images)

دانشگاهیان بالاخره درس‌های سختی می‌گیرند

دولت ترامپ فقط تلاش نمی‌کند دولت را تحت کنترل درآورد یا در پول مالیات‌دهندگان صرفه‌جویی کند. بلکه در حال حمله مستقیم به هر مرکز قدرت نهادی چپ‌گرا است که می‌تواند به آن دسترسی پیدا کند: دانشگاه، خدمات کشوری، سازمان‌های غیرانتفاعی. هدف این است که این نهادها را چنان بد بشکنند که دولت دموکرات بعدی نتواند آن‌ها را به حالت قبل برگرداند.

احتمالاً نیازی نیست به خوانندگان خود بگویم که چرا این بد است. آن‌ها درک می‌کنند که رویکرد تند و تیز به بوروکراسی، آن را با کمبود نیرو، دلسرد و غرق در هرج و مرج رها می‌کند و خدماتی را که رای‌دهندگان به آن وابسته هستند، به خطر می‌اندازد. آن‌ها می‌دانند که بسیاری از سازمان‌های غیرانتفاعی کار ارزشمندی انجام می‌دهند، اغلب برای آسیب‌پذیرترین افراد جامعه. آن‌ها آگاه هستند که یک پروژه تحقیقاتی مانند یک خودرو نیست که بتوان آن را با خیال راحت خاموش و دوباره روشن کرد، بنابراین ایجاد برش‌های ناشیانه در بودجه علم خطر عقب راندن جامعه را برای سال‌ها به همراه دارد.

از آنجایی که شما این را می‌دانید، اجازه دهید یک نکته کمتر واضح و احتمالاً کمتر خوشایند را بیان کنم: چپ، نه راست، این مبارزه را انتخاب کرد. بسیاری از نهادها خود را به عنوان "مقاومت" در برابر ترامپ قرار دادند و سعی کردند بسیاری از نظرات سیاسی جریان اصلی را منفور جلوه دهند، در حالی که انتظار داشتند با اصولی مانند آزادی آکادمیک که دیگر به آن احترام نمی‌گذاشتند، از واکنش محافظت شوند. این از نظر سیاسی ساده‌لوحانه و از نظر جنایی برای نهادهایی که به شدت به حمایت مالیات‌دهندگان ایالات متحده متکی هستند، احمقانه بود.

حداقل دانشگاه باید بهتر می‌دانست، با توجه به اینکه دارای بخش‌های کاملی است که به مطالعه نحوه کار سیاست اختصاص داده شده است. مدت‌هاست مشخص شده است که کاهش بودجه تحقیقات می‌تواند اولین گام باشد اگر جمهوری‌خواهان چنین تصمیمی بگیرند. وام‌های دانشجویی و کمک‌های بلاعوض پل که شهریه را یارانه می‌دهند، می‌توانند کاهش یابند، قوانین مالیاتی که به نهادهای نخبه اجازه می‌دهد موقوفه‌های عظیمی جمع‌آوری کنند، می‌توانند تغییر کنند، و در ایالت‌های قرمز، کمک‌های دولتی به مدارس دولتی می‌تواند کاهش یابد. سوراخ‌های بودجه حاصل در بسیاری از موارد فاجعه‌بار خواهد بود و حتی به مدارسی که جان سالم به در می‌برند نیز سرایت می‌کند: اگر مدارس کوچک استخدام اساتید جدید را متوقف کنند، این به معنای مشاغل کمتر برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی از دانشگاه‌های بزرگ تحقیقاتی است.

با این وجود، ادارات مدرسه شروع به انتشار نظرات داغ چپ‌گرایانه در مورد اخباری کردند که به جنگ فرهنگی دامن می‌زد، و دانش‌آموزان اغلب با موفقیت تحریک می‌شدند تا سخنرانان راست‌گرا را از تریبون بیاندازند و دانش‌آموزان یا اساتیدی را که از ارتدکس مترقی منحرف می‌شدند، مجازات کنند. نظرات حرفه‌ای ملایم و تحقیقات مشروع تحت فشار فعالان پس گرفته شد. دانشمندان علیه ترامپ راهپیمایی کردند - نه به عنوان شهروندان خصوصی، بلکه به عنوان دانشمندان، انگار که کار آزمایشگاهی به آن‌ها نوعی اقتدار اخلاقی ویژه داده است. کارشناسان بهداشت عمومی یک کارت "خروج از قرنطینه رایگان" به معترضان جورج فلوید دادند، و انجمن انسان‌شناسی آمریکا بیانیه‌ای صادر کرد که به طور صریح رشته خود را به عنوان شکلی از فعال‌سازی مترقی تصور می‌کند. آنچه در بقیه دانشگاه می‌گذشت، این را روشن می‌کرد که انسان‌شناسان در این طرز فکر تنها نیستند.

حتی اگر فکر می‌کنید این یک حرکت در جهت اخلاقی درست بود، اما رفتار خطرناکی بود. دانشگاهیان با ارائه تخصص خود به عنوان بخشی از یک مبارزه سیاسی، نه تنها اعتبار خود را به هدر دادند، بلکه خواستار آن بودند که مانند دشمنان سیاسی با آن‌ها رفتار شود. و در یک مبارزه سیاسی واقعی، توانایی پس گرفتن مقاله مجله حریف بسیار کمتر از توانایی او در قطع خطوط تدارکات شما اهمیت دارد.

این خطر سال‌هاست که آشکار شده است، اما وقتی از دانشگاهیان پرسیدم که آیا این واقعاً عاقلانه است، بیشتر آن‌ها به طرز عجیبی نسبت به خطرات بی‌توجه بودند. اگرچه آن‌ها از مجلس قانون‌گذاری ایالتی خسیس و سیاستمداران جمهوری‌خواه مداخله‌گر شکایت داشتند، اما بسیاری به طرز عجیبی آن‌ها را به عنوان مدرکی دال بر اینکه سیاسی کردن دانشگاه هزینه کمی دارد، تلقی می‌کردند - اساساً، "آن‌ها قبلاً به ما حمله می‌کنند، بنابراین تلاشی برای آرام کردن آن‌ها فایده‌ای ندارد." به نظر نمی‌رسید که درک کنند چقدر می‌تواند بدتر شود.

اساساً، آن‌ها اعتبار و حمایت عمومی خود را بدیهی می‌دانستند و به نظر می‌رسید نمی‌توانند دنیایی را تصور کنند که در آن کلمه "آموزش" دیگر در بین بیشتر مردم تعظیم محترمانه ایجاد نکند. مانند کودکانی که از روی یک پل سنگی پرتاب می‌کنند، احساس می‌کردند که موقعیت بالایی آن‌ها را محافظت می‌کند و فرض می‌کردند که اهدافشان نمی‌توانند کاری جز فریاد زدن انجام دهند. آن‌ها انتظار نداشتند که یکی از رانندگان از ماشین پیاده شود و یک چوب بیسبال از صندوق عقب بردارد.

هیچ‌کدام از این‌ها کاری را که جمهوری‌خواهان اکنون انجام می‌دهند توجیه نمی‌کند. این کار خام، مخرب و - مانند یک چوب بیسبال - به طور غیرقابل تصوری نامتناسب است. اما شکایت از جمهوری‌خواهان، در حالی که از نظر عاطفی رضایت‌بخش است، چندان مفید نیست. چپ نهادی نمی‌تواند آنچه را که جمهوری‌خواهان انجام می‌دهند کنترل کند. فقط می‌تواند رفتار خود را کنترل کند. و آن رفتار، هرچقدر هم که نیت خوبی داشته باشد، بی‌احتیاطی محض بود.