تنشهای ایجاد شده توسط رئیسجمهور آمریکا که اردن را برای پذیرش اجباری آوارگان فلسطینی تحت فشار قرار میدهد، میتواند منجر به تقویت روابط امان با رقیب آمریکا، چین، اروپا و دیگران شود.
همکاری نزدیک اردن با ایالات متحده - که مدتهاست سنگ بنای ثبات اقتصادی و امنیت پادشاهی بوده است - به سرعت پس از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و تلاش او برای تحت فشار قرار دادن امان برای همکاری با طرح بحثبرانگیز خود برای «پاکسازی» غزه، به یک مسئولیت استراتژیک تبدیل شد.
در حالی که امان در حال دست و پنجه نرم کردن با توقف ۹۰ روزه کمکهای خارجی ایالات متحده در سطح جهانی که در ۲۰ ژانویه اعلام شد، بود، ترامپ فشار را در ۱۰ فوریه تشدید کرد و پیشنهاد کرد که میتواند میلیاردها دلار کمک به اردن و مصر را متوقف کند، مگر اینکه هر دو موافقت کنند که آوارگان فلسطینی را به عنوان بخشی از پیشنهاد خود برای بازسازی غزه تحت کنترل ایالات متحده بپذیرند.
ترامپ یک روز بعد از تهدید خود برای قطع کمک عقبنشینی کرد، اما همچنین برنامههای خود برای غزه را در جریان دیدار ۱۱ فوریه در واشنگتن با عبدالله دوم، پادشاه اردن، که قاطعانه این طرح را رد کرده است، مجدداً تأیید کرد. ترامپ از آن زمان در مصاحبهای با فاکس نیوز در ۲۱ فوریه اظهار داشت که در بحبوحه مخالفتها "کسی را مجبور به" طرح اسکان مجدد نمیکند. با این وجود، این وضعیت هنوز آسیبپذیریهای امان را آشکار کرده است: همکاری با هر طرحی برای آواره کردن حدود ۲ میلیون فلسطینی میتواند کنترل پادشاهی را به خطر بیندازد، اما از دست دادن بودجه ایالات متحده، شکاف بزرگی در بودجه اردن ایجاد میکند.
تعداد کمی از کشورها به اندازه اردن به کمکهای ایالات متحده وابسته هستند. ایالات متحده بزرگترین حامی مالی پادشاهی است و در سال ۲۰۲۳ نزدیک به ۱.۷ میلیارد دلار کمک ارائه کرده است - معادل تقریباً ۳.۳ درصد از تولید ناخالص داخلی آن. در مقایسه، ایالات متحده سال گذشته ۱.۵ میلیارد دلار به مصر کمک کرد که برابر با ۰.۴ درصد از تولید اقتصادی آن است.
اوربان کانینگهام، پژوهشگر خاورمیانه در مؤسسه خدمات سلطنتی متحد، یک اندیشکده بریتانیایی، به المانیتور گفت: «ترامپ با فشار آوردن بر پادشاهی، بازی خطرناکی را انجام میدهد. خطر این رویکرد این است که سیاستگذاران اردنی چارهای جز تسلیم شدن در برابر فشار ندارند، که این امر آنها را به شدت منفور میکند، یا اینکه به دنبال بودجه دیگری، مثلاً از چین، باشند.»
در حالی که کشورهای عربی طرح ترامپ برای غزه را غیرقابل قبول میدانند و در حال تهیه جایگزینهایی برای آینده غزه پیش از نشست اضطراری در مصر که برای ۴ مارس برنامهریزی شده است، هستند، بحران کنونی میتواند منجر به گسست پایدار در روابط ایالات متحده و اردن شود.
یک مقام اردنی به رویترز گفت: «این بزرگترین آزمون اتحاد استراتژیک ما با ایالات متحده است.»
واشنگتن علاوه بر قطع کمکها، این پتانسیل را دارد که آسیبپذیریهای اقتصادی اردن را به روشهای دیگری نیز آشکار کند. به عنوان مثال، فایننشال تایمز به نقل از دیپلماتهای ناشناس گزارش داد که ایالات متحده میتواند با تعرفههای جدید به امان فشار وارد کند.
یک دیپلمات به FT گفت: «با توجه به وضعیت فعلی اقتصاد اردن، هر اقدامی میتواند تأثیر بیشتری از آنچه فکر میکنید داشته باشد.» اگرچه اردن موفق شد در سال ۲۰۲۴ در بحبوحه آشفتگیهای منطقهای، رشد ۲.۳ درصدی تولید ناخالص داخلی را ثبت کند، اما بدهی عمومی این کشور فقیر از نظر منابع طبیعی، همچنان تقریباً برابر با کل تولید اقتصادی است و نرخ بیکاری در سطح ۲۲ درصد بالا باقی مانده است.
جدایی از ایالات متحده چشمانداز دلهرهآوری است، اما امان در حال حاضر به دنبال راههای نجات اقتصادی جدیدی است.
در ۲۹ ژانویه، اتحادیه اروپا موافقت کرد که یک بسته مالی ۳.۱ میلیارد دلاری را طی سه سال آینده به این پادشاهی ارائه دهد. در ۲۰ فوریه، بانک بازسازی و توسعه اروپا و اتحادیه اروپا نیز از تأمین مالی ۷۰ میلیون دلاری برای حمایت از شبکه برق اردن خبر دادند. در ۱۷ فوریه، امان توافقنامههایی را با کویت برای پروژههای آموزشی و زیربنایی به ارزش ۶۵ میلیون دلار اعلام کرد. با این حال، به کمک بیشتری نیاز است، زیرا کمکهای مالی سخاوتمندانه گذشته از سوی کشورهای خلیج فارس در سالهای اخیر تا حد زیادی کاهش یافته است.
پیوندها با رقبای ایالات متحده اکنون برجستهتر شدهاند. در این راستا، خبرگزاری دولتی اردن، پترا، در ۲۶ ژانویه گزارش داد که چین و اردن در سال ۲۰۲۵ یک کنفرانس اقتصادی برگزار خواهند کرد، که به طور بالقوه نشان میدهد که امان میتواند در سال جاری دامنه همکاری خود را با پکن افزایش دهد.
کانینگهام گفت: «پکن قبلاً میلیاردها دلار در توسعه زیرساختهای اردن سرمایهگذاری کرده است و بدون شک فرصت افزایش ردپای اقتصادی و سیاسی خود را خواهد پذیرفت.»
آیا خسارت وارد شده است؟
حتی اگر طرح ترامپ برای غزه شکست بخورد، روابط اردن با ایالات متحده در بحبوحه توقف پروژههای تأمین شده توسط آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده، که باعث بیکاری هزاران اردنی شد، آسیب دیده است.
کانینگهام گفت: «قطع کمکهای USAID قبلاً به کشور آسیب رسانده و باعث ایجاد ترس شده است. کاهش بیشتر میتواند برای اردن و سیاست ایالات متحده در منطقه فاجعهبار باشد.»
در سال ۲۰۲۲، ایالات متحده متعهد شد که حداقل سالانه ۱.۴۵ میلیارد دلار کمک خارجی به اردن از سال ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۹ ارائه دهد. در آینده، هرگونه بودجه از دست رفته ایالات متحده میتواند این پادشاهی را مجبور به اتخاذ تصمیمات دردناکی کند، از جمله اجرای اقدامات ریاضتی جدید که خطر واکنش منفی عمومی را به همراه دارد.
از نظر تاریخی، همسایگان ثروتمند نفتی خلیج فارس به طور قابل اعتمادی به کاهش فشار بر اردن کمک میکردند، از جمله در طول بهار عربی در اوایل دهه ۲۰۱۰، اما با پایان یافتن دوران حمایت بدون قید و شرط، کمکها در دهه گذشته کاهش یافت. در سال ۲۰۱۸، کویت، عربستان سعودی و امارات متحده عربی با یک برنامه کمک پنج ساله ۲.۵ میلیارد دلاری برای کمک به امان در بحبوحه اعتراضات ناشی از اقدامات ریاضتی موافقت کردند، اما این مبلغ تقریباً نیمی از میزان کمکهایی بود که کشورهای خلیج فارس قبلاً ارائه کرده بودند.
عقبنشینی کشورهای خلیج فارس، که همزمان با کاهش درآمدهای نفتی بود، در زمانی رخ داد که امان همیشه خود را با همسایگان در مورد مسائل مهم همسو نمیکرد، مانند خودداری از محاصره دیپلماتیک قطر توسط عربستان سعودی و دیگران در سال ۲۰۱۷.
اگرچه تزریق پول نقد طولانی مدت از سوی کشورهای خلیج فارس دیگر تضمین شده نیست و احتمالاً با شرایط بیشتری همراه خواهد بود، اما بازیگران منطقهای این بحران در حال شکلگیری را نادیده نخواهند گرفت.
کریستین کوتس اولریچسن، پژوهشگر خاورمیانه در مؤسسه بیکر دانشگاه رایس، به المانیتور گفت که احتمالاً مقامات خلیج فارس در حال بررسی راههایی برای حمایت از اردن در صورتی هستند که کمکها قطع شود یا کشور با بیثباتی مواجه شود.
اولریچسن گفت: «تصور میکنم که چنین گفتگوهایی بخشی از اقداماتی خواهد بود که در آستانه نشست اضطراری اتحادیه عرب مورد بحث قرار خواهد گرفت.»
کمک اروپا پس از توافق ژانویه که اتحادیه اروپا با اردن به آن دست یافت، در حال حاضر اهمیت خود را ثابت میکند. این بسته مالی ۳.۱ میلیارد دلاری شامل کمکهای بلاعوض، سرمایهگذاریهای عمومی و خصوصی و کمکهای مالی کلان است. کانینگهام خاطرنشان کرد که در جاهای دیگر، حمایت بریتانیا نیز میتواند برخی از شکافهای ناشی از USAID را پر کند.
بازیگر اصلی دیگر که باید زیر نظر داشت، چین است. روابط آن با اردن در سالهای اخیر تا حدودی سرد شده است و وضعیت کنونی فرصتی برای تنظیم مجدد است. اردن که زمانی به عنوان دروازهای برای جاهطلبیهای پکن در خاورمیانه دیده میشد، در سال ۲۰۱۵ توافقنامه مشارکت استراتژیک با چین امضا کرد و از توافقنامههایی به ارزش بیش از ۷ میلیارد دلار خبر داد. با این حال، برخی از سرمایهگذاریهای پیشبینی شده هرگز محقق نشد.
یکی از مسائل به ویژه مناقشهبرانگیز، نیروگاه عطارات است، یک تأسیسات ۲.۱ میلیارد دلاری با سوخت شیل نفتی که تا حد زیادی توسط چین تأمین مالی میشود و در سال ۲۰۲۲ آغاز به کار کرد. آسوشیتدپرس در سال ۲۰۲۳ گزارش داد، نیروگاه عطارات که در ابتدا به عنوان یک پیشرفت برای نیازهای انرژی اردن تصور میشد، پس از مشخص شدن برچسب قیمت هنگفت، جنجال برانگیخت. دولت اردن که به طور ناموفق داوری بینالمللی را برای اعتراض به توافقنامه اصلی آغاز کرد، احتمالاً باید طی ۳۰ سال ۸.۴ میلیارد دلار به چین بپردازد تا برق تولید شده توسط این نیروگاه را خریداری کند.
در بحبوحه این تنشها، سال ۲۰۲۳ نیز شاهد بود که اپراتورهای مخابراتی اردن علیرغم همکاریهای قبلی، از همکاری با هواوی برای استقرار شبکههای 5G در این کشور خودداری کردند.
چشم انداز اقتصادی
صندوق بینالمللی پول پیشبینی میکند که تولید ناخالص داخلی واقعی اردن در سال ۲۰۲۵ به ۲.۹ درصد رشد کند، اما کاهش کمکهای ایالات متحده بر این برآورد تأثیر میگذارد و کسری مالی را که در حال حاضر برای سال جاری ۳.۲ میلیارد دلار پیشبینی شده است، افزایش میدهد.
صندوق بینالمللی پول با اشاره به اینکه درگیریهای منطقهای تأثیر بیشتری از آنچه انتظار میرفت بر اردن داشته است، در ماه اکتبر اعلام کرد که اقتصاد همچنان از خود انعطافپذیری و ثبات اقتصاد کلان نشان میدهد. سال گذشته، بانک جهانی گزارش داد که رشد تولید در اردن اخیراً به رکوردهای بالایی رسیده است و در کنار آن به عملکرد قوی در کشاورزی، خدمات، رستورانها و هتلها اشاره کرد.
با این حال، صندوق بینالمللی پول همچنین خاطرنشان کرد که "حمایت بینالمللی قوی و به موقع" همچنان برای کمک به امان برای مقابله با چالشهای خارجی و به دوش کشیدن هزینه ادامه میزبانی از پناهندگان سوری مهم است. در مورد دوم، تغییر وضعیت در سوریه میتواند در بحبوحه فشارهای جدید، مقداری از نیازهای اقتصادی اردن را برآورده کند.