دیوان عالی در حکم روز جمعه در مورد آینده برنامه رسانه اجتماعی تیکتاک، متوجه شد که با موضوعی جدید روبرو است. قضات در یک نظر جمعی اعلام کردند: "ما آگاه هستیم که پرونده های پیش روی ما شامل فناوری های جدید با قابلیت های تحول آفرین است. این زمینه جدید چالش برانگیز به ما توصیه می کند که احتیاط کنیم." هنگامی که بنیانگذاران ملت، آزادی بیان را در متمم اول قانون اساسی گنجاندند، نمی توانستند برنامه های تلفن همراهی را تصور کنند که اطلاعات را تقریباً به طور آنی در سراسر جهان تقویت می کنند - چه رسد به اینکه توسط یک قدرت خارجی کنترل شود، همانطور که تیکتاک اینگونه است، و قادر به ردیابی حرکات، روابط و رفتارهای میلیون ها آمریکایی در زمان واقعی باشد.
تصمیم متفق القول، قانون فدرال را برای اجبار به فروش یا تعطیلی تیکتاک تحت کنترل چین، تأیید کرد و استدلالهای قضات فقط بر روی آن پلتفرم متمرکز بود. اما پنجره ای باز شده است تا به این نکته اذعان شود که از نظر قانون، محافظت از بیان انسان از نظر کیفی متفاوت از فعال کردن دستکاری الگوریتمی توجه انسان است.
پلتفرم هایی مانند تیکتاک و همتایان آمریکایی آن فیس بوک، اینستاگرام و ایکس صرفاً کانال های ارتباطی نیستند. آنها سیستمهای پیچیده هوش مصنوعی هستند که بیان انسان را بر اساس الگوریتمهای اختصاصی که برای تعامل و جمعآوری دادهها بهینهسازی شدهاند، شکل میدهند، تقویت میکنند و سرکوب میکنند. جذابیت تیکتاک در این است که به کاربران یک جریان بیپایان از محتوا از غریبههایی را نشان میدهد که به صورت الگوریتمی برای توانایی خود در نگه داشتن افراد در حال پیمایش انتخاب شدهاند. الگوریتم این پلتفرم یاد می گیرد و سازگار می شود و حلقه های بازخورد سریعی ایجاد می کند که در آن حتی اطلاعات نادرست می تواند به سرعت در سراسر جهان پخش شود - مکانیزمی که اساساً با ارتباطات سنتی انسان به انسان متفاوت است. متا و ایکس، که برخی از ویژگیهای تیکتاک را کپی کردهاند، نگرانیهای مشابهی را در مورد ویروسی شدن خطرناک مطرح میکنند. اما کنترل تیکتاک توسط یک قدرت خارجی متخاصم، متغیر دیگری را وارد میکند.
حکم بر جمع آوری داده های تیکتاک به عنوان توجیهی برای تعطیلی پلتفرم متمرکز بود. با این کار، دادگاه راه آسان تری را در پیش گرفت: این حکم به طور عمیق به سؤالات بزرگتر در مورد میزان حمایت متمم اول از تقویت الگوریتمی نپرداخت.
ایولین دوک: منطق آزاردهنده دولت برای ممنوعیت تیکتاک
منتقدان ممنوعیت تیکتاک، از جمله طرفداران برجسته فناوری و آزادی بیان، استدلال کرده بودند که هرگونه محدودیت دولت بر پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، سابقه خطرناکی را رقم میزند. اما ما قبلاً پذیرفتهایم که متمم اول از همه اشکال بیان به طور مساوی محافظت نمی کند. به عنوان مثال، گفتار تجاری نسبت به گفتار سیاسی حمایت کمتری دریافت می کند. کنگره می تواند از بیان انسان محافظت کند و در عین حال سیستم های خودکار را که برای سود، آن بیان را تقویت، سرکوب و تبدیل می کنند، تنظیم کند.
پیامدهای امنیت ملی دستکاری الگوریتمی از قبل آشکار است. تجزیه و تحلیل توسط اتحاد برای تامین امنیت دموکراسی به این نتیجه رسید که الگوریتم تیکتاک توسط روسیه برای تبلیغ روایت طرفدار مسکو در مورد تهاجم به اوکراین، دستکاری شده است. البته، آمریکایی ها آزادند که روایت های طرفدار روسیه یا طرفدار چین را در برنامه های دیگر به اشتراک بگذارند، اما پلتفرمی که توسط پکن کنترل می شود، محق این فرض نیست که مقاصد آن بی ضرر است. (چنین پلتفرمی قطعاً شایسته حمایت قانونی معروف به بخش 230 نیست که پلتفرم های فناوری را از مسئولیت مدنی برای محتوایی که منتشر می کنند معاف می کند.)
این نگرانی ها فراتر از اختلافات حزبی است. هم سناتور مارکو روبیو، جمهوری خواهی که دونالد ترامپ او را به عنوان وزیر امور خارجه انتخاب کرده است، و هم سناتور مارک وارنر، دموکرات، برجسته کرده اند که چگونه الگوریتم های رسانه های اجتماعی می توانند برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی به سلاح تبدیل شوند. همانطور که وارنر در جلسه اخیر کمیته بازرگانی سنا اشاره کرد، "در حالی که بهره برداری از پلتفرم های ارتباطی ایالات متحده توسط دشمنان همچنان یک مسئله جدی است، در نهایت، پلتفرم های ما حداقل مشاغل مستقلی هستند. آنها هیچ منفعت شخصی در تضعیف سیستم دموکراتیک اساسی ما ندارند."
ممنوعیت تیکتاک از امروز اجرایی شد و این برنامه برای کاربران ایالات متحده خاموش شده است. مشخص نیست که بعد چه اتفاقی می افتد: دولت بایدن این قانون را در ساعات پایانی کار خود اعمال نخواهد کرد و ترامپ که منتقد تیکتاک بود اما اخیراً نسبت به آن گرمتر شده است، ممکن است برای زمان بیشتری بازی کند. قانون مورد بحث این احتمال را باز می گذارد که صاحبان چینی تیکتاک بتوانند آن را بفروشند، گزینه ای که مقامات پکن مدت هاست رد کرده اند. از نظر تئوری، ساختارهای مالکیت زیادی امکان پذیر است که برخی از آنها ممکن است اثرات سودمندتری بر فضای عمومی مجازی ما نسبت به هر غول پلتفرم فعلی داشته باشند. پیشنهاد مردمی برای تیکتاک پروژه لیبرتی، یک مدل مالکیت جدید را پیشنهاد می کند که هدف آن حفظ ویژگی های نوآورانه پلتفرم و در عین حال دادن کنترل بیشتر به کاربران است. این پیشنهاد یک ساختار ترکیبی را تصور می کند که در آن تعدیل محتوا مستقل و کاربر محور باقی می ماند، در حالی که تقویت الگوریتمی به جای تعامل صرف، معیارهای منافع عمومی را برآورده می کند و مهمتر از همه، کاربران مالک داده های شخصی خود هستند.
ایتان زاکرمن: آمریکا دیگر خانه اینترنت آزاد نیست
احتمال دیگری که به طور گسترده در هفته های اخیر مورد بحث قرار گرفته این است که تیکتاک می تواند به ایلان ماسک فروخته شود که منافع تجاری او در چین، این پلتفرم را حداقل تابع قدرت نرم پکن قرار می دهد. چنین اقدامی دو مرد، ماسک و بنیانگذار فیس بوک مارک زاکربرگ را در دنیای رسانه های اجتماعی مسلط می کند - تمرکز مالکیتی که خطرات خاص خود را برای آزادی بیان دارد. با این حال، حتی این امر نیز بر وضعیت موجود قبل از لازم الاجرا شدن قانون ارجحیت دارد.
دادگاه ها همواره با چالش هایی در به کارگیری اصول قانون اساسی پایدار در مورد فناوری های جدید روبرو بوده اند، اما ظهور الگوریتم های جعبه سیاه در شکل دادن به گفتمان عمومی، سؤالات جدید بسیاری را مطرح می کند که سال ها طول می کشد تا دادگاه ها و قانونگذاران آمریکایی به طور کامل به آن رسیدگی کنند. اما تصمیم تیکتاک دیوان عالی، این پیچیدگی را با یک پیام مهم برش می دهد: ما نیازی نداریم که هر معمای حاکمیت هوش مصنوعی را حل کنیم تا تهدیدهای آشکار را تشخیص داده و به آن پاسخ دهیم. ما می توانیم قاطعانه عمل کنیم حتی در حالی که به دست و پنجه نرم کردن با سؤالات سخت تر ادامه می دهیم. اذعان به پیچیدگی، نباید ما را در مواجهه با خطرات آشکار فلج کند.