تصویرسازی توسط نیک گالیفاناکیس برای واشنگتن پست
تصویرسازی توسط نیک گالیفاناکیس برای واشنگتن پست

کارولین هکس: او فرهنگ هندی-آمریکایی همسرش را پذیرفت — تا اینکه ازدواج کردند

نویسنده نامه ای شوهر سفیدپوست سنت های هندی-آمریکایی او را قبل از ازدواج پذیرفت، اما اکنون اصرار دارد که او آنها را رها کند.

کارولین عزیز: وقتی با شوهر سفیدپوستم ازدواج کردم، فکر کردم می‌توانم بهترین‌های هر دو دنیا را داشته باشم. او در پخت و پز و کارهای خانه به شکلی کمک می‌کرد که من هرگز در بزرگ شدنم از پدر هندی‌ام ندیده بودم، اما او همچنین در جشنواره‌های هندی شرکت می‌کرد و با یک مراسم عروسی هندی موافقت کرد و خودش رقص هندی اجرا کرد. من خودم در زبان هندی مهارت ندارم، اما او همچنین سعی کرد مدتی با من هندی یاد بگیرد.

با این حال، از زمانی که ازدواج کرده‌ایم، به نظر می‌رسد که او فقط می‌خواست مرا راضی کند تا با او ازدواج کنم. او می‌خواهد نام خانوادگی‌ام را تغییر دهم (از خط تیره زدن امتناع می‌کند)، به کلیسا بروم (که هرگز نرفتیم) و فرزندانمان را مسیحی بزرگ کنم (که من نیستم). او نمی‌خواهد به بچه‌های آینده نامی بدهد که خیلی هندی به نظر برسد و بیشتر از رفتن به جشنواره‌های هندی شکایت می‌کند. او می‌گوید من باید زندگی گذشته‌ام را رها کنم و زندگی جدیدی را با او ایجاد کنم، زندگی‌ای که مبتنی بر تربیت هندی-آمریکایی من نباشد، بلکه بر آنچه من به عنوان آمریکای سفید تفسیر می‌کنم، باشد.

این به نظر من نژادپرستانه است، اما او به من می‌گوید که من نژادپرست هستم و سعی می‌کنم با خواستن حفظ برخی چیزهای هندی در زندگی‌ام، او را مستعمره کنم.

به عنوان نسل اول در این کشور، من بیشتر آمریکایی هستم تا هندی، و این هرگز تغییر نخواهد کرد. اما من نمی‌خواهم حتی این بخش کوچک از فرهنگم با من بمیرد و این سنت‌ها را به فرزندانم آموزش ندهم.

آیا من با خواستن حفظ هویتم و نگفتن خداحافظ به زندگی گذشته‌ام، همسر بدی هستم؟ آیا من در خواستن تربیت فرزندانم با فرهنگ هندی-آمریکایی که با آن بزرگ شده‌ام، خودخواه هستم؟ در قلبم، این یک مشکل به نظر می‌رسد، و فکر می‌کنم باید به طور جدی به طلاق فکر کنم.

— هندی آمریکایی

هندی آمریکایی: شوهر-زن، سفیدپوست-هندی-هندی آمریکایی-آمریکایی-آمریکای سفید، نام خانوادگی او-شما-خط تیره، مسیحی-غیر، نام فرزندان آینده، نژادپرست، مستعمره کننده، نسل اول، فرهنگ، سنت، همسر بد، هویت، زندگی گذشته، خودخواه. این یک صفحه کنترل بسیار حساس است.

این نام‌ها و برچسب‌ها همه به طرق مختلف مهم هستند. اما در حال حاضر، آنها بیشتر برای شما در یک سطل خیالی مفید هستند، که از نظر ذهنی به یک جدول خیالی منتقل می‌شوند.

زیرا بار عاطفی آنها حواس پرت کننده است.

این، منطقاً، تمام چیزی است که شما در حال حاضر با آن سر و کار دارید: شما فکر می‌کردید ازدواجتان همه چیز را محکم می‌کند. او (ظاهراً) فکر می‌کرد این کار آنها را تغییر می‌دهد. "چیزها" می‌توانند هر چیزی باشند.

شاید او یک ترفند راضی‌کردن و تغییر را روی شما پیاده کرده است، یا شاید شما دو نفر قبل از عهد ازدواج نیاز داشتید بیشتر صحبت کنید. شاید او به تازگی رادیکال شده است. صرف نظر از این، انتخاب شما اکنون ساده است: سر در شن، یا کنار آمدن با آن.

دومی به معنای یک فکر سخت در مورد اینکه آیا می‌خواهید تحت این شرایط جدید غیرمنتظره ازدواج کنید یا خیر.

این واقعاً یک سؤال بزرگ بله یا خیر است. (اگر می‌خواهید می‌توانید آن را به عنوان مجموعه‌ای از سؤالات کوچکتر بله یا خیر در نظر بگیرید — نام‌ها، مذهب، جشنواره‌ها — اما اگر او کوتاه نیاید، این موضوع بی‌مورد است.) و هیچ "باید" یا "مجبوری" وجود ندارد. شما ___ نیستید اگر ___. این زندگی شماست و شما حرف آخر را در مورد شرایط خود می‌زنید.

دلیل فهرست کردن اصول و محدودیت‌های شما این است که از تسلیم شدن و پشیمانی جلوگیری کنید. پس از واکسینه شدن، شما آماده هستید تا بر پاسخ‌ها اصرار ورزید — پشت این چیست، چه چیزی تغییر کرده است، آیا او آماده است به حرف‌های شما گوش دهد، آیا او شما را برابر می‌داند.

مشاوره ازدواج یک توصیه طبیعی در اینجا است. اما اگر او نکته اساسی را قبول نکند — اینکه شما همان خودتان هستید در حالی که او شرایط را تغییر می‌دهد — پس به ندای قلبتان گوش دهید. زیرا انکار آن نکته می‌گوید، اساساً، او از یک مکان با حسن نیت نمی‌آید.