مسکو - ایران و روسیه قرار است روابط خود را با یک توافقنامه مشارکت استراتژیک جدید و جامع که در جریان گفتگوهای روسای جمهورشان در مسکو در تاریخ 17 ژانویه به امضا خواهد رسید، تعمیق بخشند. این خبر بر اساس بیانیه کاظم جلالی، سفیر ایران در روسیه منتشر شده است.
به گفته مقامات هر دو کشور، این پیمان که به روز رسانی پیمان سال 2001 است، همکاری در زمینه هایی مانند دفاع، امنیت، تجارت، انرژی و مبارزه با تروریسم را گسترش خواهد داد. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، بر تمرکز این توافق بر نوسازی روابط دوجانبه تاکید کرد، در حالی که سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، ابراز امیدواری کرد که این توافق فرصت های بیشتری را برای همکاری باز کند.
مسیر پر فراز و نشیب به سوی روابط استراتژیک
معاهده مورد انتظار یک روند طولانی هماهنگی را طی کرده است. امکان به روز رسانی توافق دوجانبه برای اولین بار در اواسط سال 2020 مورد بحث قرار گرفت و در ژوئیه 2022، دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، ابراز امیدواری کرد که نسخه ای از متن معاهده که قبلاً به طرف ایرانی تحویل داده شده است، به زودی مورد توافق قرار گیرد. اما این به هیچ وجه رکوردی از نظر مدت زمان تطبیق نگارش بوروکراتیک نیست. سند مشابهی که ایران در مارس 2021 با چین امضا کرد، پنج سال پس از سفر شی جین پینگ، رهبر چین به تهران در سال 2016 مورد بحث قرار گرفت.
با این حال، مسیر مسکو و تهران به سوی یک رابطه "استراتژیک"، علیرغم همکاری های چند جانبه آنها در بسیاری از مسائل، از جمله مسائل حساس، مسیر آسانی نیست. دو رئیس جمهور تنها در سال 2017 به طور رسمی ماهیت استراتژیک روابط را مشخص کردند. یک دیپلمات که در زمینه ایران فعالیت می کرد به المانیتور گفت: پیش از آن، این عبارت چندین بار در سخنرانی های حسن روحانی، رئیس جمهور سابق ایران در جریان دیدارهای خود با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، حذف شده بود.
علاوه بر این، علیرغم تصمیم آگاهانه مسکو برای برقراری توازن در خاورمیانه بین طرف های متخاصم و همکاری با اسرائیل، کرملین در سال 2002 به تهران پیشنهاد داد تا یک برنامه 10 ساله برای توسعه همکاری های تجاری، اقتصادی، صنعتی و علمی-فنی که توسط دولت روسیه تصویب شده بود، اجرا کند. با این وجود، طرف ایرانی این پیشنهاد را نادیده گرفت و سند مربوط به این پروژه امیدوارکننده در سال 2007 اعتبار قانونی خود را از دست داد.
مطمئناً، تصمیم ایران مبنی بر اجازه دادن به ارتش روسیه برای خرید و سپس واگذاری تولید پهپادهای انتحاری خود در بحبوحه جنگ در اوکراین، بدون شک نقش مهمی در نزدیکتر شدن این دو کشور به یکدیگر داشته است. برای اولین بار در تاریخ روابط دوجانبه، ایران این فرصت را پیدا کرد که به جای برعکس، به ارتش روسیه آموزش دهد. مقادیر محدود سلاحهای با هدایت دقیق، هزینه بالای موشکهای تولید داخل و مجوز واشنگتن به اوکراین برای پرتاب موشک علیه سرزمینهای شناختهشده بینالمللی روسیه، مسکو را بر آن داشت تا احتمالاً سامانههای موشکی ایرانی آرمان و فتح-360 را که در اوایل ژانویه در بندر انزلی مشاهده شده بودند، خریداری کند.
پویایی همکاری های پنهانی نظامی-فنی و تبادل اطلاعات بین مسکو و تهران همواره از روابط رسمی تجاری، اقتصادی و دیپلماتیک آنها جدا بوده است. تجربه مشترک عبور از تحریم های عمیق، بیشتر تعاملات تجاری آنها را شکل داده است. پس از اعمال تحریم های گسترده در سال 2022، مسکو به طور فعال از تخصص تهران در دور زدن محدودیت ها، به ویژه در تجارت نفت استفاده کرد - جایی که از استراتژی هایی مانند مخلوط کردن نفت یا فروش آن تحت عنوان صادرات شخص ثالث استفاده شده است.
با این حال، اهمیت توافق اخیر، علیرغم توجه گسترده رسانه ها، نباید بیش از حد اغراق شود. از سال 2000، روسیه توافقنامه های مشارکت استراتژیک با کشورهای متعددی از جمله الجزایر، اکوادور، مصر، مراکش و لائوس امضا کرده است. بسیاری از تحلیلگران روس خاطرنشان می کنند که سند امضا شده با ایران، موقعیت یک یادداشت تفاهم را دارد و نشان دهنده اهداف متقابل است اما فاقد تعهدات الزام آور مانند اتحادهای رسمی است.
در مقابل، توافقنامه تجارت آزاد بین ایران و کشورهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا که در اواخر سال 2023 امضا شد و قرار است در اوایل سال 2025 به اجرا درآید، انتظار می رود مزایای اقتصادی ملموسی داشته باشد. پیش بینی می شود این پیمان بر خلاف توافقنامه استراتژیک دوجانبه، سالانه حدود 300 میلیون دلار در کاهش عوارض برای مشاغل روسی صرفه جویی کند، بدون در نظر گرفتن ملاحظات همکاری نظامی-فنی.
حرکت در امتداد محور ایران
مشخصات همکاری های ضد غربی بین روسیه و ایران به خوبی شناخته شده است. روابط آنها به دلیل مشارکت ضد جهانی شدن گسترش و تعمیق یافته است، اما همچنین به دلیل تناقضات و رنجش های موجود به طور دوره ای عقب نشینی کرده است. به عنوان مثال، ضبط صوتی اخیر سخنرانی سرتیپ بهروز اسباتی، از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران ایران که در آن مسکو را به فریب سیستماتیک تهران در کارزار سوریه متهم کرد، دلیل دیگری بر تناقضات جاری روسیه و ایران در این زمینه است که المانیتور بارها درباره آن نوشته است.
با این حال، طرفین تلاش کردند با همکاری در سایر زمینه ها، آنها را کاهش دهند، بنابراین به طور کلی روابط را خراب نکردند. برعکس، بحث در مورد مسائل مشکل ساز مربوط به تجربه عملی انجام عملیات های نظامی در سوریه منجر به درک نیاز به همکاری علی رغم طیف وسیعی از اختلافات و حتی شکل گیری چیزی شد که اغلب در روسیه از آن به عنوان برادری رزمی یاد می شود.
روسیه و ایران دوست دارند در مورد نیروی خود لاف بزنند، اما ترجیح می دهند عملیات را در منطقه خاکستری یا تحت پرچم خارجی انجام دهند. به این ترتیب، آنها می توانند هزینه ها را به حداقل برسانند و از مسئولیت مستقیم اجتناب کنند. در عین حال، مسکو و تهران درک متقابلی از اجتناب ناپذیری رویارویی آینده با غرب دارند، بنابراین تشکیل یک بلوک ضد غربی خاص نه تنها یک تلاش روابط عمومی برای همبستگی است، بلکه تمایلی به همکاری در یک قالب چندجانبه است. بدیهی است که ایران این موضوع را از طریق تغییر موضع خود در مورد عضویت در سازمان همکاری شانگهای تایید کرده است که ثابت می کند مرحله جدیدی در روابط با روسیه فرا رسیده است.
با این حال، جنبه مهم دیگری از همکاری اغلب دست کم گرفته یا بیش از حد ارزیابی می شود. در جامعه کارشناسان بر این باورند که کمک های روسیه به شرکای ایران در محور مقاومت قبل از تهاجم به اوکراین، به جز گروه های مورد حمایت ایران در سوریه، که روسیه از سال 2015 با آنها همکاری بیشتری داشته است، پراکنده بود. اما پس از فوریه 2022، این همکاری به سطح متفاوت و هماهنگ تری رسید.
با این حال، این یک دیدگاه بسیار ساده از اقدامات مسکو است.
تلاش های پراکنده
سیاست خارجی روسیه به طور قابل توجهی متفرق است و تصمیمات خاصی به شدت تحت تأثیر قدرت و نفوذ ادارات منفرد در مسائل خاص و تسلط آنها بر کرملین است. این پویایی به ویژه در هماهنگی مسکو با گروه های طرفدار ایران در درگیری سوریه مشهود بود که در یک ساختار کنترلی سه لایه ادغام شده بود که بر عملیات نظامی روسیه در منطقه نظارت می کرد.
این سیستم شامل گروه مدیریت رزمی تحت وزارت دفاع روسیه، فرماندهی ناظر بر گروه بزرگتر نیروهای روسی در سوریه و گروه های مشاوره عملیاتی مستقر در مناطق تاکتیکی بود. گروه مدیریت رزمی مسئول هماهنگی با نمایندگان خارجی و نیروهای نظامی نامنظم در منطقه بود، در حالی که گروه های مشاوره به طور مستقیم با واحدهای مختلف رزمی در میدان، از جمله واحدهای حزب الله، درگیر بودند.
موفق ترین همکاری ارتش روسیه با حزب الله، عملیات در منطقه شرق حلب در سال 2016 در نظر گرفته می شود، جایی که واحدهای آن توسط ارتش روسیه در تاکتیک اقدامات نیروی کوچک محلی در امتداد کل خط تماس بین طرفین، با جوخه های تهاجمی همزمان که در جهات همگرا پیشروی می کردند، برای تشریح دفاع شهر، جاسازی شده بودند. با این حال، موارد متعددی از رقابت نیز وجود داشت، مانند سپاه پنجم تحت حمایت روسیه که در آن نفوذ عوامل حزب الله به شدت احساس می شد.
با این حال، تعامل روسیه با حزب الله متعاقباً به یک حالت توقف مجازی رسید. الکساندر زاسپکین، سفیر وقت روسیه در لبنان، استدلال محکمی را به مسکو ارائه کرد و بر اهمیت حفظ روابط قوی با این جنبش تاکید کرد. با این حال، اقدامات روسیه در این زمینه به طور کلی ناهماهنگ بود. وزارت دفاع در سال 2018 سعی کرد از این اختلاف در لبنان برای تامین برخی از سلاح ها استفاده کند، اما به استثنای چند مورد، بسته تجهیزات نظامی توافق شده حتی با امتیازات وام قابل توجه از مسکو هرگز مورد توافق قرار نگرفت. تنها نمونه تعامل غیرتبلیغاتی، اعزام ده ها نفر از عوامل حزب الله به جبهه اوکراین برای آشنایی با تجهیزات و تاکتیک های رزمی غربی بود که با ارتش روسیه توافق شد.
گروه بدنام واگنر نیز به طور مستقل تلاش کرد تا با رهبری حزب الله تماس برقرار کند و حتی شروع به استخدام در تعدادی از روستاهای لبنان کرد، اما به گفته عباس الجواهری، کارمند سابق این جنبش، "هیچ چیز از آن درنیامد." علاوه بر این، گزارشهایی مبنی بر اینکه PMC واگنر در سال 2023 قصد داشت سلاحهایی از جمله سیستمهای دفاع هوایی متحرک را به حزبالله منتقل کند، بیشتر شبیه بلوفها و تهدیدهای مزدورانی بود که پس از شورش پریگوژین با وزارت دفاع روسیه وارد درگیری شدند و مدتها نمیخواستند مواضع خود را در سوریه به واحدهای مرتبط با نیروهای هوابرد روسیه و اطلاعات نظامی (GRU) واگذار کنند.
شرکتهای تجاری روسیه - NOVATEK به عنوان بخشی از کنسرسیومی با توتال و انی، و همچنین روسنفت - در سالهای 2018 و 2019 در پروژههای اقتصادی لبنان مشارکت داده شدند. با این حال، هرگونه فعالیتی در آنجا پس از اعمال تحریمهای گسترده غیرممکن شد.
به طور کلی، روسیه از زمان مداخله خود در جنگ سوریه، فرصت بیشتری برای تعمیق همکاری با نیروهای مختلف طرفدار ایران، ابتدا از طریق میانجیگری تهران و سپس به صورت دوجانبه داشته است. به عنوان مثال، تماس های مسکو با واحدهای بسیج مردمی (PMU) عراق ابتدا از طریق مرکز چهارجانبه در بغداد (روسیه-سوریه-عراق-ایران) که در سال 2015 تأسیس شد، تشدید شد و سپس به طور مستقل ادامه یافت. با این وجود، تلاشهای بیشتر مسکو برای لابی از طریق فالح الفیاض، رهبر PMU برای خرید سیستمهای دفاع هوایی روسیه نیز با شکست مواجه شد.
نمونه های مخالفی نیز وجود داشت. به عنوان مثال، یک منبع نزدیک به سپاه دیپلماتیک روسیه به المانیتور گفت که مسکو در سال های 2013-14 بدون هیچ گونه میانجیگری ایران، به طور فعال با حوثی ها ارتباط برقرار کرد. با این حال، پس از شروع کارزار سوریه، اساساً تمام فعالیتهای دیپلماتیک در این راستا را به دلیل «عدم ضرورت» متوقف کرد و خود را به تماسهای نادری برای حفظ روابط و شبیهسازی تلاشها محدود کرد. تنها به تازگی مسکو تصمیم گرفته است تا در تلاش برای تقویت تهدیدهای پوتین مبنی بر ارسال تسلیحات به دشمنان غربی، همکاری با حوثی ها را تشدید کند، زیرا اوکراین مجوز استفاده از موشک های دوربرد را دریافت کرده است. با این حال، صحت و دامنه گزارشهایی مبنی بر ارائه اطلاعات توسط سرویسهای اطلاعاتی روسیه به حوثیها برای حملات به کشتیهای تجاری غربی هنوز مشخص نیست. دو منبع دیپلماتیک به المانیتور گفتند که این احتمال را رد نمیکنند که این رویدادها یکباره و آسانترین اقدامات برای نشان دادن قابلیتها بوده است، بهویژه از آنجایی که کرملین از هرگونه اشاره شفافتر در مورد کشورهای نزدیک به ایالات متحده، مثلاً در آمریکای لاتین، خودداری کرده است.
یک نمونه اخیرتر، گزارشهایی از تلاشهای موازی روسیه و ایران برای دسترسی به ساحل غربی دریای سرخ در بندر سودان است. منبع دیگری که در دیپلماسی روسیه در آفریقا کار می کند به المانیتور گفت که اقدامات به ظاهر همزمان مسکو و تهران در تلاش برای رسیدن به توافق با مقامات سودانی، «یک اتفاق خوش شانس از شرایط و زمان بندی» است، اما هر دو بازیگر برای نفوذ در جهات مختلف رقابت می کنند و از تلاش های نخبگان محلی برای به دست آوردن رفتار ترجیحی از غرب "رنج می برند". پیشتر المانیتور نوشته بود که در ابتدا مذاکرات با سودان در مورد استقرار یک مرکز نظامی روسیه توسط افراد یوگنی پریگوژین انجام شد، اما پس از رسمی شدن این روند و دخالت رسمی مسکو، روند انتقال محموله های نظامی به پورت سودان متوقف و منجمد شد.
به طور کلی، مسکو تلاش می کند از تمام فرصت های همکاری استفاده کند و در اقدامات خود هرگونه احساسات ضد غربی یا درخواست برای تنوع بخشیدن به تماس ها را در نظر بگیرد، با این درک که فقط می تواند در لحظات بحران موقعیت خود را تقویت کند. به طور خاص، این علامت است که حتی قبل از شروع جنگ در اوکراین، پس از لغو محاصره قطر، اظهارات در مورد احتمال خرید سیستم های دفاع هوایی روسی S-400 توسط دوحه، به عنوان مثال، از حوزه اطلاعات ناپدید شد. آنها قبلاً به دلیل درگیری با عربستان سعودی انگیزه داشتند، زیرا رادار SAM در صورت خرید می توانست قلمرو همسایه عربستان را با عمق بیشتری ببیند.