مقدمه
نور در انتهای دنیا متفاوت است. یکی از اولین چیزهایی که وقتی در نوم، یک شهر بندری کوچک در نیمه راه ساحل آلاسکا، فرود میآیم متوجه میشوم، میزان روشنایی آن است. خورشید روی افق مینشیند و پرتوهای آن خطی نازک و تیز ایجاد میکند که بین آسمان و آب خاکستری برش میزند. به نظر میرسد در اینجا، جایی که فقط چند ساعت نور روز وجود دارد، هم قویتر و هم ضعیفتر است. قناری زرد و دود رنگهایی هستند که روتکو اگر اینجا زندگی میکرد نقاشی میکرد.
ساعت 10:40 صبح روز 25 اکتبر است، اما نور باعث میشود خیلی زودتر احساس شود. نوم بیشتر شبیه یک کشور خارجی است تا هر مکانی که در ایالات متحده بودهام. خانهها روی پایههای چوبی بلند شدهاند، زیرا ساخت و ساز روی پرمافراست دشوار است. روزنامه محلی، نوم ناگت، با داستانهایی درباره روز مردم بومی و آخرین طوفانی که تنگه برینگ را درنوردید، شروع میکند. مسابقه سورتمه سگی Iditarod Trail، شاید بزرگترین رویداد ورزشی He-Man، در این شهر به پایان میرسد، جایی که تجارت عمدتاً از تهیه مایحتاج بقا تشکیل شده است. تابلوهای اعلانات محلی تبلیغاتی برای دباغی پوست ماهی و قرعهکشی اسلحه ارائه میدهند.
یک چیز دیگر در نوم وجود دارد: گارد ساحلی ایالات متحده. این شاخه از ارتش آمریکا است که آبهای این کشور را از قاچاق مواد مخدر و ماهیگیری غیرقانونی گرفته تا جاسوسی روسیه و چین، گشتزنی میکند. گارد ساحلی کارهای زیاد دیگری نیز انجام میدهد، مانند نجات کشتیها یا افراد مضطر، ترسیم مسیرهای جدید کشتیرانی و تسهیل تحقیقات علمی. من اینجا هستم تا سوار USCGC Healy، یک یخ شکن شوم که میتواند در یخ با ضخامت نزدیک به 5 فوت حرکت کند. از ناوگان 241 برشگر فعال گارد ساحلی، که کشتیهایی با طول 65 فوت یا بیشتر هستند، تنها دو فروند یخ شکن هستند.
اهمیت یخ شکنها
این واقعیت که ایالات متحده تعداد کمی از این کشتیها را در اختیار دارد، دلیل حضور من در اینجا است. این کشتیها برای کاوش و حفاظت از قطب شمال، که به سرعت در حال تبدیل شدن به یکی از مورد مناقشهترین مکانهای روی زمین است، بسیار مهم هستند (و این قبل از اینکه دونالد ترامپ پیشنهاد خرید گرینلند را بدهد، صادق بود). اما ایالات متحده در یک ربع قرن گذشته یخ شکن جدیدی نساخته است. در واقع، نمیتواند. به لطف کاهش چشمگیر صنعت کشتیرانی تجاری، این کشور به تنهایی قادر به تولید کارآمد کشتیهایی از این دست نیست. آخرین تلاش پنج سال از برنامه عقب است و به طرز وحشیانهای از بودجه فراتر رفته است.
نیاز مبرم به کشتیها یک نقطه توافق نادر بین دو حزب است. دولت بایدن توافقی را با فنلاند و کانادا امضا کرد تا به طور مشترک یخ شکنهای بیشتری تولید کنند. اما این ایده در واقع برای اولین بار توسط ترامپ در طول دوره اول ریاست جمهوری او مطرح شد. اکنون، شورای امنیت ملی او توافق ICE Pact را پیش خواهد برد و تخصص مهندسی فنلاند را به ایالات متحده میآورد تا به طور قابل توجهی یخ شکنهای بیشتری برای ایالات متحده و متحدانش در 10 سال آینده بسازد. قانون دو حزبی کشتیها برای آمریکا، که از کشتی سازان آمریکایی حمایت میکند، در دسامبر گذشته معرفی شد و توسط مایک والتز، نماینده سابق کنگره که اکنون مشاور امنیت ملی ترامپ است، به طور مشترک نوشته شده است.
والتز به FT گفت: رئیس جمهور و من اهمیت اقتصادی و امنیتی ملی یک پایگاه صنعتی دریایی قوی ایالات متحده را درک میکنیم. رئیس جمهور نیاز استراتژیک به احیای صنعت دریایی تجاری ما و سرمایهگذاری در قابلیتهای یخ شکنی اضافی ایالات متحده را درک میکند. والتز گفت که یک تلاش کل دولت برای به آب انداختن کشتیها در اسرع وقت وجود خواهد داشت [که] شامل ارائه یک درخواست اضطراری به کنگره برای تأمین بودجه میشود. ما هر محدودیتی را که مانع از تحویل به موقع و با بودجه کشتیها توسط کشتی سازان ایالات متحده میشود، برطرف خواهیم کرد و در صورت لزوم، با متحدان خود همکاری خواهیم کرد تا اطمینان حاصل کنیم که کشتیهای مورد نیاز خود را داریم.
علاقه ترامپ به قطب شمال تنها نظامی نیست، بلکه تجاری است. گرمایش جهانی منجر به ذوب شدن کلاهکهای یخی قطبی شده است و مسیرهای دریایی جدیدی را باز میکند که میتواند زمان ترانزیت بین آسیا و بنادر اقیانوس اطلس را به نصف کاهش دهد. در حال حاضر، بهترین مسیر دریایی در امتداد خط ساحلی شمالی روسیه است که ادعا میکند متعلق به خودش است. اما مسیرهای جدید در آبهای بینالمللی در واقع طرحهای اصلی زنجیرههای تأمین جهانی را بازنویسی میکند و اثرات درگیری و حوادث در نقاط گلوگاهی مانند دریای چین جنوبی و کانالهای پاناما و سوئز را کاهش میدهد.
یخ قطبی کمتر همچنین به معنای دسترسی آسانتر به بستر دریا است، جایی که ذخایر عظیمی از مواد معدنی کمیاب خاکی، نفت و گاز طبیعی وجود دارد. رقابت بین ایالات متحده، روسیه، چین و سایر کشورها برای اینکه چه کسی این منابع را ادعا و بهرهبرداری کند، سالها پیش آغاز شده است. این همچنین به این معنی است که قطب شمال به طور فزایندهای در حال تبدیل شدن به یک منطقه عملیات نظامی و جاسوسی است. این لیست رو به رشد از دلایل به این معنی است که قطب شمال قرار است توجه بیشتری را به خود جلب کند.
اقامت در USCGC Healy
بخش خصوصی در مورد کارایی است: چگونه چیزی را از A به B در سریعترین و ارزانترین زمان ممکن برسانیم. اما ارتش همه چیز در مورد ارزیابی و به حداقل رساندن ریسک است. شاید به همین دلیل است که فرآیند رسیدن از ساحل به کشتی حدود 90 دقیقه طول میکشد، حتی اگر Healy تنها دو مایل دورتر از ساحل لنگر انداخته باشد. ما باید بهترین مسیر را از میان یخهایی که در بندر تشکیل میشوند، ارزیابی کنیم و همچنین لباسهای بقا را بپوشیم، در صورتی که به طور تصادفی در آب یخ زده سقوط کنیم.
Healy یک تکه فولاد 420 فوتی است که به رنگ قرمز و سفید رنگ شده است. او که در سال 1999 به بهرهبرداری رسید، از نظر فنی به عنوان یک یخ شکن متوسط طبقهبندی میشود، اگرچه بزرگترین کشتی گارد ساحلی است. یخ شکنها با هل دادن مستقیم به آب یخ زده یا یخ بستهبندی شده، مسیرها را پاک میکنند، بنابراین باید سه چیز داشته باشند که بیشتر کشتیهای معمولی ندارند: یک بدنه تقویت شده، شکلی که یخ شکسته را به اطراف یا زیر کشتی هل میدهد و قدرت موتور برای هل دادن از طریق همه آن.
تاریخ ثابت میکند که هرگز یک قدرت دریایی بزرگ وجود نداشته است که یک قدرت دریایی نیز نبوده باشد
بالاتر از این قابلیت نیروی بیرحمانه، بیشتر چیزهای موجود در کشتی دیجیتال هستند. سرورهای عظیمی وجود دارند که به طور مداوم کار میکنند و از همه چیز، از سونار و قرائتهای ماهوارهای گرفته تا دادههای حسگر هواشناسی، ارتباطات و ماشینآلات پشتیبانی میکنند. Starlink ایلان ماسک، که پوشش بیسیم زیادی را در قطب شمال فراهم میکند، تحول آفرین بوده است، نه تنها برای ارتباطات گارد ساحلی، بلکه برای زندگی شخصی کارکنان. آنها اکنون میتوانند در زمان استراحت فیلم تماشا کنند و از طریق چت ویدیویی با فرزندان خود صحبت کنند.
Healy یک شهر شناور با برنامه خاص خود است. نظافت ساعت 3:30 بعد از ظهر، جلسات افسران ساعت 4:15 بعد از ظهر، شام ساعت 5:30 بعد از ظهر و غیره انجام میشود. نظم یکی از راههایی است که مردم بدون نور خورشید زیاد عاقل میمانند. دو خدمه وجود دارد که هر کدام در شیفتهای 12 ساعته کار میکنند. در اواخر بعد از ظهر، هنگامی که شیفت تغییر میکند و برخی از خدمه به خواب میروند، چراغهای قرمز راهروها و راهپلهها را روشن میکنند. همه اینها باعث میشود احساس کنم یک سیاهی لشکر در شکار برای اکتبر سرخ هستم.
به نظر نمیرسد بتوانم الگوهای ترافیکی تنظیم شده را در بالا و پایین نه عرشه به خاطر بیاورم، اگرچه خدمه هنگام برخورد با من روی پلهها، بخشنده هستند. همه چیز یکسان به نظر میرسد و چند روز طول میکشد تا بتوانم به طور قابل اعتمادی به اتاق دولتی خود، یک فضای تقریباً 200 فوت مربعی به رنگ بژ مستاجر، که مرا به یاد اولین اتاق خوابگاه دانشگاه میاندازد، بروم. دلگیر است، اما همانطور که بسیاری از ملوانان میگویند، از یک کابین بهتر است.
در واقع، من در حال زندگی در تجمل گارد ساحلی هستم. من فقط یک هم اتاقی دارم، یک اقیانوس شناس Woods Hole به نام مدی، که به ندرت او را میبینم. ما یک حمام را با شش کارمند زن گارد ساحلی در اتاق مجاور به اشتراک میگذاریم. من بین سیبری و شبه جزیره Seward سفر میکنم و با این حال میتوانم موهایم را بشویم، نتفلیکس تماشا کنم یا در یکی از دو سالن ورزشی داخل کشتی روی یک دستگاه الپتیکال ورزش کنم.
Healy کشتی علمی برتر برای افرادی است که میخواهند قطب شمال را مطالعه کنند و بیشتر دانشمندان اینجا سالها تلاش کردهاند تا سوار شوند. همه آنها در حال مطالعه سیستمهای آب و هوایی پیچیده هستند: الگوهای موج، فرسایش در فلات قاره، اینکه چگونه ذوب شدن یخهای قطبی باعث تغذیه طوفانها میشود و چگونه آن طوفانها به نوبه خود باعث فرسایش بیشتر میشوند. آنها در حال بررسی این هستند که چگونه شکوفایی جلبکهای جدید نهنگهای گوژپشت را به این منطقه میآورد تا با نهنگهای محلی که جمعیتهای قبیلهای به آنها وابسته هستند، رقابت کنند. آنها در حال اندازهگیری این هستند که چگونه تغییر دمای آب باعث ایجاد دریاهای متلاطمتر میشود.
لوری یورانک، اقیانوسشناس از دانشگاه ایالتی اورگان، که برای آموزش دانشمندان جوان در کار کشتی به اینجا آمده است، میگوید: «دریاهای قطب شمال سریعتر از، مثلاً، بوستون تغییر میکنند. چیزی به نام تقویت قطبی وجود دارد که تغییر را سرعت میبخشد. بنابراین، درک آنچه در اینجا اتفاق میافتد، ایده بهتری از آنچه ممکن است در جاهای دیگر رخ دهد به ما میدهد.» هزینه انجام مأموریتهای علمی در Healy میتواند به 70000 دلار یا بیشتر در روز برسد، بنابراین اغلب بین چندین مؤسسه و سازمان دولتی به اشتراک گذاشته میشود.
ارزش فراتر از علم محض است. در حالی که آمریکا قبلاً بر اقیانوسشناسی تسلط داشت، چینیها از سال 1990، 64 کشتی تحقیقاتی اقیانوسشناسی ساختهاند. استیو براک، افسر سابق نیروی دریایی که تا همین اواخر مشاور ارشد وزیر نیروی دریایی بایدن بود، میگوید: «آنها فقط نفتکشهای تجاری نمیسازند، بلکه کشتیهایی برای درک، کاوش و تسلط بر این حوزه میسازند. این پیامدهای عظیمی برای امنیت اقتصادی و ملی خواهد داشت.»
داشتن کشتیهای تحقیقاتی بیشتر به معنای دسترسی سریعتر به اکتشافات منابع طبیعی و نقشهبرداری سریعتر از کف دریا است، به عنوان مثال.
چند ساعت پس از اولین روز، هشداری دریافت میکنیم مبنی بر اینکه زمان شروع تمرینهای اضطراری ما فرا رسیده است. اتاق کنفرانس علمی را که در آن یادداشتبرداری میکنم، ترک میکنم و به هوای مرطوب و یخزده بیرون میروم و دعا میکنم که از کشتی نیفتم. با خزیدن در امتداد دیوار راهرو در تاریکی، به دری میرسم که به آشیانه هلیکوپتر منتهی میشود که گاهی به عنوان زمین بسکتبال نیز استفاده میشود. در آنجا، به گروهی از 113 نفر موجود در کشتی ملحق میشوم و یک لباس بقای لاستیکی قرمز غولپیکر برای پوشیدن به من داده میشود. حدود زمان شام است و بیرون کاملاً تاریک است، اما میتوانید بوی دریا را حس کنید، که درست در زیر ما در حال غرش است.
هنگامی که لباسهای خود را پوشیدیم، وظایف خاصی به ما اختصاص داده میشود، در صورت بروز یک وضعیت اضطراری واقعی. وظیفه من جمعآوری غذا و آب است، اما پس از تنها یک بار تمرین، کاملاً مطمئن هستم که نمیتوانم به یاد بیاورم که کمد غذا در یک شرایط اضطراری کجاست. به ما نشان داده میشود که چگونه قایقهای نجات را به کار گیریم. خوشبختانه به نظر میرسد همه به جز من شایسته هستند.
زندگی روزمره در کشتی
صبحانه زود در سالن غذاخوری. همه، از کاپیتان گرفته تا پایینتر، با هم غذا میخورند. ممکن است ما نگران مجتمع نظامی-صنعتی باشیم، اما حقیقت این است که ارتش ایالات متحده به اندازه آمریکا به سوسیالیسم نزدیک است. این دنیایی فراتر از چنگ زدن تجاری است، دنیایی که در آن کلماتی مانند افتخار و خدمت بدون طعنه استفاده میشوند.
به علاوه، با کمال تعجب، غذا شگفت انگیز است. تنی از میوهها و سبزیجات تازه وجود دارد، از جمله یک سالاد بار روزانه سرسبز، حتی یک نانوای اختصاصی برای کارکنان. غذا بخش بزرگی از روحیه سازی است. یکی از معدود نقاط لذتبخش خدمه. من از خدا به خاطر پلهها تشکر میکنم، زیرا من در حال خوردن کیکهای ورقهای تازه، رول دارچین و نان خوب هستم. حتی یک کافی شاپ تخصصی کوچک وجود دارد که توسط کارکنان در زمان خود اداره میشود که میتوانید در آن لاته مناسب تهیه کنید.
من که کاملاً کافئین دار شدهام، به جلسه تیم علمی ساعت 9:30 صبح میروم. هوا یخزده است، اما گرمتر از حد انتظار است، بنابراین این گروه نگران هستند. اگر یخی وجود نداشته باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ همچنین این نگرانی وجود دارد که به دلیل آب و هوا، Healy ممکن است بیش از حد به آبهای روسیه یا مناطق بومی شکار نهنگ نزدیک شود، که ما باید در فصل شکار از آن دوری کنیم.
این یکی از چیزهایی است که کلاریسا زلر، دانشمند محیط زیست و ناظر رسمی مأموریت برای قبایل Yup'ik و Inupiat آلاسکا، در حال تماشای آن است. او 31 ساله، قد بلند و لاغر با موهای کوتاه مشکی و حلقه بینی است. وظیفه او این است که اطلاعات آب و هوا را به قبیله بازگرداند. او به من میگوید که ماهیهای قزل آلای محلی کوچکتر میشوند و ماهیگیری بیش از حد یک مشکل است. تغییرات سریع در دمای آب میتواند بر الگوهای شکار نهنگها، گرازهای دریایی، فکها و ماهیهای قزل آلا تأثیر بگذارد.
او میگوید این مایه نگرانی است، اما نه ناامیدی. مردم ما از نظر تاریخی جابجا شدهاند و ممکن است مجبور شویم دوباره جابجا شویم. قبیله او اخیراً توانست یک پروژه پیشنهادی استخراج مس را به این دلیل مسدود کند که باعث اختلال در ماهیگیری ماهی قزل آلا میشود. زلر خود را یک دیپلمات علمی میداند، که روزانه بهروزرسانیهایی را برای قبایل ارسال میکند و علیرغم چالشهای تغییرات آب و هوایی، به طرز شگفتانگیزی خوشبین است. او اشاره میکند: با از بین رفتن پرمافراست، زمین باز میشود. من هنوز نمیدانم این به چه معناست. از جهاتی میتواند خوب باشد. شاید فرصتی برای کشاورزی باشد.
بعد از ناهار، به سمت پل میروم. منظره فوق العاده است. این قسمت از کشتی دارای کیفیتی شبیه به کلیسا است. کارکنان ساکت و رسمی هستند، در صفحههای کامپیوتر مختلف یا در نقاطی در اطراف دهها پنجره بزرگ که به وسعت وسیع و بی پایان آسمان و آب آبی خاکستری نگاه میکنند، مستقر شدهاند. من با ستوان فرمانده برایان ویلیامز، یک افسر بازدید کننده از منطقه اقیانوس آرام گارد ساحلی و یکی از بسیاری از افرادی که در کشتی در مورد یخ شکنها و امنیت ملی فکر میکنند، گپ میزنم.
ویلیامز روی طرح اجرای چشم انداز استراتژیک قطب شمال کار میکند که سه هدف دارد: همکاری با جوامع ساحلی در مورد انعطاف پذیری. همکاری با بنیاد ملی علوم در تحقیقات قطب شمال؛ و شاید مهمتر از همه، ایجاد ظرفیت و امنیت دریایی در منطقه. او توضیح میدهد: «ما کارهای زیادی [گشت زنی و همکاری امنیتی] با نروژ، کانادا، گرینلند، ایسلند و نیروی دریایی نیز انجام میدهیم. Healy مهم است زیرا به ما امکان میدهد با حضور، حضور را ملاقات کنیم.» ما قبلاً یک کشتی علمی روسی را دیدهایم. هر دو کشتی حدود 30 دقیقه از یکدیگر یادداشتبرداری کردند و سپس به حرکت خود ادامه دادند.
ویلیامز میگوید داشتن تنها دو یخ شکن برای ایالات متحده یک مشکل است. ما اغلب باید از خود بپرسیم، آیا Healy را در قطب شمال نگه داریم یا آن را به نقاط دورتر بفرستیم تا با شرکا تمرین کند؟ اهداف علمی، تمرینها با اروپاییها و سایر متحدان و نیاز به ایجاد حضور در قطب شمال و قطب جنوب وجود دارد.
احساس کردن مانند اودیسه در دنیایی سیاه و سفید از خطر آسان است. زیبا است اما ترسناک
علاوه بر افزایش حضور روسیه در منطقه، چین خود را یک کشور نزدیک به قطب شمال اعلام کرده و سه یخ شکن جدید مستقر کرده است. این کشور میلیاردها دلار برای تقویت صنعت کشتیرانی خود در 20 سال گذشته هزینه کرده است. در حالی که آمریکا 185 کشتی تجاری اقیانوس پیمای خصوصی دارد، چین 5500 کشتی دارد. آنچه ویلیامز را آزار میدهد این است که چینیها با شفافیت کمتری نسبت به گذشته کارها را انجام دادهاند. او درباره یخ شکنهای جدید میگوید: «آنها به هیچکس نگفتند که این کار را انجام میدهند. مردم به دنبال همکاری بیشتر برای مدیریت همه اینها هستند.»
ساعت 12 ظهر است و ما در شرف انداختن اولین تجهیزات جمعآوری نمونه تیمهای علمی، یک لوله 6 فوت در 10 فوت، هستیم که نمونههای آب را در عمقهای مختلف برای اندازهگیری دما، شوری، اکسیژن و سطح پلانکتون میگیرد. همچنین یک تور پلانکتون و یک بیل خاک نیز وجود خواهد داشت. تمام تجهیزات باید با دقت حمل شوند تا چیزی را لمس نکنند و آلوده نشوند.
کاپیتان Healy، میشل شالیپ، یک کهنهکار 49 ساله گارد ساحلی قوی، آرام و مهربان، از روی پل تماشا میکند. او به من میگوید: این سومین فرماندهی من از یک برشگر است و من عاشق بودن در دریا هستم. شالیپ، دختر دو دریانورد تجاری از شبه جزیره بالایی میشیگان، از کودکی دریانوردی میکرده است. او میگوید: من فقط از غروبها و طلوعهای خورشید و اینکه چگونه کشتی با جریانهای مختلف، زوایای سکان و پروانهها حرکت میکند، لذت میبرم. او مانند بسیاری از ملوانان کهنه کار، به قدری با لرزشهای ماشینآلات داخل کشتی هماهنگ است که میتواند در هنگام خواب یک تغییر را حس کند. نه اینکه زیاد بخوابد. من به طور شبانه روزی در دسترس هستم و معمولاً زنگ هشداری را برای ساعت 6:30 صبح تنظیم میکنم.
برای اینکه تجهیزات علمی به طور ایمن وارد آب شوند، به شش نفر نیاز است. یکی از دانشمندان پشت صفحه کامپیوتری است که جرثقیل روی عرشه را دستکاری میکند. دستانش هنگام حرکت دادن دستگیرهای که فکهای دستگاه را کنترل میکند، میلرزد. زلر، ناظر قبیلهای، در کنار تعدادی از کارکنان گارد ساحلی تماشا میکند. به نظر من این نوع علم بسیار شبیه به پروازهای طولانی است، ساعتها خستگی با لحظاتی از اضطراب و کشف همراه است. اطلاعات جمعآوری شده در چند روز آینده به تیم و گارد ساحلی، اطلاعات زیادی در مورد ماهیت متغیر آبهای قطب شمال خواهد داد.
بعد از شام، مدتی را در عرشه غذاخوری میگذرانم و به پیشدرآمد بازیهای گرسنگی با برخی از کارکنان مهندسی میپردازم. بهترین قسمت روز بعد از اینکه همه ما به رختخواب رفتیم فرا میرسد. مدتی قبل از ساعت 3 بامداد، پیامی دریافت میکنم تا برای تماشای شفق شمالی به عرشه بیایم. با کشیدن پارکایم روی پیژامه، در هوای سرد و منجمد میافتم و در یک درخشش سبز نئونی فرو میروم که به نظر میرسد فتوشاپ شده است. شفق قطبی در آسمان اطراف ما میرقصد و با یک ماه و ستارههای فوقالعاده روشن سوراخ میشود. من مسحور شدهام. حتی ملوانان کهنه کار هم برای فیلمبرداری از این رویداد بیرون هستند. تنها چند روز تا انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و تمام عواقب آن باقی مانده است. اما در حال حاضر، احساس میکنم خیلی از همه اینها دور هستم و به ابدیت نزدیکتر.
رویارویی با یخ
ما به یخ برخورد کردهایم! اما این فقط یخ نوزاد است، یخ پنکیکی همانطور که دانشمندان آن را مینامند، تکههای بیضی شکلی که شناور هستند و به هم برخورد میکنند و با این کار لایههای ضخیمتری میسازند. آنها شبیه یک لحاف تکهدوزی خاکستری و سفید روی آب به نظر میرسند. هیلی هوارد، یکی از افسران نگهبان کشتی، به من نشان میدهد که چگونه به دنبال سربها یا درزهایی در یخ میگردد که شکستن آنها برای کشتی آسانتر است. او میگوید: این بیشتر هنر است تا علم. به لمس انسانی نیاز دارد.
میتوانید لرزشها را احساس کنید و صدای چلپ چلوپ و برش را هنگام شخم زدن Healy در میان لحاف یخی بشنوید. کمی شبیه کشیدن ناخن روی تخته سیاه است و هرچه پایینتر به داخل کشتی بروید، صدا بلندتر میشود. با خودم فکر میکنم آیا این صدای خراشیدن همان صدایی است که مردانی که زغال سنگ را در دیگهای بخار تایتانیک میریختند قبل از وقوع فاجعه شنیدند، اما این فکر را از ذهنم بیرون میکنم و بیشتر روز را به شناخت خدمه میگذرانم.
پیشاهنگان عقاب سابق فراوان هستند، همانطور که افرادی که از طریق لایحه GI وارد کالج شدهاند، که برای کسانی که در ارتش خدمت کردهاند، هزینه پرداخت میکند. بسیاری آموزشهای فنی و حرفهای دریافت کردهاند و احساس میکنند که باید به همان اندازه یک مدرک چهار ساله مورد احترام قرار گیرد. به نظر میرسد همه مجموعههای مهارت و علایق متعددی دارند. من با چند ملوان جوان آشنا میشوم که یک کارگاه چاپ سه بعدی را در عرشه کشتی اداره میکنند که میتواند قطعات اضطراری برای کشتی تولید کند. یکی به من میگوید: این مفید است، زیرا آمازون پرایم اینجا تحویل نمیدهد.
برادرم تکنسین در یک زیردریایی نیروی دریایی بود، بنابراین من با این موضوع آشنا هستم که چگونه ارتش ایالات متحده میتواند جوانان بیهدف را به بزرگسالان ماهر تبدیل کند. من اغلب فکر کردهام که ایالات متحده باید یک سال خدمت اجباری داشته باشد. برایان ویلر، افسر بخش برق، که همزمان به USC Santa Barbara رفته و یک برنامه گارد ساحلی را انجام داده، میگوید: هیچ جوان 18 سالهای نمیداند که میخواهد چه کار کند. او معتقد است که نخبگان ارزش تجربه نظامی را به شدت دست کم میگیرند. انضباط و تخصصی که به شما میدهد. Healy یک ایستگاه علمی سیار و شناور است و وظیفه ما این است که آن را روشن نگه داریم. او میگوید: حدود سه ماه طول کشید تا من همه چیز را بفهمم، از تعمیر و نگهداری موتورهای دیزلی گرفته تا نمک زدایی و فاضلاب.
رئیس او، ریون کونز، افسر مهندس ارشد شاد کشتی، به آکادمی دریایی کالیفرنیا رفت. این جوان 36 ساله با موهای تیره و مایل به قرمز و عینک به این حوزه علاقهمند شد زیرا عاشق تعمیرات بود. همانطور که او به من میگوید، آکادمیها نیروی کار زیادی را به صنعت دریایی خصوصی عرضه میکنند، جایی که شرکتهای کشتیرانی بینالمللی میتوانند دستمزدهای خوبی را تا شش رقم برای دریانوردان کهنهکار پرداخت کنند. این کار حفظ افراد در گارد ساحلی یا نیروی دریایی را دشوار میکند. جدا از برون سپاری کشتی سازی، چالشاصلی برای صنعت دریایی آمریکا، ملوانان و سازندگان ماهر است. به عنوان مثال، کره جنوبی در سال گذشته حدود 2000 معمار دریایی فارغ التحصیل داشته است. ایالات متحده 70 نفر داشت. شرکت کرهای Hanwha، که اخیراً کارخانه کشتی سازی فیلادلفیا را به دست آورده است، مجبور شده است کارگران بازنشسته از کره را برای آموزش نیروی کار محلی بیاورد.
کونز مانند بسیاری از کارکنان عرشه Healy، به راحتی میتواند دستمزد خود را در بخش خصوصی دو یا سه برابر کند. اما او به ماجراجویی گارد ساحلی جذب شده است. این کشتی از نظر نحوه حمایت از کشور بسیار منحصر به فرد است. و همچنین این مأموریت جهانی وجود دارد که به مردم بگوییم، هی، این چیزی است که واقعاً در اینجا در قطب شمال اتفاق میافتد. او و دیگرانی که با آنها مصاحبه میکنم، تمایل شدیدی به خدمت به چیزی بزرگتر از خود و ثروت دارند. بسیاری از افراد در Healy از بین تمام بخشهای ارتش، گارد ساحلی را انتخاب کردند، زیرا عمدتاً به کمک به مردم در خانه مربوط میشود، نه کشتن احتمالی مردم در خارج از کشور.
بعد از جلسه 4:15 بعد از ظهر، با الکس هامل، افسر عملیات صحبت میکنم. او مردی جدی و کمحرف است که مسئول تمام عملیات عرشه و همچنین تصمیمات ناوبری است. یکی از مسئولیتهای بزرگ او در این سفر، ترسیم بخشهایی از گذرگاه شمال غربی است، مسیری جدید که اقیانوس اطلس را به اقیانوس آرام متصل میکند و از گرینلند، شمال کانادا و آلاسکا میگذرد. ایالات متحده و دیگران امیدوارند کابلهای فیبر نوری را که 95 درصد از جریان دادههای جهان را در زیر دریا حمل میکنند، در امتداد این مسیر قرار دهند و از آن برای پیمایش سریعتر و کارآمدتر جهان استفاده کنند.
من از هامل میپرسم که امیدوار است در این مأموریت چه چیزی پیدا کند و او قبل از پاسخ دادن به من خیره میشود. در حال حاضر سه راه برای عبور از قطب وجود دارد. مسیر دریایی شمالی، مسیر دریایی ترانسپولار [که عمدتاً در این مرحله مفهومی است] و گذرگاه شمال غربی. گذرگاه شمال غربی برای بسیاری از نهادهای تجاری بسیار مورد توجه است و به خوبی ترسیم نشده است. در واقع، تنها 15 درصد از کف دریای قطب شمال اصلاً نقشهبرداری شده است. ما میخواهیم با اطمینان بالا بفهمیم که چگونه از خلیج بافین به آن طرف قطب برویم.
ما در عرض 74 درجه هستیم، به خوبی در دایره قطب شمال. اما امشب نمیتوانید ستارگان را ببینید زیرا طوفانی در راه است.
آماده شدن برای طوفان
دانشمندان خسته شدهاند. آنها تا ساعت 4 صبح در یک کولاک تاریک و برفی کار کردند و هوا از اینجا بدتر خواهد شد. من هم خسته و نسبتاً گیج هستم، اما ظاهراً این برای تازه کارها عادی است. کمبود نور مقصر است، همچنین داروی دریازدگی که توسط یک چسب با رهش آهسته که در زیر گوش راست من چسبانده شده است، تجویز میشود. یک اقیانوس شناس جوان که بیشتر علم خود را در قطب جنوب انجام میدهد، به من میگوید افرادی که در ایستگاههای یخی هستند، اغلب دچار از دست دادن حافظه کوتاه مدت میشوند.
من با کاپیتان بازدیدکننده مگان مک گاورن، که با اداره ملی اقیانوسی و جوی کار میکند، ملاقات میکنم. Noaa، که قدمت آن به دوران توماس جفرسون برمیگردد، به عنوان تلاشی برای نقشهبرداری از خط ساحلی اقیانوس اطلس آغاز شد. او به من میگوید: ایده اصلی در اینجا این است که هر آنچه را که میتوانیم در مورد ساحل و بستر دریا بفهمیم تا بتوانیم نیروها، تدارکات و سایر داراییها را بدون هیچ مشکلی به مکان مناسب برسانیم. کشتی او، Fairweather، دارای سوناری است که فقط برای آبهای کم عمق مناسب است. بنابراین، او میگوید: تیم ما از Healy برای نقشهبرداری از دریای بوفورت [شمال کانادا] استفاده میکند تا بتوانیم یک راهرو ایمن برای ترانزیت و کشتیرانی، هم نظامی و هم تجاری، ترسیم کنیم.
زمانی که ما دوباره وارد بندر میشویم، تیم او مساحتی از کف دریا به اندازه پورتوریکو را نقشهبرداری کرده است. همانطور که کاپیتان Healy، شالیپ به من میگوید، این بسیار مهم است زیرا کشتیها از حدود 80 درصد اقتصاد حمایت میکنند، که به نوبه خود از امنیت ملی حمایت میکند. این به کشتی سازان و طراحان نیاز دارد. او مانند همه افراد عرشه، نگران این واقعیت است که Healy 25 سال دارد و شروع به نشان دادن آن کرده است. یکی از دلایلی که هوا بدتر از حد انتظار است این است که ما خیلی دیرتر از حد معمول در فصل خارج شدهایم، پس از اینکه آتش سوزی عرشه کشتی باعث چندین هفته تعمیر شد.
ناراحت کننده است که فکر کنیم کشوری با خط ساحلی تقریباً 100000 مایلی، جایی که 40 درصد از جمعیت آن در آن زندگی میکنند، دیگر نمیتواند کشتیهای خود را به موقع یا مقرون به صرفه بسازد، نمیتواند از تدارکات خود از طریق دریا حمایت کند و حتی نمیتواند از تحویل تدارکات نظامی از طریق دریا بدون کمک خارجی اطمینان حاصل کند. (امروزه، کشتیهای تجاری تقریباً 90 درصد از تجهیزات و تدارکات نظامی ایالات متحده را حمل میکنند.)
این کاهش ریشههای زیادی دارد، اما یکی از دلایل اصلی، از بین رفتن یارانهها برای صنعت کشتی سازی تجاری در دهه 1980 بود. مقامات ریگان، که بسیاری از آنها همزمان با طرفداران بازار آزاد، از طرفداران امنیت بودند، به اشتباه فکر میکردند که هزینههای نظامی در طول جنگ سرد تقاضای کافی برای حفظ کشتی سازی ایالات متحده ایجاد میکند. اما سقوط دیوار برلین و سود صلح ناشی از آن، صنعتی را که در حال حاضر در حال کاهش بود، از بین برد. همانطور که وزیر نیروی دریایی در حال کنارهگیری، کارلوس دل تورو، در سخنرانی در دانشکده کندی هاروارد در سال 2023 بیان کرد: تاریخ ثابت میکند که در درازمدت، هرگز یک قدرت دریایی بزرگ وجود نداشته است که یک قدرت دریایی نیز نبوده باشد - یک قدرت کشتی سازی تجاری و حمل و نقل جهانی.
به این معنا، جدا کردن کشتی سازی نظامی و تجاری و برون سپاری صنعت، پیامدهای منفی جدی داشته است. اذعان به این امر حمایتگرایانه نیست. این عملی است. بخش دریایی صنعت نادری بود که حتی آدام اسمیت با توجه به اهمیت آن برای تجارت و امنیت، آن را شایسته حمایت دولت میدانست. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی سابق، قبل از ترک سمت خود به من گفت که امیدوار است کشتیها چیپهای جدید باشند، به این معنی که تمرکز یک استراتژی صنعتی جدید ایالات متحده شامل افزایش تولید در داخل کشور و با متحدان است. اینکه آیا دولت ترامپ به آن عمل میکند یا خیر، آزمون بزرگی خواهد بود که آیا سیاست صنعتی انجام میدهد یا فقط در مورد آن صحبت میکند.
تا زمانی که جلسه عصر فرا میرسد، همه فقط میخواهند در مورد آب و هوا صحبت کنند. بریتانی آموس، هواشناس نیروی دریایی که به Healy قرض داده شده است، خبر میدهد که ما به سمت دریاهای مواجتر خواهیم رفت. تاکنون، امواج 5 تا 10 فوتی بودهاند. به زودی شاهد امواج 15 تا 20 فوتی خواهیم بود. اگرچه Healy برای مقاومت در برابر امواج 50 فوتی ساخته شده است، اما این خبر مرا پر از اضطراب میکند. شب گذشته، از حرکت از خواب بیدار شدم، که مرا در تختم چرخاند. به نظر نمیرسد کسی نگران باشد، اما نمیتوانم از فکر کردن به آن صحنههای موج CGI در طوفان کامل دست بردارم.
برای آرام کردن خودم، با آموس در مورد کارش صحبت میکنم. او مانند بسیاری، وارد نیروی دریایی شد زیرا توانایی پرداخت هزینه کالج را نداشت. هدف نهایی او ترک خدمت و تبدیل شدن به یک دانشمند داده است. بخشی از این به دلیل کسب درآمد بیشتر است، اما بخشی از آن به دلیل برخی از تغییرات سیاسی و فرهنگی در کشور است. او میگوید: قبلاً مردم میگفتند، آره، من مفتخرم که به کشورم خدمت میکنم. اما اکنون، با همه چیزهایی که در حال وقوع است، احتمالاً میگویند، آره، من فقط مفتخرم که یک کار انجام میدهم. فکر میکنم ما مقداری از روحیه غرور در کشورمان را از دست دادهایم.
من از او میپرسم که فکر میکند چه زمانی این تغییر شروع شد. من فکر میکنم در دهه 1980 شروع به تغییر کرد. همه چیز در مورد فردگرایی و عدم احساس هدف مشترک، خدمت مشترک شد. او مانند بسیاری از افرادی که در کشتی با آنها صحبت میکنم، نسبتاً غیرسیاسی است و نه دموکراتها و نه جمهوری خواهان را مقصر این تغییر نمیداند.
در ساعت 6:30 بعد از ظهر، 30 دقیقه را در بیرون میگذرانم و تماشا میکنم که تیم علمی تورها را برای جمعآوری پلانکتون میاندازند. هفت نفر روی عرشه هستند که همگی به تجهیزات ایمنی متصل شدهاند. یک بلندگو موسیقی AC/DC را از سیستم صوتی کشتی پخش میکند. امواج در حال بزرگتر شدن هستند و کشتی شروع به غلتیدن میکند. خوشحالم که داخل هستم.
همچنین خوشحالم که روز بعد میروم. چیزهای زیادی در مورد قطب شمال، گارد ساحلی و آینده قدرت آمریکا آموختهام. اما آمادهام که دوباره روی زمین محکم باشم.
یافتهها و مشاهدات نهایی
هوا امروز بد است و بیرون رفتن خیلی سرد است. کشتی اکنون به سمت شکست قفسه در دریای بوفورت حرکت میکند، جایی که عمق بستر دریا از 40 متر به 4000 متر میرسد. Noaa دیروز برای اولین بار در تاریخ این منطقه را نقشهبرداری کرد. همه مشتاق هستند ببینند که از قرائتهای سونار چه چیزی به دست میآید.
این کار وقت گیر و دشوار است، اما اهمیت آن زمانی آشکار میشود که به یکی از نقشههای متعددی که روی کشتی وجود دارد و جهان را از نمای چشم پرنده، نگاه کردن به قطب شمال نشان میدهد، نگاه کنید. با دیدن سیاره به این شکل، به سرعت حس میکنید که روسیه چقدر بزرگ است، گرینلند از نظر جغرافیایی در دنیای گرم چقدر مهم میتواند باشد و چرا آمریکا، به عنوان یک کشور قطب شمال، باید درک بهتری از وسعت وسیع دنیای جدید و مهمتر از نظر ژئوپلیتیکی داشته باشد.
شانون دوهرتی، دانشمند پلانکتون، هیجان زده است که تورهای او پر از پوستههایی هستند که حاوی ایزوتوپهایی هستند که میتوانند برای درک الگوهای تاریخی در امواج، آب و یخ استفاده شوند. دریانوردانی که تورها را بالا آوردهاند، اکنون مشغول تمیز کردن عرشه با صدای Red Hot Chili Peppers هستند، یخ زدایی میکنند، درست مانند بالهای هواپیما. Healy برای کار در این شرایط طراحی شده است، اما کشتیهای ماهیگیری وجود دارند که تلفاتی داشتهاند زیرا آنقدر یخ زدگی پیدا میکنند که واژگون شدهاند. من تصمیم میگیرم به این موضوع هم فکر نکنم و برای شام بروم. تاکوهای نرم، نوارهای گوشت گاو با برنج و کلم بروکلی پخته شده. براونی گرم و بستنی برای دسر. بد نیست برای قطب شمال.
کشف آتشفشان زیرآبی
خبر بزرگ این است که تیم نقشهبرداری چیزی پیدا کرده است: یک ویژگی، همانطور که آنها آن را مینامند، که شبیه یک آتشفشان زیر آب است. علاوه بر این، ممکن است یک ستون متان از آن خارج شود. این نشان دهنده امکان وجود نفت و گاز است. کاپیتان مک گاورن میگوید: کاش ما آن ویژگی را درست اینجا پیدا نمیکردیم، زیرا درست نزدیک یک منطقه شکار نهنگ بومی است.
این تیم به تأیید دادهها ادامه خواهد داد و بعداً یافتههای نهایی را اعلام خواهد کرد، اما اگر یک منبع طبیعی پیدا شود، میتوانید مطمئن باشید که هم شرکتهای بزرگ نفتی دولتی و هم شرکتهای چندملیتی خصوصی به دنبال آوردن یخ شکنها برای بررسی خواهند بود.
بزرگترین کاری که ما انجام میدهیم محافظت از میلیاردها دلار تجارت در هر روز است
یک هواپیما از ایستگاه هوایی گارد ساحلی Kodiak در نزدیکی آن از بالای سر میگذرد و از طریق رادیو به کشتی اطلاع میدهد که آیا میتواند برای تمرین یک پرواز نزدیک انجام دهد. Healy میگوید بله و هواپیما در چند فوتی ما پرواز میکند. یکی از کارکنان پل به شوخی به هواپیما میگوید: ممنون بابت مدل موی کوتاه!
یک باد یخی وزیدن میگیرد و هنگام ورود و خروج کارکنان با دوربینهای دوچشمی، پل را پر میکند و به دنبال یک شناور علمی میگردند که گم شده است. همه آسمان سفید، نور صاف، دریای خاکستری و تاجهای سفید، با چند خط یخ پنکیکی در افق هستند. در نهایت، ما شناور را میگیریم. تبریکهای زیادی به ناوبر (رانندگی خوب!) که مجبور شده است یک سری پیچ تند را برای بازیابی آن انجام دهد، میرسد.
کاپیتان جلسهای را برای بحث در مورد اینکه آیا به دانشمندان اجازه داده شود برای انجام آزمایشها با قایقهای کوچکتر بیرون بروند، با توجه به شرایط جوی، برگزار میکند. قایقهای کوچکتر خطرناکتر هستند، اما امکان اندازهگیری بهتر یخ و آب را فراهم میکنند. مانند هر تصمیم بزرگ عملیاتی، کارکنان کلیدی برای رتبهبندی ریسک-پاداش ماموریت بر اساس معیارهای متعدد ملاقات میکنند. آب و هوا منجمد است و وزش باد با سرعت حدود 20 مایل در ساعت میوزد. امواج بسیار کمی وجود دارد، بنابراین برای قطب شمال این یک ریسک متوسط است و بنابراین قابل قبول است. خدمه، از جمله دو نفر از کارکنان گارد ساحلی و چهار دانشمند، تجهیزات محافظ شخصی خود را میپوشند و پرتاب همان قایق کوچکی را که با آن وارد شدهایم، آغاز میکنند. ظرف 30 دقیقه، آنها در آب هستند.
جشن هالووین
امروز دو مهمانی برگزار میشود، اولی در آزمایشگاه علوم، جایی که این تیم یافتههای امروز را به نمایش میگذارد، از جمله مقداری پلانکتون بسیار فعال (این نشانه خوبی برای سلامت اقیانوس است)، یک تتراپود کوچک و یک عروس دریایی نارنجی کوچک که در یک شیشه شنا میکند. بسیاری از خدمه، از جمله کاپیتان، برای نگاه کردن به پایین آمدهاند. یکی از دلایلی که محیط زیست بسیار غنی است این است که ما در حال حاضر در آب بسیار کم عمقتری هستیم - فقط 50 متر در مقایسه با 700-1500 متر دیروز.
بسیاری از کارکنان مشغول تهیه لباس برای جشن هالووین هستند که امشب در آشیانه هلیکوپتر برگزار میشود. من نگران طوفان قریب الوقوع هستم که پیش بینی میشود با امواج 12 فوتی و وزش باد با سرعت 45 مایل در ساعت همراه باشد. ما نمیتوانیم از این یکی دور شویم، زیرا این میتواند به معنای مختل کردن شکار نهنگ در همان نزدیکی باشد. فصل کمانداران در حال اتمام است و فصل Beluga در حال آغاز است. زلر، ناظر قبیلهای، همه اینها را در جلسه تیمی گزارش میدهد.
احساس کردن مانند اودیسه در اینجا آسان است، تنها در دنیایی سیاه و سفید از خطر. زیبا است اما ترسناک. تمام بحث در مورد ریسک و زبان فنی و دقیقی که برای عملیات کشتی استفاده میشود، به نظر میرسد بخشی از تلاش برای آرام نگه داشتن مردم است. گویی وقتی در اصطلاحات و اختصارات اطمینان بخش محصور شدهایم، همه چیز تحت کنترل ما است. اما در واقع، ما یک شکل فولادی کوچک هستیم که در میان مایلها یخ شخم میزنیم.
من به یک خانه جن زده برای احساس ترس نیاز ندارم، اما کارکنان به هر حال یکی را برای مهمانی ساختهاند. لذتهای کودکانه دیگری نیز وجود دارد: کلوچههای شکری برای تزئین، پانچ غیرالکلی، صنایع دستی و مسابقه لباس. این سرگرم کننده است، اما همچنین دلخراش است. همه این جوانان آمریکایی که نمیدانستند وقتی فارغ التحصیل میشوند چه کار کنند، یا میدانستند اما توانایی پرداخت هزینه کالج را نداشتند، در انتهای دنیا وقت میگذرانند. آنها برای بیشتر آماده شدهاند و کمتر از من انتظار دارند و به نظر میرسد برای آن بهتر هستند. و آنها واقعاً خوشحال به نظر میرسند.
خاطرات پایانی
اکنون در دریای چوکچی هستیم که روسیه و آلاسکا را از هم جدا میکند و یک جور احساس ضربانی از امواج و شیب روی کشتی وجود دارد. در روزگار قدیم، ملوانانی که به مکانهای بسیار دوری مانند این رفته بودند، گوشهایشان را با یک حلقه سوراخ میکردند تا نشان دهند چقدر آدمهای شروری هستند. اکنون، مردم خالکوبی میکنند.
در عرشه کامپیوتر، متوجه نقشه بزرگی میشوم که موقعیت ماهوارههای Starlink را نشان میدهد. یکی از تکنسینهای علمی عرشه به من میگوید که ماسک میتواند ارتباطات را در کشتی برقرار یا قطع کند. او میگوید: شگفتانگیز است که یک مرد این همه قدرت دارد. اگر میخواست، میتوانست همه چیز را خاموش کند. حدس میزنم این سرمایهداری افراطی در حال کار است.
این روز ماقبل آخر برای من و دانشمندان در کشتی است، بنابراین یک مصاحبه نهایی با کاپیتان شالیپ انجام میدهم. ما در مورد برخی از سختترین لحظات او صحبت میکنیم: آتش سوزی عرشه، نجات دو نفر که پس از طوفان از یک قایق ماهیگیری آویزان شده بودند، مرگ یکی از خدمه در سال گذشته. او در حین صحبت در مورد آخری اشک میریزد.
سبک رهبری او جالب است. او صریح و در دسترس است، اما میتواند خشن باشد. او اعتراف میکند که شریکی ندارد، کارش این را سخت میکند، اما به تازگی خانهای در سیاتل خریده است و دوست دارد در اوقات فراغت از پارکهای ملی بازدید کند. او مانند بیشتر خدمه، فوق العاده سالم به نظر میرسد. او میگوید: قسمت مورد علاقه من از بودن در قطب شمال طبیعت است و گویی به عنوان یک نشانه، چندین گراز دریایی غول پیکر از آب بیرون میآیند. آنها نزدیک کشتی شنا میکنند و به ما خیره میشوند و دندانهای نیش و سبیلهای غول پیکرشان را نشان میدهند.
ما 24 مایل با کیپ لیسبورن فاصله داریم و مسیری را ترسیم میکنیم که ما را از اواسط عصر تا بعد از نیمه شب به دریای مواج سنگین میبرد. من یک سوال نهایی میپرسم: مردم در مورد این نوع کار در دریا چه چیزی را نمیفهمند؟ شالیپ میگوید: جستجو و نجات واقعاً پر زرق و برقی است. اما بزرگترین کاری که ما انجام میدهیم محافظت از میلیاردها دلار تجارت در هر روز است. این واقعاً در مورد اقتصاد است.
نتیجهگیری
آخرین روز ما. بعد از ناهار، یک صف آرایی برای همه افراد در آشیانه برگزار میشود. به دو نفر از خدمه جوان که Healy را ترک میکنند، ادای احترام میشود. افسر اول چیزهایی را فهرست میکند که آنها برای کمک به این مأموریت انجام دادهاند، از سوختگیری گرفته تا آشپزی. همه با قدردانی دست میزنند.
کاپیتان از نحوه پیشرفت اوضاع راضی است. ما توانستیم مأموریت نقشهبرداری خود را انجام دهیم و یک مسیر دسترسی به بندر را پیدا کنیم. ما توانستیم تأیید کنیم که کف دریا در این منطقه حتی برای بارهای بزرگ نیز امن است. ما به ترسیم مسیری از کانادا به ساحل غربی آمریکای شمالی کمک کردهایم. این برای اقتصاد بسیار مهم است. این برای حفاظت از محیط زیست مهم است. و برای ایمنی در دریا مهم است.
هوا به سمت نوم صاف خواهد بود، جایی که ما به موقع لنگر خواهیم انداخت تا همه بتوانند برگههای رأی غیابی را برای انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده پر کنند. من میدانم که شالیپ مانند هر پرسنل نظامی، با ارائه هرگونه نظر سیاسی خارج از محدوده خود شنا نمیکند، اما من نمیتوانم کمک کنم اما بپرسم، با توجه به خطرات ژئوپلیتیکی جهان در حال حاضر، آیا احساس متفاوتی نسبت به چند سال پیش در شغل خود دارید؟
او به تصویری نگاه میکند که هواشناس نیروی دریایی روی یک صفحه بزرگ فرافکنی و تقویت کرده است. این تصویر کوهی را نشان میدهد که توسط ابرها احاطه شده است. کاپیتان میپرسد: آیا آن ابر عدسی روی آن کوه است؟ او دوربین دوچشمی خود را برمیدارد و خودش نگاهی میاندازد. او با گذاشتن دوربین دوچشمیاش میگوید: نه، این متفاوت نیست. ما به ملت خدمت میکنیم. ما مأموریتهای قانونی بسیار روشنی داریم که انجام میدهیم. وظیفه ما این است که آنها را انجام دهیم. و ما این کار را انجام خواهیم داد، مهم نیست چه کسی مسئول است.
سپس لبخند میزند، میچرخد و دوباره دوربین دوچشمی را برمیدارد تا نگاهی به بندر بیندازد که شروع به یخ زدن کرده است. آهی میکشد. من فقط عاشق آن آبی تیفانی یخ دریا هستم.
رانا فوروهار ستون نویس تجارت جهانی و سردبیر همکار در FT است.