تصویرسازی: تومی اوم
تصویرسازی: تومی اوم

من ازدواج موفقی دارم. فقط می‌خواهم قبل از مرگم با مرد دیگری بخوابم.

ستون‌نویس اخلاق‌مدار مجله درباره ترس از دست دادن و «مشارکت متقابل جسمانی».

مردم از دوران باستان با اخلاق زندگی شهوانی دست و پنجه نرم کرده‌اند. اگرچه تنش بین میل و وجدان به قدمت بشریت است، اما هیچ چیز قدیمی در مورد نحوه تلاش مردم برای پیمایش در چشم‌انداز پیچیده ارتباط وجود ندارد. با نزدیک شدن به روز ولنتاین، از خوانندگان دعوت کردم سوالات مربوط به رابطه جنسی خود را ارسال کنند. برخی از نامه‌هایی که دریافت کردم باعث لبخندم شد. بعضی دلم را شکست همه آنها به من یادآوری کردند که از زمان افلاطون آشکار بود: سوالات مربوط به رابطه جنسی همیشه سوالاتی در مورد انسان بودن است.

بنابراین، این هفته، ما یک مجموعه ویژه از متخصص اخلاق داریم که به تندترین سوالات خوانندگان درباره رابطه جنسی و عشق به عنوان بخشی از شماره مجله درباره روابط پاسخ می دهد. در اینجا اولین مجموعه از سوالات آمده است. مراقب اطلاعات بیشتر در انتهای این مقاله باشید و در خبرنامه من اینجا ثبت نام کنید.


من یک زن سالم و از نظر جسمی متناسب در اواخر دهه 50 زندگی ام هستم که بیش از دو دهه است ازدواج کرده ام. ازدواج من همچنان سرگرم کننده، جذاب، دلسوزانه و پرشور است. ما هنوز یک زندگی جنسی بسیار فعال داریم. فرزندان ما بزرگ شده اند و در حال پیشرفت هستند. در حالی که شوهر من چند بار در طول سال ها (سال ها پیش) بی وفا بوده است، من بخشش و کار رابطه را انتخاب کردم. با این حال، من یک میل جنسی یائسگی ایجاد کرده ام که به جای پژمرده شدن، افزایش یافته است - و تمایل نسبتاً عمیقی برای تجربه رابطه جنسی با یک مرد دیگر قبل از مرگ یا خیلی پیر شدن دارم.

این مرد باید کسی باشد که من او را نمی شناسم و هرگز دوباره او را نخواهم دید. من یک برنامه را به شرح زیر تحقیق کرده ام: 1) به یک شهر ساحلی بزرگ پرواز کنید. 2) یک اسکورت را از یک سرویس معتبر استخدام کنید و در یک هتل خوب با او رابطه جنسی داشته باشید. 3) به خانه پرواز کنید و یک صفحه نمایش S.T.I دریافت کنید (اگرچه بدیهی است که رابطه جنسی ایمن داشته باشم). من هرگز به شوهرم خیانت نکرده ام. در واقع، قبل از اینکه با او ملاقات کنم، فقط با دو مرد دیگر رابطه جنسی داشتم. این تمایل قطعا ناشی از خصومت نهفته برای بی احتیاطی های دیرینه او نیست (من چندین سال است که به آن فکر کرده ام) و به گفته شوهرم، من دو فرصت برای مساوی کردن امتیاز با مصونیت دارم. با این وجود، نمی خواهم او بداند زیرا نمی خواهم به او صدمه بزنم و این کار را می کند. من مرتباً سفر می کنم، بنابراین این سفر باعث تعجب نمی شود. برای روشن شدن، من علاقه ای به ازدواج باز، چند همسری یا هر چیزی در این راستا ندارم، و همچنین از برنامه دوستیابی یا "اتصال" استفاده نمی کنم. اسکورت هایی از خدماتی که قیمت های آنها در محدوده 1500 دلار است، به خوبی بررسی می شوند و من احساس نمی کنم که در حال بهره برداری جنسی از یک مرد 35 ساله، مایل و با حقوق خوب هستم. نظر شما چیست؟ - نام محفوظ است

از متخصص اخلاق:

من با اظهارات شما در مورد واقعیت یا برنامه های دقیق شما مشاجره نمی کنم. شرکت کنندگان در این تجارت کمی گوشه، با قضاوت از ادبیات علمی (بدون ذکر پست های Reddit اول شخص)، معمولاً کاری را انجام می دهند که برای دلیل عادی مردم شغل انجام می دهند: آنها به این نتیجه رسیده اند که می توانند از این طریق امرار معاش مناسبی داشته باشند و آن را به مشاغل دیگری که برای آنها واجد شرایط هستند ترجیح می دهند. استثنائاتی وجود دارد، اما به نظر نمی رسد که اجبار و بهره برداری در قلب خدماتی باشد که شما در ذهن دارید. بیایید بیشتر توافق کنیم که شما می توانید از انقباض و به اشتراک گذاری هرگونه S.T.I. از این برخورد جلوگیری کنید. (اقدامات احتیاطی مناسب خطرات را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد - اگرچه باید اشاره کنم که نه به صفر.)

ما هنوز با سوالاتی در مورد اینکه به خودتان، شوهرتان و ازدواجتان مدیون هستید، روبرو هستیم. این دلالت وجود دارد که شما به این آزمایش شهوانی کشیده شده اید زیرا فقط با سه مرد رابطه جنسی داشته اید. من متوجه می شوم که تخیل شهوانی با آمار متوقف نمی شود، اما با توجه به داده های نظرسنجی موجود، به نظر نمی رسد که سه شریک جنسی شما را به عنوان یک استثنا قرار دهند.

و سپس - نه اینکه خیلی خوب به آن اشاره کنیم - این واقعیت که برنامه های شما به خوبی چیده شده اند به این معنی نیست که شما چنین خواهید بود. شما می توانید لئو گرانده را تصور کنید و با دیوس بیگالو روبرو شوید. اگر دالیانس یک ضربه گیر است، آیا تسلیم می شوید یا دوباره امتحان می کنید تا بتوانید آزمایش را به درستی انجام دهید؟ از طرف دیگر، اگر تریست در حال انتقال است، آیا واقعاً یک بار انجام خواهد شد؟

قوی ترین استدلال شما این است که شوهرتان، احتمالاً برای عذرخواهی از بی وفایی های خودش، به شما گفت که اگر چند بار خودتان گمراه شوید، او شما را سرزنش نمی کند. اما این دقیقاً رضایت نیست: این "عبور سالن" ضرب المثل نیست، که از قبل اجازه می دهد. در عوض، این تعهد به بخشش برای یک اشتباه است.

من از تمایل شما برای محافظت از احساسات او قدردانی می کنم و گاهی اوقات مردم موقعیت های "نپرس، نگو" را ترجیح می دهند. مشکل این است که شما نمی توانید بدانید که او چه چیزی را ترجیح می دهد بدون اینکه به او فرصت دهید تا به شما بگوید. اگر با تماس غارتگر خارج از کتاب خود پیش بروید، برای هر دوی شما در مورد اینکه چه اطلاعاتی در مورد ازدواج خودش داشته باشد، انتخابی خواهید کرد و از او در این وضعیت محروم می شوید. این خیانت به اعتماد زناشویی خواهد بود، چیزی که خودتان تجربه دردناکی با آن داشته اید. در همین حال، اسرار در یک ازدواج می تواند هزینه های عاطفی برای رازدار داشته باشد. من تعجب می کنم که آیا می توانید راهی برای کار از طریق این احساسات با هم پیدا کنید و شاید راه های دیگری برای افزودن هیجان به رابطه خود پیدا کنید. هر چه را که انتخاب می کنید، مطمئن شوید که می توانید صبح روز بعد با آرامش با کسی که هستید، هم به عنوان یک عاشق و هم به عنوان یک شریک، از خواب بیدار شوید.


تصویری از زنی که پس از رسیدن به اوج لذت جنسی به راحتی در رختخواب استراحت می کند. شریک مرد او با نارضایتی به او خیره شده است.
تصویرسازی: تومی اوم

من یک زن در دهه 60 زندگی ام هستم و از نظر جنسی با مردان هم سن و سال خودم فعال هستم. من یک چرخش جنسی از دیدگاه جنسیتی را مشاهده کرده ام. این روزها به سرعت و به راحتی به رضایت می رسم. مردانی که اکنون با آنها می خوابم، چیزی را تجربه می کنند که زنان برای دهه ها با آن دست و پنجه نرم کرده اند: آنها اغلب نمی توانند در حین مقاربت به اوج لذت جنسی برسند. من این را تا حدودی طعنه آمیز می دانم زیرا این مبارزه برای اکثر زنان در سال های باروری آنها امری عادی است - هورمون ها برای زنان افزایش و کاهش می یابد و رسیدن به اوج لذت جنسی هر بار که رابطه جنسی داریم به ندرت یک هنجار بود. برخی از زنان "تظاهر می کردند" و برخی فقط اجازه می دادند شرکایشان بدون هیچ تعهدی برای اطمینان از اینکه شریک زنشان به رضایت برابر رسیده است، کار خود را تمام کنند. در سال های جوانی، من همیشه تلاش می کردم تا اطمینان حاصل کنم که شریک مرد من به رضایت کامل رسیده است، اما شرکای من به ندرت همین تلاش را می کردند.

از نظر اخلاقی، دیگر احساس نمی کنم موظف باشم که مطمئن شوم شرکای مرد من به اوج لذت جنسی می رسند. هیچ احساس گناهی نمی کنم که برگردم و سریع به خواب بروم، در حالی که می دانم آنها این کار را نکرده اند. آیا باید در این مورد احساس بدی داشته باشم؟ - نام محفوظ است

از متخصص اخلاق:

همانطور که می گویند سس برای غاز، سس برای غازنر است. با این حال، داستان شما سوالات بزرگتری را در مورد صمیمیت و تقابل ایجاد می کند. در "جنس دوم"، سیمون دو بووار مشاهده کرد که از نظر تاریخی، مردان با زنان به عنوان سوژه با اشیاء ارتباط برقرار می کردند - مردان به عنوان عاملان تمایل، زنان صرفاً به عنوان رگ های آنها. تجربیات گذشته شما در مورد محروم شدن از ارضای جنسی منعکس کننده این سنت غم انگیز است.

با این حال، مردان در رختخواب شما امروز همان هایی نیستند که سال ها پیش لذت شما را نادیده گرفتند. (شاید برخی از آنها عاشقان فوق العاده ملاحظه کاری بودند و اکنون با خوابیدن شما بیدار شدن بسیار بی ادبانه ای را تجربه می کنند.) گذشته از این، با چرخاندن میزها در حال حاضر بر روی سرگردانان جنسیتی خود، ممکن است فرصتی برای چیزی معنادارتر را از دست بدهید. صمیمیت جنسی معتبر، به نظر بووار، مستلزم "مشارکت متقابل جسمانی" است، جایی که شرکا بین سوژه و اشیاء تمایل جریان می یابند. بنابراین شاید بهتر باشد این میزها را به جای چرخانده شدن پرتاب کنید. بدون شک، تسویه حساب می تواند رضایت خود را داشته باشد، اما نباید از پویایی که در آن لذت به میزان عادلانه داده و گرفته می شود، دست بکشید - حتی اگر جستجو برای تقابل کامل یک تعقیب و گریز غاز وحشی را ثابت کند.