فلسطینیان در محل حمله اسرائیل به اردوگاه آوارگان داخلی در رفح در ۲۷ مه ۲۰۲۴ گرد هم آمده‌اند. Eyad Baba/AFP via Getty Images
فلسطینیان در محل حمله اسرائیل به اردوگاه آوارگان داخلی در رفح در ۲۷ مه ۲۰۲۴ گرد هم آمده‌اند. Eyad Baba/AFP via Getty Images

چگونه غزه اسطوره‌شناسی غرب را در هم شکست

جنگ، توهمات پس از جنگ جهانی دوم درباره انسانیت مشترک را آشکار کرده است.

در ۱۹ آوریل ۱۹۴۳، چند صد یهودی جوان در گتوی ورشو هر سلاحی را که توانستند پیدا کنند برداشتند و به آزارگران نازی خود حمله کردند. اکثر یهودیان در گتو قبلاً به اردوگاه‌های نابودی تبعید شده بودند. مبارزان، همانطور که یکی از رهبرانشان، مارک ادلمن، به یاد می‌آورد، به دنبال نجات بخشی از حیثیت خود بودند: «تمام مسئله این بود که، در نهایت، نگذاریم وقتی نوبت ما رسید ما را سلاخی کنند. فقط انتخابی در مورد نحوه مردن بود.»

جلد کتاب «جهان پس از غزه» اثر پانکاج میشرا
این مقاله اقتباسی است از کتاب <strong>جهان پس از غزه: یک تاریخ</strong> اثر پانکاج میشرا (Penguin Press، ۳۰۴ صفحه، ۲۸ دلار، فوریه ۲۰۲۵).

پس از چند هفته ناامیدکننده، مقاومت‌کنندگان مغلوب شدند. بیشتر آنها کشته شدند. برخی از کسانی که هنوز در آخرین روز قیام زنده بودند، با پمپ کردن گاز نازی‌ها به داخل پناهگاه فرماندهی، خودکشی کردند. فقط تعداد کمی موفق شدند از طریق لوله‌های فاضلاب فرار کنند. سپس سربازان آلمانی گتو را بلوک به بلوک سوزاندند و از شعله‌افکن برای بیرون کشیدن بازماندگان استفاده کردند.

چسلاو میلوش، شاعر لهستانی، بعدها به یاد آورد که فریادهایی را از گتو می‌شنیده «در یک شب زیبای آرام، یک شب روستایی در حومه ورشو»:

این فریادها تن ما را مورمور می‌کرد. فریادهای هزاران نفری بود که به قتل می‌رسیدند. از میان درخشش سرخ آتش، زیر ستارگان بی‌تفاوت، به سکوت خیرخواهانه باغ‌هایی که در آن گیاهان با زحمت اکسیژن ساطع می‌کردند، هوا معطر بود و انسان احساس می‌کرد که زنده بودن خوب است، از فضاهای ساکت شهر عبور می‌کرد. یک چیز به خصوص بی‌رحمانه در این آرامش شب وجود داشت، که زیبایی و جنایت انسانی آن به طور همزمان قلب را تحت تأثیر قرار می‌داد. ما به چشمان یکدیگر نگاه نکردیم.

در شعری که میلوش در ورشو اشغالی نوشت، "Campo dei Fiori"، او چرخ و فلک کنار دیوار گتو را تداعی می‌کند، که در آن سواران از میان دود اجساد به سمت آسمان حرکت می‌کنند و آهنگ شاد آن فریادهای عذاب و ناامیدی را خفه می‌کند. میلوش که در برکلی، کالیفرنیا زندگی می‌کرد، در حالی که ارتش ایالات متحده صدها هزار ویتنامی را بمباران و کشت، جنایتی که او آن را با جنایات آدولف هیتلر و جوزف استالین مقایسه کرد، دوباره همدستی شرم‌آور در بربریت شدید را تجربه کرد. او نوشت: «اگر ما قادر به شفقت باشیم و در عین حال ناتوان باشیم، پس در حالت استیصال ناامیدکننده‌ای زندگی می‌کنیم.»

نابودی غزه توسط اسرائیل، که توسط دموکراسی‌های غربی تأمین می‌شود، این مصیبت روانی را ماه‌ها بر میلیون‌ها نفر تحمیل کرد - شاهدان غیرارادی یک عمل شرارت سیاسی، که به خود اجازه می‌دادند گه‌گاه فکر کنند که زنده بودن خوب است، و سپس فریادهای مادری را می‌شنیدند که سوختن دخترش را در مدرسه‌ای دیگر که توسط اسرائیل بمباران شده بود، تماشا می‌کرد.


دو علامت که روی آنها نوشته شده «هرگز دوباره» و «ما به یاد داریم» روی ریل‌های قطار.
دو علامت که روی آنها نوشته شده «هرگز دوباره» و «ما به یاد داریم» در طول راهپیمایی زندگان برای بزرگداشت قربانیان هولوکاست در جنوب لهستان در ۱۲ آوریل ۲۰۱۸، روی ریل‌های قطار به سمت اردوگاه مرگ آشویتس-بیرکنا آلمان نازی سابق دیده می‌شود. Omar Marques/Sopa Images/LightRocket via Getty Images
افرادی که در یک اعتراض علائمی در دست دارند، یکی از آنها نوشته شده «فکر کردم گفتیم هرگز دوباره».
فعالان در ۱۹ دسامبر ۲۰۲۳ در راهپیمایی ملی برای فلسطین در لندن شرکت می‌کنند. یکی از آنها تابلویی در دست دارد که روی آن نوشته شده است: «فکر کردم گفتیم هرگز دوباره». Mark Kerrison/In Pictures via Getty Images

شوآ چندین نسل یهودی را زخمی کرد. یهودیان اسرائیلی در سال ۱۹۴۸ تولد دولت ملت خود را به عنوان مسئله مرگ و زندگی تجربه کردند و سپس دوباره در سال‌های ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ در میان لفاظی‌های نابودگرانه دشمنان عرب خود. برای بسیاری از یهودیانی که با این آگاهی بزرگ شده‌اند که جمعیت یهودی اروپا تقریباً به طور کامل و بدون هیچ دلیلی جز یهودی بودن از بین رفت، جهان نمی‌تواند جز شکننده به نظر برسد. در میان آنها، کشتارها و گروگان‌گیری‌ها در اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ توسط حماس و سایر گروه‌های فلسطینی، ترس از هولوکاست دیگری را دوباره زنده کرد.

اما از همان ابتدا مشخص بود که متعصب‌ترین رهبری اسرائیل در تاریخ از بهره‌برداری از حس فراگیر نقض، داغ‌دیدگی و وحشت رویگردان نخواهد بود. رهبران اسرائیل ادعای حق دفاع از خود در برابر حماس را داشتند، اما همانطور که عمر بارتو، مورخ برجسته هولوکاست، در اوت ۲۰۲۴ تشخیص داد، آنها از همان ابتدا به دنبال این بودند که «تمام نوار غزه را غیرقابل سکونت کنند و جمعیت آن را به حدی تضعیف کنند که یا از بین بروند یا به دنبال تمام گزینه‌های ممکن برای فرار از این قلمرو باشند.» بنابراین، ماه‌ها پس از ۷ اکتبر، میلیاردها نفر شاهد یک حمله فوق‌العاده به غزه بودند که قربانیان آن، همانطور که بلین نی گرالایگ، وکیل ایرلندی که از طرف آفریقای جنوبی در دادگاه بین‌المللی دادگستری در لاهه استدلال می‌کرد، آن را بیان کرد، «نابودی خود را در زمان واقعی پخش می‌کردند به امید ناامیدانه و تاکنون بیهوده اینکه جهان ممکن است کاری انجام دهد.»

جهان، یا به طور خاص‌تر غرب، هیچ کاری انجام نداد. پشت دیوارهای گتوی ورشو، مارک ادلمن «به شدت می‌ترسید» که «هیچ‌کس در جهان متوجه چیزی نشود» و «هیچ چیز، هیچ پیامی درباره ما، هرگز بیرون نیاید.» این در مورد غزه صدق نمی‌کرد، جایی که قربانیان ساعت‌ها قبل از اعدام شدن، مرگ خود را در رسانه‌های دیجیتال پیش‌بینی می‌کردند و قاتلان آنها با بی‌خیالی اعمال خود را در TikTok پخش می‌کردند. با این حال، انحلال پخش زنده غزه به طور روزانه توسط ابزارهای هژمونی نظامی و فرهنگی غرب مبهم می‌شد: از حمله رهبران ایالات متحده و بریتانیا به دادگاه کیفری بین‌المللی و دادگاه بین‌المللی دادگستری گرفته تا دستورالعمل‌های سردبیران نیویورک تایمز به کارکنان خود، در یک یادداشت داخلی، برای اجتناب از اصطلاحات «اردوگاه‌های پناهندگان»، «سرزمین‌های اشغالی» و «پاکسازی قومی».

هر روز با این آگاهی مسموم می‌شد که در حالی که ما به زندگی خود ادامه می‌دهیم، صدها نفر از مردم عادی به قتل می‌رسند یا مجبور می‌شوند شاهد قتل فرزندان خود باشند. درخواست‌های مردم غزه، اغلب نویسندگان و روزنامه‌نگاران مشهور، با این هشدار که آنها و عزیزانشان قرار است کشته شوند، و به دنبال آن خبر کشته شدن آنها، تحقیر ناتوانی جسمی و سیاسی را تشدید می‌کرد. کسانی که به دلیل احساس گناه ناشی از دخالت بی‌یاورانه به چهره جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده، چشم دوخته بودند تا نشانه‌ای از رحمت، نشانه‌ای از پایان خونریزی ببینند، با سختی آرام‌بخشی مواجه شدند که فقط با پوزخند عصبی زمانی که دروغ‌های اسرائیلی را که فلسطینی‌ها سر نوزادان اسرائیلی را بریده‌اند، بیرون می‌ریخت، شکسته می‌شد. امیدهای برانگیخته شده توسط این یا آن قطعنامه سازمان ملل، درخواست‌های دیوانه‌وار سازمان‌های غیردولتی بشردوستانه، دستورات قضات در لاهه و جایگزینی بایدن در آخرین لحظه به عنوان نامزد ریاست‌جمهوری به طرز وحشیانه‌ای نقش بر آب شدند.

تا اواخر سال ۲۰۲۴، بسیاری از افرادی که خیلی دور از میدان‌های کشتار غزه زندگی می‌کردند، احساس می‌کردند - از دور، اما احساس می‌کردند - که در یک چشم‌انداز حماسی از بدبختی و شکست، رنج و خستگی کشیده شده‌اند. این ممکن است یک هزینه عاطفی اغراق‌آمیز در میان تماشاگران صرف به نظر برسد. اما پس از آن، شوک و خشم ناشی از رونمایی پیکاسو از گرنیکا، با اسب‌ها و انسان‌هایی که هنگام قتل از آسمان فریاد می‌زدند، تأثیر یک تصویر واحد از غزه از پدری بود که جسد بی‌سر فرزندش را در آغوش گرفته بود.

کودکانی که در خیابانی پر از دود می‌دوند.
کودکان فلسطینی در ۶ نوامبر ۲۰۲۳ از بمباران اسرائیل در رفح در جنوب نوار غزه فرار می‌کنند. Mohammed Abed/AFP via Getty Images

جنگ در نهایت به گذشته می‌پیوندد و زمان ممکن است توده وحشتناک آن را صاف کند. اما نشانه‌های این فاجعه برای دهه‌ها در غزه باقی خواهد ماند: در بدن‌های مجروح، کودکان یتیم، آوارهای شهرهای آن، مردم بی‌خانمان، و در حضور فراگیر و آگاهی از داغداری دسته‌جمعی. و کسانی که از دور به کشتار و معلول شدن ده‌ها هزار نفر در یک نوار ساحلی باریک کمک کردند و همچنین شاهد تشویق یا بی‌تفاوتی قدرتمندان بودند، با یک زخم درونی زندگی خواهند کرد و یک آسیب که سال‌ها از بین نخواهد رفت.

اختلاف بر سر چگونگی نشان دادن خشونت اسرائیل - دفاع مشروع از خود، جنگ عادلانه در شرایط سخت شهری یا پاکسازی قومی و جنایات علیه بشریت - هرگز حل نخواهد شد. با این حال، تشخیص نشانه‌های فجیع‌ترین جنایت در مجموعه تخلفات اخلاقی و قانونی اسرائیل دشوار نیست: تصمیمات صریح و معمول رهبران اسرائیلی برای ریشه‌کن کردن غزه. تحریم ضمنی آنها توسط مردمی که از مجازات ناکافی توسط نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) در غزه ابراز تاسف می‌کنند. شناسایی قربانیان با شرارت آشتی‌ناپذیر. این واقعیت که بیشتر قربانیان کاملاً بی‌گناه بودند، بسیاری از آنها زن و کودک بودند. مقیاس ویرانی، متناسباً بیشتر از آنچه توسط بمباران آلمان توسط متفقین در جنگ جهانی دوم به دست آمد. سرعت کشتارها، پر کردن گورهای دسته جمعی در سراسر غزه، و روش‌های آنها، شوم و غیرشخصی (متکی بر الگوریتم‌های هوش مصنوعی) و شخصی (گزارش‌هایی از تیراندازی تک تیراندازها به سر کودکان، اغلب دو بار). امتناع از دسترسی به غذا و دارو. چوب‌های فلزی داغ که به راست روده زندانیان برهنه فرو می‌رود. تخریب مدارس، دانشگاه‌ها، موزه‌ها، کلیساها، مساجد و حتی گورستان‌ها. ابتذال شرارت که توسط سربازان IDF که در لباس زیر زنان مرده یا فراری فلسطینی می‌رقصند، تجسم یافته است. محبوبیت چنین سرگرمی‌های TikTok در اسرائیل. و اعدام دقیق روزنامه‌نگاران در غزه که نابودی مردم خود را مستند می‌کنند.

منظره‌ای از ساختمان‌های ویران شده در غزه.
نمایی از سمت اسرائیلی مرز، منظره ویران شده نوار غزه را در ۱۳ ژانویه نشان می‌دهد. Menahem Kahana/AFP via Getty Images

در سال‌های اخیر اتفاقات زیادی در جهان رخ داده است: فجایع طبیعی، فروپاشی مالی، زلزله‌های سیاسی، یک بیماری همه‌گیر جهانی و جنگ‌های تسخیر و انتقام. با این حال، هیچ فاجعه‌ای با غزه قابل مقایسه نیست - هیچ چیز ما را با چنین وزن غیرقابل تحملی از غم، سردرگمی و عذاب وجدان رها نکرده است. هیچ چیز اینقدر شواهد شرم‌آوری از فقدان اشتیاق و خشم، باریک‌بینی و ضعف فکری ما به دست نداده است. یک نسل کامل از جوانان در غرب با کلمات و اقدامات (و عدم اقدام) بزرگان خود در سیاست و روزنامه‌نگاری به بزرگسالی اخلاقی سوق داده شد و مجبور شد تقریباً به تنهایی با اعمال وحشیانه‌ای که توسط ثروتمندترین و قدرتمندترین دموکراسی‌های جهان کمک می‌شد، مقابله کند.

بدخواهی و بی‌رحمی سرسختانه بایدن نسبت به فلسطینی‌ها تنها یکی از معماهای وحشتناکی بود که توسط سیاستمداران و روزنامه‌نگاران غربی ارائه شد. برای رهبران غربی آسان بود که ضمن اذعان به ضرورت تعقیب و محاکمه کسانی که در ۷ اکتبر مرتکب جنایات جنگی شده‌اند، از حمایت بی‌قید و شرط از یک رژیم افراطی در اسرائیل خودداری کنند. پس چرا بایدن بارها ادعا کرد که ویدیوهای وحشیانه‌ای را دیده است که وجود ندارند؟ چرا کی‌یر استارمر، نخست‌وزیر بریتانیا، و وکیل سابق حقوق بشر، ادعا کرد که اسرائیل «حق دارد» برق و آب را از فلسطینی‌ها دریغ کند و کسانی را که در حزب کارگر خواستار آتش‌بس هستند مجازات کند؟ چرا یورگن هابرماس، مدافع فصیح روشنگری غربی، به دفاع از پاک‌کنندگان قومی مشهور پرید؟

چه چیزی باعث شد آتلانتیک، یکی از قدیمی‌ترین نشریات در ایالات متحده، مقاله‌ای را منتشر کند که پس از قتل نزدیک به ۸۰۰۰ کودک در غزه، استدلال می‌کند که «کشتن کودکان به طور قانونی امکان‌پذیر است»؟ چه چیزی توسل به صدای مجهول را در رسانه‌های اصلی غربی در هنگام گزارش جنایات اسرائیل توضیح می‌دهد، که دیدن اینکه چه کسی چه کاری را با چه کسی و تحت چه شرایطی انجام می‌دهد را دشوارتر می‌کرد («مرگ تنهایی مرد غزه‌ای مبتلا به سندرم داون» عنوان گزارشی از بی‌بی‌سی در مورد رها کردن سگ حمله توسط سربازان اسرائیلی بر روی یک فلسطینی معلول بود)؟ چرا میلیاردرهای آمریکایی به تحریک سرکوب‌های بی‌رحمانه معترضان در محوطه دانشگاه کمک کردند؟ چرا دانشگاهیان و روزنامه‌نگاران اخراج شدند، هنرمندان و متفکران از پلتفرم حذف شدند و جوانان به دلیل به ظاهر سرپیچی از اجماع طرفدار اسرائیل از کار منع شدند؟ چرا غرب در حالی که از اوکراینی‌ها در برابر حمله زهرآگین دفاع و به آنها پناه می‌داد، به طور برجسته‌ای فلسطینی‌ها را از جامعه تعهد و مسئولیت انسانی مستثنی کرد؟

صرف نظر از اینکه چگونه به این سؤالات پاسخ می‌دهیم، آنها ما را مجبور می‌کنند که مستقیماً به پدیده‌ای که با آن روبرو هستیم نگاه کنیم: فاجعه‌ای که به طور مشترک توسط دموکراسی‌های غربی تحمیل شده است، که توهم ضروری را که پس از شکست فاشیسم در سال ۱۹۴۵ ظهور کرد، مبنی بر انسانیت مشترک که با احترام به حقوق بشر و حداقل هنجارهای قانونی و سیاسی حمایت می‌شود، نابود کرده است.

از کتاب جهان پس از غزه اثر پانکاج میشرا. منتشر شده توسط پنگوئن پرس، یکی از نشان‌های پنگوئن رندوم هاوس، LLC. حق چاپ © ۲۰۲۵ توسط پانکاج میشرا.

درباره نویسنده

Pankaj Mishra مقاله‌نویس و رمان‌نویس هندی است. او نویسنده کتاب‌های عصر خشم: تاریخی از زمان حال، از ویرانه‌های امپراتوری: روشنفکرانی که آسیا را بازسازی کردند و چندین کتاب دیگر غیرداستانی و داستانی است.