تصویرسازی توسط آتلانتیک. منابع: Pierce Archive LLC / Buyenlarge / Getty; Bettmann / Getty.
تصویرسازی توسط آتلانتیک. منابع: Pierce Archive LLC / Buyenlarge / Getty; Bettmann / Getty.

تنها جایی که جنگ هسته‌ای انتزاعی نیست

گفتگویی با راس اندرسن درباره آنچه در هیروشیما دید

این نسخه از «آتلانتیک دیلی» است، خبرنامه‌ای که شما را با بزرگترین داستان‌های روز آشنا می‌کند، به شما کمک می‌کند ایده‌های جدیدی کشف کنید و بهترین‌ها را در زمینه فرهنگ توصیه می‌کند. برای ثبت‌نام آن اینجا کلیک کنید.

ژاپن تنها نقطه در جهان است که ویرانی هولناک جنگ هسته‌ای را احساس کرده و شخصاً سوگوار آن بوده است. فجایع هیروشیما و ناکازاکی این کشور را به مدت طولانی به حامی خلع سلاح هسته‌ای تبدیل کرده‌اند. اما این هویت ملی در حال تغییر است. راس اندرسن، همکار من، در مقاله اصلی خود در ماه اوت می‌نویسد: «یک آبشار خطرناک اشاعه ممکن است در آستانه بروز باشد، درست در سایه هیروشیما. این احتمالاً از کره جنوبی آغاز می‌شود و ابتدا به ژاپن سرایت می‌کند. ممکن است در آنجا متوقف نشود. تلاش ده‌ها ساله برای جلوگیری از گسترش سلاح‌های هسته‌ای در سراسر سیاره ممکن است در آستانه فروپاشی باشد.»

من با راس درباره آنچه در هیروشیما دید، اینکه بقیه جهان رویکرد پرزیدنت دونالد ترامپ به مذاکرات جهانی را چگونه می‌بیند، و چه چیزی لازم است تا خطر جنگ هسته‌ای دیگر انتزاعی به نظر نرسد، صحبت کردم.

ایزابل فتال: با اینکه می‌دانستم تنها یک کشور روی زمین واقعاً با فجایع جنگ هسته‌ای زندگی کرده است، داستان شما این نکته را به شیوه‌ای جدید برای من روشن کرد. چه چیزی شما را بیشتر از همه درباره نحوه احساس و به یاد آوردن بمباران اتمی سال ۱۹۴۵ در هیروشیما شگفت‌زده کرد؟

راس اندرسن: یک نکته جالب درباره هیروشیما این است که شهر کاملاً بازسازی شده است. از یک منظر، این یک شهر مدرن معمولی است که می‌توانید در یک بلوک تصادفی به یک رستوران سوشی بروید و ندانید که در مکانی هستید که این اتفاق واقعاً وحشتناک افتاده است. اما سپس پارک یادبود صلح وجود دارد، نوعی موزه فضای باز که می‌توانید به واقعیت جنگ هسته‌ای فکر کنید.

برای داستان، مدتی را با هیده‌هیکو یوزاکی، فرماندار هیروشیما، گذراندم و او به من گفت که تقریباً هر کسی که به آنجا می‌رود، چیزی را می‌بیند که او را به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد. برای من، دیدن لباس‌های سوخته کودکان بسیار کوچک در موزه و فکر کردن به آنچه برای آنها و همچنین برای ۲۰,۰۰۰ کودک دیگر اتفاق افتاد، بسیار تأثیرگذار بود. عظمت آن رنج حتی در ذهن شما هم به سختی جای می‌گیرد. اما با توجه به آن، آنچه قابل توجه – و برای من شگفت‌انگیز – است، این است که در میان رهبران شهر، هیچ تلخی‌ای نسبت به آنچه در آنجا اتفاق افتاده است، وجود ندارد. در عوض، از چند سال پس از حملات، زمانی که زخم‌ها هنوز تازه بودند، آنها به دنبال تبدیل هیروشیما به قبله‌ای برای خلع سلاح و صلح جهانی بودند.

ایزابل: این نگرش چه نقشی در امتناع طولانی مدت ژاپن از مشارکت در دنیایی هسته‌ای بازی می‌کند؟ و چگونه این نظر ملی اکنون در حال تغییر است؟

راس: در ژاپن، این تابو بر سلاح‌های هسته‌ای وجود داشته است. اما همچنین، با اشاره به حافظه تاریخی، این خصومت دیرینه بین کره جنوبی و ژاپن را نیز داریم، و این به شیوه‌ای جالب آشکار می‌شود.

ژاپنی‌ها از اینکه همسایگانشان سلاح هسته‌ای دارند، از قبل مضطرب هستند. درست در حیاط خلوت آنها، چین درگیر سریع‌ترین گسترش هسته‌ای از زمان اوج جنگ سرد است. کره شمالی، که دشمن قسم‌خورده ژاپن است، نیز درگیر این گسترش هسته‌ای است. بنابراین ژاپن و کره جنوبی نگرانی‌های امنیتی هسته‌ای مشابهی دارند، اما آنچه بسیار طنزآمیز است این است که این دستیابی کره جنوبی به سلاح‌های هسته‌ای است که واقعاً ژاپن را از کنترل خارج خواهد کرد، حداقل بر اساس آنچه از مردم آنجا شنیدم. آنها نمی‌توانستند دنیایی را تحمل کنند که در آن کره جنوبی سلاح هسته‌ای داشته باشد و آنها نداشته باشند. و بنابراین واضح است، حتی اگر چند نسل از استعمار بی‌رحمانه کره جنوبی توسط ژاپن گذشته باشد، آن تاریخ امروز زنده است.

ایزابل: یکی از مضامین فرعی مقاله شما این است که چگونه رؤسای جمهور آمریکا، خوی و فلسفه‌های خاص آن‌ها، پیشرفت در خلع سلاح جهانی را شکل داده‌اند، یا عدم پیشرفت را. آیا با درس‌هایی درباره اینکه چه نوع رئیس‌جمهوری برای تحقق خلع سلاح مناسب‌تر است، خارج شدید؟

راس: دیدگاه من این است که شرایط تاریخی بیشتر از شخصیت‌ها در مورد خلع سلاح اهمیت دارند. یک نکته قابل ستایش این است که در طول ریاست‌جمهوری‌های ایالات متحده، از جمله دوران دونالد ترامپ، یک سابقه دوحزبی قابل توجه در فشار برای عدم اشاعه وجود داشته است. و البته، رؤسای جمهور مختلف آن هدف را به روش‌های متفاوتی دنبال کرده‌اند. شنیدن نظرات نخبگان دفاعی در کره جنوبی درباره تلاش‌های ترامپ برای تعامل با کیم جونگ اون در این نشست‌های بزرگ در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش جالب بود.

اینطور نبود که این استراتژیست‌ها و کارشناسان دفاعی کره جنوبی اصلاً با نشست با کره شمالی مخالف باشند. آنها فقط می‌دانند که کیم شخصیتی بسیار زیرک است، بنابراین اگر می‌خواهید با او به یک موفقیت دیپلماتیک دست پیدا کنید، باید یک استراتژی پیچیده برای آنچه می‌خواهید به دست آورید، داشته باشید. باید صفحه شطرنج را چیده باشید. این احساس وجود داشت که ترامپ چندان آماده نبود و فکر می‌کرد این کار مانند یک معامله املاک است، و به همین دلیل شکست خورد.

ایزابل: امکان جنگ هسته‌ای برای بسیاری از مردم بسیار دور از ذهن به نظر می‌رسد. آیا فکر می‌کنید شهروندان هرگز در سطح شخصی‌تری اهمیت خواهند داد؟

راس: این موضوع از زندگی روزمره بیشتر مردم دور است و البته، امیدوارم همیشه اینطور بماند. یک فکر ترسناک که شما در سوالتان به آن اشاره می‌کنید این است که ما هرگز شاهد لغو این سلاح‌ها، یا خلع سلاح معنادار، نخواهیم بود مگر اینکه یک تبادل عمده آنقدر وحشتناک رخ دهد که منجر به یک تابوی بین‌المللی شود. اما می‌توان سناریوهایی را نیز تصور کرد که در آن یک تبادل عمده باعث شود مردم حتی محکم‌تر به این سلاح‌ها بچسبند، زیرا این امر منجر به بی‌ثباتی سیاسی جهانی در مقیاسی می‌شود که در دوران مدرن ندیده‌ایم.

در هر صورت، من واقعاً امیدوارم که بتوانیم کنترل تسلیحات جدی یا خلع سلاح را بدون وقوع چیزی شبیه به آن به دست آوریم. اما حداقل، به یک محیط امنیتی جهانی بسیار متفاوت از آنچه اکنون داریم، نیاز دارد، جایی که قدرت‌های بزرگ دوباره با یکدیگر در ستیز هستند و مردم آشکارا تهدیدات هسته‌ای می‌کنند. از لحاظ تاریخی، زمانی خلع سلاح را می‌بینید که مردم احساس کنند صلحی پایدار برقرار شده است، مانند سال‌های بلافاصله پس از جنگ سرد. کلید این است که به سمت صلح پیش برویم و سپس ایده‌ها را از قبل آماده کنیم تا بتوانیم از آن فرصت‌ها استفاده کنیم، زیرا همانطور که یاد گرفته‌ایم، ممکن است کوتاه باشند.