یکشنبه گذشته، در یک مراسم مذهبی به زبان اسپانیایی در کلیسای کاتولیک سنت پل در پیلسن، در سمت پایین غربی شیکاگو، پدر آرتورو پرز از لحظه حال ما صحبت کرد. او گفت: "هیچ کس مهمتر از دیگری نیست. آنچه برای یکی اتفاق میافتد برای همه ما اتفاق میافتد. آنچه یکی رنج میبرد، همه ما رنج میبریم." در بیرون، حملات ICE آغاز شده بود. آنها به سختی مخفی بودند. سازمان مبارزه با مواد مخدر در X اعلام کرده بود که با همکاری وزارت دادگستری و وزارت امنیت داخلی، حملاتی را در شیکاگو انجام میدهند. فیل مکگراو، که بیشتر به عنوان دکتر فیل شناخته میشود، به همراه توم هومان، تزار مرزی، در یک مرکز فرماندهی در یک مکان نامعلوم و در محلههایی که حملات در آن انجام میشد، حضور داشت و آنها را به طور زنده در Merit TV، پلتفرم رسانهای محافظهکار جدید خود، پوشش میداد.
در بخشی با عنوان "پشت مرزهای بسته" مکگراو نقشهای از شیکاگو را به نمایش گذاشت که نشان میداد اهداف در کجا قرار دارند و جرایم مختلفی را که به آنها محکوم شده بودند، با صدای بلند خواند. به گفته مکگراو و هومان، ICE فقط به دنبال مجرمان جنسی، اعضای باند و قاتلان بود. با این حال، هومان در سایر حضورهای رسانهای، احتمالاً امکان گستردگی بیشتری را فراهم کرده بود. او با اشاره به اینکه هر کسی که به طور غیرقانونی وارد کشور شده باشد، ممکن است دستگیر شود، به ABC News گفت: "اگر به طور غیرقانونی در کشور هستید، شما مشکل دارید." او در مورد احتمال "دستگیریهای جانبی" نیز صحبت کرده است، که میتواند در صورتی رخ دهد که یک مهاجر بدون مدرک در زمان دستگیری با یکی از اهداف ICE باشد. و او همچنین اظهار داشته است که، با گذشت زمان، ICE "دهانه" عملیات خود را "باز خواهد کرد". دولت نیز سخنان هومان را تکرار کرد. هنگامی که از کارولین لیویت، دبیر مطبوعاتی کاخ سفید، پرسیده شد که چه تعداد از سه هزار و پانصد مهاجر بدون مدرکی که توسط ICE در هفته گذشته دستگیر شدهاند، سابقه جنایی دارند، او پاسخ داد: "همه آنها، زیرا آنها به طور غیرقانونی قوانین کشور ما را زیر پا گذاشتهاند." (ورود به کشور بدون بازرسی یا پذیرش میتواند یک جرم یا جنایت باشد، اما بدون مدرک بودن در ایالات متحده به خودی خود جرم نیست. بسیاری از مهاجران بدون مدرک به طور قانونی وارد کشور میشوند اما سپس شرایط ویزای خود را نقض میکنند، و بیشتر پروندههای مهاجرت در دادگاههای مدنی به جای دادگاههای جنایی رسیدگی میشوند.)
انتظار میرفت حملات در شیکاگو روز بعد از تحلیف ترامپ آغاز شود. در شهر دورافتاده سیسرو و محله جنوب غربی لیتل ویلج، مشاغلی که به جامعه لاتین خدمات میدادند باز بودند—رستورانها، فروشگاههای مواد غذایی، وسترن یونیونها—اما خیابانها نسبتاً خالی بودند. دشوار بود گفتن اینکه آیا این بیشتر نتیجه ICE بود یا دمای زیر صفر. برخی از والدین فرزندان خود را از مدرسه دور نگه داشتند، یا دوستانی داشتند که شهروند ایالات متحده هستند تا آنها را سوار کنند. برخی از بزرگسالان از رفتن به سر کار خودداری کردند. یک والد بدون مدرک به شیکاگو Tribune گفت، به خاطر کودکانی که ممکن است از مدرسه برگردند و متوجه شوند که خانوادههایشان برده شدهاند، "تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که تمام اقدامات احتیاطی را انجام دهیم و تا زمانی که میتوانیم در خانه بمانیم."
اخبار محلی و رسانههای اجتماعی زمانی روشن شدند که ماموران فدرال تلاش کردند وارد یک مدرسه ابتدایی دولتی در محله بک آو د یاردز، در سمت جنوب غربی شیکاگو، شوند. مقامات مدرسه، با این باور که این ماموران از ICE هستند، آنها را رد کردند و مدرسه را در حالت قرنطینه قرار دادند. بوگدانا چکومبووا، مدیر ارشد آموزش و پرورش مدارس دولتی شیکاگو، قانون TRUST ایلینوی و مصوبه شهر خوشامدگویی شیکاگو را فراخواند و گفت که مدارس CPS درباره وضعیت مهاجرت دانشآموز سؤال نمیکنند و با ICE همکاری نخواهند کرد. گزارشهای بعدی روشن کردند که این ماموران از سرویس مخفی بودند و برای بررسی یک تهدید نامشخص مربوط به TikTok دولت در آنجا حضور داشتند ممنوع. در یک نامه پدرو مارتینز، مدیر عامل مدارس دولتی شیکاگو، روز شنبه برای خانوادهها ارسال کرد، گفت: "در حالی که این حادثه به دلیل یک سوء تفاهم رخ داد، اما نشان دهنده ترس و اضطرابی است که در حال حاضر در شهر ما وجود دارد اکنون."
من با یک زن بدون مدرک از وراکروز، مکزیک، صحبت کردم که به من گفت "خیلی میترسد" که اخراج شود. او سه سال پیش از تگزاس عبور کرد و مستقیماً به شیکاگو سفر کرد، جایی که خانواده داشت. او کار شستن ظرف در یک رستوران ایتالیایی را پیدا کرد. او درآمد خود را با فروش تامال، مول و سایر غذاهای سنتی مکزیکی از آپارتمان خود در آخر هفتهها تأمین میکند و گاهی خانهها را تمیز میکند. او همسرش را که او نیز بدون مدرک است و در ساخت و ساز کار میکند، در فیس بوک ملاقات کرد. برخلاف او، او حدود بیست سال پیش وارد ایالات متحده شد و معتقد است که ترامپ حق دارد که بخواهد شیکاگو و سایر شهرهای آمریکایی را از مهاجران جنایتکار پاک کند. شوهرش به او میگوید نگران نباشد، زیرا فکر نمیکند اتفاقی برای او بیفتد. او گفت: "من آرام میشوم، اما همیشه به آن فکر میکنم."
من همچنین با فرزند مهاجران بدون مدرک صحبت کردم، که گفت برای والدینش AirTag خریده است تا بتواند حرکات آنها را در صورت دستگیری دنبال کند. او از آنها سند وکالتنامه گرفت و کنترل اموال آنها را به مدت بیست سال به او داد، که به گفته او، دورهای را پوشش میدهد که پدرش ممکن است قبل از ورود مجدد به کشور در صورت بازگرداندن به مکزیک منتظر بماند. او همچنین دستمزد یک هفته را به پدرش داد تا بتواند از کار در خانه بماند. پسر به من گفت که دروغ گفته و گفته است که پول بلاعوض برای کمک به خانواده دریافت کرده است. او گفت: "من میدانستم اگر بداند از طرف من است، آن را قبول نمیکند."
دسامبر گذشته، هومان در یک مهمانی تعطیلات به یک گروه جمهوریخواه گفت که اخراجهای دستهجمعی که ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی خود وعده داده بود "درست از اینجا در شیکاگو آغاز میشود". اما ترسی که مهاجران شهر احساس میکردند از آن زمان شروع نشد. این یک وضعیت کم و بیش دائمی است. رینا تورس مندیویل، سرکنسول مکزیک در شیکاگو، به من گفت: "بدترین چیز این است که اضطراب مدتی است که وجود داشته است." "این جنبههای عاطفی و سلامت روان جامعه را مصرف میکند." از آنجایی که مهاجران بدون مدرک خانههایی میسازند که هرگز نمیتوانند از عهده آن برآیند، غذا تهیه میکنند، میزهای اتوبوس میرانند، ساختمانهای اداری را تمیز میکنند و از کودکان مراقبت میکنند—هم دیگران و هم خودشان—آنها با این واقعیت زندگی میکنند که میتوانند، حداقل در تئوری، در هر لحظه اخراج شوند.
دانا روش، استاد روانپزشکی بالینی در دانشگاه ایلینوی شیکاگو و مدیر برنامه حمایت از بهداشت روانی خانواده مهاجر این دانشگاه، به من گفت که از زمانی که ترامپ انتخاب شد، و به ویژه پس از تحلیف او، بیمارانش اغلب با اشک به جلسات خود میآیند و سوالاتی مانند این میپرسند: "اگر پدرم به خانه نیاید چه؟ اگر مرا در خیابان سوار کنند چه؟ اگر ICE به مدرسه من بیاید چه؟ اگر والدینم مجبور شوند برگردند، و من تنها بمانم چه؟ اگر هنگام آمدن به کلینیک اتفاقی بیفتد چه؟" روش خاطرنشان کرد که سالهاست تهدید به یورش و اخراج وجود داشته است، و هر کدام اضطراب ایجاد میکنند. اما در هفتههای اخیر، او گفت که پریشانی بیمارانش چشمگیر بود. افرادی "که با مهارتهای مقابله خود خوب عمل کرده بودند، اکنون از احساس ترس غرق شدهاند." او گفت که آنچه آنها تجربه میکنند، استرس ترکیبی است. آخرین تظاهرات سالها، اگر نه دههها، ترس.
ائتلاف ایلینوی برای حقوق مهاجران و پناهندگان (I.C.I.R.R.) یکی از چندین سازمانی است که برای این حملات آماده شدهاند. آنها کارگاههای آموزشی "حقوق خود را بدانید" را در محلههای پرجمعیت مهاجران برگزار کردهاند و به اعضای جامعه آموزش میدهند که در صورت برخورد با افسران ICE چه باید بکنند. (شما حق دارید سکوت کنید. شما حق دارید از ورود به خانه خود امتناع کنید.) I.C.I.R.R. با سایر گروههای منطقه، شکایتی را علیه ICE و دولت ترامپ تنظیم کرد و ادعا کرد که این حملات به دلیل وضعیت شیکاگو به عنوان یک شهر پناهگاه تلافیجویانه بود.
سازماندهی علیه حملات نیز در جوامع لاتین و مهاجر شیکاگو در حال انجام است. صفحات فیس بوک محله به سرعت به سایتهای مهمی برای مهاجران برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات تبدیل شدهاند. هنگامی که حملات اعلام شد، چندین عضو جامعه در مورد مشاهدات ICE پست گذاشتند. یکی از اعضای جامعه پرسید که آیا آنها وکلا یا گروههای واکنش سریع مهاجرت را میشناسند که بتوانند برای کمک به آنها مراجعه کنند. دیگری توصیه کرد درها را سنگربندی و دوربینهای مداربسته خانگی نصب کنند.
فیس بوک همچنین به مکانی برای مهاجران و خانوادههایشان تبدیل شد تا اضطرابهای خود را به اشتراک بگذارند و در مورد اهداف واقعی دولت جدید بحث کنند. برخی با تکرار سخنان مکگراو و هومان نوشتند که ترامپ فقط به دنبال اخراج جنایتکاران است. حتی پس از اینکه ترامپ اعلام کرد که مدارس، کلیساها و بیمارستانها دیگر خارج از محدوده نخواهند بود، برخی حدس زدند که ICE فقط برای تعقیب یک مهاجر جنایتکار که در داخل پناهنده شده است، وارد آنها میشود. (تاکنون، هیچ گزارش تأیید شدهای مبنی بر دستگیری ICE در این "مناطق حساس" وجود ندارد، اما هومان و سایر مقامات دولت از این تغییر سیاست دفاع کردهاند.) برخی از پوسترهای مطمئن به افرادی که میترسیدند که دستگیریها گستردهتر باشد، گفتند که از پخش ماماداس خودداری کنند، که در این زمینه به معنای چیزی شبیه به "شایعات مزخرف" است. یکی از پوسترهای گفت که اعضای جامعه نمیتوانند در ترس زندگی کنند. توصیه او این بود که "هوشیار باشید، اما خود را در یک حباب محصور نکنید." دیگری سعی کرد این وضعیت را سبک کند: "تا زمانی که موفق شوید، تظاهر کنید ???? #2025 #soylegal."
در هفته پس از شروع حملات، اعضای جامعه ایدههای مختلفی را در مورد اینکه پاسخ آنها چه باید باشد، بیان کردند. هنگامی که یک "روز بدون مهاجر" ملی برای 3 فوریه اعلام شد—والدین فرزندان خود را به مدرسه نمیفرستادند، به سر کار نمیرفتند، چیزی نمیخریدند—برخی همه چیز تمام بود. اما دیگران فکر نمیکردند که این کارساز باشد و استدلال میکردند که حتی ممکن است تأثیر مخربی داشته باشد. یکی نوشت: "مردم باید برای پرداخت قبوض و سایر هزینهها کار کنند. این کشور بسیار بزرگ است و تنها مقدار کمی از جمعیت مایل به انجام این کار هستند." دیگری پست کرد: "این فقط باعث میشود که ما به عنوان لاتین تبار بد به نظر برسیم. . . فقط از قوانین اطاعت کنیم و کار درست را انجام دهیم."
ما ممکن است شاهد حملاتی مانند حملات دهههای نوزده سی و نوزده پنجاه نباشیم، که دهها یا صدها مهاجر را در یک حمله واحد جمعآوری میکرد. بسیاری از شهرها تا یک سوم جمعیت مکزیکی خود را از دست دادند، از جمله شهروندان ایالات متحده که در این حملات گرفتار شدند. این میتواند قطعه قطعهتر باشد—دور کردن مهاجران در مرز و عملیاتهای اجرایی داخلی پایدار از ساحل به ساحل—اما در مقطعی بسیاری از مهاجران ممکن است تصمیم بگیرند که دیگر ارزش زندگی در یک حالت ترس دائمی را ندارد. این تقریباً مطمئناً همان چیزی است که دولت ترامپ به آن امیدوار است. این چیزی است که بسیاری از جمهوریخواهان برای مدت طولانی میخواستند—حداقل از سال 2012، زمانی که میت رامنی، نامزد جمهوریخواه آن سال برای ریاستجمهوری، از مهاجران بدون مدرک خواست که خود تبعید شوند.
هنگامی که من پیامی را برای شخصی که در چتهای فیس بوک شرکت کرده بود ارسال کردم، او در پاسخ نوشت و به من گفت که او و خواهرش قبلاً به مکزیک بازگشتهاند. او گفت: "ما نمیخواهیم با آن شیطانی که کشور شما را اداره میکند مشکلی داشته باشیم." تورس مندیویل به من گفت که کنسولگری درخواستهایی دریافت کرده است—نه زیاد، اما برخی—برای اطلاعات در مورد اینکه چگونه مکزیکیها در شیکاگو میتوانند بازگردند، و در مورد اینکه چه خدمات دولتی برای کمک به آنها در صورت تصمیم به بازگشت در دسترس است. تورس مندیویل به من گفت که آنها میگویند: "من نمیتوانم با این موضوع کنار بیایم." "من ترجیح میدهم به جامعه خود برگردم و خانوادهام را با خود میبرم، حتی اگر در خانواده من شهروندان آمریکایی وجود داشته باشند."
شخصی که برای والدینش AirTag خرید، به من گفت که آنها تقریباً "بیحس" یا تسلیم این احتمال شدهاند که مجبور به رفتن هستند، حتی اگر بخواهند بمانند—برای کار، برای مدرسه. وقتی او تنش بین تسلیم شدن برای رفتن و خواستن ماندن را توصیف کرد، او به من آهنگ "La Jaula de Oro"—"قفس طلایی"—از Los Tigres del Norte را یادآوری کرد: "پول چه فایدهای دارد / اگر من مانند یک زندانی در این کشور باشم؟"
او توضیح داد که والدینش از دههها زندگی در ترس خسته شدهاند. مانند بسیاری از مهاجران، خانواده او، وقتی برای اولین بار از مرز عبور کردند، فکر نمیکردند که اقامت آنها در ایالات متحده دائمی خواهد بود. همچنین مانند سایر خانوادههای مهاجر، آنها از برخی از پولی که در اینجا به دست آورده بودند برای ساختن خانهای در میچوآکان استفاده کردند، جایی که امیدوار بودند روزی بازنشسته شوند. آنها هرگز به آنجا نرفتهاند، زیرا اگر از آنجا بازدید کرده بودند، ممکن بود نتوانند برگردند. اما آنچه زمانی محل استقرار بازنشستگی آنها بود، اکنون طرح بیمه آنها است. ؟