یک پهپاد در کنار ساختمانی آسیب‌دیده پس از حمله موشکی ایران در شهر بات یام اسرائیل، جنوب تل‌آویو، در اوایل ۱۵ ژوئن ۲۰۲۵ به پرواز درآمده است. — JACK GUEZ/AFP از طریق Getty Images
یک پهپاد در کنار ساختمانی آسیب‌دیده پس از حمله موشکی ایران در شهر بات یام اسرائیل، جنوب تل‌آویو، در اوایل ۱۵ ژوئن ۲۰۲۵ به پرواز درآمده است. — JACK GUEZ/AFP از طریق Getty Images

جنگ اسرائیل در ایران و بازتعریف نقش هوش مصنوعی در نبرد: کشورهای حاشیه خلیج فارس در حال یادگیری هستند

حمله مبتنی بر هوش مصنوعی اسرائیل به ایران، دوران جدیدی از جنگ در خاورمیانه را نشان می‌دهد و کشورهای حاشیه خلیج فارس از نزدیک این تحولات را رصد می‌کنند.

در حالی که هواپیماهای جنگی اسرائیل همچنان به حملات خود در خاک ایران ادامه می‌دهند و تهران نیز با موجی از حملات موشکی تلافی می‌کند، واقعیتی جدید در حال تبلور است: هوش مصنوعی دیگر یک ابزار آزمایشی نیست، بلکه به ستون فقرات عملیاتی بالغ در خاورمیانه تبدیل شده است. حمله بی‌سابقه اسرائیل — که "عملیات شیر خیزان" نامگذاری شده است — جنگ مبتنی بر هوش مصنوعی را به مرکز یک درگیری زنده و رو به تشدید با پیامدهای منطقه‌ای و جهانی کشانده است.

فراتر از تصاویر خبری پربیننده از عوامل موساد که مراکز پرتاب پهپادهای مخفی را در نزدیکی تهران راه‌اندازی می‌کنند، این عملیات نشان داد که چگونه جت‌های سرنشین‌دار، هدف‌گیری با هوش مصنوعی، شبکه‌های خرابکاری و ادغام اطلاعات، نظارت و شناسایی بلادرنگ می‌توانند در یک حمله سریع و گسترده به طول هزاران کیلومتر، با یکدیگر ترکیب شوند.

در حالی که رهبران اسرائیل این حملات را ضربه‌ای قاطع به برنامه هسته‌ای و زرادخانه موشک‌های بالستیک ایران می‌دانند، پیامدهای عمیق‌تر آن به بیرون نیز سرایت می‌کند. با وعده تلافی جویانه ایران و توجه دقیق ارتش‌های منطقه‌ای به این وقایع، این لحظه می‌تواند به عنوان نقطه‌ای قلمداد شود که جنگ مبتنی بر هوش مصنوعی در یکی از بی‌ثبات‌ترین مناطق جهان از آستانه عبور کرد — با پیامدهایی برای دکترین امنیتی اسرائیل، برنامه‌ریزان دفاعی کشورهای حاشیه خلیج فارس و هنجارهای جهانی مربوط به خودمختاری در درگیری‌ها.

دکترین هوش مصنوعی در حال تکامل اسرائیل

سازمان امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل سال‌هاست که هوش مصنوعی را در DNA عملیاتی خود ادغام کرده است. ابزارهای اولیه مانند لاوندر (Lavender) و گاسپل (Gospel) — سیستم‌های یادگیری ماشینی که برای پردازش حجم وسیعی از اطلاعات و خودکارسازی اولویت‌بندی اهداف طراحی شده‌اند — در انتفاضه وحدت در سال ۲۰۲۱، که توسط مفسران اسرائیلی "اولین جنگ هوش مصنوعی جهان" توصیف شد، آزمایش شدند و امروز نیز در غزه در حال بهبود و بهینه‌سازی هستند. با این حال، این آزمایش‌ها عمدتاً بر درگیری‌های شهری کوتاه‌برد و دشمنان نامتقارن متمرکز بودند.

عملیات شیر خیزان مقیاس را به طور کلی تغییر داد. بیش از ۲۰۰ هواپیمای اسرائیلی (از جمله F-15I Strike Eagles و F-35I‌های اصلاح‌شده) بیش از ۳۲۰ مهمات دقیق را بر صدها سایت با ارزش بالا در سراسر ایران، از تأسیسات غنی‌سازی اورانیوم در نطنز تا انبارهای موشک‌های بالستیک و پناهگاه‌های فرماندهی، پرتاب کردند. هماهنگی این سطح از عملیات هوایی، سایبری و خرابکاری همزمان بدون یک هسته مدیریت نبرد مبتنی بر هوش مصنوعی که نظارت بلادرنگ را با به‌روزرسانی‌های دینامیک حملات ترکیب کند، غیرممکن بود.

همانطور که محمد سلیمان، محقق ارشد در موسسه خاورمیانه، توضیح می‌دهد: "عملیات شیر خیزان نقطه عطفی در جنگ هوش مصنوعی بود — ادغام دارایی‌های هوایی، سایبری و زمینی برای هماهنگی انبوه پهپادها، جت‌های رادارگریز و مأموریت‌های خرابکاری در زمان واقعی."

یکی از جسورانه‌ترین تاکتیک‌ها، مرکز مخفی پهپادی موساد بود که گزارش شده در نزدیکی تهران پنهان شده بود. بر اساس گزارش‌های متعدد اسرائیلی و بین‌المللی، موساد ماه‌ها را صرف قاچاق پهپادهای کامیکازه، محموله‌های انفجاری و ماژول‌های فرماندهی از راه دور به ایران کرده بود. هنگامی که حمله آغاز شد، این پهپادها از داخل خاک ایران پرتاب شدند و سیستم‌های رادار و باتری‌های موشکی را از کار انداختند. سلیمان این بُعد را چنین توصیف کرد: "یک پایگاه مخفی پهپادی موساد در نزدیکی تهران پهپادهای کامیکازه را پرتاب کرد که به طور کامل از پدافند هوایی ایران عبور کردند — از پیش جایگذاری شده، از راه دور فعال شده و به طور خودمختار توسط هوش مصنوعی هدایت می‌شدند."

تصاویر جدیدی که توسط رسانه‌های ایرانی منتشر شده است، لایه دیگری را اضافه می‌کند: تهران ادعا می‌کند بقایای موشک‌های هدایت‌شونده دقیق رافائل اسپایک (Rafael Spike) را یافته است که برخی از آنها ظاهراً به طور از راه دور توسط موساد در داخل ایران کنترل می‌شدند — این امر جهش جدیدی در توانایی اسرائیل برای استقرار سیستم‌های پشتیبانی‌شده با هوش مصنوعی در عمق خطوط دشمن را نشان می‌دهد. در پاسخ، ایران به قلب بخش تحقیقات هوش مصنوعی و سایبری اسرائیل حمله کرد و موسسه وایزمن (Weizmann Institute) و تأسیسات کلیدی در بئرشبع (Be’er Sheva) — که هر دو برای اکوسیستم دفاعی با فناوری بالا معروف به سیلیکون وادی (Silicon Wadi) مرکزی هستند — را هدف قرار داد.

این طرح چندلایه همچنین شامل حملات سایبری مبتنی بر هوش مصنوعی و جنگ الکترونیک برای ایجاد اختلال در رادارها، کور کردن حریم هوایی ایران و تأمین کریدورهای پرواز برای بمب‌افکن‌ها و هواپیماهای سوخت‌رسان اسرائیل بود. مأموریت‌های خرابکاری مخفیانه به مواد منفجره از پیش جایگذاری شده در وسایل نقلیه غیرنظامی متکی بودند که از راه دور برای از بین بردن سایت‌های موشکی کلیدی در لحظات حساس فعال می‌شدند. سلیمان خاطرنشان کرد: "موساد سلاح‌ها را در وسایل نقلیه غیرنظامی از پیش جایگذاری کرده بود و آنها را از راه دور فعال می‌کرد تا باتری‌های موشکی را از کار بیندازد. این تلفیقی از عملیات سایبری، الکترونیکی و جنبشی بود."

در حالی که این امر گستره اطلاعاتی بی‌نظیر و برتری تکنولوژیک اسرائیل را نشان می‌دهد، محدودیت‌های بالقوه را نیز آشکار می‌کند. همانطور که بورجو اوزچلیک (Burcu Ozcelik)، محقق ارشد در موسسه خدمات متحد سلطنتی (Royal United Services Institute)، هشدار داد: "اسرائیل ممکن است با محدودیت‌های فزاینده‌ای نیز مواجه شود و باید در مورد اهداف استراتژیک و عملیاتی خود شفاف باشد." برچیدن کامل برنامه هسته‌ای ایران بدون حمایت نظامی ایالات متحده هنوز بسیار بعید به نظر می‌رسد و حفظ چنین عملیاتی در طول زمان، دوام ذخایر مهمات و ظرفیت سیاسی داخلی را به چالش خواهد کشید.

کشورهای حاشیه خلیج فارس نظاره می‌کنند — و خود را تطبیق می‌دهند

نمایش جنگ چند حوزه‌ای مبتنی بر هوش مصنوعی توسط اسرائیل در میان شرکای خلیج فارس بدون توجه نخواهد ماند. برای بیش از یک دهه، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به شدت در هوش مصنوعی سرمایه‌گذاری کرده‌اند، نه تنها به عنوان ستونی برای تنوع اقتصادی، بلکه به عنوان عنصری اصلی برای مدرنیزاسیون امنیت ملی. مقامات دفاعی اماراتی و سعودی بر نقش هوش مصنوعی در مقابله با تهدیدات موشکی و پهپادی، خودکارسازی نظارت ساحلی و ساده‌سازی دفاع سایبری تأکید کرده‌اند.

این جاه‌طلبی به سخت‌افزارهای قابل مشاهده‌ای منجر شده است: گروه EDGE امارات متحده عربی نمونه‌های اولیه از مهمات سرگردان خودکار و انبوه پهپادها را رونمایی کرده است، و شرکت‌های دفاعی سعودی قراردادهای مشترکی را با شرکای غربی و آسیایی برای توسعه سیستم‌های هشدار اولیه که هوش مصنوعی را با رادارهای سنتی ترکیب می‌کنند، امضا کرده‌اند. صندوق‌های ثروت دولتی کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز میلیاردها دلار به مراکز تحقیقاتی هوش مصنوعی در مرزهای غیرنظامی-نظامی سرازیر کرده‌اند.

با این حال، تکرار ادغام عمیق هوش مصنوعی اسرائیل در اطلاعات، عملیات مخفیانه و برنامه‌ریزی حملات، یک چالش بزرگ باقی می‌ماند. برتری اسرائیل به لطف دهه‌ها هم‌تکاملی بین استارت‌آپ‌ها، واحدهای نظامی و سرویس‌های مخفی است — اکوسیستمی که هنوز در خلیج فارس در حال بلوغ است. بیشتر قابلیت‌های هوش مصنوعی ریاض و ابوظبی بیشتر خریداری شده‌اند تا اینکه در داخل توسعه یافته باشند. همانطور که اندرو بونی (Andrew Bonney)، تحلیلگر در مشارکت جهانی پاتومک (Patomak Global Partnership)، اشاره می‌کند: "توانمندساز اصلی ساده است: درآمدهای نفتی. اما آنها تا حد زیادی فاقد ظرفیت داخلی برای تولید هوش مصنوعی نظامی هستند — بنابراین هر گونه تیرگی روابط با ایالات متحده یا چین می‌تواند به سرعت دسترسی به تسلیحات پیشرفته را محدود کند."

این وابستگی توضیح می‌دهد که چرا روابط امنیتی محرمانه با اسرائیل جذاب است. در حالی که کشورهای حاشیه خلیج فارس سرمایه‌گذاری‌های غیرنظامی در هوش مصنوعی را بین پکن و واشنگتن تقسیم می‌کنند، بونی اضافه می‌کند که برای دفاع پیشرفته، آنها "بیشتر به سمت ایالات متحده گرایش دارند تا به داخل یا شرق." موفقیت اسرائیل در خنثی کردن پرتابگرهای موشکی و پدافندهای هوایی با انبوه پهپادهای هدایت‌شونده با هوش مصنوعی و نفوذ مخفیانه، به احتمال زیاد مبادلات پشت‌پرده نزدیک‌تر، مجوز فناوری و احتمالاً آموزش مشترک را تحریک خواهد کرد. اما استقلال عملیاتی واقعی همچنان در حال پیشرفت است (عمدتاً به دلیل بحران جاری در غزه).

منطقه‌ای در آستانه تحول

موفقیت (تاکنونی) عملیات شیر خیزان به روندی گسترده‌تر شتاب می‌بخشد: بیابان‌ها، مسیرهای دریایی پرتردد و شهرهای شلوغ خاورمیانه در حال تبدیل شدن به میدان‌های آزمایشی برای جنگ‌های مبتنی بر هوش مصنوعی هستند. در زمین‌های بیابانی باز، الگوریتم‌ها می‌توانند به راحتی وسایل نقلیه، کامیون‌های موشکی یا کاروان‌ها را در پس‌زمینه‌های خالی شناسایی کنند، بدین ترتیب سرعت و دقت حملات پهپادها یا جت‌ها را افزایش می‌دهند.

در دریا، سیستم‌های هوش مصنوعی فیدهای رادار و ماهواره‌ای را اسکن می‌کنند تا قایق‌های کوچک یا پهپادهای ورودی را زودتر شناسایی کنند، و به نیروی دریایی کمک می‌کنند تا گلوگاه‌هایی مانند تنگه هرمز و باب‌المندب را امن نگه دارند. این ابزارها امروز عمدتاً برای دفاع کاربرد دارند، اما ارتقاهای آتی می‌توانند به پهپادهای دریایی اجازه دهند حملات تهاجمی را آغاز کنند، همانطور که در حملات اوکراین به کشتی‌های روسی مشاهده شد.

در شهرها، هوش مصنوعی همچنان به دلیل پیچیدگی خیابان‌ها و حضور غیرنظامیان با چالش‌هایی روبرو است. با این حال، پهپادها و روبات‌های خودکار کوچک در حال نقشه‌برداری از تونل‌ها، ورود به ساختمان‌ها و ارسال داده‌های بلادرنگ به نیروها — یا حتی حمله به اهداف پنهان — هستند. این تغییر به معنای آن است که ماشین‌ها به طور فزاینده‌ای به تصمیم‌گیری در مورد هدف‌گیری افراد و اشیاء کمک می‌کنند — و سوالات نگران‌کننده‌ای را نیز برای قوانین بین‌المللی ایجاد می‌کند.

استفاده بحث‌برانگیز اسرائیل از سیستم‌هایی مانند لاوندر (که به طور خودکار شبه‌نظامیان مظنون را با اسکن حجم عظیمی از داده‌ها شناسایی می‌کند) و "پدر کجاست؟" (که زمان بازگشت اهداف به خانه را ردیابی کرده و می‌تواند حملات هوایی را هماهنگ کند) در غزه، پیشتر مورد بررسی سازمان ملل قرار گرفته و نگرانی‌هایی را درباره کاهش تدابیر حفاظتی انسانی برانگیخته است.  

در همین حال، ایران، که از این حملات آسیب دیده است، با انتخاب‌های سختی روبروست. همانطور که اوزچلیک اشاره می‌کند: "انجام یک حمله تلافی‌جویانه شدید — اگر بتواند قابلیت‌های لازم را بسیج کند — نیازمند کالیبراسیون دقیق خواهد بود" تا از عبور از خط قرمزی که منجر به دخالت مستقیم ایالات متحده شود، جلوگیری کند. هشدار او پابرجا است: "بازیگران به گوشه رانده شده، اغلب کمترین قابلیت پیش‌بینی را دارند."

عملیات شیر خیزان ممکن است جاه‌طلبی‌های هسته‌ای ایران را به تعویق انداخته باشد، اما میراث عمیق‌تر آن در چگونگی پیش‌بینی یک مسابقه تسلیحاتی منطقه‌ای است که در آن هوش مصنوعی، خرابکاری سایبری و حملات عمیق به مراکز تحقیقاتی — از تهران تا رِحُووت (Rehovot) و بئرشبع — خط بین جاسوسی و جنگ آشکار را محو می‌کند. برای شرکای خلیج فارس و حامیان غربی، الگوی اسرائیل یک نقشه راه برای برتری تکنولوژیک ارائه می‌دهد — اما همچنین یک داستان هشداردهنده از سرعت تغییر آستانه‌های تشدید درگیری، زمانی که سیستم‌های خودمختار و انسان‌ها میدان نبرد را به اشتراک می‌گذارند.

نسل بعدی درگیری در خاورمیانه نه تنها هوشمندتر و سریع‌تر است؛ بلکه کنترل آن نیز دشوارتر است. و این، همانطور که استراتژیست‌های منطقه به خوبی می‌دانند، ممکن است خطرناک‌ترین ویژگی آن باشد.