© Eva Vermandel
© Eva Vermandel

بازگشت پیتر مندلسون: بازگشت شاهزاده تاریکی

شاید همه مشاغل سیاسی با شکست به پایان برسند، اما سفیر جدید بریتانیا در واشنگتن، پیتر مندلسون، هنوز کارش تمام نشده است.

پیتر مندلسون قاطعانه می‌گوید: من همیشه توانایی دیپلمات بودن را داشته‌ام. در واقع، این همتای کارگری که به طور گسترده به عنوان شاهزاده تاریکی، ملقب به لرد تاریک شناخته می‌شود، فاش می‌کند که مهارت‌های پیچیده‌اش باعث شده تا کسی جز رئیس‌جمهور جورج دبلیو بوش از او قدردانی نکند. مندلسون می‌پرسد: می‌دانی او مرا چه صدا می‌کند؟ زبان نقره‌ای.

با توجه به اینکه مندلسون به دشوارترین شغل در دیپلماسی بریتانیا منصوب شده است، همه اینها احتمالاً به همان خوبی است: سفیر اعلیحضرت پادشاه چارلز سوم در واشنگتن دی سی. او قرار است مردی شود که وظیفه دارد روابط ویژه عرفانی چرچیل را در دوران دونالد ترامپ زنده نگه دارد.

مندلسون در یک صبح اواخر ژانویه، در میان شکوه ویکتوریایی وزارت امور خارجه در لندن، در حال آماده شدن برای آخرین تناسخ خود در یک حرفه قابل توجه از پیروزی‌ها، حوادث ناگوار، استعفاها و بازگشت‌ها است. او آشکارترین انتخاب برای بالاترین مقام در دیپلماسی بریتانیا نبود. او هرگز دیپلمات نبوده است، اما در آستانه رهبری یک تیم 800 نفره و وظیفه مدیریت روابط بریتانیا با رهبر نامنظم دنیای آزاد است.

نه ترامپ و نه سفیر جدید دقیقاً یک جفت طبیعی نیستند. مندلسون، کمیسر سابق اتحادیه اروپا با تجارت آزاد، لیبرال، با روابط قوی با چین، هفته گذشته اظهارات بی‌ملاحظه و نادرست خود در سال 2019 مبنی بر اینکه ترامپ خطری برای جهان و چیزی کمتر از یک ملی‌گرای سفیدپوست و نژادپرست است را پس گرفت. در همین حال، کریس لاکیوویتا، مشاور کمپین ترامپ، سفیر جدید را یک احمق مطلق توصیف کرد که باید در خانه بماند.

مندلسون مقیاس چالش را می‌پذیرد، اما اصرار دارد که بسیاری از منتقدان صریح او به نمایندگی از رئیس جمهور صحبت نمی‌کنند. او با لبخندی ضعیف که به سختی به چشمانش می‌رسد، می‌گوید: ذهن‌های جوانی که شیار خود را در دریایی از الکل بیش از حد افتتاحیه شخم می‌زنند. برخی از افراد در اطراف آقای ترامپ، مرا همانطور می‌بینند که بسیاری در اروپا می‌بینند. آنها مرا به عنوان یک مترقی چپ‌گرا می‌بینند، کسی که حتی ممکن است ضد کسب‌وکار باشد یا کسی که ممکن است از نوع لیبرالیسمی که اخیراً در آمریکا شکست داده‌اند، پیروی کند. چیزی که آنها کشف خواهند کرد این است که من یک فوق‌لیبرال نیستم، من یک آدم وکی-کوکی نیستم و طرفدار بازار و طرفدار کسب‌وکار هستم.

پیتر مندلسون در دانشگاه متروپولیتن منچستر
© Eva Vermandel
پیتر مندلسون در حال ورود به دانشگاه متروپولیتن منچستر
پیتر مندلسون در دانشگاه متروپولیتن منچستر © Eva Vermandel

آنها همچنین با یکی از تحسین‌شده‌ترین و منفورترین فعالان سیاسی بریتانیا آشنا خواهند شد که توسط نخست‌وزیر بریتانیا، سر کی‌یر استارمر، به دلیل حیله‌گری، تخصص در امور جهانی و مسائل تجاری و مهارت‌های شبکه‌سازی انتخاب شده است. مأموریت او این است که با رئیس‌جمهور ایالات متحده رابطه برقرار کند و در آنجا بماند. استارمر می‌خواهد مندلسون ترامپ را متقاعد کند که تضمین امنیتی آمریکا در اروپا را حفظ کند، روابط تجاری ایجاد کند و از تهدید تعرفه‌ها بر صادرات بریتانیا جلوگیری کند.

استارمر با انتصاب مندلسون، یکی از بزرگان حزب کارگر که حرفه سیاسی 40 ساله‌اش با رسوایی‌هایی همراه بوده است که معمولاً شامل نزدیکی به ثروت‌های بزرگ است، ریسک بزرگی می‌کند. او به جای انتخاب یک دیپلمات حرفه‌ای و باسابقه، سیاستمداری را انتخاب کرده است که آهن‌ربایی برای توجه رسانه‌ها است. مندلسون اصرار دارد که قوانین بازی جدید خود را می‌داند: وظیفه من این است که زیر رادار بمانم، نه روی رادار.

مندلسون ممکن است بخش زیادی از دوران حرفه‌ای خود را در سایه‌ها سپری کرده باشد، اما عاشق نورافکن نیز هست. در جریان یک مصاحبه اختصاصی با فایننشال تایمز در آستانه عزیمت خود به ایالات متحده، که از وزارت امور خارجه آغاز شد و با یک شام خداحافظی در دانشگاه متروپولیتن منچستر به پایان رسید، جایی که او به مدت هشت سال رئیس بوده است، ترکیبی از دسیسه و بینش، شیطنت و تسلط بر هنرهای تاریک سیاسی است.

اما یک سؤال مدام تکرار می‌شود: آیا او می‌تواند از حاشیه به کشورش خدمت کند و از заголовки دور بماند؟ مندلسون اصرار دارد که می‌تواند - اینکه او همیشه ثابت کرده است که منتقدانش اشتباه می‌کنند. آیا من بچه بازگشت ابدی نیستم؟

کیر استارمر مندلسون را به دلیل 'تجربه و توانایی او انتخاب کرد؟.?.'
کیر استارمر مندلسون را به دلیل 'تجربه و توانایی او انتخاب کرد؟.?.' © Eva Vermandel
پیتر مندلسون در دانشگاه متروپولیتن منچستر برای سخنرانی به مناسبت پایان دوره هشت ساله ریاست خود در این دانشگاه
؟.?.?. در حالی که یکی از دستیاران سابق ترامپ او را یک احمق مطلق خوانده است © Eva Vermandel

لرد مندلسون اکنون 71 سال دارد. و گاهی اوقات احساس کرده است که واقعاً دوست دارد یک گوشه‌نشین باشد، در خانه‌اش در ویلتشایر روستایی با همسرش رینالدو آویلا دا سیلوا و دو سگش، قدم بزند و با مربی شخصی خود ورزش کند (یک کی‌یر دیگر). گاهی اوقات در اوایل شب احساس خستگی می‌کند. او در طول هفته در لندن مشغول است، اما بعد دلش برای بازگشت از جایی که آمده‌ام و به گوسفندان و گاوهای دره پیوسی تنگ می‌شود.

وقتی این سرود هاردی‌وار به زندگی روستایی انگلیسی را می‌خواند، برق خاصی در چشمانش دیده می‌شود: صفت متظاهر برای او ابداع شده است. حقیقت این است که او سیاست را در خون خود دارد و هرگز نمی‌خواست از فرصت به دست گرفتن بالاترین مقام دیپلماتیک غافل شود، یا از راحتی‌های اقامتگاه سفیر لوتینز بازسازی‌شده در خیابان ماساچوست 3100، یا به قول خودش، یک قطعه معماری و ماشین‌آلات دیپلماتیک عالی که در خدمت منافع بریتانیا قرار گرفته است غافل شود.

مندلسون می‌گوید که وزارت امور خارجه مانند خانه است. او برای اولین بار در کودکی از ساختمان بزرگ ایتالیایی در خیابان کینگ چارلز بازدید کرد. مندلسون که در سال 1953 به دنیا آمد و در محیط‌های نجیب‌زاده‌نشین همپستد گاردن سابرب در شمال لندن بزرگ شد، نوه هربرت موریسون، وزیر کابینه کارگری و وزیر خارجه کوتاه‌مدت در دولت اتلی است.

او می‌گوید: من عاشق این نهاد هستم. من در تمام زندگی سیاسی‌ام با دیپلمات‌های بریتانیایی درآمیخته‌ام و با آنها کار کرده‌ام. او اصرار دارد که هیچ رنجشی در بدنه دیپلماتیک در مورد این که یک سیاستمدار شغل واشنگتن را به دست می‌آورد، وجود ندارد. اگر چیزی باشد، آنها فکر می‌کنند که این برای وزارت امور خارجه خوب است، زیرا هم اعتبار این پست و هم اداره را به طور کلی بالا می‌برد. اگر آنها کسی را می‌خواستند که کاملاً بی‌تفاوت باشد، کسی که قرار نبود در هیچ چیز که می‌گوید متوجه شود، شخص دیگری را انتخاب می‌کردند.

پیشنهاد شغل واشنگتن قبل از کریسمس، در حالی که در بیمارستان در حال بهبودی از عمل جراحی آنوریسم بود، به او داده شد. این خبر توسط نخست‌وزیر منتقل نشد، بلکه توسط نزدیک‌ترین متحد مندلسون در داونینگ استریت، مورگان مک‌سوئینی، رئیس ستاد، یک جوان ایرلندی سرسخت که در به دست گرفتن قدرت در پشت صحنه و پاکسازی چپ افراطی حزب کارگر، با مندلسون اشتراک نظر دارد، منتقل شد. از او پرسیده شد که آیا مک‌سوئینی بیشتر از هر کس دیگری، از جمله استارمر، در بازگرداندن حزب کارگر از رهبر چپ‌گرای سابق خود، جرمی کوربین، انجام داده است، مندلسون مکث می‌کند. باید بگویم بله. من برای او ارزش بسیار زیادی قائلم.

به گفته منابع داونینگ استریت، مک‌سوئینی همچنین در متقاعد کردن استارمر برای دادن این شغل به مندلسون نقش مهمی داشت. این دو مرد از نظر ایدئولوژیک هم‌روح هستند. مندلسون به مک‌سوئینی، رئیس سابق اتاق فکر خصوصی کارگر، در پشت صحنه در طول سال‌های بیابان‌گردی حزب، مشاوره و حمایت داد. کارگر با هم در رقابت رهبری حزب در سال 2020 از استارمر به عنوان نامزدی که به احتمال زیاد راه را به سمت مرکز ثروتمند از نظر انتخاباتی باز می‌کند، حمایت کرد. مک‌سوئینی پس از انتصاب به عنوان مشاور ارشد استارمر، مصمم بود که یک چهره سیاسی قدرتمند را در سمت دی‌سی قرار دهد و یک ارتباط مستقیم بین داونینگ استریت و واشنگتن ترامپ ایجاد کند.

همه در دنیای دیپلماتیک خوشحال نبودند. دیم کارن پیرس، سفیر مستعفی، می‌خواست در واشنگتن بماند، جایی که به عنوان نجواگر ترامپ شهرت پیدا کرده بود و به دلیل هموار کردن روابط بین رئیس جمهور ایالات متحده و استارمر مورد تحسین قرار گرفت. یک دیپلمات بریتانیایی می‌گوید: او کار بزرگی انجام داد و خاطرنشان می‌کند که چگونه پیرس پر زرق و برق توسط تیم ترامپ مورد استقبال قرار گرفت. اما در صورت او منفجر شد. او اوضاع را به خوبی تثبیت کرد که راه را برای ورود یک فرد سیاسی هموار کرد.

برخی در وزارت امور خارجه بر این باورند که انتقاد از مندلسون در واشنگتن از سوی افرادی در دنیای ترامپ که به پیرس وفادار هستند و آرزو داشتند او به کار خود ادامه دهد، ناشی شده است. این دیپلمات بریتانیایی می‌گوید: کارن بسیار خوب با مردم رابطه برقرار کرد.

برای مندلسون، این شغل جدید صرفاً آخرین مورد از یک سری رویدادهای بعید در یک حرفه طولانی در خط مقدم سیاست کارگری است. او با اشاره به معاشقه حزب با سیاست‌های چپ افراطی مانند خلع سلاح هسته‌ای یک‌جانبه تحت رهبری مایکل فوت در دهه 1980، و اخیراً تحت رهبری کوربین ضدآمریکایی بین سال‌های 2015 و 2020، می‌گوید: من در دو تجربه نزدیک به مرگ در کنار حزب کارگر بوده‌ام. مهارت‌های او به عنوان استاد چرخاندن سیاسی، لقب شاهزاده تاریکی را برای او به ارمغان آورد. از او می‌پرسم آیا می‌فهمد چرا به او این لقب را داده‌اند؟

او با لبخندی تا حدودی شوم می‌گوید: بله، می‌فهمم. من در دهه 1980 برنامه‌ای برای انتخاب و انتخاب مجدد حزب کارگر تنظیم کردم. من در تمام طول این مدت به آن برنامه پایبند بودم. من می‌خواهم حزب کارگر یک حزب ملی دولت موفق، مدرن، میانه‌گرا و موفق از نظر انتخاباتی باشد. اگر این امر به مهارت، تدبیر، سرسختی و قضاوت نیاز داشته باشد، که همیشه در روشنایی دیده نمی‌شود، پس باشد.

او در سال 1992 از یک توطئه‌گر سایه‌دار به یک نماینده پارلمان کارگر تبدیل شد و زمانی که تونی بلر در سال 1997 نخست‌وزیر شد، وارد دولت شد. مندلسون یکی از معماران آن پیروزی چشمگیر بود. با این حال، دوران وزارتی او کوتاه بود و برای اولین بار به دلیل چیزی که به یک موضوع تکراری تبدیل شد، خاتمه یافت: روابط او با افراد ثروتمند.

او در سال 1998 پس از افشای یک وام مخفی 373000 پوندی از یک همکار ثروتمند کارگری برای خرید خانه، مجبور به استعفا از سمت وزیر شد. او دوباره در سال 2001 پس از متهم شدن به کمک به یکی از برادران میلیاردر هیندویا برای دریافت گذرنامه در ازای کمک 1 میلیون پوندی به پروژه گنبد هزاره دولت، استعفا داد. او بعداً توسط یک تحقیق تبرئه شد.

مندلسون شکسته دوران حرفه‌ای خود در وست‌مینستر را کوتاه کرد و در سال 2004 به بروکسل رفت، جایی که نقش کمیسر تجارت اتحادیه اروپا را بر عهده گرفت و با چین در مورد مسائل تجاری درگیر شد. او می‌گوید در همین زمان بود که رئیس‌جمهور بوش به دلیل مهارت مذاکره‌اش به او لقب زبان نقره‌ای داد، اگرچه رئیس‌جمهور ایالات متحده هرگز به دعوت خود از مندلسون برای کمک به او در جمع‌آوری گاوها با اسب در مزرعه‌اش در تگزاس عمل نکرد.

مندلسون در وزارت امور خارجه در لندن
مندلسون در وزارت امور خارجه در لندن: آیا من بچه بازگشت ابدی نیستم؟ © Eva Vermandel

در سال 2008، گوردون براون در یک جلسه غافلگیرکننده در داونینگ استریت، از مندلسون دعوت کرد تا در طول بحران مالی، دولت را تقویت کند. این یک بازگشت قابل توجه بود، با توجه به اینکه انزجار براون از بلریتی‌ها به خوبی مستند شده بود. مندلسون در آن زمان در گفتگو با فایننشال تایمز، این رویدادها را اینگونه توصیف کرد: من حتی جوراب یا شورت یدکی ندارم. او یک کرسی در مجلس اعیان به دست آورد و عملاً معاون نخست‌وزیر شد.

در سال 1998 در کالیفرنیا، در مواجهه با مدیران هیولت پاکارد که تعجب می‌کردند چرا باید در بریتانیایی سرمایه‌گذاری کنند که تازه توسط کمونیست‌ها تصرف شده است، مندلسون اظهارنظر مشهور خود را در مورد نگرش نیو لیبر به ثروت بیان کرد. او به گردهمایی آمریکایی‌های شرکتی گفت: ما کمونیست نیستیم، ما نیو لیبر هستیم. ما از اینکه مردم به شدت ثروتمند شوند، تا زمانی که مالیات خود را بپردازند، بسیار آسوده‌خاطر هستیم. امروزه، مندلسون هنوز هم از این اظهارنظر حمایت می‌کند، اگرچه منتقدانش به راحتی فقط قسمت شدتاً ثروتمند را به خاطر می‌آورند. او مجذوب پول است، درست همانطور که شدیداً ثروتمندان ناگزیر مجذوب مردی می‌شوند که قدرت، ارتباطات، نفوذ و دسیسه از او ساطع می‌شود.

سر سیمون فریزر، دبیر دائمی سابق وزارت امور خارجه، استدلال می‌کند که مندلسون، که پس از تأسیس مشترک گلوبال کانسیل، یک شرکت مشاوره‌ای سیاسی و استراتژیک، در سال 2010 میلیون‌ها دلار به دست آورد، به خوبی مجهز است تا با پلوتوکرات‌ها در تیم ترامپ کار کند و با کنایه در مصاحبه‌ای با بی‌بی‌سی خاطرنشان می‌کند: او مخالف کار کردن با افراد بسیار ثروتمند نیست، همانطور که می‌دانیم.

این ارتباط آسان با افراد فوق‌ثروتمند، پاشنه آشیل مندلسون بوده است. در سال 2008، زمانی که او کمیسر تجارت اتحادیه اروپا بود، زمانی مورد انتقاد قرار گرفت که فاش شد که او در قایق تفریحی 73 متری اولگ دریپاسکا، سرمایه‌دار آلومینیوم روسی در سواحل کورفو اقامت داشته است. در آن زمان، مندلسون این گزارش‌ها را لجن‌پراکنی توصیف کرد. سپس ارتباط او با جفری اپستین، سرمایه‌دار و مجرم جنسی که در سال 2019 درگذشت، وجود داشت. یک گزارش داخلی جی‌پی‌مورگان از سال 2019 که در سال 2023 به دادگاهی در نیویورک ارائه شد، گفت که به نظر می‌رسد جفری اپستین روابط بسیار نزدیکی با شاهزاده اندرو، دوک یورک و لرد پیتر مندلسون، یکی از اعضای ارشد دولت بریتانیا، دارد.

وقتی از مندلسون در مورد رابطه‌اش با اپستین می‌پرسم، در راه شمال، در قطار سریع‌السیر آوانتی هستیم. او می‌گوید: من متاسفم که هرگز او را ملاقات کرده‌ام یا توسط شریکش گیسلین ماکسول به او معرفی شده‌ام. من حتی بیشتر از آسیبی که به بسیاری از زنان جوان وارد کرد متاسفم. یک سرمای یخی در واگن ج حاکم می‌شود. من نمی‌خواهم وارد این موضوع شوم. این وسواس فایننشال تایمز است و صادقانه بگویم همه شما می‌توانید گورتان را گم کنید. باشه؟

مندلسون در حال رفتن به منچستر است تا یکی از آخرین وظایف عمومی خود را در بریتانیا قبل از نقل مکان به واشنگتن انجام دهد - تحویل ردای خود به عنوان رئیس دانشگاه متروپولیتن منچستر. او در حالی که کلاس اول سفر می‌کند (می‌دانید، من آنقدر پیر شده‌ام که نیم‌بها می‌روم؟) با کنار زدن یکی دیگر از عناصر بالقوه بحث‌برانگیز نقش جدید خود، روحیه او شروع به بهبود می‌کند: مالکیت مداوم سهام در گلوبال کانسیل، شرکتی که مشتریان آن شامل شل و بانک سانتاندر بریتانیا، و همچنین چندین شرکت مرتبط با چین از جمله تیک‌تاک و شرکت مد سریع شین هستند، که در چین تأسیس شده اما اکنون در سنگاپور مستقر است. شین در حال بررسی فهرست شدن در بریتانیا بوده است اما با اتهاماتی مبنی بر اینکه از اقلیت اویغور به عنوان کار اجباری در زنجیره‌های تامین خود استفاده می‌کند، مواجه شده است. این شرکت اصرار دارد که از تمام قوانین کشورهایی که در آن فعالیت می‌کند، پیروی می‌کند.

مندلسون، که شبکه جهانی مخاطبینش یک نقطه فروش کلیدی برای گلوبال کانسیل است، تابستان گذشته از سمت مدیر استعفا داد اما رئیس و رئیس هیئت مشاوران بین‌المللی این گروه شد. او تا ژوئن 2024 دومین سهامدار بزرگ گلوبال کانسیل با 28 درصد سهام بود. او می‌گوید قصد دارد سهام خود را در این شرکت بفروشد که سال گذشته زمانی که گروه مسینا 20 درصد سهام آن را خرید، 30 میلیون پوند ارزش‌گذاری شد. همکاران می‌گویند سهام او اکنون کمتر است. او می‌گوید: ما در مورد بی‌پی صحبت نمی‌کنیم. این یک شرکت خصوصی است و شما باید یک خریدار ثانویه پیدا کنید.

داونینگ استریت می‌گوید که این همتا تمام اظهارات مربوطه را ارائه کرده است و این اطمینان حاصل می‌کند که اقداماتی برای جلوگیری یا کاهش هرگونه تعارض منافع واقعی، بالقوه یا ظاهری انجام می‌شود. مندلسون روایت خود را ارائه می‌دهد: هیچ تعارض منافعی وجود ندارد زیرا من اجازه نمی‌دهم یکی به وجود بیاید. بسیاری از مردم هر چه دوست دارند می‌گویند. این یک نکته مورد بحث است. این بحثی است که احتمالاً ادامه خواهد داشت.

همانطور که قطار از میان استوک می‌گذرد، مندلسون پیامی از یک منبع ناشناس دریافت می‌کند که آنچه را که او از ابتدا انتظار داشت تأیید می‌کند: شایعات مبنی بر اینکه ترامپ ممکن است اعتبارنامه او را به عنوان سفیر بریتانیا مسدود کند، بی‌اساس بود. یک دیپلمات بریتانیایی به من می‌گوید: اگر این اتفاق می‌افتاد، یک آشوب به پا می‌شد. وزارت امور خارجه تایید کرد که واشنگتن به طور رسمی برای بر عهده گرفتن نقش خود، آگرمان خود را داده است. تلفن‌های سفیر تعیین‌شده شروع به زنگ خوردن می‌کنند.

مندلسون یک برنامه ساده برای مقابله با تیم ترامپ دارد. او می‌گوید که با آنها با احترام، جدیت و درک اینکه از کجا از نظر سیاسی آمده‌اند، رفتار خواهد کرد. سیاست در آشوب است. یک جامعه رای‌دهنده اغلب بیگانه و خشمگین وجود دارد که احساس می‌کند سیستم آنها را ناامید کرده است. او اعتراف می‌کند که حامیان جهانی‌سازی، که یک اصل اساسی برای مندلسون بوده است، از خود راضی شده‌اند، زیرا دستمزدها ثابت مانده و نابرابری افزایش یافته است. تعدادی از سیاستمداران، از جمله رئیس جمهور ترامپ، به عنوان پادزهری برای این موضوع دیده می‌شوند.

مندلسون به جز اسکات بسنت، وزیر خزانه‌داری ایالات متحده، تیم جدید ترامپ را نمی‌شناسد، اما امیدوار است که آنها او را به عنوان یک کانال پشتی قابل اعتماد ببینند. امیدوارم آنها مرا به ظاهر بپذیرند، مرا آزمایش کنند و امیدوارم ببینند که می‌توانند با من به عنوان یک واسطه خوب بین ایالات متحده و بریتانیا کار کنند؟.?.?.?اما همچنین کسی که دانش کافی از سیاست و جهان برای گوش دادن و آزمایش ایده‌ها داشته باشد.

او دو اولویت رسمی برای زمان خود در واشنگتن دارد. اولین مورد شامل متقاعد کردن دولت ترامپ برای حفظ تضمین امنیتی خود در اروپا است، از جمله ایفای نقش در تضمین هرگونه آتش‌بسی که بین روسیه و اوکراین توافق شود. من فکر می‌کنم رئیس جمهور ترامپ می‌تواند مهم‌ترین رئیس جمهور در زندگی بزرگسالی من باشد، نه تنها به خاطر کاری که ممکن است برای آمریکا انجام دهد، بلکه به طور بالقوه تأثیر وجودی بر اروپا و امنیت آن دارد. حفظ تضمین امنیتی آمریکا در اروپا برای من از اهمیت بالایی برخوردار است.

دومین مورد اطمینان از این است که روابط ایالات متحده و بریتانیا به رشد اقتصادی کمک می‌کند - مأموریت شماره یک استارمر - به ویژه از طریق همکاری بیشتر در زمینه فناوری. مندلسون با بیان اینکه ایالات متحده و بریتانیا شرکای طبیعی هستند، گفت: فاجعه‌بار خواهد بود اگر ما در غرب مسابقه فناوری پیشرفته با چین را ببازیم. انتشار اخیر مدل استدلال هوش مصنوعی پیشرفته جهان توسط دیپ‌سیک چین، نشان داد که مندلسون این چالش را چقدر فوری می‌داند.

اجتناب از هرگونه تعرفه ترامپ بر بریتانیا نیز یک موضوع فوری است. مندلسون تجارت کالا بین بریتانیا و ایالات متحده را متعادل توصیف می‌کند، اما اعتراف می‌کند که نمی‌داند آیا این کافی خواهد بود یا خیر: من فکر نمی‌کنم ما به عنوان یک کشور هدف مورد توجه قرار گیریم، اما اگر تعرفه‌ها به طور یکسان اعمال شوند، آنگاه ما گرفتار خواهیم شد.

او همچنین اصرار دارد که دانش او از چین یک مزیت بزرگ در بحث با تیم ترامپ در مورد استراتژی تجارت آینده خواهد بود، حتی اگر پیوندهای او با پکن توسط برخی در واشنگتن مشکوک تلقی شود. او می‌گوید: زمانی که در بروکسل بودم، اولین کسی بودم که اقدام ضد یارانه علیه چین را آغاز کردم. من طرفدار تجارت آزاد هستم، اما هیچ یک از ما نمی‌توانیم یک آدم ساده باشیم.

مندلسون پس از ترک دولت در سال 2010، به همکاری نزدیک با چین ادامه داد و به مدت هفت سال ریاست مرکز بزرگ بریتانیا چین، یک سازمان غیردولتی وابسته به وزارت امور خارجه که به ایجاد روابط بین این دو کشور اختصاص داشت، را بر عهده داشت. او می‌گوید: من بسیار سخت تلاش کرده‌ام تا دانش خود از چین را حفظ کنم. من در موقعیت خوبی قرار دارم تا به هر دو کشورمان کمک کنم تا راهی را برای رویارویی با چالش چین ترسیم کنند، با چین تعامل داشته باشیم اما در صورت لزوم چین را بازداریم.

او استدلال می‌کند که بینش‌های عمیقی را نیز در مورد اتحادیه اروپا ارائه می‌دهد، اگرچه لحنی کاملاً بدبینانه در مورد چشم‌انداز گسترده‌تر برای یک بلوک 27 عضوی که در بحران‌های سیاسی و رشد پایین غرق شده است، اتخاذ می‌کند. ایالات متحده ممکن است در شرف تبدیل شدن به یک جاروبرقی صنعتی باشد زیرا سرمایه‌گذاری را از آن طرف اقیانوس اطلس جمع می‌کند.

پیتر مندلسون، معروف به لرد تاریک
صفت متظاهر برای مندلسون، معروف به لرد تاریک ابداع شده است © Eva Vermandel
پیتر مندلسون در حال سخنرانی
او شوخی می‌کند: امیدوارم حداقل [چهار سال] در شغل بعدی خود دوام بیاورم © Eva Vermandel

او در اظهاراتی که با تیم ترامپ همخوانی خواهد داشت، اضافه می‌کند: من بسیار نگران اروپا هستم. در درجه اول مشکلات اتحادیه اروپا ناشی از خود آن است، صرف نظر از اینکه چه کسی در کاخ سفید است. آخرین دوره شاهد شتاب، طیف گسترده‌ای از مقررات دوربرد بوده است که آنها اکنون در تلاش برای کند کردن، معکوس کردن یا اصلاح آن هستند.

مندلسون یک اروپایی طرفدار جدی است و معتقد است که برگزیت بیشترین آسیب را در طول زندگی من به کشور وارد کرده است، اما اخیراً فرصت‌هایی را می‌بیند. بریتانیا اکنون فرصتی دارد تا از این واقعیت که از مدار نظارتی اتحادیه اروپا خارج شده است، بهره‌برداری کند: ما یا با برگزیت غرق می‌شویم یا شنا می‌کنیم و عزم من این است که هر کاری انجام دهم تا مطمئن شوم که شنا می‌کنیم. این بدان معناست که به هر فرصتی که در نتیجه برگزیت باز می‌شود نگاه کنیم؟.?.?.?و این به این معنی است که از جهاتی با عدم اروپا در بقیه جهان امرار معاش کنیم. بریتانیا پس از ترک بلوک تجاری قدرتمند اتحادیه اروپا، باید وزن را با چابکی جایگزین کند. مندلسون اکنون می‌گوید که مدل اتحادیه اروپا کسب‌وکارها را به ماشین‌های انطباق تبدیل کرده است. این تغییر لحن کاملاً متفاوتی از مردی است که یک مبارزه تلخ و ناموفق را برای لغو نتیجه همه‌پرسی سال 2016 با یک نظرسنجی دوم، به اصطلاح رأی مردم، انجام داد.

ترامپ اخیراً به خبرنگاران گفته است که فکر می‌کند استارمر کار بسیار خوبی انجام می‌دهد و از نخست‌وزیر بریتانیا بسیار خوشش می‌آید، و این امید را افزایش می‌دهد که روابط بریتانیا و ایالات متحده ممکن است شروع بهتری نسبت به آنچه برخی انتظار داشتند داشته باشد. مندلسون در مورد این دو رهبر خاطرنشان می‌کند: آنها مجبور نیستند دیدگاه‌های یکسانی برای کنار آمدن داشته باشند.

سفیر جدید بریتانیا هرگز بخشی از حلقه داخلی استارمر نبوده است. او قبل از انتخابات عمومی سال گذشته با پیشنهاد اینکه رهبر حزب کارگر باید چند پوند کم کند، به اوضاع کمکی نکرد. وس استریتینگ، که اکنون وزیر بهداشت حزب کارگر است، مندلسون را به چاق‌شیمینگ متهم کرد و گفت که خود این همتا به داشتن شکم گاه به گاه معروف بوده است. مندلسون با لبخندی به این موضوع فکر می‌کند و می‌گوید که اکنون خود را یک سرباز استارمر وفادار می‌بیند که خود را در خدمت دموکراسی اجتماعی قرار می‌دهد.

به نظر می‌رسد استارمر در مورد ویژگی‌های مندلسون دیدگاه روشنی دارد. او در گفتگو با فایننشال تایمز در کیف در ماه ژانویه گفت: پیتر مقدار زیادی را به ارمغان می‌آورد. نه تنها دانش فراوان او در مورد تجارت، که یک موضوع بسیار مهم خواهد بود. او تجربه و توانایی باورنکردنی دارد و کار بسیار خوبی انجام خواهد داد.

به نظر می‌رسد که مقابله با ترامپ بخش زیادی از وقت و توجه دولت بریتانیا را در چند سال آینده به خود اختصاص دهد. انتظار می‌رود استارمر به زودی به واشنگتن سفر کند و افکار در لندن به سمت احتمال سفر دولتی دوم ترامپ، همراه با شکوه سلطنتی که رئیس جمهور بسیار از آن لذت می‌برد، معطوف شده است. یک دیپلمات بریتانیایی می‌گوید: سلطنت‌طلبان بزرگ‌ترین دارایی ما با ترامپ هستند.

داونینگ استریت همچنین در حال بررسی این سؤال دشوار است که چه کسی را برای زمین‌های گلف با رئیس جمهور ایالات متحده مستقر کند، زمانی که او به طور اجتناب‌ناپذیر از یکی از زمین‌های گلف خود در اسکاتلند بازدید می‌کند. یک مقام بریتانیایی با اشاره به دادستان کل، مظهر یک وکیل چپ‌گرا و حقوق بشر، می‌گوید: ریچارد هرمیر داوطلب شده است و می‌گوید که خوب است. ما نمی‌توانیم اجازه دهیم این اتفاق به هر قیمتی بیفتد. آیا می‌توانید تصور کنید که او در مورد صلاحیت دیوان بین‌المللی دادگستری با ترامپ بحث می‌کند؟

در مورد پیشنهاد مندلسون مبنی بر اینکه نایجل فاراژ، رهبر پوپولیست ریفرم بریتانیا ممکن است به عنوان یک سرپل برای دولت ترامپ مورد استفاده قرار گیرد، ایده‌ای که باعث وحشت در اردوگاه استارمر شد، چطور؟ مندلسون می‌گوید: نایجل فاراژ بخشی از اکوسیستم اطراف رئیس جمهور ترامپ است. او می‌گوید می‌خواهد به ایجاد یک رابطه خوب بین ایالات متحده و بریتانیا کمک کند و من او را به ظاهر می‌پذیرم. اما او قرار نیست فرستاده، رسمی یا غیررسمی باشد. به طور خصوصی، برخی از دیپلمات‌های بریتانیایی فکر می‌کنند که ستاره فاراژ در حال حاضر نزد رئیس جمهور رو به افول است.

مندلسون همچنین نمی‌خواهد یک مسابقه فحاشی با ایلان ماسک، میلیاردر فناوری که اکنون در دولت ترامپ مستقر شده است و با اظهارات خود در مورد باندهای تجاوز جنسی، حمایت از آتش‌افروز راست افراطی تامی رابینسون و ادعاهایی مبنی بر اینکه استارمر یک دولت ستمگر را اداره می‌کند که باید سرنگون شود، موجی از شوک در بریتانیا ایجاد کرده است، آغاز کند.

مندلسون در مورد ماسک می‌گوید: من فکر می‌کنم او یک فرد جذاب است. من مجذوب او شده‌ام. البته من علاقه‌مند به آشنایی با او خواهم بود. سپس، با یک نیش سنجاقک تجاری، اضافه می‌کند: من فکر می‌کنم او نکاتی را در مورد بریتانیا و اروپا انتخاب کرده است که دارای اعتبار هستند، اما او نقاط را به گونه‌ای به هم متصل کرده است که تصویری نادرست از بریتانیا ایجاد کند.

قطار وارد منچستر می‌شود و مندلسون با یک اتومبیل منتظر به دانشگاه مجاور برده می‌شود، جایی که او به طور رسمی با لباس و تخته ملات پوشیده می‌شود تا مهرهای دفتر را به جانشین خود به عنوان رئیس دانشگاه، آنتونی جنکینز، رئیس سابق بارکلیز تحویل دهد.

این مناسبت بزرگ از تمام نقاط قوت شخصی و حرفه‌ای مندلسون استفاده می‌کند. سخنرانی او که سال‌های ریاست تشریفاتی او در دانشگاه را به پایان می‌رساند، آغشته به جذابیت، خودانتقادی و کمی روحیه انتقام است. او از کارکنان و دانشجویان قدردانی می‌کند و شوخی می‌کند که اگرچه به دلیل خدمتش به او مدال داده شده است، من هرگز پلاکی برای رونمایی نداشته‌ام. او به مخاطبان خود یادآوری می‌کند که سال گذشته تلاش کرد و در آنچه که او آن انتخابات متروکه نامید، رئیس دانشگاه آلما ماتر خود، آکسفورد شود. این دانشگاهی است که به گذشته باشکوه خود متکی است - در واقع، بیش از حد.

همانطور که سخنرانی ادامه دارد، مشاور مطبوعاتی مندلسون در گوشه‌ای با تماس‌های متعددی در مورد تأیید شغل جدیدش سروکار دارد. این یک چرخش قابل توجه از رویدادها بوده است، مگر اینکه آن را در زمینه تشنج‌های شغلی مندلسون تاکنون در نظر بگیرید. او ممکن است ادعاهای بزرگی کند که در شرف ناپدید شدن زیر رادار است. اما این مطمئناً هیچ‌کس را فریب نخواهد داد.

هیچ‌کس نمی‌تواند حدس بزند که انتصاب جسورانه یا پرخطر استارمر به عنوان سفیر چگونه پیش خواهد رفت. روی صحنه، حتی خود مندلسون نیز کمی نامطمئن به نظر می‌رسید. او در حالی که پرده را بر هشت سال لباس پوشیدن خود در منچستر می‌اندازد و مشتاقانه منتظر زندگی در خیابان ماساچوست است، به خود اجازه می‌دهد لبخندی بزند. امیدوارم حداقل نیمی از این مدت در شغل بعدی خود دوام بیاورم.

جورج پارکر سردبیر سیاسی فایننشال تایمز است

از آخرین داستان‌های ما مطلع شوید — مجله آخر هفته فایننشال تایمز را در X و آخر هفته فایننشال تایمز را در اینستاگرام دنبال کنید