در ابتدا کلمهای (جعلی) بود: بیتکوین. و کلماتی که با آن آمدند: بلاکچین، ساتوشی ناکاموتو، رمزارزها. بپذیرید که در حالی که مسیر نوآوری کریپتو جنبههای بسیاری – علوم کامپیوتر، اقتصاد، امور مالی – را در بر میگیرد، اما بزرگترین دستاورد آن شاید عرضه مداوم واژگان تازه باشد، روندی که هیچ نشانهای از کاهش سرعت ندارد. دشمنان نامگذاری میشوند ("TradFi" – امور مالی سنتی)، پروپاگاندا افشا میشود ("FUD" – ترس، عدم اطمینان، تردید) و میدانهای نبرد تعریف میشوند ("وب3"). در میان گاوهای بازار کریپتو، اصطلاحات تخصصی تقریباً به اندازه خود بیتکوین یک ارز مهم است. زبان شبهعلمی در فضای آنلاین تقریباً با همان اشتیاق میمکوینها و انافتیها معامله میشود. برخی از این اصطلاحات ماندگار میشوند و برخی دیگر محو میگردند. در اینجا گزیدهای از اصطلاحات عامیانه کریپتو آورده شده است که دانستن آنها ارزشمند است، چه "دستهای الماسی" داشته باشید و چه صرفاً یک "عادی" باشید.
الف
ایردراپ (airdrop)این را مانند دریافت نمونههای رایگان هنگام خرید از یک فروشگاه تصور کنید. پروژههای کریپتو به صورت رایگان توکنهایی را به کاربران میدهند، در ازای اقداماتی که میتوانند به ایده کمک کنند، مانند تعامل با کد. ایردراپها همچنین راهی برای ایجاد علاقه به سکههای جدید هستند، زیرا تنها در صورتی ارزشمند هستند که جامعهای از کاربران داشته باشند – در حالت ایدهآل، دریافتکنندگان ایردراپ انگیزه دارند تا علاقه به سکههایی که به آنها داده شده است را ترویج دهند.
اِیپد این (aped in)این اصطلاح به اقدام سرمایهگذاری مقدار قابل توجهی پول در یک رمزارز بدون انجام تحقیقات زیاد درباره آن اشاره دارد. هنگامی که قیمتها بالا میرود، سرمایهگذاران تمایل دارند که بر اساس انگیزه یا دنبال کردن جمع عمل کنند. این اصطلاح به "Bored Ape Yacht Club" که یکی از محبوبترین عرضهکنندگان توکنهای غیرمثلی (NFTs) است، ارتباطی ندارد.
ب
بیتکوین ماکسیمالیستها (Bitcoin maximalists)این سرمایهگذاران کریپتو معتقدند که بیتکوین، همان کوین دیجیتال اصلی، تنها کوینی است که دنیا همیشه به آن نیاز خواهد داشت. آنها به این دیدگاه پایبند هستند و نگرانیها در مورد نوسانات آن و مصرف عظیم انرژی آن را رد میکنند.
پ
پلهای کریپتو (crypto bridges)اینها پلتفرمهای نرمافزاری هستند که خدمات کریپتو را به یکدیگر متصل میکنند، خدماتی که در غیر این صورت نمیتوانند با هم ارتباط برقرار کنند. آنها به کاربران اجازه میدهند توکنها را جابهجا کنند از یک بلاکچین، یا دفتر کل دیجیتال، به بلاکچین دیگر. این پیوندها سرمایهگذاری کاربران کریپتو در پروژههای مختلف را آسانتر میکنند. آنها همچنین اکوسیستم را به هم پیوستهتر میکنند — که میتواند به معنای آسیبپذیرتر کردن آن باشد در صورتی که نهادهای ضعیفتر دچار مشکل شوند. و همچنین آسیبپذیری آنها در برابر سرقت: در نیمه اول سال 2022، بیش از 1 میلیارد دلار از پلها به سرقت رفت.
زمستان کریپتو (crypto winter)این اصطلاح که به کاهش طولانیمدت در بازارهای کریپتو اشاره دارد، برای رکود سال 2018 استفاده شد که تا 88% از ارزش بازار تمام داراییهای کریپتو را از بین برد. این اصطلاح در سال 2022 دوباره ظهور کرد زیرا توکنهای دیجیتال دوباره سقوط کردند، به طوری که بیتکوین 76% از اوج خود در نوامبر 2021 تا اواسط نوامبر 2022 کاهش یافت. در حالی که سال 2024 به عنوان بهار کریپتو آغاز شد، بسیاری متقاعد شدهاند که زمستان دوباره باز خواهد گشت.
ذخیرهسازی سرد/کیف پول گرم (cold storage/hot wallet)کاربران محتاط کریپتو کلیدهای کوینهای خود را آفلاین، در آنچه که "ذخیرهسازی سرد" نامیده میشود، معمولاً روی یک هارد درایو که به اینترنت متصل نیست، نگه میدارند تا هکرها نتوانند آنها را به راحتی سرقت کنند. کیف پولهای گرم جایی هستند که وجوه به صورت آنلاین یا با یک صرافی نگهداری میشوند و آماده برای معامله هستند. هنگامی که صرافی کریپتو FTX در نوامبر 2022 اعلام ورشکستگی کرد، برخی از داراییهای دیجیتال مشتریان را به ذخیرهسازی سرد منتقل کرد تا از حسابها محافظت کند.
د
دپ (dapp)دپها مخفف "برنامههای غیرمتمرکز" (decentralized applications) هستند – برنامههای نرمافزاری که بر روی یک بلاکچین مانند اتریوم ساخته شدهاند. آنها غیرمتمرکز هستند زیرا بلاکچینهای زیربنایی توسط بسیاری از رایانههای توزیع شده در سراسر جهان پشتیبانی میشوند. دپها به صورت خودمختار به عنوان "قراردادهای هوشمند" (smart contracts) عمل میکنند – قوانینی که در کد ثبت شده در بلاکچین تعریف شدهاند و اقداماتی را تعیین میکنند که در صورت برآورده شدن شرایط خاص باید انجام شوند، بدون نیاز به شخص یا واسطه. در یک دیدگاه ماکسیمالیستی، دپها میتوانند جایگزین بانکها و دیگر واسطههای امور مالی سنتی (TradFi) شوند.
دیفای (DeFi)پلتفرمهای مالی غیرمتمرکز (Decentralized finance) به افراد اجازه میدهند داراییهای کریپتو را وام دهند یا قرض بگیرند، آنها را معامله کنند یا روی تغییرات ارزش آنها شرطبندی کنند. دیفای معمولاً از طریق قراردادهای هوشمند خودکار عمل میکند. اما سقوط تعدادی از پلتفرمهای دیفای، مانند آنکر (Anchor) که پس از فروپاشی استیبلکوین مرتبط با آن، تِرا یواسدی (TerraUSD)، در سال 2022 از بین رفت، برخی را به این فکر انداخت که آیا دیفای عمدتاً محلی برای کلاهبرداریهای غیرمتمرکز است که بازدهی در سطح طرحهای پانزی را وعده میدهند.
دستهای الماسی (diamond hands)این یک شعار محبوب – همانطور که در پستهای ردیت و X دیده میشود – است که تقریباً به معنای شجاعت صعودی، یا فراخوانی برای محکم نگه داشتن یک سرمایهگذاری حتی در طول سقوط قیمتها یا هجوم مشکلات است. معاملهگران اغلب هنگام پست گذاشتن درباره آن به صورت آنلاین، از ایموجیهای الماس و دست به صورت ترکیبی استفاده میکنند.
ف
فومو (FOMO)ترس از دست دادن فرصت یک نیروی قدرتمند در تمام بازارها است، اما در حوزهای که، از دیدگاه امور مالی سنتی (TradFi)، چیزی به نام ارزش بنیادی وجود ندارد، به ویژه قویتر است. طرفداران کریپتو اغلب فومو را یکی از دلایلی میدانند که سرمایهگذاران ممکن است رمزارزها را در اوج یک رالی بخرند.
گ
گس (gas)گس به هزینهای اطلاق میشود که برای انجام یک تراکنش روی بلاکچین لازم است. هزینههای گس معمولاً در یک واحد کوچک از رمزارز بلاکچین مربوطه بیان میشوند. برای مثال، هزینههای گس اتریوم با واحد "گوی" (gwei) اندازهگیری میشوند که کسری از اتر (Ether) است. هزینههای گس گاهی اوقات زمانی که فعالیتهای کریپتو و بلاکچین در اوج خود هستند، میتوانند بسیار قابل توجه باشند. کاربران کریپتو گاهی اوقات مجبورند صدها دلار پرداخت کنند تا تراکنشهایشان روی بلاکچین تأیید شود.
ه
هاوینگ (halving)گاهی اوقات به آن "هالوینینگ" (halvening) نیز گفته میشود – این یک کاهش برنامهریزی شده در پاداشهایی است که ماینرها دریافت میکنند (این عمل در کد بیتکوین گنجانده شده است). هاوینگها تقریباً هر چهار سال یک بار اتفاق میافتند – به طور دقیقتر، هر 210,000 بلاک تراکنش. همانطور که از نامش پیداست، هر هاوینگ میزان بیتکوین دریافتی توسط ماینرها به ازای هر پاداش بلاک را نصف میکند. این عمل برای حفظ کمیابی صورت میگیرد. هاوینگ بیتکوین در سال 2020 با افزایش نهایی قیمت آن همراه بود.
هودل (hodl)این اصطلاح، املای اشتباه کلمه "Hold" (نگهداشتن) است که توسط یک معاملهگر بیتکوین هیجانزده در یک فروم آنلاین در سال 2013 اشتباه نوشته شد. این اصطلاح به شعار معتقدان به رمزارزها در طول سقوط بازارها تبدیل شده است و قصد دارد به معاملهگران نگران اطمینان دهد که باید به دلیل مزایای بلندمدت بیتکوین، هر رکود را تحمل کنند. هر کسی که مایل به تحمل نوسانات باشد، به عنوان "هودلکننده" شناخته میشود.
م
منحنی سمت چپ (left curve)در دنیای کریپتو، احترام شگفتانگیزی برای افرادی وجود دارد که به نظر میرسد هیچ چیز درباره این صنعت نمیدانند. آنها به عنوان "منحنیهای چپ" شناخته میشوند. این نام از یک میم محبوب در کریپتو گرفته شده است که یک منحنی زنگی را نشان میدهد؛ سرمایهگذارانی در سمت چپ که هیچ یا بسیار کم میدانند، و کسانی در بخش میانی منحنی که چیزی درباره کریپتو میدانند. در سمت راست، سرمایهگذارانی هستند که ظاهراً همه چیز را میدانند. در ریکاوری کریپتو در اوایل سال 2024، زمانی که یک کوین بدون کاربرد واقعی، فقط با یک تصویر بامزه از یک سگ با کلاه، ارزش خود را بیش از 1400 برابر در سه ماه افزایش داد، به نظر میرسید برندگان در منحنی سمت چپ متمرکز شده بودند.
میمکوینها (memecoins)برخلاف دیگر رمزارزهای شناخته شده مانند بیتکوین و اتر، که با اهداف مالی یا طراحیهای تکنولوژیکی خاص ایجاد شدهاند، میمکوینها اغلب به عنوان شوخی آغاز میشوند – مانند دوجکوین (Dogecoin)، بزرگترین میمکوین موجود. (میم آن تصویری از یک سگ شیبا اینو با نگاهی شکاک است.) برخی از سوداگرانهترین رمزارزهایی که در چند سال اخیر معرفی شدهاند، در بالاترین قیمتهای تاریخ خود معامله میشوند و این شوخیها را به شوخیهایی پرهزینه تبدیل کردهاند. ارزش بازار کل میمکوینها در ماه مارس، طبق دادههای CoinMarketCap، از 50 میلیارد دلار فراتر رفت. بیفایدهترین آنها گاهی اوقات "شیتکوین" (shitcoins) نامیده میشوند. برای پیچیدهتر کردن موضوع، یک رمزارز واقعی به نام Shitcoin وجود دارد. اما هر چقدر هم که مضحک به نظر برسند، پول واقعی توسط سرمایهگذارانی که استراتژیای را به کار میبرند که یکی از آنها اینگونه توصیف کرد: "اولین احمق در بازار بودن"، به دست آمده است.
میکسرها (mixers)تراکنشهای کریپتو تمایل دارند که تا زمانی که روی بلاکچینهای عمومی قابل مشاهده انجام شوند، کاملاً شفاف باشند. میکسرها پلتفرمهایی هستند که برای مخلوط کردن توکنهای واریز شده توسط چندین کاربر توسعه یافتهاند تا سابقه تراکنش و مالکیت آنها را مبهم کنند. آنها مورد نفرت تنظیمکنندهها و نهادهای اجرای قانون هستند. اپراتور یکی از میکسرها به نام "Bitcoin Fog" در ماه مارس به اتهام کمک به پولشویی دهها میلیون دلار در آمریکا محکوم شد. در گزارشی در سال 2020، یوروپول اعلام کرد که میکسرها مجرمان سایبری را آسیبناپذیر نمیکنند، اما "ردیابی رمزارز را بسیار چالشبرانگیزتر" میکنند.
ن
انافتی (NFT)یک توکن غیرمثلی (nonfungible token) مالکیت منحصر به فرد یک دارایی دیجیتال را تأیید میکند. انافتیها به صورت محبوبتر برای هنر دیجیتال یا کلکسیونها مانند کلیپهای ویدئویی، میمها یا آیتمهای مورد استفاده در بازیهای آنلاین به کار رفتهاند. در اوج جنون کریپتو در اوایل سال 2022، مجموعههای انافتی مانند "Bored Ape Yacht Club" و "CryptoPunks" میلیونها دلار ارزش داشتند که با تأیید افراد مشهوری مانند پاریس هیلتون و اسنوپ داگ تقویت شده بودند. در عرض چند ماه، قیمت بسیاری از مجموعههای انافتی سقوط کرده بود. نشانههایی از بهبود در اوایل سال 2024 وجود داشت، اما در سطوحی بسیار پایینتر از اوج سال 2022.
نورمی (normie)نورمی (Normie) نقطه مقابل بیتکوین ماکسیمالیست است. بسیاری در فضای کریپتو امیدوارند که اضافه کردن عناصر امور مالی سنتی (TradFi) مانند صندوقهای قابل معامله در بورس (ETFs) به این حوزه، سیل عظیمی از "نورمیها" را به این صنعت بکشاند.
پ
احتمالاً هیچی (probably nothing)این عبارت معمولاً به صورت طعنهآمیز استفاده میشود. کاربران کریپتو زمانی که یک رویداد مهم، مانند تکمیل موفقیتآمیز ارتقاء نرمافزاری اتریوم، را کماهمیت جلوه میدهند، میگویند "احتمالاً هیچی". این عبارت در کریپتو محبوب است زیرا بسیاری از رویدادها در دنیای کریپتو بسیار فنی هستند و درک آنها برای افراد عادی دشوار است، بنابراین این اصطلاح راهی برای جلب توجه به چیزی است که ممکن است به طور عادی نادیده گرفته شود.
س
استیبلکوین (stablecoin)بسیاری از رمزارزها نوسانات شدیدی دارند. استیبلکوینها به گونهای طراحی شدهاند که ارزش خود را به یک دارایی پایدارتر – اغلب دلار آمریکا – گره بزنند. استیبلکوینها برای معاملهگران کریپتو مفید هستند زیرا میتوانند از آنها برای جابجایی بین داراییها بدون نیاز به تبدیل به ارز فیات استفاده کنند. برخی از آنها توسط ذخایری از ارزهای فیات یا اوراق بهادار با نقدشوندگی بالا پشتیبانی میشوند، در حالی که برخی دیگر توسط الگوریتمهایی طراحی شدهاند تا ارزش خود را حفظ کنند. هنگامی که تِرا یواسدی (TerraUSD)، یک استیبلکوین الگوریتمی، در سال 2022 سقوط کرد، منجر به از بین رفتن میلیاردها دلار از سرمایه سرمایهگذاران شد و به یکی از بدترین رکودهای تاریخ کریپتو کمک کرد.
استیکینگ (staking)این عمل نگه داشتن رمزارزها در یک کیف پول دیجیتال برای پشتیبانی از عملیات یک شبکه بلاکچین است. در ازای این کار، استیککنندهها با توکنهای اضافی پاداش میگیرند. استیکینگ شبیه به سپردهگذاری در یک حساب بانکی است، جایی که شما در ازای اجازه دادن به بانک برای استفاده از پول خود، سود دریافت میکنید، اما استیکینگ اغلب شامل خطرات بیشتری است. در اواسط سپتامبر 2022، اتریوم مکانیزم اجماع خود را از "اثبات کار" (proof-of-work) به "اثبات سهام" (proof-of-stake) تغییر داد، به این معنی که این شبکه اکنون بر روی استیکینگ تکیه دارد.
ت
توکنسازی (tokenization)توکنسازی عمل تبدیل یک دارایی فیزیکی به یک توکن دیجیتال است که میتواند در بلاکچین ذخیره و معامله شود. این دارایی میتواند یک اثر هنری، یک ملک، یا حتی یک سهام باشد. توکنسازی میتواند مالکیت داراییها را با تسهیل تقسیم آنها به واحدهای کوچکتر و همچنین شفافتر کردن تراکنشها و افزایش نقدشوندگی آنها، دموکراتیکتر کند.
تریدفای (TradFi)تریدفای (TradFi) مخفف "امور مالی سنتی" (traditional finance) است. این اصطلاح برای توصیف سیستمهای مالی موجود، از جمله بانکها، شرکتهای کارگزاری و بورسهای اوراق بهادار، استفاده میشود. بسیاری از طرفداران کریپتو، TradFi را ناکارآمد، گران و متمرکز میدانند، در حالی که کریپتو و دیفای را به عنوان جایگزینهای غیرمتمرکز، شفاف و کارآمدتر میبینند. در واقعیت، سیستمهای TradFi و کریپتو اغلب از یکدیگر وام میگیرند و به سمت همگرایی حرکت میکنند.
و
وب3 (Web3)این اصطلاح در دنیای کریپتو برای توصیف نسل بعدی اینترنت استفاده میشود. وب1 (Web1) به وب اولیه اشاره دارد، زمانی که وبسایتها عمدتاً ثابت و برای خواندن اطلاعات بودند. وب2 (Web2) به اینترنت فعلی اشاره دارد که توسط شرکتهای بزرگی مانند گوگل، فیسبوک (متا) و آمازون اداره میشود که کنترل پلتفرمها و دادهها را در دست دارند. وب3 به معنای اینترنتی غیرمتمرکز است که بر روی بلاکچینها ساخته شده و کاربران کنترل دادههای خود را در دست دارند. بسیاری از آن به عنوان یک واژه مبهم و بازاریابی انتقاد کردهاند.
نهنگ (whale)این اصطلاح به دارندگان بسیار بزرگ رمزارز، معمولاً میلیونها دلار یا بیشتر، اشاره دارد. نهنگها میتوانند با حجم عظیم معاملات خود بر بازار تأثیر بگذارند. حرکات آنها اغلب توسط معاملهگران کوچکتر زیر نظر گرفته میشود تا بتوانند از موج سود آنها بهره ببرند.
ی
ییلد فارمینگ (yield farming)این یک استراتژی پیچیده است که در آن سرمایهگذاران کریپتو داراییهای خود را به پلتفرمهای دیفای وام میدهند تا پاداش کسب کنند. این شبیه به سپردهگذاری در یک حساب بانکی است، اما اغلب شامل سطوح بالاتری از ریسک و همچنین بازدهیهای بالقوه بالاتری است. ییلد فارمینگ به دلیل پیچیدگی، نوسانات و خطر از دست دادن دائمی سرمایه، به عنوان یکی از خطرناکترین استراتژیهای کریپتو در نظر گرفته میشود. با این حال، اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود، میتواند بسیار سودآور باشد.
عدد
حمله 51% (51% attack)حمله 51% (یا حمله اکثریت) وضعیتی است که در آن یک گروه یا فرد، کنترل اکثریت قدرت هش یک شبکه بلاکچین خاص را به دست میآورد (یعنی 51% یا بیشتر). این قدرت به آنها اجازه میدهد تا تراکنشها را دستکاری کرده و از تأیید تراکنشهای جدید جلوگیری کنند. در حالی که حمله 51% از نظر تئوری در بسیاری از شبکههای بلاکچین، از جمله بیتکوین، امکانپذیر است، اما به دلیل هزینه و پیچیدگی بسیار زیاد مورد نیاز، انجام آن در شبکههای بزرگتر مانند بیتکوین بسیار بعید است. با این حال، شبکههای کوچکتر و با امنیت کمتر، بیشتر در معرض چنین حملاتی قرار دارند.