پاپ آسیایی
«جیپاپ» اصطلاحی فراگیر است که طیف وسیعی از زیرژانرها را در بر میگیرد که عناصر موسیقی غربی و سنتی ژاپنی را در دهههای مختلف با هم ترکیب میکند، اما اغلب به موسیقی جذاب و شادی اشاره دارد که در اواخر دهه ۱۹۸۰ در ژاپن ظهور کرد. این موسیقی به زودی به کشورهای دیگر، از جمله کره، راه یافت، جایی که از نظر صوتی تأثیرگذار بود و مدلی برای سیستم آیدل (Idol system) ارائه داد که متکی به گروههای آموزشدیده حرفهای از هنرمندان همهفنحریف است. بنابراین، در حالی که کیپاپ (K-pop) به طور کامل در مقیاس جهانی پیشرفت کرده است، جیپاپ (J-pop) به هموار کردن راه کمک کرد.
ایموجیها
برخاسته از علاقه ملی به هر دو حوزه الکترونیک و کاوائی (kawaii) یا همان جذابیت و زیبایی، برخی از اولین ایموجیها کار طراح شیگتاکا کوریتا (Shigetaka Kurita) بودند و در سال ۱۹۹۹ روی تلفنهای همراه و پیجرهای ژاپنی منتشر شدند. مجموعه ۱۷۶ آیکون پیکسلی کوریتا در سال ۲۰۱۶ توسط موزه هنر مدرن نیویورک خریداری شد. در آن زمان، کنسرسیوم غیرانتفاعی استانداردهای نرمافزاری معروف به Unicode Consortium توافق کرده بود که ایموجیها را در سیستمعاملهای مختلف قابل تشخیص کند و اپل (Apple) یک صفحه کلید برای آنها به دستگاههای تلفن همراه خود اضافه کرده بود. امروزه، روزانه میلیاردها ایموجی در سراسر جهان ارسال میشود.
نودل فوری
موموفوکو آندو (Momofuku Ando)، بنیانگذار Nissin Foods، نودلهای فوری را - که به سرعت سرخ و سپس خشک میشوند - در سال 1958 در سوله حیاط خلوت خود در ایکدا (Ikeda) اختراع کرد. (او از یک آبپاش برای پاشیدن سوپ مرغ روی آنها استفاده کرد.) از سال 1970، زمانی که Nissin شروع به فعالیت در کالیفرنیا کرد، آنها به یک غذای اصلی رضایتبخش و ارزان قیمت در ایالات متحده و فراتر از آن تبدیل شدند. Nissin کارخانههایی در کشورهایی از ویتنام تا مکزیک و مجارستان دارد، با طعمهایی که کمی با توجه به ذائقههای محلی متفاوت است و اکنون رقبای زیادی دارد. از این رو یکی از شعارهای آندو این است: "نوع بشر، نوع نودل است."
کارائوکه
اولین دستگاه به سبک کارائوکه، Sparko Box سکهای، در سال ۱۹۶۷ در ژاپن عرضه شد. تا اواسط دهه ۸۰، سالنهای کارائوکه در آنجا همهجا حاضر بودند و شروع به تغییر زندگی شبانه در خارج از کشور نیز کردند. سالن سابق لس آنجلس Dimples، که در سال ۱۹۸۲ افتتاح شد - با یک صحنه واحد، برخلاف اتاقهای آواز خصوصی که در بیشتر آسیا استاندارد بودند - تصور میشود که اولین بار از هزاران بار کارائوکه آمریکایی بوده است. کانادا، فنلاند و بریتانیا نیز پذیرندگان مشتاق بودند. ظاهراً کارمندان ژاپنی تنها کسانی نبودند که مایل بودند خودآگاهی را برای فرصتی کوتاه برای احساس ستاره بودن کنار بگذارند.
مانگا
مانگا مدرن یا همان کمیک (comics)، که امتدادی از طومارهای نقاشیشده دستی موجود در ژاپن در حدود قرن دوازدهم است، پس از جنگ جهانی دوم در این کشور رونق گرفت. ناشران آمریکایی به زودی نسخههای ترجمهشده را منتشر کردند، اما در حالی که بسیاری از انیمهها (anime) به عنوان مانگا شروع شدند ("Sailor Moon", "Attack on Titan")، در ایالات متحده مردم اغلب پس از دیدن نمایش یا فیلم به سراغ کتابها میآیند، که معمولاً دارای پانلهای سیاه و سفید هستند. (یک استثنا، مجموعه مورد توجه "Witch Hat Atelier" است، در مورد یک خیاط که میخواهد جادوگری یاد بگیرد، اقتباس تلویزیونی آن اواخر امسال یا سال آینده عرضه خواهد شد.) مانگا اکنون بیش از نیمی از کل فروش کمیک در ایالات متحده را تشکیل میدهد و شامل همه چیز از علمی تخیلی گرفته تا عاشقانه دگرباشان جنسی میشود.
ماچا
راهب بودایی قرن دوازدهم، میوان ایسای (Myoan Eisai) (همچنین به عنوان یوسای (Yosai) نیز شناخته میشود) پس از مشاهده اثرات سودمند این نوشیدنی در سفرهایش به چین، به ترویج کشت چای در ژاپن بومی خود کمک کرد. در ژاپن، پیشرفت در روشهای رشد در نهایت برگهای گیاه چای را به رنگ سبز زنده تبدیل کرد و ماچا - که با پودر کردن آن برگها و ریختن آب داغ روی آنها تهیه میشود - به لنگرگاه مراسم چای کشور تبدیل شد. غربیها به آرامی در قرن نوزدهم شروع به درک این موضوع کردند، اما رونق جهانی ماچا تا تقریباً 200 سال بعد آغاز نشد. طرفداران امروزی آن، افزایش انرژی آرام، آنتیاکسیدانها و جذابیت کلی آن را دوست دارند.
موچی
موچی (Mochi) کیکهای کوچکی هستند که از برنج چسبناک کوبیده شده قالبگیری میشوند، قرنها از مواد اصلی ضیافتهای دربار ژاپن بودهاند و به ویژه با سال نو مرتبط هستند، زمانی که در یک سوپ صاف و خوش طعم به نام اوزونی (ozoni) سرو میشوند و به صورت جفت چیده میشوند و به خدایان تقدیم میشوند. از اوایل قرن بیستم، موچی در شیرینیفروشیها در هاوایی (Hawaii) و در محله Little Tokyo در لس آنجلس (Los Angeles) فروخته میشد - جایی که در اوایل دهه 1990، فرانسیس هاشیموتو (Frances Hashimoto)، صاحب یک مغازه شیرینیفروشی، شروع به فروش موچی کرد که نه با خمیر لوبیا سنتی، بلکه با بستنی پر شده بود. این خوراکیها یک موفقیت فوری بودند: "توپهای بستنی موچی جذابترین راه برای پایان دادن به یک وعده غذایی هستند" یک بررسی نیویورک تایمز در سال 1998 از یکی از رستورانهای سرآشپز مشهور نوبو ماتسوهیسا (Nobu Matsuhisa) میخواند. تقریباً دو دهه بعد، ایستگاههای بستنی موچی سلف سرویس در Whole Foods ظاهر شدند.
جین سلواج
سربازان آمریکایی برای اولین بار علاقه ژاپن را به شلوار جین برانگیختند و الهامبخش کارخانههایی در کوجیما (Kojima)، شهر ساحلی که از دیرباز به دلیل تولید منسوجات خود شناخته شده بود، برای شروع تولید سبکهای سلواج خود شدند. از اواخر دهه 70، طراحان در اوزاکا (Osaka) نیز با نسخههایی که مهارت آنها با یک جفت Levi's قدیمی مطابقت داشت یا از آن فراتر میرفت، از این روند پیروی کردند. شلوار جین سلواج از نخ پنبهای محکمی ساخته شده است که قبل از بافته شدن روی دستگاه بافندگی shuttle، پیچیده و در نیل فرو میرود، که هیچ لبه خامی تولید نمیکند. (این شلوار باید به بدن قالب شود و گفته میشود که باید کم شسته شود.) این قطعات به کالاهای داغ در ایالات متحده و جاهای دیگر تبدیل شدند و همچنان بخشی از چشمانداز بینالمللی جین هستند.
سوشی
سوشی (Sushi) قبل از تبدیل شدن به تپههای برنج سرکهای تزئین شده با ماهی خام که دستفروشان در اوایل قرن نوزدهم در ادو (Edo) (توکیو امروزی) میفروختند، یک غذای تخمیر شده بود. مهاجران ژاپنی حدود یک قرن بعد این غذا را به لس آنجلس (Los Angeles) آوردند، اما سوشی تا دهه 1970 در ایالات متحده رایج نشد، زمانی که توسط تاجران با دانش ژاپن و پیروان جنبش غذای سالم ضد فرهنگ پذیرفته شد. (مقاله ای در سال 1977 در Esquire با عنوان "Wake Up, Little Su-u-shi, Wake Up!" بر مغذی بودن غذاهای ژاپنی تأکید دارد.) رول کالیفرنیا (California roll) و سایر تغییرات غربی گسترش یافتند و اکنون، به لطف زنجیره تامین یخچال دار کافی و هم به دلیل و هم با وجود ماهیگیری بیش از حد، میتوان سوشی را در سراسر جهان یافت.
وابی-سابی
ریشه در فلسفه ذن (Zen) دارد و جزء لاینفک مراسم چای ژاپنی است که لوازم جانبی براق را به نفع زیبایی زمخت تر رد می کند. زیباییشناسی وابیسابی (wabi-sabi) چیزی را در بر می گیرد که ناقص و ناپایدار است: یک کاسه شکسته و فرسوده. یک فرش دستدوم و نخنما. در سال 1994، طراح و نویسنده آمریکایی، لئونارد کورن (Leonard Koren)، کتاب "Wabi-Sabi: For Artists, Designers, Poets & Philosophers" را منتشر کرد و مخاطبان مورد نظرش که مشتاق پادزهری برای زندگی مصرف گرایانه و همیشه دیجیتالی خود بودند، به آن توجه کردند - همانطور که درمانگران نیز این کار را کردند. اکنون تقریباً همه موافق هستند که وقتی همه چیز کمی خاموش است، جذابتر و انسانیتر است.